در جمعه شب و همزمان با بیست و هشتمین شب ماه مبارک رمضان، مراسم ختم قرآن دارالتحفیظ امام ابوحنیفه رحمه الله علیه در مسجد اعظمیه تربت جام و با حضور گسترده‌ی مردمی برگزار گردید.

در این مراسم که با بیستمین سال تاسیس «دارالتحفیظ امام ابوحنیفه تربت جام» نیز هم زمان شده بود، اساتید ارجمند عبدالرحمان پیرانی، مصطفی اربابی و محمد ابراهیم ساعدی سخنان ارزشمندی بیان کردند. که در ادامه و با گزارشی مفصل تقدیم می‌شود. 

قبل از آغاز رسمی این مراسم، قرائت قرآن کریم توسط برادر رسولی و برگزاری نماز عشاء و تراویح صورت گرفت. 

آغازگر مراسم، قرائت قرآن توسط آقای شاه مردی بود. همچنین در ادامه، گروه سرود دارالتحفیظ به اجرای برنامه‌شان پرداختند و ابتهال زیبایی توسط آقای عبدالصمد مولایی به اجرا در آمد. 

گزارش کوتاهی از فعالیت بیست ساله دارالتحفیظ امام ابوحنیفه نیز در این مراسم ارائه گردید. 

پایان بخش این جلسه‌ی ایمانی، دعای ختم مجلس بود که توسط استاد اربابی انجام گردید. 

در این مراسم استاد عبدالرحمان پیرانی دبیرکل جماعت دعوت و اصلاح ایران بصورت تلفنی و مستقیم سخنانی ایراد کردند. که به بیان بخشی از آن می‌پردازیم. 

ایشان ضمن آرزوی قبولی طاعات، برای رفع آلام، گرفتاری‌ها، تنگنا‌ها و جنگ‌های داخلی کشورهای مسلمان درخواست دعا داشتند. و با یادآوری مسائل مهم جهان اسلام به سرکوبی انقلاب مردم مصر با کودتای نظامی اشاره نمودند که بر اثر توطئه دشمنان خارجی و همراهی دشمنان داخلی و البته اشتباهات حرکت اسلامی صورت گرفت و نتیجه آن را قتل و زندان و شکنجه و نابسامانی در این کشور بیان داشته و علت آن را هراس دشمنان از پیروزی و موفقیت اسلام خوهان دانستند. 

وی افزود: مردم سوریه سه سال است که گرفتار جنگ‌اند. مردم مسلمان در عراق که انتظار بهبودی اوضاع پس از سقوط صدام می‌رفت به تدریج در چنگال نزاع‌ها افتادند و روزانه افراد زیادی در خاک و خون می‌افتند و اوضاع افغانستان، لیبی، یمن و می‌انمار و... نیز بحرانی است. 

این عضو شورای مرکزی اتحاد جهانی علمای مسلمین بیان داشت: بزرگ‌ترین مشکل ما مسلمانان تعصب، دگرناپذیری و عدم تحمل دیگران و تنگ نظری و تقابل افکار و ایدئولوژی‌ها است. خشونت عده‌ای تندرو و خشونت طلب که نماینده اکثریت مسلمانان نیستند، هم چهره اسلام را مخدوش ساخته و هم وفاق و وحدت مسلمانان را دچار مشکل ساخته است. 

ادامه بیانات ایشان درباره فلسطین بود که گفتند: فلسطین، قبله اولای مسلمانان و اولین و مهم‌ترین قضیه مشترک جهان اسلام است. 

مساله فلسطین مساله قدس است اولین قبله مسلمانان، مکان و محل عروج پیامبر اسلام، مکان حشر و نشر امت و سرزمین انبیاء. لذا این قضیه به لحاظ مکانت با همه قضایای دیگر متفاوت است. 

با حمله‌ی دشمن، ضربات گروه‌های مقاومت و در راس آن‌ها شاخه نظامی حماس، دشمن را بهت زده کرد. و در مقابل دشمن به قتل عام مردم عادی پرداخت تا مقاومت وادار به آتش بس شود. اما این بار مقاومت بر آن است تا برای همیشه رژیم اشغالگر را به قبول شرایط خود وادار نماید. 

 

ایشان در پایان ضمن معرفی دیدگاه‌های جماعت دعوت و اصلاح، از احساس مسئولیت و خیرخواهی این جماعت برای قضایای امت اسلامی سخن گفتند.

سخنران دیگر این جلسه استاد مصطفی اربابی بودند. که خلاصه‌ای از سخنان ایشان نقل می‌شود. 

ایشان با حدیثی از پیامبر به روایت ابی سعید خدری سخنشان را آغاز کردند. 

  «لَا یَقْعُدُ قَوْمٌ یَذْکُرُونَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ إِلَّا حَفَّتْهُمْ الْمَلَائِکَةُ وَغَشِیَتْهُمْ الرَّحْمَةُ وَنَزَلَتْ عَلَیْهِمْ السَّکِینَةُ وَذَکَرَهُمْ اللَّهُ فِیمَنْ عِنْدَهُ» صحیح مسلم

 (هیچ گروهی از مسلمانان نیستند که در جایی بنشینند و به ذکر و یاد خدا بپردازند و  عظمت و مغفرت و رحمت پرودگارشان را به یاد آورند مگر اینکه فرشتگان آن‌ها را زیر پوشش رحمانی خویش قرار می‌دهند و خداوند فرشتگان رو به پیرامون آن‌ها می‌فرستد و این بندگان را در ملا اعلی و در نزد مقربین درگاهش یاد می‌کند.) و امیدواریم که این مجلس از جمله آن مجالس باشد. 

 

امتحان الهی

ما قدم به این جهان گذاشته‌ایم تا مورد امتحان قرار گیریم. تا مشخص شود چه کسی لیاقت قرب الهی را بدست می‌آورد و چه کسی آن را از دست می‌دهد. 

 خداوند همه‌ی انسان‌ها را مورد امتحان قرار داده و واژه‌هایی چون فتنه و ابتلاء در قرآن بسیار به کار رفته است. و این یکی از سنت‌های خدا در زمین است. 

در آیه ۱ و ۲ عنکبوت خداوند می‌فرماید: «الم أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ» 

  (آیا مردم گمان می‌کنند اینکه بگویند ایمان داریم به حال خود‌‌ رها می‌شوند و مورد آزمایش قرار نمی‌گیرند. به تحقیق که ما آزمودیم ملت‌هایی که پیش از آنان بودند خداوند متمایز می‌فرماید انسان‌هایی که صداقت دارند و مشخص می‌کند انسان‌های دروغگو را) 

حتی در زندگی صحابه  هم این امتحانات وجود داشته است. در مورد اسراء و معراج خداوند می‌فرماید: ما آنچه را که به تو در شب معراج و اسراء از آیات بزرگ خویش نشان دادیم برای اینکه آن را وسیله امتحان انسان‌ها قرار دهیم. که ابوبکر صدیق در این امتحان سربلند بیرون آمد. 

یا در مورد قبله می‌فرماید: (ما این قبله را قرار ندادیم (و تغییرش ندادیم) مگر برای اینکه مشخص کنیم چه کسانی از پیامبر پیروی می‌کنند و چه کسانی به جاهلیت بر می‌گردند.) وقتی صحابه مورد امتحان قرار می‌گیرند نشانگر این است که هر مسلمانی در حد مسئولیتش، مورد بازخواست و امتحان قرار خواهد گرفت. 

 

فتنه

مردی برخاست و در باره فتنه که در قرآن آمده است از سیدنا علی این گونه پرسید: به ما خبر ده که فتنه چیست و آیا از رسول خدا صلی الله علیه و سلم در مورد فتنه سوال کرده‌ای؟ 

علی فرمود: وقتی که خداوند سخن خودش را نازل کرد. «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ» (عنکبوت آیه ۲) 

  دانستم که فتنه بر ما نازل نخواهد شد درحالی که پیامبر خدا در میان ماست. 

 (در اینجا مقصود از فتنه مصیبت است. چون فتنه در قرآن کریم ۱۵ وجه دارد و در زبان و  ادبیات عرب بیش از ۱۲ مورد ترجمه شده.) 

تا زمانی که مردم استغفار کنند آن‌ها را مورد عذاب قرار نمی‌دهد و تا زمانی که رحمه للعالمین در میان مردم باشد ما مورد عذاب قرار نمی‌گیریم خداوند وعده داده که حتی مشرکین زمان پیامبر را هم در زمان حیات پیامبر عذاب نکند.  

علی رضی الله عنه می‌فرماید: من این را می‌دانستم. 

سوال کردم‌ای پیامبر خدا! این فتنه‌ای که خداوند به تو خبر داده، کدام است؟ 

فرمود:‌ای علی! امت من بعد از من به فتنه خواهند افتاد. 

گفتم:‌ای رسول خدا! مگر شما برای من در روز احد که عده‌ای از اصحاب تو به شهادت رسیدند (اما شهادت نصیب من نشد و بر من بسیار سخت و گران آمد.) نفرمودید: علی مژده باد تو را. اگر در این صحنه به شهادت نرسیده‌ای شهادت به دنبال توست. و تو روزی بشهادت خواهی رسید؟ 

رسول الله به من فرمود: علی! همانطور که گفتم شهادت در پی توست. اگر شهادت به سراغت آمد چگونه صبر می‌کنی؟ 

گفتم‌ای رسول الله! اینکه جای صبر ندارد (ممکن است برای کسی محل صبر باشه و مصیبت به حساب بیاد اما برای علی که قلبش برای شهادت می‌تپد نیازی به صبر نیست) بلکه این محل بشارت و مژده است که از میان بندگان خو مرا بعنوان شهید بر می‌گزیند. 

فرمود:‌ای علی! 

مسلمانان به فتنه خواهند افتاد به ثروت‌هایی که به آن‌ها داده خواهد شد. 

 اگر روزگاری فقر امتحانی سخت برای شما بود در آینده ثروت و بی‌نیازی و غنا و مال بسیار زمینه فتنه و دوری از خدا برای مسلمانان خواهد شد آنان اموالشان را برای ریا خرج خواهند کرد و برای استمرار شوکتشان در جهان و ظلم و ستم بر خلق خدا استفاده خواهند کرد. بخش زیادی از امتم در فتنه مال گرفتار خواهند شد. 

روزگاری خواهد آمد که مسلمانان  نمازگزار، عابد و تسبیح گوی و روزه دار و اهل قیام در شب و به ظاهر پاکیزه و طاهر، بر خدا و دینش منت می‌گذارند و خودشان را طلبکار می‌پندارند و این خداست که باید منت بگذارد که شما را به دین خودش اسلام و ذکر و یاد و نیایش خود افتخار بخشید. 

لذا مسلمانان در بندگی خدا دچار فتنه می‌شوند. 

بدون هیچ عملی، رحمت او را آرزو می‌کنند و از شوکت و مجازات خدا خود را ایمن می‌بینند و فکر می‌کنند که گرفتار عذاب خدا نخواهند شد. حرام خدا را با شبهات دروغین حلال می‌شمرند. هواهای نفسانیآن‌ها را وا می‌دارد که حرام در چشمشان آسان به نظر آید. اسم شراب را نبیذ می‌گذارند و رشوه را هدایا نام می‌نهند و سود را معامله. 

گفتم:‌ای رسول خدا! 

این‌ها رو در کدام جایگاه قرار دهم؟ 

آیا این‌ها دچار فتنه شدند یا اینکه مرتد و از دین خدا خارج گشته‌اند؟ 

فرمودند: این‌ها دچار فتنه شدند. مبادا اسم کافر و مرتد بر آن‌ها اطلاق کنی. 

پیامبر فرمود: «إِنَّ اللَّهَ زَوَى لِی الْأَرْضَ فَرَأَیْتُ مَشَارِقَهَا وَمَغَارِبَهَا وَإِنَّ أُمَّتِی سَیَبْلُغُ مُلْکُهَا مَا زُوِیَ لِی مِنْهَا وَأُعْطِیتُ الْکَنْزَیْنِ الْأَحْمَرَ وَالْأَبْیَضَ وَإِنِّی سَأَلْتُ رَبِّی لِأُمَّتِی أَنْ لَا یُهْلِکَهَا بِسَنَةٍ عَامَّةٍ وَأَنْ لَا یُسَلِّطَ عَلَیْهِمْ عَدُوًّا مِنْ سِوَى أَنْفُسِهِمْ فَیَسْتَبِیحَ بَیْضَتَهُمْ وَإِنَّ رَبِّی قَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنِّی إِذَا قَضَیْتُ قَضَاءً فَإِنَّهُ لَا یُرَدُّ وَإِنِّی أَعْطَیْتُکَ لِأُمَّتِکَ أَنْ لَا أُهْلِکَهُمْ بِسَنَةٍ عَامَّةٍ وَأَنْ لَا أُسَلِّطَ عَلَیْهِمْ عَدُوًّا مِنْ سِوَى أَنْفُسِهِمْ یَسْتَبِیحُ بَیْضَتَهُمْ وَلَوْ اجْتَمَعَ عَلَیْهِمْ مَنْ بِأَقْطَارِهَا أَوْ قَالَ مَنْ بَیْنَ أَقْطَارِهَا حَتَّى یَکُونَ بَعْضُهُمْ یُهْلِکُ بَعْضًا وَیَسْبِی بَعْضُهُمْ بَعْضًا» صحیح مسلم

پیامبر فرمود: خداوند زمین را برای من در هم پیچید من مشرق‌ها و مغرب‌های زمین را دیدم (شرق و غرب عالم را مشاهده کردم) امت من پادشاهی و حاکمیتش بجاهایی می‌رسد که خداوند زمین را برای من در هم پیچیده. من دو گنج سفید و سرخ را مشاهده کردم (گنج‌های طلا و نقره، قیصر و کسری که امت من بتصرف در می‌آورند) 

 من از خدا درباره امتم خواستم که خداوند بوسیله خشکسالی و قحطسالی آن‌ها رو هلاک نکند و اینکه خداوند دشمنی از غیر خودشان را بر آن‌ها مسلط نکند بطوری که شوکت مسلمانان را مورد تعرض قرار دهند. 

 

خداوند فرمود:‌ای محمد! وقتی حکمی صادر کردم امکان برگشت آن نیست. بر اساس دعای تو به امت تو بخشیدم که آن‌ها را بخاطر خشکسالی هلاک نکنم و اینکه بر آنان دشمنی غیر از خودشان را مسلط نکنم، که بتوانند شوکتشان را در هم بشکنند. حتی اگر همه‌ی دشمنانشان در همه عالم به هم پبپیوندند. اما برخی از مسلمانان برخی دیگر را هلاک می‌کنند و به اسارت می‌گیرند. 

پیامبر می‌فرماید: من از خدا خواستم که دشمنی بر آن‌ها مسلط نکند که ریشه مسلمان‌ها را بر کند. 

 خداوند فرمود: این را قبول می‌کنم. به شرطی که خود مسلمانان هم پیمان کفر نباشند و کفر را برای نابودی مسلمانان دیگر به کمک نطلبند. 

 

ان شاءالله که خبری که شنیده‌ام راست نباشد. اینکه یکی از کشورهای خلیج، هیاتی  پزشکی برای کمک به مجروحین به غزه فرستاده است. اما این‌ها با سوءاستفاده از نام پزشکان مسلمان جاسوسان اسرائیلی را در گروه قرار داده‌اند تا مراکز مقاومت را شناسایی کنند و از مجروحان، مراکز نظامی حماس را جستجو می‌کردند. 

وقتی کشوری که ادعای مسلمانی داره و مسلمان هم هست (ما مرتدش نمی‌خوانیم بلکه اهل فتنه می‌دانیم) برای صهیونیست‌ها جاسوسی می‌کنه تا مراکز مهم مسلمان‌ها را در هم بکوبد. این را خدا ضمانت نکرده است. 

 

 

در تاریخ دیده‌ایم که وقتی ابرهه به کعبه حمله می‌کند خداوند ابابیل را برای دفاع می‌فرستد اما وقتی حجاج ثقفی و یا قرامطه حمله می‌کنند خداوند کاری به آن‌ها ندارد. چون قرار نیست کسی که اعتقاد به کعبه دارد اگر ظلمی هم نسبت به کعبه و اهل کعبه صورت دهد خداوند آن‌ها رو مجازات کند. اگر چه دیری نمی‌پاید که آن‌ها را مجازات خواهد کرد. 

 

برادران و خواهران! درد‌ها بسیار است. سوال اینجاست که چه زمانی مسلمانان می‌توانند به وعده‌های خدا تحقق بخشند؟ زمانی که مسلمان‌ها تشتت، تفرقه، کینه، نفرت، عداوت و دشمنی را از خود دور کنند. 

 

برادران! 

 این‌ها همه نتیجه‌ی فراگیر شدن گناه بر جوامع مسلمان است چون کسی که خود را دیندار تلقی می‌کند و شب و روز تسبیح و ذکر خدا می‌کند و خود را مسلمانی بدون مشکل می‌پندارد این خود مشکل دارد. 

معصیت و نافرمانی خدا در جوامع، چه در طیف پایین و چه در طیف بالا، چه در میان مردم و چه حکومت‌ها موجب تاخیر در وعده‌ی الهی می‌شود. 

 

 از علامه شهید سید قطب سوال شد: چرا پیروزی به تاخیر می‌افتد؟ فرمود: علت‌ها بسیار است اما یکی از علل آن اینست که مسلمان‌ها باید خالص شوند. در کوره‌های فتنه و آزمون بسوزند و آب دیده شوند و رنج‌ها رو تحمل کنند تا درونشان خالص و ناب شود و لایق این پیروزی شوند و دیگر اینکه چهره‌های کثیفی که مردم فریب شعار‌هایشان را می‌خورند برای مردم شناسانده شوند. و هیچ نکته‌ای از ابهام باقی نماند و آنجاست که وعده خدا تحقق خواهد یافت. 

 

 خداوند به دل‌های همه‌ی ما الفت و محبت عطا فرماید. محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم. ما که افتخار مسلمانی داریم اگر مانند یاران پیامبر «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» نباشیم لیاقت پرچمداری این دعوت و دین را نداریم. ادعا چیزی را به اثبات نمی‌رساند بلکه خلوص است که آن را به اثبات می‌رساند. 

 

 

 

 

دکتر محمد ابراهیم ساعدی رودی نیز در آغاز این جلسه در باره «حقایقی پیرامون فلسطین» سخنانی ایراد کردند که در پی می‌آید. 

 

حقایقی پیرامون فلسطین

حقیقت اول: مسجد الاقصی در اعتقاد مسلمانان: 

۱ـ قبله‌ی اول: مسلمانان در مکه و هفده ماه در مدینه به طرفش نماز خواندند. 

۲ـ مسجد دوم: بخاری و مسلم از ابوذر روایت می‌کنند که از رسول الله صلی الله علیه و سلم پرسید: 

أَیُّ مَسْجِدٍ وُضِعَ فِی الْأَرْضِ أَوَّلَ؟ 

نخستین مسجد روی زمین کدام است؟ 

قَال: الْمَسْجِدُالْحَرَامُ. 

فرمود: مسجد الحرام. 

قُلْتُ: ثُمَّ أَیٌّ؟ 

گفتم: سپس کدام یک؟ 

قَالَ: الْمَسْجِدُالْأَقْصَى... 

فرمود: مسجد الاقصی... 

۳ـ حرم سوم: پیامبر در حدیث صحیحی می‌فرماید: 

وَ لَاتُشَدّ الرِّحَالُ إِلَّا إِلَى ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ مَسْجِدِالْحَرَامِ وَ مَسْجِدِالْأَقْصَى وَ مَسْجِدِی

بار و بندیل سفر بسته نمی‌شود مگر به سه مسجد: مسجد الحرام و مسجد الاقصی و این مسجد من. 

۴ـ ایستگاه زمینی سفر اسرار آمیز اسرا و معراج: 

چرا پیامبر مستقیما از مسجد الحرام به آسمان نرفت؟ 

تا ارتباط میان مسجدالحرام و مسجدالاقصی فهمیده شود و اهمیت هر دو خاطر نشان گردد. 

 

حقیقت دوم: فلسطین در اعتقاد مسلمانان: 

۱ـ سرزمین مقدس: 

موسی به قومش گفت: یَاقَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ [المائدة: ۲۱]. 

ای قوم من وارد سرزمین مقدس شوید. 

۲ـ سرزمین مبارک: 

سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ [الإسراء: ۱]. 

منزه است خدایی که شب هنگام بنده‌اش را از مسجدالحرام به مسجدالاقصایی برد که پیرامونش را برکت دادیم. 

وَنَجَّیْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَال لْعَالَمِینَ [الأنبیاء: ۷۱]. 

ابراهیم و لوط را به سرزمینی که در آن برای عالمیان برکت دادیم بردیم. 

۳ـ سرزمین رباط و جهاد: 

مسند أحمد - ۴۵ / ۲۸۱)) 

از ابو امامه روایت شده است که رسول محبوب فرمود: 

لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِی عَلَى الْحَقِّ ظَاهِرِینَ لَعَدُوِّهِمْ قَاهِرِینَ لَا یَضُرُّهُمْ مَنْ خَالَفَهُمْ إِلَّا مَا أَصَابَهُمْ مِنْ لَأْوَاءَ حَتَّى یَأْتِیَهُمْ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ کَذَلِکَ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ وَأَیْنَ هُمْ قَالَ بِبَیْتِ الْمَقْدِسِ وَأَکْنَافِ بَیْتِ الْمَقْدِسِ

 

ترجمه: همواره گروهی از امت من بر حق استوار خواهند بود و بر دشمنان غالب و مخالفت مخالفان به آنان ضرری نمی‌رساند ـ مگر آزار و اذیتی که به آنان می‌رسد ـ تا امر خدا آنان را فرا گیرد آنان چنین هستند. 

گفتند آنان کجا هستند؟ 

فرمود: در بیت المقدس و اطراف آن. 

شعیب ارناؤوط این حدیث را صحیح می‌داند به جز بخش آخری را که ضعیف می‌داند که می‌گوید: 

گفتند آنان کجا هستند؟ 

فرمود: در بیت المقدس و اطراف آن. 

اما حدیث مسلم: 

صحیح مسلم - ۱۰ / ۴۳)) 

عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ قَالَ

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ لَا یَزَالُ أَهْلُ الْغَرْبِ ظَاهِرِینَ عَلَى الْحَقِّ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ

همواره اهل غرب بر حق استوار خواهند بود تا قیامت بر پا شود. 

شراح حدیث از جمله ابن تیمیه گفته اهل غرب منظور اهل شام است. 

فلسطین هم بخشی از شام است و شامات فلسطین و لبنان و اردن و سوریه است. 

 

حقیقت سوم: مقایسه‌ای بین ورود اشغالگران به قدس و فلسطین و ورود اسلام: 

تمام کسانی که وارد قدس و فلسطین شدند با خونریزی وارد شدند. از جمله آشوریان، بابلیان، فارسیان و یونانیان قبل از میلاد مسیح و رومیان بعد از میلاد مسیح. 

 

ورود شگفت انگیز رسول الله به بیت المقدس: 

رسول الله فاتح معنوی قدس و فلسطین: 

در واقع با سفر اسرا و فرود پیامبر در مسجدالاقصی و امامت پیامبر برای پیامبران فتح معنوی فلسطین پیامبر توسط پیامبر صورت گرفت که کمتر از بیست سال بعد یارانش این را به واقعیت تبدیل نمودند و با امامت پیامبر در مسجد الاقصی رهبری معنوی جهان از بنی اسرائیل به بنی اسماعیل منتقل شد. این یکی از دلالت‌های سفر اسرا و معراج است. 

در سال ۶۳۶م خلیفه‌ی مسلمانان عمر بن خطاب در یک اقدامی شگفت انگیز با غلامش اسلم سوار بر ش‌تر وارد قدس شد و بدون اینکه قطره‌ای خون بر زمین بریزد کلیدهای قدس را از پاپ اعظم قدس سفرنیوس گرفت. 

در سال ۱۰۹۹م صلیبیان قدس را اشغال نمودند و بیش از هفتاد هزار نفر را از دم تیغ گذراندند... 

خداوند از میان قوم کرد مردی را به نام صلاح الدین تقدیم مسلمانان کرد که بعد از هشتاد و هشت سال یعنی در سال ۱۱۸۷م بدون هیچ خونریزی وارد قدس شد و به تمام صلیبیان امان داد و حتی هزینه‌ی سفر بسیاری از صلیبیان را پرداخت کرد. 

صلاح الدین فقط یک نفر از فرماندهان صلیبیان به نام ارنات را کشت. چون او به قوافل حجاج حمله کرده بود و زنان و کودکان را به خاک و خون کشیده بود و قصد حمله به مدینه و توهین به آرامگاه رسول را داشت. 

استیفن رینسمان نویسنده‌ی جنگ‌های صلیبی می‌گوید: ورود صلیبیان لکه‌ی ننگی است بر دامان غرب و ورود صلاح الدین به قدس تاج افتخاری است بر سر مسلمانان. 

خوش‌تر آن باشد که راز دلبران

گفته آید در حدیث دیگران. 

حقیقت چهارم: یهود دشمن درجه یک مؤمنان: 

 

داستان اول: اگر او یتیم بود حتماً او را می‌کشتیم! 

* وقتی مادر پیامبر او را به حلیمه‌ی سعدیه داد به او گفت که مواظب پسرم باش. سپس او را از آن‌چه در وقت ولادتش دیده بود باخبر ساخت. روزی یهودیان از کنار حلیمه می‌گذشتند. حلیمه به آنان گفت: آیا در مورد این پسر چیزی نمی‌گویید. من در وقت تولدش چنین چیزهایی دیدم. (تمام چیزهایی را که مادرش آمنه گفته بود، ذکر کرد.) 

آنان به هم گفتند: باید او را بکشیم. 

سپس از حلیمه پرسیدند: آیا او یتیم است؟ 

حلیمه گفت: نه. این پدرش است و من هم مادرش هستم. 

یهودیان گفتند: اگر او یتیم بود حتماً او را می‌کشتیم! 

راوی گوید: حلیمه او را برد و گفت: نزدیک بود امانتم را بر باد دهم. 

 

داستان دوم: دشمنی با او تا وقتی که زنده باشم: 

ام المؤمنین صفیه دختر حیی بن اخطب (یکی از دانشمندان و احبار بزرگ یهود) روایت می‌کند: «هیچ یک از فرزندان پدر و عمویم برایشان از من محبوب‌تر نبودند. هر وقت ما بچه‌ها به طرفشان می‌رفتیم مرا می‌گرفتند و بقیه را‌‌ رها می‌کردند. وقتی رسول الله به قبا آمد، صبح زود پدر و عمویم یاسر بن اخطب به آن‌جا رفتند. وقتی خورشید داشت غروب می‌کرد بازگشتند. خیلی سست و بی‌حال و خسته بودند و آهسته راه می‌رفتند. مثل همیشه با خوشحالی به طرفشان رفتم. به خدا هیچ کدام به من نگاه نکرد. شنیدم که عمویم ابویاسر به پدرم می‌گوید: آیا محمد خودش [پیامبر موعود] است؟ 

پدرم گفت: به خدا سوگند بله! 

عمویم گفت: آیا او را با اوصاف و نشانه‌هایش‌شناختی؟ 

پدرم گفت: به خدا قسم بله. 

عمویم پرسید: موضعت درباره‌اش چیست؟ 

پدرم جواب داد: به خدا قسم دشمنی با او تا وقتی که زنده باشم.» 

وقتی ابویاسر از حیی ابن اخطب پرسید: آیا محمد خودش [پیامبر موعود] است؟ 

حیی قسم خورد که بله خودش است. 

ابویاسر برای اطمینان بیشتر از حیی که یکی از احبار و دانشمندان بزرگ یهود بود، پرسید که آیا او را با اوصاف و نشانه‌هایش‌شناختی؟ 

حیی قسم خورد که بله، با اوصاف و نشانه‌هایش شناخته است. 

 «دشمنی با او تا وقتی که زنده باشم.» 

این شعاری است که یهودی کینه توز، حیی بن اخطب سر داد و این شعار هر فرد یهودی در هر زمان و مکان است. تمام یهودیان یک هدف شوم و شعار پلید دارند که عبارت است: جنگ با اسلام و مسلمانان و دشمنی با آنان تا مرگ و راست فرمود خدای بزرگ آ‌ن‌جا که فرمود: 

 «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ» [المائدة: ۸۲]. 

 (مسلّماً یهودیان و کسانى را که شرک ورزیده‏اند، دشمن‏‌ترین مردم نسبت به مؤمنان خواهى یافت و قطعاً کسانى را که گفتند: ما نصرانى هستیم. نزدیک‌ترین مردم در دوستى با مؤمنان خواهى یافت، زیرا برخى از آنان دانشمندان و رهبانانى‏اند که تکبر نمى‏ورزند.) 

 

حقیقت پنجم: دروغ فروش زمین: 

صهیونیست‌ها عادت دارند که دروغ بگویند و مرتب دروغ‌های خود را تکرار کنند. دروغ خرید زمین‌های فلسطینیان هم یکی از آن دروغ‌ها است. 

بعد از فروپاشی امپراطوری عثمانی شام که تحت نفوذ عثمانی‌ها بود به چهار کشور تقسیم شد. فلسطین و سوریه و اردن و لبنان. چند فئودال در سوریه و لبنان بودند که به خاطر مرزهای سیاسی جدید دسترسی چندانی به زمین‌های خود نداشتند. این چند نفر زمین‌های خود را فروختند. ولی کسی از فلسطینیان زمین خود را نفروخت، چون فتوای ارتداد کسی که زمین به یهود بفروشد صادر شد. 

آیا خریدن زمین چند نفر به معنی خرید زمین‌های فلسطین است. این هم از اون دروغ‌های شاخدار صهیونیست‌ها است. 

 

حقیقت ششم: اسرائیل توسعه طلب و مثل جهنم است: 

حجم واقعی فلسطین. 

ایران حدود ۱۶۴۸۰۰۰ کیلومتر مربع است. 

فلسطین حدود ۲۷۰۰۰ کیلومتر مربع. یعنی ایران حدود ۶۱ برابر فلسطین است. 

پس این همه بحث بر سر فلسطین برای چیست؟ 

جواب. 

دلیل اول: فلسطین اسرائیل کوچک است و هدف اسرائیل بزرگ است که از نیل تا فرات و از ارز تا نخیل است. 

دو خط آبی که در بالا و پایین ستاره‌ی شش پر داوود بر روی پرچم اسرائیل است به دو رود نیل و فرات اشاره دارد. 

 (یعنی از نیل در مصر و سودان تا فرات در عراق و از درخت ارز در لبنان که روی پرچم لبنان است تا نخیل در عربستان و مدینه‌ی منوره.) 

دلیل دوم: استادم تعریف کرد که از فردی ثقه شنیده و او از یک فلسطینی مقیم عربستان که این ماجرا برایش اتفاق افتاده شنیده بود که یک بار وقتی می‌خواسته وارد فلسطین شود سرباز اسرائیلی وسایلش را تفتیش می‌کند که در میان آن‌ها مقداری خرمای مدینه بوده است. سرباز می‌گوید: این خرمای کجاست؟ 

می‌گوید: عربستان. 

می‌پرسد: کجای عربستان؟ 

می‌گوید: مدینه. 

و بعد بهش تعارف می‌کند که بفرما بخور. 

سرباز می‌گوید: این خرمای خیبر است و ما این خرما را آنجا خواهیم خورد. 

توجه کنید: این خرما را آنجا می‌خوریم. 

دلیل سوم: در جنگ ۱۹۶۷م خبرنگار از یک سرباز اسرائیلی در بلندی‌های جولان پرسید: تا کجا می‌خواهید پیشروی کنید؟ 

سرباز با غرور پا بر زمین کوبید و گفت: هر جا پایم را بگزارم آنجا مال من است. 

چون در تورات آمده هر جا پایت را بگزاری مال تو است. 

دلیل چهارم: در جنگ ۱۹۶۷م خبرنگار از گلدمائیر نخست وزیر اسرائیل پرسید: شما قدس و کرانه‌ی غربی و غزه و صحرای سینا و جنوب لبنان را گرفتید. می‌خواهید تا کجا پیشروی کنید؟ 

گفت: هر وقت به مرز‌هایمان برسیم به شما اطلاع می‌دهم. 

اسرائیل مثل جهنم است: {یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّم هَل امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِیدٍ} [ق: ۳۰]. 

اسرائیل اشغال‌گری توسعه طلب است که در رؤیای اسرائیل بزرگ به سر می‌برد که از نیل تا فرات و از ارز تا نخیل زیر لوای آموزه‌های‌نژاد پرستانه‌ی تعالیم تلمود قرار گیرد. 

لذا فلسطینیان فقط از خود دفاع نمی‌کنند بلکه مانعی بر سر راه اشغال کشورهایی چون لبنان و اردن و سوریه و مصر و عراق و ترکیه و حتی قسمت‌هایی از ایران هستند! 

حقیقت هفتم: راه‌های اسرائیل برای حفظ وضعیت موجود و تحقق رؤیای اسرائیل بزرگ: 

 

۱ـ راه اندازی جنگ و کشتار و خون ریزی و رعب و وحشت: 

اسرائیل سرمایه‌ای جز جنگ وکشتار و خونریزی ندارد. 

اصلا فلسفه‌ی وجودی اسذائیل بر کشتار و خونریزی استوار است. 

کشتار دیر یاسین، عین الحلوه، کفرا قاسم، صبرا، شاتیلا، قانا و صد‌ها کشتار دیگر. 

امسال هم به بهانه‌های واهی (کشته شدن سه جوان یهودی آن هم در کرانه‌ی غربی نه غزه) به غزه حمله کرده است... 

با پیشرفته‌ترین سلاح‌ها از زمین و هوا و دریا غزه را به توپ و بمب و موشک و گلوله بسته است. 

مگر غزه چقدر وسعت دارد؟! 

۴۱ کیلومتر طول و حدود ده تا چهارده کیلومتر عرض که حدود دو میلیون نفر در آنجا زندگی می‌کنند. 

پر تراکمترین جای دنیا. 

ولی مقاومت و پاسخشان دنیا را شگفت زده کرد! 

بعد از توفیق خداوند این نتیجه‌ی حمایت کشورهای آزاده از جمله حمایت همه جانبه‌ی کشورمان از جنبش‌های جهاد اسلامی و حماس است و تاریخ این را از یاد نخواهد برد. 

۲- حمایت از حکومت‌های استبدادی عرب در منطقه: 

مبارک سال‌ها با حمایت اسرائیل و آمریکا بر مصر حکومت کرد تا اینکه مردم قیام کردند و مبارک را بر کنار نمودند و انتخابات آزاد برگزار کردند. 

ولی اسرائیل و آمریکا بیشتر از یک سال حکومت مردمی مصر را برنتافتند و به دستور آنان میلیادرهای نفتی حکومت‌های خود فروخته عربی برای کودتای خونین نظامی علیه حکومت مردمی مصر سرازیر شد. 

هزاران تظاهر کننده‌ی بی‌دفاع با پول نفت کشورهای خود فروخته کشته و روانه‌ی زندان شدند. 

۳ـ دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی و ایجاد جنگ‌های فرقه‌ای: 

دست اسرائیل و آمریکا و حکومت‌های دست نشانده‌ی آنان در ورای جنگ‌های قومی و مذهبی منطقه وجود دارد. 

به طرف نظر از اینکه حق با چه کسی است جنگ مذهبی و قومی سوریه و عراق و کشورهای منطقه را به خود مشغول کرده است و اسرائیل به غزه حمله می‌کند. 

اختلاف بینداز و حکومت کن. 

اکنون نه عراق می‌تواند کمکی به غزه کند و نه سوریه، چون مشغول جنگ‌های داخلی خودشان هستند. 

حقیقت هشتم: آزادی فلسطین حتمی است: 

در اینکه فلسطین آزاد می‌شود تردیدی نیست، ولی قبل از آن باید عوامل پیروزی ایجاد شود که مهم‌ترین عامل، وحدت مسلمانان است. باید مسلمانان دست از جنگ‌های داخلی که به نفع دشمن است بردارند و بدانند که هیچ طرف چه قومی و چه مذهبی با جنگ و سلاح به نتیجه‌ای نمی‌رسد و مشکلاتشان را از راه گفت‌و‌گو مسالمت آمیز حل کنند. 

گذشت زمان این را برای همه ثابت می‌کند و برای گفت‌و‌گو هیچ وقت دیر نیست. 

فلسطین ترازو و معیار سنجش قدرت مسلمانان است و هر وقت مسلمانان ضعیف و متفرق بودند فلسطین در اشغال بوده و هر وقت مسلمانان قوی و متحد بودند فلسطین در دست مسلمانان بوده است. 

پیامبر می‌فرماید: 

 «لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى یُقَاتِلَ الْمُسْلِمُونَ الْیَهُودَ فَیَقْتُلُهُمْ الْمُسْلِمُونَ حَتَّى یَخْتَبِئَ الْیَهُودِیُّ مِنْ وَرَاءِ الْحَجَرِ وَالشَّجَرِ فَیَقُولُ الْحَجَرُ أَوْ الشَّجَرُ یَا مُسْلِمُ یَا عَبْدَ اللَّهِ هَذَا یَهُودِیٌّ خَلْفِی فَتَعَالَ فَاقْتُلْهُ إِلَّا الْغَرْقَدَ فَإِنَّهُ مِنْ شَجَرِ الْیَهُودِ.» 

 (قیامت بر پا نمی‌شود تا اینکه مسلمانان با یهودیان بجنگند وآن‌ها را قتل عام کنند و یهود ی خود را پشت سنگ و درخت پنهان کند و درخت وسنگ بگویند:‌ای مسلمان! اینجا یکنفر یهودی پنهان شده است، بیا و او را به قتل برسان. مگر درخت غرقد که از درختان یهود است.) 

توجه کنید: درخت و سنگ نمی‌گویند:‌ای فلسطینی!‌ای عرب!‌ای فلان مذهب و به‌مان مذهب یا مکتب! 

بلکه می‌گویند:‌ای مسلمان!‌ای بنده‌ی خدا! 

تا مسلمانان زیر لوای اسلام متحد نشوند و بنده‌ی خدا نگردند فلسطین آزاد نمی‌شود. 

وظیفه ما در قبال فلسطین: 

۱ـ فهم درست قضیه‌ی فلسطین و تفهیم آن به دیگران به عنوان بزرگ‌ترین قضیه‌ی جهان اسلام. 

۲ـ دعا. 

۳ـ کمک مالی. 

۴ـ تحریم شرکت‌های صهیونیستی و عدم تعامل با آنها.