استاد شهید سید قطب میفرماید: آنچه بیشتر در محافل دینی، در زمان ظهور اسلام انتشار یافته بود مطلبی است که در سفر تکوین در فصل دوم(در کتاب مقدس) آمده آنجا که میگوید:
خداوند آدم را خلق کرد و از دندهی چپ او که خواب بود حوا را به وجود آورد. با وجود آنکه چیزی از این مطلب در نصوص قرآن و سنت وارد نشده، بیشتر مفسران «نَفْسٍ واحِدَةٍ» را در این آیه و غیر آن، حضرت آدم پنداشتهاند و حوا را خلق شده از دندهی چپ او انگاشتهاند. در حالی که برخی مفسّران قدیم و جدید این فهم را لزوماً صحیح ندانسته و بلکه با توجّه به سیاق آیه، فهم دیگری را سزاوارتر دانستهاند. برخی از مفسّران جدید روایات حامل این معنی را ضعیف شمردهاند و آن را برگرفته از اسرائیلیات غیر قابل اعتماد دانستهاند.(في ظلال القرآن، ج ٣) رازی ذیل این آیه سه نظر مطرح میکند. او نظر اوّل را که عنوان کرده بود مبنی بر اینکه: آفرینش هر یک از این دو، از یک نفس است و خداوند از این نفس زوجِ آدم یعنی حوا را که در انسان بودن همسان اوست، به وجود آورد) ترجیح میدهد و از لحاظ لغوی و عقلی آن را موجّه میداند و به شدّت دو نظر دیگر (خلق حوا از دنده آدم و نظری دیگر که مطرح میکند) را ردّ میکند؛ زیرا با نگرش انسانی قرآن کریم در تضاد است. رازی میگوید: در جواب این نظر میتوان گفت: «مِن» در «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ» برای ابتدای غایت است، پس زمانی که آغاز خلقت و آفرینش با آدم بوده است، صحیح است گفته شود: (شما را از یک نفس آفرید) و نیز وقتی که خداوند قادر است آدم را از خاک بیافریند، همچنین او قادر است حوا را نیز از خاک بیافریند. پس وقتی که مسئله اینگونه باشد چه فایدهای در خلق حوا از دندهای از دندههای آدم وجود دارد.)( المنار، ص ٣٢٥) استاد امام محمد عبده این آیه را در سیاق خودش قرار میدهد و نظر جمهور را در مورد ( نفس واحده) رد میکند. استاد میافزاید: با توجّه به نص و ظاهر نمیتوان «نفس واحده» را حضرت آدم قرار داد. قرینهای که این برداشت را تأیید میکند عبارت «وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثِيراً وَ نِساءً» است که به صورت نکره آمده است. اگر مقصود از «نفس واحده» آدم میبود باید عبارت اینگونه میآمد: «و بث منهما جميع الرجال و النساء» چگونه نص از نفسی خاصّ به صراحت سخن به میان میآورد، حال آنکه خطاب شامل تمام ملّتهاست و این عهد نزد تمام آنان شناخته شده نیست، برخی آدم و حوا را نمیشناسند و اسم آنان را نیز نشنیدهاند. خداوند امر نفس واحدهای را که انسانها را از آن خلق کرد، مبهم قرار داده و آن را به صورت نکره آورده است. پس ما نیز آن را به همان صورت بگذاریم. (زن قرآن جامعه راشد غنوشی ص ٢١) فراتر از آن در نظر امام عبده نص قرآن نفی نمیکند که نخستین نفس خلق شده حوا باشد و نه آدم شیخ در این باره میگوید: در مورد نفس واحده نظر دیگری نیز وجود دارد و آن مؤنّث بودن آن است. به همین جهت آن را در سورهی اعراف در عبارت «لیسکن إليها» و به صورت مؤنّث میآورد و از اینجا علّت افتتاح سوره با آن و وجه تسمیهی سوره به «نساء» (زنان) بیشتر آشکار میشود. صاحبان این نظر میگویند: این مسئله بسان تناسل و تولید مثل بدون مذکّر است که نزد دانشمندان از قدیم شناخته شده است، مقصود موجودات مؤنّثی هستند که بدون تلقيح از مذكّر قادر به باروری هستند.
برخی از دانشمندان علوم طبیعی و بیولوژیک معاصر بر آنند که جنس مؤنّث اصل است. (به کتاب مونث اصل است از نوال سعداوی مراجعه شود) امام رازی از ابومسلم نقل میکند که معنای «و خلق منها زوجها» این است که آدم را از جنس حوا آفرید پس به سان او گشت.(تفسیر المنار ج٤، ص ٣٣)
شیخ راشد غنوشی میفرماید: این چنین امام عبده تلاش میکند تا نص قرآنی مذکور دربارهی جنس بشر را از میراث اسطورهای و دینی پیش از اسلام آزاد سازد، امری که تأثیر واضحی بر فهم بسیاری از اندیشمندان اسلامی از نصوص قرآن بر جای گذاشته است. استاد، پیش از آنکه تفسیر نفس واحده را به پایان برد، تمام تأویلات موجود غیر موجّه را ردّ میکند، آنها را باطل میانگارد و به این شکل مجال وسیعی برای آزادی بحث و تفکّر را در برابر عقل و پیشرفت علمی باز میکند، به نحویی که شخص دیندار را از سختی، پراکندگی، جمود و تعصّب میرهاند. (راشد غنوشی؛ زن قرآن جامعه ص ٢٤) استاد سید قطب با وجود اشتیاق شدید در التزام به منهج سلف در تفسیر در تأکید بر این رویکرد درنگ نمیکند. وی میگوید: «این نص و امثال آن در قرآن کریم درصدد بیان امری غیبی در این مسئله نیست و تمام روایاتی که دربارهی آفرینش حوا از دندهای از دندههای آدم آمده، آمیخته به اسرائیلیاتاند؛ بنابراین نمیتوانیم به آنها اعتماد کنیم. بلکه آنچه با قاطعیت میتوان گفت این است که خداوند او را آفرید و از جنس او همسری برای او خلق کرد و زوج یکدیگر شدند؛ سنّتی که در تمام آفرینش جاری است، زوج بودن است: امّا از هر چیز جفتی آفریدهایم تا شما عظمت آفریدگار را یاد کنید.) پس این سنّت جاری خداوند و قاعدهای اصیل در تمام مخلوقات اوست و اگر با این سنّت الهی همگام شویم میتوانیم به راحتی ترجیح دهیم که آفرینش حوا پس از آدم طولی نکشیده و آفرینش او دقیقاً از همان راهی انجام شده که آفرینش آدم صورت گرفته است.»(في ظلال القرآن، ج ٣)
هدف از نگارش این سطور، اثبات اسراییلی بودن این نظر که حوا از دندهی آدم خلق شده است میباشد و نظری که به آن تمایل دارم یعنی خلق آدم از حوا بوده است و نظر دیگر که آن دو از یک نفس و جنس به صورت یکسان خلق شدهاند را عنوان کنم و به همان نتیجه امام محمّد عبده برسم که مجال را برای بحث علمی( علوم طبیعی و بیولوژیک) فراهم کنیم و از خرافات و تحریفات توراتی، اسلام عظیم را محافظت کنیم.
منابع:
-محمد رشيد رضا؛ المنار
-راشد غنوشی؛ زن، قرآن و جامعه، نشر افق علم
-سید قطب؛ في ظلال القرآن
نظرات