استاد عبدالرّحمن پیرانی دبیرکلّ جماعت دعوت و اصلاح در نشست غیرحضوری با مسؤولان روابط عمومی شعب و دفاتر جماعت در سراسر کشور، در شامگاه یکشنبه ٤آبانماه سال جاری، بر اهمّیّت ارتباطات و بهرهگیری از فنّاوریهای ارتباطی در جهان پرحادثهی متغیّر، تأکید کرد.
مشروح بیانات دبیرکلّ جماعت در نشست غیرحضوری با مسؤولان روابط عمومی به شرح زیر است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمد لله والصلاة والسّلام علی رسول الله وعلی آله واصحابه ومن والاه
رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
خداوند بزرگ را شاکرم توفیق عنایت فرمود تا در یک اجتماع غیر حضوری دیدن سیمای نورانی و شنیدنی صدای گرمتان بر خجستگی، موفّقیّت و معنویّت جمع ایمانی بیافزاید.
برای تمامی برادران و خواهران و نیز همهی کسانی که در بستر بیماری قرار دارند، بهویژه برای مبتلایان به ویروس کرونا، شفای عاجل و عافیت کامل مسئلت مینماییم و برای تمامی اموات مسلمانان بهویژه آشنایان و نزدیکان و عزیزانی که در این ایّام کرونایی دعوت پروردگارشان را لبیک گفتهاند و ما از توفیق عرض تسلیت حضوری محروم بودهایم، رحمت و مغفرت و رضوان الهی را آرزو و برای بازماندگان گرامی صبر جمیل و اجر جزیل مسألت مینماییم.
خدمت مسؤولان و اعضای محترم روابط عمومی از مرکز و شعب و دفاتر خیرمقدم عرض مینمایم و برای شما بزرگواران و خانوادههای مکرّمتان آرزوی دوام عافیت و توفیق بندگی آگاهانه و مخلصانه دارم.
امیدوارم آنچه در این جمع مبارک مطرح میشود مصداقی از: «مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ» (فاطر:١٠) باشد.
برقراری ارتباط کلامی پس از اشاره و علائم، قدیمیترین و اساسیترین نیاز تجمّعهای بشری و نخستین فعّالیّت اجتماعی انسان بوده که بهتدریج و درگذر زمان، تحوّل یافته است. از زبان اشاره و بهکارگیری علائم تا خلق لغت واژههای منطوق، گفتوگو و سپس کتابت دستی روی سنگها و یا پوست حیوانات، چوب و... تا ساخت وسایلی مانند رادیو، تلویزیون، تلفن، موبایل، رسانه و فضای غیرحضوری تحوّل شگرف و وسیعی را تجربه کرده است. این تحوّل عظیم (که به سرعت ادامه دارد) از اهمّیّت، ضرورت، جایگاه و نقش ارتباط میان انسانها حکایت دارد. در همین سیاق قابل تأمّل است برقراری رابطه از جانب خالق هستی با انسان از بامداد هبوط نوع انسان بر این کرهی خاکی از حضرت آدم و حوّا آغاز و تا خاتم پیامبران حضرت محمّد(صلّیالله علیه وسلّم) تداوم یافته که وسیلهی این تواصل وحی و نزول کتب آسمانی بوده است. وحی وظیفه تبیین: جهانبینی توحیدی، طبیعت حیات دنیا، جایگاه خالق وظیفه مخلوق و رسالت و مأموریتش در این حیات دنیا و در امتداد آن ویژگی حیات اخروی و نیز ارزشهای اخلاقی، موازین قسط، ضرورت تواصل، تعامل و... بر عهده داشته است، قابل توجّه است که وحی اضافه بر تبیین و انتقال ثوابت و ارزشها، نقش اساسی در ایجاد، تقویت و توسعهی روابط میان انسانها و ملّتها و هدفمند نمودن این روابط و تأکید بر تعارف و تعاون ایفا نموده است.
قرآن مجید سند و آیهی ضرورت برقراری ارتباط درست با پروردگار هستی که در بندگی تبلور مییابد و با انسانها که در تعاون بر «برّ» و «تقوا» و «خیرخواهی» و «قیام به قسط» تحقّق مییابد و با هستی که در آبادانی و عمران معنی پیدا میکند.
قرآن مجید بر ضرورت رابطهی تنگاتنگ وحی با حیات انسان تأکید مینماید: «وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ»«بهراستی ما این گفتار (قرآن) را پیدرپی و بدون انقطاع به آنان رساندیم باشد که پند پذیرند.»(قصص: ٥١)
خداوند بزرگ (جلّ جلاله) هدف کلّی از نزول وحی و کتاب را تبیین فرموده و یادآوری مینماید که: «الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ»(ابراهیم: ١) هدایت مردم بهسوی نور علم و دانش و فهم صحیح و جهانبینی درست است، طبعاً مفاهیمی مانند ایمان، صداقت، پاکی، تقوا و حرکت در چارچوب قواعد، ضوابط شرع و عمل به توصیههای ربّالعالمین از مصادیق نور محسوب میشوند و حیاتبخش هستند و هر آنچه در تقابل و تعارض آنها باشد، ظلمات است.
آیهی مورد بحث ما نخستین آیهی سورهی مبارکهی ابراهیم میباشد که مزیّن به نام قهرمان توحید است و دو حقیقت بزرگ: ١- وحدت رسالت و رسولان الهی و ٢- وحدت دعوت آنها در پرتو نام مبارک قهرمان توحید و ابو الانبیاء بر سراسر این سوره سایه افکنده است.
در همین سیاق خداوند بزرگ که در مقام بیان برخی از نعمتهایی که بر ثقلین(انس و جنّ) ارزانی داشته است سه نعمت بزرگ را به دلیل اهمّیّت فوقالعادّهی آنها در ویترین هستی و در معرض دید و نگاه انس و جنّ قرار میدهد. این سه نعمت عبارتند از تعلیم قرآن، خلقت انسان و نعمت بیان: «الرَّحْمَنُ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» خالق هستی بیان را که بارزترین وسیلهی ارتباط است در عداد تعلیم قرآن و خلقت انسان قرار میدهد و جایگاه آن را تا این حدّ ارتقا میبخشد.
قرآن کریم در واقع نقش یک رسانه را ایفا مینماید و با بیانی رسا به تبیین ثوابت و ارزشها و تعالیم بلندش اهتمام میورزد و به بلاغ و انذار و تبشیر و اخبار گذشتگان میپردازد. خداوند بزرگ فرموده است: «أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمِينٌ»(اعراف: ٦٢) «هذا بَلاغٌ لِلنَّاسِ وَ لِيُنْذَرُوا بِهِ وَ لِيَعْلَمُوا أَنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ لِيَذَّكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ»(ابراهیم: ٥٢) «فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ»(رعد: ١٣) این آیه به طبیعت رسالت پیامبر خاتم و حدود وظیفه و مأموریتش میپردازد و تأکید مینماید او تنها هشداردهنده است و وظیفهای جز بلاغ مبین ندارد و بلاغ مبین یعنی بیانی رسا، قابل فهم و معطوف به وظیفه و رسالت انسان منطبق با واقعیّتها، اقتضائات و نیازها است و فحوای این آیه تأکید بر اینکه پیروان این دین نیز لازم است با همین منطق با یکدیگر تعامل نمایند. اطلاعرسانی درست و بیان حقیقت به دور از جانبداری و با زیباترین و شیواترین عبارت واژههای شیوه ممکن، همانگونه که میفرماید: «وَقُل للمؤمنین يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» لازم است اهل ایمان با زیباترین و دقیقترین عبارات و واژهها با هم سخن گویند. البتّه این زیبایی و احسن قول محقّق نخواهد شد مگر سخن منطبق با واقعیتها و اقتضائات زمان و مکان و نیازهای مخاطبان و شهروندان و زبان و ادبیات آنها بوده و برخوردار از نوعی نوآوری و تخصّص باشد.
در باب اهمّیّت سخن و کلمه مطالب فراوان است. قرآن فرمود: «کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ» گفتهاند: «أمانة الکلمة ورسالة الکلمة» «ما شرف الرّجل الّا بالکلمة» «کلمه، حِصن و قلّهی آزادی است(حصن الحریة)» «ایمان بالکلمة» «مفتاح الجنة فی کلمة و دخول النار علی کلمة» «الکلمة نورٌ کما انّما ظلماتٌ» «ایمان کلمةٌ و الکفر کلمةٌ»
سخن پایانی
ضرورت حضور فعّال و شایستهی مسلمانان و بهرهگیری درست از تکنولوژی عصر در برقراری روابط با همنوعان و تبیین اهداف و استراتژیهای خود و بهره از تجارب و دانش دیگران و انعطافپذیری لازم برای تغییر و تحوّل در ابزارها، استراتژیها، اهداف و شیوهها، متناسب با اقتضائات و تحوّلات روز است؛ زیرا امروزه قدرت برقراری رابطهی هدفمند با دیگران و برخورداری از فنّ و هنر ادارهی درست و مدیریت و هدایت آن در مسیر درست بخشی از شخصیت انسان معاصر محسوب میشود و از عوامل اساسی موفّقیّت فرد و جمع است؛ زیرا حوادث و رویدادها کثیر و سریعاند و در زندگی ما مؤثّر و احیاناً برنامهریزیهای ما را با مشکل اساسی مواجه میسازد، داشتن قدرت انعطاف و تغییر برنامههای ضروری است.
جذب عواطف، اقناع عقلی و ایجاد همراهی یک هندسهی بشری است. در این سیاق جماعت نیز لازم است در آموزش فرهنگی اجتماعی و تقویت وفاق و درایت عمومی، خلق انگیزهها، حمایت از رشد تعالی هموطنان، کمک به جامعه برای عبور از این وضع نابسامان و عبور از تنگنظری، تندروی، تعصّب و دگرناپذیری و حرکت هوشیارانه بر مدار قسط، عدل، مساوات، مثبتاندیشی، امید و تأکید بر ارزشهای انسانی، نقش اساسی ایفا نماید؛ زیرا جامعه از هر زمان دیگری بیشتر به امید و اعتمادبهنفس و توکّل بر خداوند متعال و همدلی و همکاری محتاج بوده و با اخذ به اسباب و عمل به توصیههای بهداشتی بهویژه در این ایّام خطیر به پاسداری از نعمت صحت و تندرستی خود و دیگران بپردازد.
شایسته است برادران و خواهرانی که به هر شیوەای، توان کمک به فقرا و نیازمندان را داشته باشند دریغ نفرمایند.
نظرات