نبی‌اله عشقی‌ثانی در روز‌های پایانی سال هستیم، نگاهی به سالی که گذشت بیندازیم. یک سال استثنائی در طول حیات ما بود. همین یک سال قبل بود که مردم وقتی دوستان و بستگان‌شان را می‌دیدند، بی‌اختیار یکدیگر ر ا در آغوش می‌گرفتند، می‌بوسیدند و اظهار خوشحالی و خرسندی می‌کردند. حالا یک سال می‌شود که مردم از این نعمت محروم هستند. حتی از دیدار با یکدیگر نیز منع شده‌اند. اما همین یکی، دو ماه اخیر بود که زمزمه ساخته‌شدن واکسن کرونا بلند شد و بارقه‌ای از امید دیده شد. اول کشور‌های ثروتمند شروع به واکسیناسیون مردم‌شان کردند و بعد هم جهان سومی‌ها در فهرست دریافت واکسن قرار گرفتند. اگرچه مجمعی با همیاری سازمان بهداشت جهانی به نام آواکس تشکیل شده تا برای توزیع عادلانه واکسن به همه کشور‌ها برنامه‌ریزی و سازماندهی کند. اگرچه گفته می‌شود این واکسن‌ها هم فقط یک ایمنی شش‌ماهه می‌دهد؛ اما باید سپاسگزار دانشمندانی بود که با تلاش فراوان به این مهم دست یافتند. در سالی که گذشت خبری از مراسم عروسی و جشن ازدواج نبود. این زیباترین مراسم و مهم‌ترین جشن همه دوران زندگی انسان‌ها به خاموشی گراییده است. آنها نیز که قرار تشکیل زندگی مشترک‌شان را گذاشته بودند، به دور از هر سروصدا و مراسمی به خانه بخت رفتند و زندگی مشترک‌شان را شروع کردند. از سوی دیگر بستگان فوت‌شدگان هم حال‌وروز بهتری نداشتند. آنها هم در حال و هوایی غریب فوت‌شدگان‌شان را به خاک سپردند و امکان تجمع بر سر مزار و دادن تسلیت حضوری از سوی بستگان و دوستان فراهم نشد. با توجه به مواردی که گفته شد و تغییراتی که در سبک زندگی مردم جهان پیدا شد، آیا ویروس کرونا باعث شده تا این سبک زندگی جدید در آینده تبدیل به فرهنگ شود؟ اگر به نمونه‌های این تغییرات توجه کنیم، ملاحظه می‌شود که در گذشته اگر ازدواجی بدون جشن عروسی برگزار می‌شد، این را باعث سرشکستگی خانواده عروس و داماد می‌دانستند و اظهار تأسف می‌کردند که اینها امکان برگزاری مراسم جشن عروسی‌شان را نداشتند. همچنین وقتی برای شخص فوت‌شده مراسم ختم و فاتحه‌خوانی نمی‌گرفتند، این را دلیل بر ناتوانی خانواده‌های‌شان می‌دانستند که پیامی منفی داشت؛ اما اکنون بر‌گزارنشدن این نوع مجالس شادی یا فاتحه‌خوانی را دلیل بر فرهنگ بالای آن خانواده‌ها می‌دانند، که برای جان دیگران ارزش قائل شده‌اند و دیگران را با خطر مواجه نکرده‌اند. از منظری دیگر این وضعیت خود می‌تواند باعث کاهش شدید هزینه‌های ازدواج شود و ازدواج را توسعه دهد. ایا اینها مقدمه‌ای برای تغییر فرهنگ مردم تلقی نمی‌شود؟ آیا می‌توان تصور کرد در آینده برای برگزاری برخی مراسم‌ها که سال‌های بسیاری با حضور انبوه جمعیت اجرا می‌شده است، دیگر تجمعی انجام نشود و مردم بپذیرند که بدون حضور جمعیت هم می‌توان زندگی کرد؛ ضمن آنکه باعث صرفه‌جویی شده. حتی گفته می‌شود با تغییرات جدید امورات مردم هم راحت‌تر انجام می‌شود؛ بنابراین در دوران بعد از کرونا مردم با سبک و شیوه جدید زندگی خواهند کرد؛ حتی رویه جدید تبدیل به فرهنگ خواهد شد. نمونه بسیار مهم دیگر ابداع سبک آموزش غیر‌حضوری دانش‌آموزان است نکته مهم آنکه داستان دنباله‌دار کمبود مدرسه و معلم هم در جریان این تحولات بر‌طرف خواهد شد و میلیارد‌ها تومان صرفه‌جویی می‌شود و موضوع کمبود بودجه کشور هم رفع می‌شود. اگر زمانی وقوع این تغییرات از طرف مردم پذیرفته شود و به نکات مثبت آن توجه شود، آن وقت خواهیم دید که سبک زندگی دوران کرونایی تبدیل به فرهنگ شده که می‌تواند به شکل پایدار ادامه پیدا کند. تا اهل اندیشه و خرد را چه قبول افتد؟