استاد عبدالرّحمن پیرانی دبیرکلّ جماعت دعوت و اصلاح در نشست هیأت اجرایی مرکزی تشکّل متبوعش که در شامگاه چهارشنبه ١٤ آبانماه برگزار شد، بر پیام‌آور آزادی و رواداری بودن پیامبر اکرم(ص) تأکید کرد.

 

مشروح سخنان دبیرکلّ جماعت دعوت و اصلاح در نشست هیأت اجرایی مرکزی به شرح زیر است:

اﻟﺤﻤﺪ لله رب اﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ واﻟﺼﻼة واﻟﺴﻼم ﻋﻠﯽ رسول لله وعلی آله وأصحابه ومن والاه. ربنا آتنا من لدنک رحمة و هیأ لنا من امرنا رشدا

نخست برای تمامی عزیزانی که در اثر ابتلا به بیماری کرونا دعوت حقّ را لبیک گفتنه‌اند رحمت و مغفرت و فردوس اعلی و برای کسانی که در بستر بیماری قرار دارند شفای عاجل و کامل را از پیشگاه خداوند حیّ لایموت مسألت دارم.

بر ضرورت رعایت و اهتمام جدی به تمامی توصیه‌های پزشکی و بهداشتی به‌ویژه در شرایط دشوار کنونی تأکید می‌نمایم و انتظار می‌داریم شخصیت‌ها، جمعیت‌ها، سمن‌ها و مؤسّسات خیری با جدّیت بیشتر به تلاش‌ها و خدمات ارزشمند خویش برای کمک به نیازمندان و کاستن رنج‌ها و آلام آنان استمرار بخشند.

پس از این مقدّمه اجازه می‌خواهم چند نکته را مورد تأکید قرار دهم. اکنون در ماه ربیع‌الاول، میلاد پیامبر عظیم‌الشّأن اسلام حضرت محمّد(ص) قرار داریم. پیامبری جهانی که چون بعثتش رحمتی برای جهانیان است؛ فلذا فرمان «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ» را دریافت نمود تا رابطه‌ی خود با جهان و جهانیان را بر همین اساسی که ترسیم شده ببیند و قرار دهد.

بدون تردید پیامبر خاتم همان‌گونه که پیام‌آور رحمت برای تمامی جهانیان است، پیام‌آور آزادی، اعتدال، دگرپذیری، رواداری و آزادی بیان نیز هست. به‌عنوان مثال در شرایطی که پیروان سایر ادیان هم با خودشان در تقابل بودند و هم با پیروان اسلام و از پذیرش دیگران امتناع می‌ورزیدند همان‌گونه که قرآن بیان می‌نماید: «وَ قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصارى‌ عَلى‌ شَيْ‌ءٍ وَ قالَتِ النَّصارى‌ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلى‌ شَيْ‌ءٍ»(١١٣بقره) «یهود بر این دعویند که نصاری را از حق چیزی در دست نیست، و نصاری بر این دعوی که یهود را از حق چیزی در دست نیست، در صورتی که هر دو گروه در خواندن کتاب آسمانی یکسانند.

این‌گونه دعویها نظیر گفتار و مجادلات مردمی است که از کتاب آسمانی بی‌بهره‌اند. و خداوند در این اختلافات روز قیامت میان آنها حکم خواهد فرمود.» این آیه به روشنی موضع پیروان دو دین بزرگ یهودیت و مسیحیت نسبت به یکدیگر را بازگو می‌نماید و موضع پیروان ادیان آسمانی در رابطه با اسلام نیز این بود که «وَ إِذا قيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ يَکْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ»(٩١بقره)

علی‌رغم این تنگ‌نظری‌ها و دگرناپذیری‌های آنها قرآن مجید موضع اسلام را در تعامل و پذیرش دیگر ادیان به صورتی فراتر و جامع‌تر از جهت‌گیری پیروان ادیان موجود در عصر نزول قرآن تبیین و می‌فرماید که فرمود: «آمِنُوا بِما أَنْزَلَ» «قولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ» که بر این اساس ایمان به ادیان آسمانی و رسولان الهی را در عداد ایمان به پیامبر خاتم و قرآن مجید قرار داد و قاعده‌ی تعامل و تعاون و وفاق را بر حرکت بر مدار شقاق و نزاع و دشمنی ترجیح داد. 

لذا این دین و این پیامبر استحقاقی جز تحسین، تقدیر و ستودن ندارند و شأن و ساحت مقدّس آنها بالاتر و والاتر از برخی سخنان و مواضعی است که حکایت از نوعی جهل، غرض، مرض و حقد دارد و مطلقاً محکوم است. امّا در مقابل، وظیفه‌ی ما مسلمانان، اجتناب از برانگیخته شدن و دست به اقدامات غیرمنطقی و خشن زدن است که عکس‌العملی نادرست، و در تعارض با موازین و تعالیم دین مبین اسلام است.

خداوند بزرگ جل‌جلاله به صراحت هرچه تمام‌تر بخش قابل‌توجّهی از مخالفت‌ها و توصیف‌های ناروای مخالفان نسبت به پیامبران الهی در طول تاریخ را مانند اتّهام سفیه بودن، ساحر بودن، غیرصادق بودن، مطرود و گمراه بودن و... بیان فرموده و در این قرآن برای همیشه ماندگار می‌ماند و این خود بارزترین مصداق از مصادیق آزادی بیان است. همچنین فرستادن معجزه برای پیامبران الهی، اقدامی مثبت و پاسخی متناسب با مخالفت مخالفان و انکار منکران بوده که پس از آن نیز همان موضع همراه با رأفت و رحمت از جانب پیامبران ادامه داشته‌اند و پس از اتمام حجت، رفتار و تعاملی بسیار رئوفانه و دلسوزانه و به دور از قهر و غضب و... از خود نشان داده‌اند.

در همین سیاق قهرمان توحید حضرت ابراهیم فرمود: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ، رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»(٣٥-٣٦ ابراهیم) «و (یادآر) وقتی که ابراهیم عرض کرد: پروردگارا، این شهر (مکه) را مکان امن و امان قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بتان دور دار. پروردگارا، این بتان (و بت‌تراشان) بسیاری از مردم را گمراه کردند، پس هر کس (در راه توحید و خداپرستی) پیرو من است او از من است و هر که مخالفت من کند (و راه شرک و عصیان پوید اختیارش با توست که) تو خدای بسیار بخشنده و مهربانی.

این منطق پیامبران الهی علیهم الصّلاة والسّلام در تعامل با مخالفان بوده و بدیهی است پیروان آنها نیز باید این شیوه را سرلوحه‌ی تعامل خود قرار دهند. در داستان تثلیث و آنجا که خداوند خطاب به حضرت عیسی (ع) فرمود: «أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَـهَيْنِ مِن دُونِ اللَّـهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ * مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ * إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ »(سوره مائده: ١١٦-١١٨)

ترجمە: «و (یاد کن) آن گاه که (در قیامت) خدا گوید: ای عیسیِ مریم، آیا تو مردم را گفتی که من و مادرم را دو خدای دیگر سوای خدای عالم اختیار کنید؟ عیسی گوید: خدایا، تو منزهی، هرگز مرا نرسد که چنین سخنی به ناحق گویم، چنانچه من این گفته بودمی تو می‌دانستی، که تو از سرائر من آگاهی و من از سرّ تو آگاه نیستم، همانا تویی که به همه اسرار غیب جهانیان کاملاً آگاهی. من به آنها هرگز چیزی نگفتم جز آنچه تو مرا بدان امر کردی، که خدای را پرستید که پروردگار من و شماست، و من بر آن مردم گواه و ناظر اعمال بودم مادامی که در میان آنها بودم، و چون روح مرا گرفتی تو خود نگهبان و ناظر اعمال آنان بودی، و تو بر همه چیز عالم گواهی. اگر آنان را عذاب کنی باز (خدایا) همه بندگان تو هستند، و اگر از گناه آنها درگذری باز توانا و درست کرداری.»

نحوه‌ی برخورد پیامبر اسلام حضرت محمّد(ص) با مشرکان، منافقان، یهود و نصاری مصداق و تطبیق همین منطق و آموزه‌ی رحمانی و ربانی بوده است. بدون تردید همانگونه که اهانت به مقدّسات به‌ویژه ساحت مقدس پیامبر عظیم اسلام محکوم است اقدام در جهت ریختن خون دیگران نیز به شدّت هرچه تمام‌تر محکوم است و بدترین نوع و شیوه‌ی دفاع از اسلام و پیامبر رحمت محسوب می‌شود؛ متأسّفانه عدّه‌ای اندک با چنین اقداماتی تندروانه و متعصّبانه، به جایگاه دین و وجهه‌ی مسلمانان ضرر می‌رساند.