بامداد امروز سهشنبه ٦ شهریورماه جاری، استاد محمد احمد الراشد(٨٦ ساله) در یکی از بیمارستانهای کوالالامپور مالزی دار فانی را وداع گفت.
محمد احمد راشد اندیشمند مسلمان و از رهبران دعوت اسلامی معاصر است که در سال 1938 در بغداد چشم به جهان گشود. از دانشکده حقوق دانشگاه بغداد فارغ التحصیل شد و علوم شرعی را نزد مشایخ سلفی و مذهبگرای بغداد فرا گرفت.
وی در ادبیات ید طولایی داشت و در معرفتشناسی و علم مدیریت و برنامهریزی بسیار متبحر بود.
از اوایل جوانی به دعوت اسلامی پیوست و به کشورهای حوزه خلیج فارس و سایر کشورها مهاجرت کرد؛ در مجامع بسیاری شرکت کرد و به واسطه آشنایی و ارتباط با مردان عرصه دعوت و فقها پخته و کارآزموده شد.
او در زمینه فقه دعوت تخصص داشت و آن را به صورت ادبی ارائه مینمود و به شکلی متمایز از منابع کهن استخراج میکرد.
احمد راشد مدافع اصالت و التزام شرعی بود و از بدعتها پرهیز میکرد. اما سبکی مدرن داشت و در عمل خوش ذوق بود. قائل به کار جمعی با شیوه علمی و گستره معرفتی بود.
او در حیات دعوی و عمومی به آزادی معتقد بود و استبداد را برنمیتافت. به توانمندسازی نسل جوان، از طریق سبکی خلاق و تکاملی برای توسعه مسائل دعوی و امور زندگی بسیار مشتاق بود. به توسعه بهعنوان پیشهای مردمی به رهبری دعوتگران و سرمایهگذاری در فناوری دیجیتال و فراوردههای فیزیک کوانتومی و نبوغ در آن در مرحلهی بعد میاندیشید.
تخصص اصلی او: احیای فقه دعوت بود؛ البته کارش به اتمام نرسید. در این زمینه کتابهای زیر را منتشر کرد:
المنطلق، المسار، صناعة الحياة، منهجية التربية، أصول الاجتهاد في فقه الدعوة، سلسلة حركة الحياة، منهجية التربية، رؤى تخطيطية، العمارة الدعوية، سلسلة العَين، وسلسلة مواعظ داعية، و غيره.
قرار بود به موضوع توسعه دعوت اسلامی، راهبردهای اداری و سیاسی، ویژگیهای فن رهبری و ارزشهای دعوت بپردازد و سپس تاریخ دعوت و توسعه آن را در مسیر طولانی همراه با تاریخ جهاد، برای تکمیل آموزه فقه دعوت مورد واکاوی قرار دهد.
استاد راشد دارای نشاط جوانی، روحیهای جهادی و انقلابی بود و با قلم خود به جهاد در عراق بر ضد استعمار آمریکا تشویق کرد. پیروزیهای سازمان مقاومت اسلامی(حماس)، احساسات پرشوری را در دل او ایجاد کرد. وی جنبش حماس را رهبری آگاه برای جهاد در جهان میدید و آن را افتخار دعوت در سراسر جهان و نماد امید و روشنی میدانست.
راشد در درسگفتارهای اخیرش به ضرورت استعلا و استحکام در موضعگیریهای دعوت و تقویت تربیت جهادی و توسعهمحور و مقابله با خطر بدعت بیشتر گرایش داشت.
او به تجدیدنظر در سادهانگاری رایج، درک تجربه ناشی از درد و رنج و تعمق در تخصص و بررسی روند زندگی میاندیشید.
وی ابزار این خیزش را در ایجاد یک جنبش تبلیغی با دعوتگرانی نرمخویی میدید که مدافع آزادی و حقوق بشر هستند و دمی آرام نمیگیرند. به قوانین مبارزهی خشونتپرهیز در این مرحله در کشورهایی که توسط ظالمان سرکوب شدهاند باور دارند در حالی که آمادگی جهاد علیه تجاوزگریهای استعماری را دارند.
برای او نقطه عطف کارزار، بازپس گیری مصر از دست ارتش بر اساس قوانین مبارزه مدنی خشونتپرهیز است. وی بر این باور بود که بهار دوم عربی آگاهانهتر، قویتر و فراگیرتر خواهد بود.
نظرات
علی اکبر یوسفی
07 شهریور 1403 - 07:11خداوند درجاتش را متعالی و مسیرش را پر رهروه فرماید.