دکتر هدایت صبوری سلامتى هر انسانى روش كلّى زیست انسانى است كه از عوامل متعدّد فردى، اجتماعى، فیزیولوژیكى، جسمانى و تغذیهاى تأثیر مىپذیرد. ما مىتوانیم بر برخى از عوامل تأثیر عمده و بر برخى دیگر تأثیراتى جزئی بگذاریم یا اینكه اصلاً تأثیرى بر آنها نداشته باشیم. محیطى كه در آن زندگى مىكنیم و ما را احاطه كرده است تأثیر بسزایی در سلامتى ما دارد. از محیط بیرونى گرفته تا مواد غذایی و داروهایی كه در این روزها وارد سیستم درونى میكنیم، مى تواند در این چرخه نقش داشته باشد. در این میان كیفیت روابط اجتماعى و اشخاصى كه با آنها چه حضورى و چه مجازى ارتباط داریم نقشى مستقیم بر سلامتى ما دارد. تنهایی، جدا افتادگى و كمبود روابط شخصى با دیگران، جدّاً سلامتى ما را تهدید مىكند. در این اوضاع برقراری رابطه با دوستان و یا كسانى كه شادى و خوشی را براى هم در گفتار و رفتار به همراه دارند، بسیار كمك كننده است. موضوع دیگر رفتار است و آن عبارت است از آنچه ما انجام مىدهیم. در ارتباط با رفتارمان، دو جنبهى سلامتى مطرح است: دورى كردن از عادات غیر سالم و بر پا داشتن عادات سالم. در این میان رفتارهاى ما عادات ما را شكل میدهند و باعث ایجاد اعمال ثابت و تكرارى میشوند كه در درازمدّت خطرات زیادى بر سلامت ما مىگذارند، عاداتى چون سیگار كشیدن، خوردن شیرینیجات و خوابیدنهاى طولانى و تلف كردن وقت و رفتارهاى ناسالمى كه روح و روان ما را متأثّر مىكنند. در حقیقت عادات با نیروى اراده متوقّف نمىشوند، بلكه معمولاً با كشف هدفی كه در پشت هر عادت نهفته است و تلاش براى تحقّق آن هدف با به كارگیرى روشهاى سالمتر، آن عادت فراموش میشود. در این میان «پزشكى رفتارى» شواهد گوناگونى ارائه مىكند مبنى بر اینكه حالات ذهن نظیر افسردگى و بدبینى، با مشكلات جسمانى معیّنى در ارتباط هستند. مراجعانى زیادى این روزها از دردهاى با منشأ نامشخص جسمانى به مراكز درمانى داریم كه معمولاً اساس بیمارى ناشى از تفكّرات و ذهنیات بیمار است و نقش حفظ سلامت روح و روان در این شرایط بیش از هر زمانى خود را نشان میدهد. باورها و ارزشها تأثیر عمیقى بر سلامتى ما دارند. باورها اصولی هستند كه اعمال ما را هدایت مىكنند و تعیینكنندهی نحوهى نگرش ما نسبت به خودمان و تعامل با دیگران و تجربیاتمان هستند. هر قدر باورهایمان را محكمتر كنیم و ارزشهایمان را مجدّد یادآورى كنیم، توان گذر از این شرایط بحرانى را بیشتر در خود ایجاد مىكنیم. تجربهاى كه این روزها در حال گذر از آن هستیم، به گفتهی مورّخان بزرگترین چالش بشریت بعد از جنگ جهانى دوّم مىباشد كه پیامدهای آن در دورهی پسا كرونا خود را نشان میدهد و در این بحران حفظ توان روحى و معنوى میتواند تنها را نجات حلقهی كسانى چون جامعهی ما باشد. نباید فراموش كنیم با استناد به اخبار و شایعات نه تنها خود را درگیر سیكل معیوب ذهنیتى منفى نمودهایم، بلكه گروههایى پرخطر چون سالمندان و كودكان را كه در این بحرانها شكنندهترهستند، در معرض آسیبى جدّىتر قرار دادهایم. سرانجام نقش ماوراى هویّت یا سطح روحى و معنوى ما مىتواند به دادمان برسد و آن ارتباط معنوى با الوهیت و یگانه خالق هستى مىباشد. ارتباط ما با دیگران و یا چیزهایى كه میتواند در تقویت روح و روان ما نقش داشته باشد جاى فكر كردن دارد.
نظرات