در هفتهی آخر رمضان، فراخوان عمومی شده و هر شب بعد از نماز عشا و تراویح، در یکی از مساجد و با حضور صفوف فشرده از برادران و خواهران ایمانی، دربارهی ابعاد میانهروی در اسلام سخن گفته میشد.
شب پنجم، سه شنبه 24 مرداد در مسجد داروغه ( واقع در باغ سیسه) باب «میانهروی در خانواده و روابط خویشاوندی» بهوسیلهی سلیمان منگوری ارائه شد.
وی در تعریف خانواده گفت: خانواده یک سازمان و نهاد است که ماحصل مجموعه تعاملات و ارتباط بین افراد است. با این وصف آیا ما برای این نهاد، آموزش دیدهایم؟ مدیر خانواده هر کس که باشد، باید اقتدار و اختیار و مسئولیت داشته باشد. مدیریت خانواده علم و هنر است و تقسیم کار، مشورت، برنامهریزی برای سفر و تفریح و مطالعه، نظم و انضباط و تصمیم و ... لازم دارد. خانواده اقتصاد و خانهداری میخواهد و ما باید در آن همکاری و هماهنگی داشته باشیم و به کوچکترها احترام بگذاریم. ورزش، انفاق، مطالعه، گذشت و انتقادپذیری را در آن اجرا کنیم. آیین همسر داری و شوهرداری را رعایت کنیم و ما بزرگترها نسل جدید را درک نماییم. در خانواده باید بین حق و تکلیف تعادل باشد. اگر در همه این امور و ملاکها، میانهروی باشد، خانواده متعادل و موزون خواهد شد.
این مدرس آموزش خانواده در ادامهی بحث خود گفت: نباید در بین خویشاوندان، دید و بازدید بدون تکلف و سختگیری داشته باشیم. هر چند که در مهمانیها، ما بچهها را نمیبینیم و با آنها آشنا نمیشویم و بچهها نیز بدلیل مشغولیت و کامپیوتر، متوجه آمدن مهمان نمیشوند. و در نتیجه اغلب بچههای ما تجربهی جمعی ندارند و آداب معاشرت ضعیفی دارند.
این فعال اجتماعی، در پایان سخنانش افزود: اگر در خانواده مشکلی پیش میآید، باید آسیبشناسی کنیم؛ یعنی علت و راه حل مشکل را پیدا کنیم. امروزه متأسفانه باورهای مذهبی سست شده، زن و مرد در جایگاه خود نیستند، صداقت و احترام به نیازهای یکدیگر کم شده و در عوض سوء تفاهم، سوء ظن، تجمل و مصرف گرایی زیاد شده است.
میانهروی در سیاست
شب ششم، چهارشنبه 25 مرداد در مسجد شهرک، بحث «میانهروی در سیاست» به وسیلهی رسول رسولی کیا ارائه شد. تعریف سیاست و معنی میانهروی آغاز بحث وی بود. «میانهروی» اعتدال در همه امور است و به گفته سید قطب امت میانهرو، امتی مبتکر و خلاق است که دنباله رو اقوام گذشته نیست. نقطه شروع فلاکت امت اسلامی، وقتی بود که از اعتدال خارج شدیم.
بنا به گفتهی دبیر قرآن مدارس مهاباد، «سیاست»، رهبری و مدیریت است. شعار دشمنان ما این است که اسلام مقدستر از این است که با سیاست قاطی شود. ببینیم طرز برخورد و سیاسیت پیامبر با همسرانش، دوستانش و مخالفانش چطور بوده است. پیامبر 13 سال در مکه، مشرکان را تحمل کرد. در کعبه با وجود 360 بت، عبادت میکرد و کاری هم به بتها نداشت. دین آنها را به رسمیت میشناخت (لکم دینکم و لی دین).
وی در ادامه سخنانش به چند اصل اشاره کرد: از جمله اینکه مردم در دنیا محاسبه نمیشوند و ما هم مسئول محاسبهی آنان نیستیم، بلکه خدا حسابگر است و در قیامت هم به حسابها میرسد. پیامبر(ص) اسامه بن زید را بخاطر کشتن کافری که 4 مؤمن را در جنگ شهید کرده بود، سرزنش کرد چون قبل از مرگ شهادتین را گفته بود. در فکر هدایت دشمنان باشیم، عجول نباشیم و برویم دعا کنیم. خالد بن ولید بعد از 20 سال مخالفت، ایمان آورد. پیامبر(ص) صحابه را تشویق میکرد که یک نفر را هدایت کنند؛ صحابه را به کشتن و ترساندن کفار تشویق نمیکرد. فرمول سیاسی پیامبر این بود که میفرمود باید دشمنان را به مخالف و مخالفان را به موافق و هوادار تبدیل کرد.
میانهروی در عقیده
ماموستا سید مصطفی محمودیان در آخرین شب، پنجشنبه 26 مرداد در مسجد امام شافعی (2) ( واقع در باغ شایگان) بحث «میانهروی در عقیده» ارائه نمود. چند نکته در مورد عقیده، سرآغاز سخنان وی بود : عقیده جوهرهی انسان است و تقلید در عقیده نداریم. اولین پیام«لا اله الا الله» نفی شریک برای خداست و پیام دوم عدالت و توزیع عادلانه ثروت است. ادیسون قبل از تقدیر از برج ایفل، از خالق جهان بزرگ تقدیر نمود.
امام جماعت روستای یوسفکند، در مورد توسل گفت: «بعضی به همه چیز توسل میکنند و بعضی هم فقط به خدا، در حدی که خود هیچ کاری نمیکنند و منتظر رزق و روزی از آسمان هستند. بعضی هم مثل معطّله، بعضی از صفات مانند ید (دست خدا) را قبول ندارند. ولی ما به اسماء و صفات خدا و نیز اعمال صالح خود توسل میکنیم و در طبیعت نیز، همهی امکانات مثل ماشین، دوربین، قاشق و ... را وسیله انجام کارها قرار میدهیم. در قرآن 10 بار کلمه «سبب» و 2 بار کلمه «وسیله» آمده است. به گفته وی مسیحیها عیسی را پسر خدا میدانند ولی در نظر ما محمد (ص) رسول و عبد خداست. «یا رسول الله» نمیگوییم. بلکه در عوض با صلوات فرستادن و دعای مقام وسیله و محمود برای پیامبر، به پیامبر نیز کمک میکنیم. خوارج، صحابه (مثل امام علی) را تکفیر میکردند. ما کسی را تکفیر نمیکنیم و آنان را نیز معصوم نمیدانیم. آنان در اجتهادشان با هم اختلاف داشتهاند. خوارج، گناهکار را مخلد فی النار میدانند و معتزله میگویند نه کافر است و نه مسلمان. ما میگوییم گناهکار ایمان دارد، ولی ایمانش ناقص شده و فاسق میباشد.»
وی در ادامهی سخنانش در مورد تکفیر گفت: «کفر، انکار چیزی معلوم از دین و عدم قبول آن و یا تمسخر آن است. علم واقعی نزد خداست و ما معیارها را میدانیم. نباید به سلیقه خود بعضی را تکفیر کنیم. به نظر دکتر قرضاوی، گروههایی که خود را از معنویت جدا میکنند و فقط به دنیای طبیعی عقیده دارند و سکولارهایی که میگویند اسلام حق حکومت ندارد، تکفیر میشوند. شخصی که پدر خودش را تکفیر میکند، باید بداند که با خروج پدرش از دین، نکاح مادرش باطل شده و پدرش زناکار بوده و این شخص خود حرامزاده شده و از ارث پدر نیز محروم میشود.»
وی در پایان سخنانش، دربارهی پلورالیسم دینی ابراز عقیده کرد و گفت: «برخی به عنوان کسانی که پلورالیسم دینی را پذیرفتهاند، میگویند مسلمان میتواند پیرو کتابهای آسمانی دیگر باشد. ولی کتاب پیامبران دیگر نسخ و باطل شده مثل این است که ما امروز با قوانین حکومت دوران شاهنشاهی مردم را در دادگاه، محاکمه کنیم. »
نظرات