مشروح بیانات دبیرکل جماعت به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
عرایضم را با الهام از نخستين آیهی سورهی مبارکهی نساء آغاز میکنم؛
خداوند بزرگ میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا» (نساء: ١)
ترجمه: اى مردم تقواى پروردگارتان را پيش کنيد که شما را از يک نفس واحد آفريد و همسرش را نيز از جنس او بيافريد و از آن دو، مردان و زنان بسیارى را پراکند و از نافرمانى هدايت که به نام او از يکديگر در خواست مىکنيد و نيز از قطع صلهى رحم خويشاوندان بپرهيزيد چرا که خداوند همواره بر شما نظارت دارد.
نظام قرآنی و ترتیب سُورِی، پس از نزول، با سورهی مبارکهی فاتحه آغاز میشود که تعریف و تبیینی خیرهکننده و فوقالعاده و معجز از اسلام را به جامعهی بشری تقدیم میدارد که در عين اختصار، حاوی مهمترین محکمات و ثوابت دين مبين اسلام است.
پس از سورهی حمد، سورهی البقره قرار داردکه به تبيين جوانبى از تمدن جهانی اسلام مىپردازد و تجربهی اسرائیلی را در دو بُعد مثبت و منفی آن مورد بررسى قرار مىدهد. سپس به موضوع مهم رسالتِ جانشينى و محور قرار گرفتن نوع بشر در زمين به عنوان نمایندهى پروردگارش در آبادانی و عمران مىپردازد.
سپس سورهی آل عمران نازل میشود تا قوانین و سنتهای الهی در بنای اندیشهی خیرخواهی و ضرورت تلاش براى رشد و تعالی و کشف حقايق در هستی را تقدیم نماید که این امر اقتضا داشت تا این سوره دو موضوع مهم را مورد توجه قرار دهد.
نخست چگونگی تعامل با تمدن نصرانی که دومین تمدنی کتابی مؤثر پس از تمدن اسرائیلی را هنگام نزول قرآن را به خود اختصاص داده بود و در عین حال اولین امّت از لحاظ واقعیت جمعیتی و عددی تأثیرگذار به حساب مىآمد و مهمترین ملت به لحاظ فعالیت، قدرت و امکانات بوده و اکنون نیز هست.
دومین موضوع: بیان سنتها و قوانین الهی درخصوص ناکامىها و عدم موفقیتها و احياناً شکستها درصحنههای مختلف زندگی که امرى اجتنابناپذير است.
اما آنچه مهم و قابل توجه است چگونگی تبدیل این ناکامىها و عدم دستيابى به نتايج مطلوب ونيز شکستها، به پیروزی و موفقیت از خلال کسب تجارب تاریخی، درک و فهم درست حوادث هدایتگر و الهامبخش است. مانند درسهايى که مىتوان از حادثهی مهم غزوهی «احد» پس از پیروزی خیرهکننده در غزوهی «بدر» دريافت کرد ـ قابل توجه است که در تاريخ اسلام، اسباب و علل پيروزى درخشان در غزوهی بدر و شکست سنگين مسلمانان در غزوهی احد به وضوح بيان شده است.
در ادامه اين سوره به بيان نقش و تأثیر همراه شدن اقلیتهای دینی برای اولین بار با مسلمانان در جامعهی جدید از یکسو و تعامل حکیمانهى اسلام با تمدن بزرگ مسیحی و یهودی از دگرسو مىپردازد که در ميدان عمل و در جهت وفاق و همبستگى و آرامش و آسايش در جامعهی نوپاى مسلمانان بسيار تأثيرگذار بود.
در چنین شرایطی سورهی نساء نازل شد تا این بنا و ساختار بینظیر را تکمیل نموده و جنبههای تمدنی فرهنگ اسلامی مزیّن به قرآن را در بسط و توسعهی حیات بشری عرضه نمايد؛ بهویژه که حقوق اساسى زنان و کرامت انسانی آنها در ابتداى اين سوره، مورد تأکيد قرار مىگيرد. آنهم در شرایطی که فرهنگ جاهلیت، حقوق وآزادى زنان را پايمال کرده و به جایگاه و مکانتشان اهانت مینمود.
امّا دين مبين ضمن اعتراف و احترام به جايگاه مُکرم زنان، حتى حق مالکیت مستقل آنان در اموال را مورد تأکید قرار داد و زنان را محور و سنگ بناى جامعهی بشری و بقاى نسل بشر معرفى و تأکيد نمود که حقوق اطفال در واقع در رابطه با زنان معنا و مفهوم پيدا مىکند.
لذا مىتوان گفت که در واقع سورهی نساء در تأکيد بر بسط و توسعهی حیات بشری و تنظیم حقوق انسان و حمایت از مستضعفان بهویژه زنان و اطفال نقشى بسيار اساسى ايفا مىنمايد و مهمترین پایهها و اساس توسعه و بسط حیات بشری از نگاه اين نخستين آيه از سورهی مبارکهی نساء عبارت است از:
۱- جهانی بودن خطاب قرآنی: که خود مهمترین عامل مثبت در ضرورت تعارف و تعاون میان انسانها فارغ از هر گونه نژاد و دين و موقعيتى اجتماعى است که فرمان ربّانی«يَا أَيُّهَا النَّاسُ» آن را نمایندگی میکنند که خطابی جهانی و جاودان و مخاطبش همهی انسانها صرف نظر از هر عقیده و ملیتی است. به همين خاطر است که در اينجا نفرمود:« یا ایها المؤمنون و یا ایها الکافرون.»
2- تأکید بر تقوا به عنوان عامل تنظیمکنندهی حرکت حيات بر صراط مستقيم و پايبندى به داورى و قضاوت عادلانه در مورد ديگران و احترام به حقوق آنها در پرتو التزام به قوانین و موازين عادلانهی اسلام در روابط خانوادگی و اجتماعی است.
بدیهی است اصل و مبدأ تقوا مسئوليتآفرین بوده و بر ميزان هوشیارى در تعامل صحيح و داورى عادلانه با قضايا و مسايل مختلف مىافزايد. تقوا صاحبش را از بازی با قوانين و عبور از حدود شرع در امان مىدارد. لذا به خاطر اهمیت تقوا و نقش بىبديل آن در فراهم نمودن حیاتی شايستهی مقام انسان (جانشين پروردگار)، خداوند بزرگ در این آیه واژهی تقوا را دو بار تکرار مینماید، نخست میفرماید: « يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ» و سپس در اواخر آیه نیز میفرماید: «وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ ۚ»
تقوا بهمثابهی پرهیز از نافرمانی ریز و درشت و دور و نزدیک و خوف از محاسبهی واپسین و قرارگرفتن در میدان معصیت است.
3- از نگاه دین مبین اسلام حقوق اساسی انسان در واقع معطوف به تأمين منافع و مصالح دو گیتی او است. بدين معنا که در حیات فانی دنيا و در حیات باقی آخرت نقشى اساسى ايفا مىنمايد. در اين سياق برخى مفسران میفرمایند: خطاب «يَا أَيُّهَا النَّاسُ» در ابتدای سورهی نساء، از آغاز و شروع حیات بشری در اين جهان خبر مىدهد؛ امّا آیهی «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ ۚ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ» در ابتداى سورهی مبارکهی حج آمده است تا بر قطعیت حیات اخروی برای تمامی جهانیان تأکید نماید وآغاز حیاتى دیگر را نوید دهد.
4- بنای حیات بشری در واقع بر اساس تکریم نوع انسان بهویژه زنان صورت میگیرد همان گونه که میفرماید: «"خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا» در واقع خانواده، اساس جامعهی بشری را تشکیل میدهد و زن عنصری محوری در خانواده و جامعه است.
5- خداوند به انسان حق اختیار و انتخاب بسط و توسعه در زمین به لحاظ زمانی و مکانی را عطا فرموده و از واژهی«بثّ» استفاده نموده که بر مفهومی چهارگانه و متکامل دلالت دارد:
الف) خلق وآفرینش و اعطاى وجود پس از عدم و نبودن.
ب) قدرت استقرار و ادامهی حيات بهوسيلهی بهرهبردارى از نعمتهاى الهى در هستى.
ج) توانایی پرداختن به وظيفهی عمران و آبادانی در زمين و کشف و ابداع و نوآوری و تمدنآفرینی که نشان از جايگاه ويژهی انسان دارد.
د) برخوردارى از اراده و توان انتشار در زمين و هجرت از مکانى به مکان ديگر و برگزیدن مأوای جدید و بهرهبرداری از تواناییها و تجارب و تخصص دیگران.
بدينصورت خداوند بزرگ جلّ جلاله حق حیات را به نوع انسان ارزانی داشت و او را از اصلی واحد آفرید تا وحدت مبدأ بشری را بر اساس موازین عدل و قسط نه موازین متعصبانه بنا نهد که فرمود:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکمُ الَّذِي خَلَقَکم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کثِيرًا وَنِسَاءً»
6- اهتمام به صلهی رحم چه قریب و چه بعید که نشان از صداقت و ارادهی رّبانى در بنای نظامى عادلانه برای ادامه حیات دارد: « وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ»
7- توسعه و ارتقای درجهی احسان و نیکوکاری و سلامت روان و نفوس بشر تا همواره مراقب گفتار و رفتار درست خود بوده و با حفظ صلح با پروردگارش نسبت به حقوق انسانی ديگران هوشیارانه عمل کند؛ زیرا دیانت و التزام به مبادی با قضاوت در هم آمیخته است و همواره با لحاظ نمودن موازین قسط الهی، حرکت بر مدار توصیههای ربالعالمین را نصبالعين خود قرار دهد زیرا که: «إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا»
8 – و آخرین مطلب اینکه خداوند جلّ و جلاله در این آیه بیان میدارد که میان آفرینش نوع انسان و تکریم و توسعهی حیات بشری، با ایمان به خداوند و فرمانبرداری از فرامین خالق هستی ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد.
در واقع بهای خلقت و تکریم انسان و بسط و توسعهی او در زمين، بندگی آگاهانه و مخلصانهی خالق معبود و تنظیم حرکت حيات دنيا براساس قوانین و فرامینی است، همان پروردگاری که او را آفريده و به او حق و قدرت بسط، توسعه، خلاقیت و ارتقا بخشیده است؛ همانگونه که فرمود: «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکمُ الَّذِي خَلَقَکم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا»
والسلام عليکم ورحمة الله وبرکاته
نظرات