مشروح سخنان دبیرکل در ششمین کنگره‌ی جماعت دعوت و اصلاح:

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

الحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى وَالَّذِي جَعَلَ جَزاءَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا 

وَصَلّى اللّهُ وَسَلَّمَ وَبَارَکَ عَلَى سَیّدِنَا وَحَبیبِنَا وَقُرّةِ أعْیُنِنَا مُحَمَّدٍ وَعَلَى الآلِ وَالصَّحابَةِ وَالتَّابِعِینَ وَمَنْ تَبِعَ هُداهُمْ إلى یَوْمِ الدِّینِ

رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا

 رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ

رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ

رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا

 اللّهُمَّ انْصُرِ الإسْلامَ وَالْمُسْلِمِینَ وَأعِزَّ الإسْلامَ وَالْمُسْلِمینَ؛ اللّهُمَّ انْصُرْهُمْ فِي کُلِ مَکانٍ فَوْقَ کُلِّ أرْضٍ وَتَحْتَ کُلِّ سَمآءٍ

 اللّهُمَّ انْصُرِ إخْوانَنَا وَأخَواتِنَا فِي فِلَسْطینَ وَغَزَّةَ الْعِزَّةَ وَلُبْنانَ الْجَرِیحَةَ

 اللّهُمَّ ارْحَمْ شُهداءهُمْ وَاشْفِ مَرْضاهُمْ؛ اللّهُمَّ افْتَحْ عَلَیْهِمْ أبْوابَ رَحْمَتِکَ حَیْثُ الأبْوابَ مُغَلَّقَةٌ عَلَیْهِمْ.

 پروردگار خالق معبود را مى‌ستاییم و بر آستان کبریائی‌اش سر تعظیم فرود مى‌آوریم و بر پیامبران الهى، به‌ویژه پیامبر خاتم، حضرت محمّد مصطفى، (صلّى اللّه علیه وعلى آله وصحبه وسلّم) و یاران باوفاى آن حضرت و نیز خادمان دین و انسانیت درود مى‌فرستیم. گرامى مى‌داریم یاد و خاطره‌ی یاران و همراهانى را که در فرایند شکل‌گیرى، استقرار و ادامه‌ی حضور شایسته‌ی جماعت در صحنه‌هاى فرهنگى و اجتماعى کشورمان ایفاى نقش نموده‌اند، به‌ویژه استاد فرزانه، کاک ناصر سبحانى (رحمه اللّه تعالی)؛ هم‌چنین براى تمامى کسانى که اکنون حیاتى قرین درد و رنج و بیماری را سپرى مى‌نمایند، بالأخص جناب استاد ابراهیم مردوخى، شفاى عاجل و براى عزیزانى که دعوت پروردگار را لبیک گفته‌اند، رحمت، مغفرت و فردوس اعلى را مسئلت مى‌داریم. خداوند بزرگ را شاکریم که توفیق عنایت فرمود تا پس از تأخیرى نسبتاً طولانى، ششمین کنگره‌ی جماعت دعوت و اصلاح را در دفتر مرکزى جماعت برگزار نماییم. به شما عزیزان، اعضاى محترم کنگره خیرمقدم عرض مى‌نمایم و صمیمانه از پیشگاه «مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» طلب مى‌کنم الطاف ربّانى خویش را در برگزارى هرچه موفّق‌تر این اجتماع فرخنده، قرین حالمان نماید. 

عرایضم را با الهام از آیات پایانى سوره‌ی مبارکه‌ی حج آیات ٧٧ و ٧٨ آغاز مى‌کنم؛ خداوند بزرگ مى‌فرماید: «يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْکعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ (77) وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْکمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيکمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاکمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَکونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْکمْ وَتَکونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ» (78)

قرآن مجید در این دو آیه به صورتى اعجازآمیز، رسالت، وظایف، جایگاه و شأن اهل ایمان را به زیبایى هرچه تمام‌تر به تصویر مى‌کشد و بر دستاورد گرانقدر فلاح و رستگارى و تفوّق در نیل به باورها و عقاید ناب و تخلّق به ارزش‌هاى والاى اخلاقى و تمایز در اراده‌ی خیرخواهى و اسوه و الگوى دیگران بودن نوید مى‌دهد. نخست به رکوع و سجود، به‌مثابه‌ی بارزترین حالت فروتنىِ الهام‌گرفته از فهم صحیح و ایمان عمیق و تنظیم حرکت حیات بر صراط مستقیم فرمان مى‌دهد «ارْکعُوا وَاسْجُدُوا»؛ چرا تأکید بر نماز؟ زیرا نماز ستون و پایه‌ی دین را تشکیل مى‌دهد. نماز معراج اهل ایمان و معیار و میزان بندگى صادقانه و آگاهانه‌ی پروردگار است؛ هم‌چنان‌که از زبان سیّدنا عیسى (علیه‌السّلام) در گهواره فرمود: «وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّکاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا» (مریم/٣١) سپس مى‌فرماید: «وَاعْبُدُوا رَبَّکمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ» نماز عبادتى خاصّ است؛ امّا مفهوم و معناى «وَافْعَلُوا الْخَيْرَ» عامّ و کلّى است و هر آنچه را از قبیل نماز، روزه، حج، انفاق، کسب علم و دانش و تخصّص، دعوت الى اللّه، کمک به نیازمندان و... که در دایره‌ی بندگى و عبادت قرار مى‌گیرد، شامل مى‌شود. «وَافْعَلُوا الْخَيْرَ»: خیر و نیکى و احسان، حدودى ندارد؛ بعد مى‌فرماید: «وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ» فِي اللَّهِ: لِأجْلِ اللّهِ وَنُصْرَةِ دینِهِ وَعِبادِهِ؛ واژه‌ی جهاد، شامل جهاد با نفس، جهاد با دشمنان متجاوز، جهاد با شرّ و تباهى و خرافات و عقب‌ماندگى، جهاد براى نشر ازرش‌ها و فراهم نمودن زمینه‌هاى رشد و تعالى و آسایش و آرامش و رفاه همنوعان و هموطنان. چرا فرمان «وَجَاهِدُوا»؟ زیرا «هُوَ اجْتَبَاکمْ» شما براى اداى این مأموریت بزرگ و افتخارآفرین برگزیده شده‌اید! تصوّر نکنید فرمان «وَجَاهِدُوا»، فراتر از توان و طاقت شماست؛ زیرا قاعده‌ی کلّى این است که: «وَمَا جَعَلَ عَلَيْکمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ». دین مبین اسلام، از یک‌سو با سرشت و فطرت انسان و میزان تاب‌آورى و شکیبایى سازگارى دارد و از دگرسو با وظایف و عبادات فرامینى که بر عهده‌ی هر کسى قرار مى‌گیرد، تناسب دارد؛ بعد یادآورى مى‌نماید: «مِلَّةَ أَبِيکمْ إِبْرَاهِيمَ» این همان دین و شریعتى است که آورندگانش، ابراهیم و محمّد (علیهما الصّلاة والسّلام) است؛ ابراهیم ابوالانبیاء و ابوالمسلمین است؛ بدیهى است این نسبت، نشان از احترام و استحقاق دارد؛ شاید بتوان این موقف را شبیه «وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ» در مورد همسران پیامبر دریافت.

عبارت «هُوَ سَمَّاکمُ الْمُسْلِمِينَ» با دو زاویه‌نگاه ترجمه و تفسیر شده است: هو یعنى «اللّهُ سَمَّاکمُ الْمُسْلِمِينَ» در کتاب‌هاى پیشین و در این کتاب واپسین قرآن مجید و یا این‌که «هُوَ» یعنى ابراهیم آنجا که در سوره‌ی البقره مى‌فرماید: «رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَک وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ». پس توفیق هدایت و پذیرش اسلام و توفیق فرمان‌بردارى را به شما عطا فرموده تا پیامبر خاتم، با شهادت عملى خود، در دنیا بر شما گواهى باشد و در رستاخیز، رفتار و اعمالش میزان و معیار سنجش اعمال شما مسلمانان باشد و شما نیز با شهادت عملى در دنیا، گفتار و اعمال و رفتارتان در روز قیامت، محک سنجش اعمال دیگران و الگوى اهل ایمان عصر خود است. پس: «فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ»

صَدَقَ اللّهُ الْعَظیمُ وبَلَّغَ رَسُولُهُ الأمینُ وَنَحْنُ عَلى ذالکَ مِنَ الشَّاهِدِینَ

 ششمین کنگره‌ی جماعت در شرایطى برگزار مى‌شود، که از یک‌سو اراده‌اى به ظاهر آزادی‌خواهانه و طرفدار حقوق بشر، امّا در عمل برآمده از فرهنگ و اقتدار غربى و با رویکرد جهانى‌سازى، سوار بر بال دانش و فناورى‌های نوین و هوش مصنوعى، بسیارى از هنجارهاى فرهنگى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و حتّى معنوی و اخلاقى را با تغییرات و چالش‌هاى جدّى مواجه ساخته است و از دگرسو، جهان اسلام به صورت عام و حرکت‌ها و جنبش‌ها و جریان‌هاى اسلامى به صورتى خاصّ، در ضعیف‌ترین وضعیت خود به‌سرمى‌برند.

خاورمیانه این روزها با بحران‌هاى خطیرى مواجه شده است. اسرائیل، پس از رویداد هفتم اکتبر، با حمایت غرب و سکوت حاکمان عرب، در فلسطین و غزه و لبنان به نسل‌کشى، ترور رهبران و نابودى «حرث» و «نسل» پرداخته است؛ این رژیم نامشروع، اکنون در شرایطى تلاش می‌کند ایران را وارد جنگ و رویارویی نماید، که هموطنان‌مان، به دلایلى از قبیل برخی رویکردهای کلان غیرعلمى و غیرتخصّصى و حذف و به حاشیه راندن غالب چهره‌ها و افراد توانمند، دلسوز و تأثیرگذار از سویی و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و فراگیر از سوی دیگر، در داخل با مجموعه‌اى از مشکلات و نابسامانى‌ها و بحران‌ها، همچون مشکلات اقتصادى و معیشتى، گرانى کالاهای اساسی، تورّم و ناترازى انرژی و غیره، ناخشنود هستند. وجه دیگری از تصویر جامعه‌ی کنونی ایران، به شهادت پاره‌ای بررسی‌ها، ازجمله گزارش پژوهشى مجموعه‌ی همکاران آقای دکتر مصطفی معین، غلبه یافتن نسبی ویژگی‌هایی همچون بدبینى، عدم اعتماد، خودخواهى، یأس و ناامیدى است. علاوه بر این‌ها، شکاف نسلى، تغییرات فرهنگى، سطوحی از بى‌حسّى و فقدان انگیزه به‌ویژه در جوانان را هم باید افزود.

اجمالاً می‌توان گفت کشور و منطقه‌ی ما در وضعیت دشوار و بغرنجی قرار دارد. تداوم فعّالیت مؤثّر و ایمن جماعت، در چنین پیرامون ملتهبی، مستلزم بررسی جدّى، عمیق و کارشناسانه‌ى اوضاع جامعه، ساختار قدرت و نیز روابط و مناسبات و شکاف‌های بین آن‌هاست. ترسیم آینده‌ی جماعت و تعیین نقشى که مى‌تواند و باید ایفا نماید، تنها در پرتو فهم دقیق تغییرات و تحوّلات سریع، عمیق و کثیری میسّر است که فرایندهای تعیین‌کننده‌ی آن‌ها از پیچیدگی‌های خاصّی برخوردار است. 

در صورتى که خدای ناخواسته تحوّلاتى بنیادین رخ دهد، حفظ کیان جماعت و انسجام و نقش‌آفرینى آن ممکن است با مشکل فراوان مواجه بشود. لذا در مقطع کنونی، درک درست اولویت‌هاى جماعت اهمّیّت حیاتی دارد؛ اتّخاذ رویکردهای روزآمد، حکیمانه و واقع‌بینانه، می‌تواند به ما این امکان و فرصت را بدهد که به سرنوشت حرکت‌هاى همسو در جای‌جای جهان اسلام گرفتار نشویم؛ استاد محمّد احمد راشد(رحمه الله) در تحلیل سرنوشت تلخی که برای بخش مهمّی از جنبش‌های جهان اسلام رقم خورد، به صراحت تأکید می‌نماید که «نَحْنُ أخْطَأنَا فِي اخْتیارِ الأوْلَویاتِ». شایسته‌ی جمع باشکوه ماست که ما در این کانون مهمّ تصمیم‌گیری، فرزند زمانه‌ی خویش باشیم و بسان باغبانی دلسوز، باغ پرثمر جماعت را به نیکوترین شیوه از آفات و گزندهای مشهود و نامشهود، در حدّ توان محفوظ نگه ‌داریم. 

در خاتمه مایلم بر موارد زیر به‌طور ویژه تأکید نمایم:

1- حفظ، تقویت و ارتقای اخوّت و برادرى و اجتناب از جدال و شقاق و تلاش مضاعف در جهت انسجام داخلی، وحدت رویه‌ی جمعی، وفاق و همدلى و عبور از قضایاى شخصى.

2- شایسته است ضمن حفظ محوریت ثوابت جماعت و برنامه‌هاى تربیتى و فکرى، دایره‌ی ارتباطات فرهنگی، اجتماعی را به‌ویژه در حوزه‌هاى علما، خواهران، دانشجویان و مؤسّسات مردم‌نهاد گسترش داده و با شخصیت‌ها، نهادها و عموم هموطنانى که آمادگی و زمینه‌ی تعامل و همکارى دارند، ارتباط برقرار نماییم. این مهمّ، از یک‌سو جماعت را از انزوا و ایزوله‌شدن، در امان می‌دارد و از دگرسو زمینه‌ی تعاون متقابل و هم‌افزایی را مساعد می‌سازد. رجاى واثق دارم در صورت حضور جماعت و برنامه‌هایش، براى بخش قابل توجّهی از هم‌وطنان، هدایت‌گر و الهام‌بخش خواهد بود.

3- فراهم نمودن زمینه‌هاى لازم براى بهره‌بردارى درست و مفید از روزنه‌ها و گشایش نسبی فرهنگى، اجتماعى و سیاسى به‌ویژه پس از روی کار آمدن دولت چهاردهم؛ اساساً هنر یک کنشگر توانا این است که از روزنه، دریچه و دروازه بسازد و در جهت گسترش و تعمیم آن بکوشد و گام‌هایش را با دقّت کامل و سرعت مطمئنّه بردارد.

4- الحمدللّه اکنون جماعت به یُمن سرمایه‌هاى ارزشمند انسانى و فکرى، به نهادى دارای وجاهت ملّى و حائز نوعی وزن و اعتبار منطقه‌ای و ارتباطات قابل قبول بین‌المللى تبدیل شده است؛ لذا شایسته است قدر آن را بدانیم و خود را براى نقش‌آفرینى فراتر از دایره‌ی کوچک و محدود سازمانى مهیّا نماییم. فراموش نکنیم که ایران‌زمین، همواره مردان بزرگ و نام‌های درخشانی را به تمدّن جهانى عرضه نموده و تأثیرات ماندگار آنان در حوزه‌های مختلف در تاریخ دور و نزدیک جهان، ساری و جاری است.

وَفَّقَنَا اللّهُ وَإیّاکُمْ لِخَیْرِ مَا یُحِبُّهُ وَیَرْضَاهُ.

وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ