در دهه‌ی آخر رمضان سال جاری، موضوع «میانه‌روی و ابعاد آن در اسلام» در ۶ مسجد شهرستان مهاباد ارائه شد. 

 بنا به‌ گزارش پایگاه‌ اطلاع‌رسانی اصلاح در مهاباد، در هفته‌ی پایانی رمضان، فراخوان عمومی شده و هر شب بعد از نماز تراویح، در یکی از مساجد و در حضور صفوف فشرده از برادران و خواهران ایمانی، بحث مربوطه ارائه ‌شده‌ و می‌شود. 

اولین شب، جمعه 20 مرداد در مسجد محمد رسول‌الله (ص) بحث «میانه‌روی در عبادت» به‌وسیله‌ی عبدالرحیم خورشیدی ارائه شد. وی بحث خود را با سه قوم معرفی شده در سوره‌ی فاتحه آغاز کرد. دسته‌ی اول یهودیان دنیا دوست و اهل زر (مغضوب)، دسته‌ی دوم مسیحیان گوشه‌نشین و دنیاگریز (ضالین) و دسته‌ی سوم مسلمانان میانه‌رو و امت وسط هستند. یهودیان از عبادت اصولی دور شده‌اند و غرق دنیا شده‌اند و مسیحیان نیزدر دین داری افراط کرده‌اند، بطوریکه کشیش‌ها ازدواج نمی‌کنند و در عوض در کلیسا به انحرافات اخلاقی کشیده می‌شوند. 

وی به چند حدیث اشاره کرد که پیامبر فرموده: «ایّاکم و الغُلوّاً فی الدین» (یعنی هوشیار باشید از زیاده روی در دین.) و همچنین «یسّروا ولا تعسّروا، بشّروا ولا تنفّروا» (یعنی آسان بگیرید بجای سختی، مژده بدهید بجای تنفر). 

وی با چند مثال ادامه داد از جمله، نماز یک عبادت است ولی اگردر آن سستی شود و یا زیاده‌روی و ریا ایجاد شود، خداوند می‌فرماید: «فویل للمصلین» (ماعون: 4). نماز در شرایط خاص مثل سفر و جنگ، کوتاه (قصر) می‌شود. روزه برای بیمار و مسافر به ایام دیگر موکول می‌شود و.... امام جماعت نباید نمازش را خیلی طولانی کند بلکه باید حد میانه را نگه دارد. پیامبر از صحابه‌ی ‌مهمان خود ناراحت شد، یکی همه شب را نماز می‌خواند و دیگری همیشه روزه بود بعدی ازدواج نمی‌کرد. و فرمود من شب‌ها می‌خوابم، بعضی روز‌ها روزه می‌گیرم و چند زن هم دارم. این‌ها مثالهایی از آسانگیری الهی در مورد شرایط بندگان است و در اینجا ما اجبار یا کم‌کاری نداریم. وی در پایان گفت که عبادات باید مطابق شرع باشند نه دلبخواهی مثل سفره‌ی انعام زنان. 

میانه‌روی در فتوا

شب دوم، شنبه ۲۱ مرداد در مسجد حضرت اسماعیل، ملا سید مصطفی محمودیان در مورد میانه‌روی در فتوا، مطالبی را ارائه کرد. امام جماعت روستای یوسفکند مهاباد، بحث خود را با این مقدمات شروع کرد که مسلمان باید تمام احکام دینش برابر با شرع و سنت باشد. اصل دین ثابت است ولی برداشت‌ها و قرائت‌ها متغیر‌اند. فتوا نیز که روشن کردن مسائل شرعی است. و باید در مسائل شبهه‌دار و مجهول از «اهل الذکر» و «اولی الامر» که عالمان دینی هستند، سؤال کنیم و فتوا بخواهیم. البته هر مسلمان عاقل دارای شرایط اجتهاد و دارای ورع می‌تواند مفتی باشد. اصطلاح قدیم فتوا، ارشاد و نقل قول قدیمیان است و لازمه‌ی آن مطالعه و مدارسه‌ی زیاد است. 

ماموستا محمودیان در مورد شرایط فتوا به چند مورد اشاره کرد. اول: خداوند، فرهنگ تحمل و انشراح صدر را به ما یاد داده مثل (سبأ: ۲۴) و فرموده شاید یکی از ما در اشتباه باشد. بزرگان ما نیز در مورد رأی خود گفته‌اند که درست است ولی شاید اشتباه هم باشد و در صورت اشتباه آن رأی را به زمین بزنید. اگر شخصی نظری جدید یافت نباید آن را زیاد تبلیغ کند و با آن بزرگان دین را محکوم کند؛ باید حد اعتدال را در نظر داشته باشد. 

دوم: نباید فقط تابع معانی، الفاظ و مقاصد باشیم. باید بین همه اعتدال داشت. مثلاً نصوص‌گرایان می‌گویند ادرار کردن در آب راکد غلط است، ولی اگر (به شکل غیر مستقیم) ادرار را در لیوان بریزیم و به آب بریزیم، اشکالی ندارد. 

سوم: در فتوا نباید سخت گیری نمود (انّ الدین یسرا). مثلاً صحابی سرشکسته و زخمی و جنب را بجای تیمم، مجبور کردند غسل کند و باعث مرگ او شدند. یا طلاق ثلاثه را با همخوابی یک شبه توسط مردی غریبه (نرینه مزدور) رفع می‌کنند که پیامبر این روش را لعن کرده است. بعضی شرکت در پارلمان را برای مسلمانان، تأیید کفر می‌دانند و یا تارک الصلاة را تکفیر می‌کنند. 

وی در پایان شرط بعدی را رعایت شرایط زمان، مکان، عرف و معلومات دانست. مثلاً پیامبر ابتدا زیارت قبور را (بنا به شرایط جامعه) ممنوع کرده و بعد از مدتی آزاد نمود. 

میانه‌روی در تربیت 

شب سوم، یکشنبه شب ۲۲مرداد در مسجد حضرت عایشه، ایوب پوزش در مورد میانه‌روی در تربیت سخنرانی کرد. 

بحث وی با این سؤالات آغاز شد، آیا تربیت فقط لباس و غذا و پول توجیبی است؟ پس درونیات چی؟ محبت چی؟ ما می‌خواهیم شخصی منظم و مرتب و بر اساس برنامه تربیت کنیم که با عزت، توانمند و خدمتگزار باشد و برای این کار به چندین روش تربیتی زیر نیاز داریم. وی به هفت بعد تربیت اشاره کرد. اولین بعد، تربیت عقیده‌ای و قرآنی است: «انّ هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم.» قرآن برنامه‌ای تربیتی، برای کل زندگی است. بعد دوم، تربیت عبادی است که بازتاب اصلی ایمان شخص است و در نماز و روزه و... نمود پیدا می‌کند. بعد سوم، ترتبیت اخلاقی است. شخص باید امانتدار، راستگو و... باشد. اخلاق تاجران مسلمان، عامل گسترش اسلام در آسیای شرقی بود. بعد چهارم، تربیت روحی–روانی است. این بعد تربیتی، عامل سلامت روانی است و اگر این جنبه در شخص نباشد، شخص غمگین و افسرده می‌شود. آنروز که عمر بن خطاب از کوچه‌ای گذشت و همه‌ی بچه‌ها فرار کردند، عبدالله بن زبیر فرار نکرد؛ چون اعتماد به نفس داشت. بعد پنجم تربیت به گفته ایشان، تربیت اجتماعی است. ما عادت داریم در مجالس حاضر شویم و حرف‌ها را بدون هیچ تحقیق و ارزیابی، برای بقیه تکرار کنیم. باید با نقد آشنا شد. ایجاد مزاحمت نکنیم و روش استفاده از وسایل نقلیه و... را یاد بگیریم. بعد ششم، تربیت فکری است. ما همه نوع وسیله برای بچه می‌خریم ولی کتاب نه چرا؟ بگذاریم به کتابفروشی برود و کتاب و داستان مورد علاقه‌ی خود را تهیه کند. اگر فرزند ما به استقلال فکری برسد، دوست ناباب نمی‌تواند او را فریب دهد. بعد آخر تربیتی، تربیت جسمی است. عقل سالم در بدن سالم است. 

میانه‌روی در اقتصاد

شب چهارم، دوشنبه شب ۲۳مرداد در مسجد استاد مجدی، عبدالکریم عزیز‌زاده در مورد میانه‌روی در اقتصاد سخنرانی نمود. 

وی مطالب خود را با آمار کلمات اقتصادی در قرآن شروع کردند. کلمه‌ی «مال» ۸۳ بار و کلمه‌ی «رزق» ۱۲۱ بار در قرآن آمده که مجموعاً ۲۰۴ بار این کلمات در قرآن ذکر شده‌اند که اهمیت موضوع اقتصاد را نشان می‌دهد. سؤال اول وی این بود که چکار کنیم که از لحاظ تعامل با امکانات مادی و اقتصادی، امت وسط و میانه‌رو باشیم؟ وی در جواب به شش نکته اشاره کرد: نکته‌ی اول گره زدن دنیا به قیامت است. ما مسیحی نیستیم تا ترک دنیا کنیم و ماتریالیست نیز نیستیم که زندگی را فقط در این چند روز دنیا ببینیم. بلکه دنیا مزرعه‌ی آخرت است و ما باید مرد هر دو دنیا باشیم.

 نکته‌ی دوم اقرار به مالکیت خصوصی است. مکتب مارکسیسم این حق را از افراد سلب می‌کند. ولی در دیدگاه ما هرکس مالک دسترنج خویش است. پیامبر به عمر بن عاص فرمود مال حلال برای بنده‌ی صالح خوب است. و نیز فرمود مال کسی مثل ابوبکر به من کمک نکرده است. فقرا از رسول الله سؤال کردند ثروتمندان انفاق می‌کنند، ما چکار کنیم؟ پیامبر به آنان فرمود: اذکار «سبحان الله، الحمدلله، الله اکبر و لا اله الا الله» را بگویید. 

نکته‌ی سوم: نباید ول خرج و یا خسیس باشیم. «وَلَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ» (اسرا: ۲۹). دو مرد سوره‌ی کهف و قارون خسیس بودند و مال آن‌ها از دست رفت. در مقابل حضرت یوسف هر چه داشت خرج نکرد، بلکه برای ۷ سال قحطی، پس‌انداز کرد. 

نکته‌ی چهارم: باید در مصرف میانه‌رو باشیم. انسان هیچ ظرفی را بد‌تر از معده‌اش پر نکرده است. پرخوری نکنیم و گرنه باید با خرج زیاد خود را لاغر کنیم و یا بجای نماز جمعه به کوهنوردی برویم. 

نکته‌ی پنجم: عبادت و کار با هم باشند. نه فقط کار کنیم و عبادت را تعطیل کنیم و یا اینکه گوشه‌نشین باشیم. کار خودش باعث می‌شود از افسردگی دور شویم، بدن سالم داشته باشیم، شخصیت ما حفظ شود و در جامعه سربار نباشیم. 

نکته‌ی ششم: میانه‌روی در خرید وسایل منزل. همه‌ی امکانات زندگی حلال هستند بجز چند مورد محدود مثل سیگار، مشروبات و ... فرش و لباس و خانه و مبل خوب هستند ولی زود به زود عوض نکنیم. 

این دعوتگر در ادامه بحث‌اش به چند نکته‌ی درباره‌ی مصرف اشاره کرد. ۱. در فکر نسل آینده باشیم. امریکا را ببینید نفت خودش را مصرف نمی‌کند بلکه از بقیه می‌خرد. ما فقط مصرف‌گرا نباشیم وگرنه از بحران نفت به بحران آب می‌رسیم. در ضمن بعضی با شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» از تربیت یگانه فرزند خود نیز وامانده‌اند و دکتر‌ها نیز به سقط جنین روی آورده‌اند که کار هیچکدام درست نیست. 

۲. مغرور نباشیم. ۳. از خوشگذرانی و اشرافیگری دوری کنیم. ۴. در فکر فقرا باشیم نه فقط خودمان. جابر بن عبدالله روزی بنا به درخواست بچه‌ها برای خرید گوشت به بازار رفت و به پیامبر برخورد. پیامبر فرمود به فکر فقرا نیز باشد. ۵. مصرف ما در حد نیاز باشد. ۶. در مصرف اسراف و تبذیر نکنیم. چندین دست لباس و فرش جدید و تعویض مبلمان و پرده‌ها و ماشین ۲۰۰ میلیونی درست نیست. 

گفتنی است این بحثها در شبهای باقیمانده‌ نیز ادامه‌ خواهند داشت.