آنچه در این منشور آمده در قانون اساسی هم آمده .... تقریبا از لحاظ تئوری مشکلی نیست مشکل در اجراست .... ای کاش یک منشور برای اجرایی کردن حقوق شهروندی مصرح در قانون اساسی صادر می کردند. در ضمن در مورد اقلیت ها و اقوام بدون اشاره به نام های اقلیت های دینی و مذهبی صرفا دو بند به آنها اشاره کرده است آن هم بدون ذکر جزئیات: -116-3 احترام به تنوع فرهنگی، مذهبی، زبان و قومی شهروندان تکلیف دولت است. -117-3 برگزاري و حضور در مراسم مذهبی ادیانی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شدهاند، آزاد است. متاسفانه متن جالبی نیست.

متأسفانه باز تكرار مكررات و وعده هاي سرآبي است من به آقاي روحاني مي گويم كه منشور اجرايي و امنيتي براي ادارات و وزارت اطلاعات صادر كنند چون مردم خيلي وقتهااست ارزش خودشان و حقوق خودشان را مي دانند اين دولت و سيستم أمنيتي است كه حقوق مردم و ارزش و كرامت آنها را پايمال مي كنند در قانون ما إيراني و مسلمانيم و اقليتهم نيستيم اما حتي آقاي روحاني تحت عنوان اقليت هم ابا داشته اسم اهل سنت را بياورد ؛ آقاي روحاني با كمال جسارت در جلسه هيئت دولت مي گويد براي ما كرد و غير كرد فرقي نمي كند اما استاندار كردستان نبايد كرد باشد ، آيا اين تفاوت نيست چيست ؟ او خودش وعده داده بود كه از مسئولين بومي استفاده كند و از اهل سنت در پستهاي عالي كشور استفاده كند اما با كمال جسارت اعلام مي دارد كه چون كرد و غير كرد فرقي ندارند ما غير كرد را مسئول مي كنيم ؛ آيا اين توهين به ملت كرد نيست كه شما عملا مي گوييد در ميان تان شخصيتي به درد بخور اين پست وجود ندارد؟ هزار رحمت به احمدي نژاد كه وعده نداد تا مردم اميدوار باشند اما شما با وعده هايي واهي سر مردم رو شيره ماليديد ؛ بعدا ادعا مي كنيد كه چرا و چرا؟! دراستان شما مثل داستانمردي شد كه روزي مردي شيعه ماشينش خراب شده بود به يك آقاي سني مي گويد بيا كمكم كن و با هم ماشين و هول بديم ما كه برادر هم هستيم و همه مسلمان و ... (هزاران تبليغات ديگر وحدت گرا مثل امروز) وقتي مرد سني مثل امروز ما سرش كلاه رفت و اومد كه ماشين و هول بده مرد شيعه گفت يا علي ؛ سنيه هم احساساتي شدو گفت يا عمر، بعد مرد شيعه گفت برادر تفرقه نكند از توهم بگو يا علي . داستان شيعه و سني در ايران هم همين است كه تا زماني از خودمان بگيم تفرقه اندازيم و اخلالگر و اگر ساكت باشيم و سر به زير قول پشت سر قول مياد. اما ملت ما چون ما هم كرديم و هم سني دو جرم بزرگ داريم كه هيچگاه وضعيت ما درست بشو نيست در عمل اما وقت تبليغات أحساس ميشه كه تمام مشكلات حل شده و مي شود اما آش همان آش و كأسه همان كأسه . عبيد زاكاني نقل مي كند كه روزي آقاي اسمش عمران بود و از سر بد اقبالي سر از شهري شيعه نشين در مياره اسمش و مي پرسن اونم مي گه عمران . مير يزن رو سرش كتك كاري مفصلي مي كنند يكي از آنها از شيخ شهر مي پرسه چرا أورو مي زنيد او كه اسمش عمر نيست ؛ شيخ مي گويد اين پدر سوخته هيچكه عمره الف و نون عثمان رو هم داره !؛ حلاما هيچكي سني هستيم كردم هستيم . در آخر مي گويم جناب روحاني شما كه قانون مجري قانون هستيد كاري كنيد قانون أساسي را به كاملي أجرا كنيد منشور پيش كش خودتون .