من نمی‌دانم در حال حاضر چه تعداد از جانبازان شیمایی زنده مانده‌اند ولی خوب می‌دانم كه آنها پس از این‌همه سال دایما درحال شكنجه شدن هستند. حالا كه احتمال استفاده طرفین جنگ روسیه و اوكراین از سلاح شیمیایی اروپا را به وحشت انداخته است یاد مظلومیت بچه‌های جبهه خودمان می‌افتم. همان موقع كه بمب‌های شیمیایی‌اش را برخی كشورهای اروپایی می‌دادند و هواپیماهای میگ 29 ساخت شوروی این بمب‌ها را روی بچه‌ها می‌ریختند. همان موقع كه بچه‌های جنگ هنوز حتی راه‌های دفاع شیمایی را نمی‌دانستند و ابزارش را هم نداشتند. همان موقع مرحوم هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه به دنیا هشدار داد كه این راه انتخابی شما بسیار خطرناك است و روزی دامان خودتان را خواهد گرفت (قریب به مضمون). البته آن زمان صدای ایران به هیچ جا نمی‌رسید و صدام در میان سكوت رضایت‌آمیز جهان تا توانست كشتار جمعی كرد و كم‌كم استفاده از این سلاح در شهرها مطرح شد كه ایران قطعنامه سازمان ملل را پذیرفت و جنگ خاتمه یافت. حالا كه روسیه موضوع استفاده اوكراین از این سلاح را تا شورای امنیت سازمان ملل می‌كشاند و بسیاری از صاحب‌نظران و سیاسیون آن را مقدمه استفاده این كشور از این سلاح می‌دانند بالا رفتن خطر برای جهان همه را نگران كرده است. اگر این سلاح كشتارجمعی در جنگ اوكراین به ‌كار رود بعید است كه جنگ در این كشور محدود بماند و قریب است كه گامی هولناك به سمت جنگ سوم جهانی برداشته شود. متاسفانه خطر گسترش ابعاد جنگ در اوكراین تنها از سوی قدرت‌های بزرگ چندان جدی گرفته نمی‌شود و دلیلش این است كه هركدام با تمام توان در حال فشار به طرف مقابل هستند و جنگ را حیثیتی كرده‌اند و روز به روز امكان بازگشت را سخت‌تر و كمتر می‌كنند، چنانچه یك خطا و یك اشتباه محاسباتی خواهد توانست كنترل اوضاع را از دست همه خارج كند و زمین در آستانه نابودی به دست خود بشر قرار بگیرد. به نظر می‌رسد در این میان همه در حال خطا و اشتباه هستند. اشتباه بزرگ ناتو در پیشروی به سمت شرق با اشتباه بزرگ‌تری از سوی روسیه روبرو شد كه به خاك كشور همسایه تجاوز كرد و تصمیم گرفت مشكل را با جنگ و قدرت‌نمایی حل كند. رییس‌جمهور بی‌تجربه اوكراین كه تا امروز هم از سوی غرب تشویق می‌شود اشتباه مهلك مرتكب شد كه كشور خویش را جبهه دعوای قدرت‌ها قرار داد و غیر از خساراتی كه تاكنون دیده است اگر اوضاع بدتر شود اولین كشوری خواهد بود كه هرگز رنگ گذشته خود را نخواهد دید. هرچند در بسیاری از كشورها علیه تجاوز روسیه به اوكراین تظاهراتی برگزار شد ولی مسلم است كه گوش كرملین برای شنیدن این اعتراضات بسته است و همه آنها را تحریكات غرب قلمداد می‌كند و با جدیت به ‌كار خود ادامه می‌دهد. اما این تجمع‌ها كافی نیست و توان رفع تجاوز را ندارد. اگر روزی از این طریق چنین امكانی فراهم شود باید بدون جانبداری و صرفا برای توقف جنگ باشد. در جهان كمتر مردمی یافت می‌شوند كه از جنگ استقبال كنند و طالب خونریزی باشند چون پیش و بیش از همه سیاستمداران این مردم هستند كه زخم‌های عمیق و غیرقابل التیام جنگ را خواهند خورد و هزینه‌هایش را پرداخت خواهند كرد؛ لذا نخبگان به كمك نیروی ملت‌ها می‌توانند اثرگذار باشند و فضای ضد جنگ فضای غالب عالم شود. در داخل كشور خودمان بیش از آنكه مخالفت با جنگ محوریت تام و تمام گرایش‌های مختلف باشد گرایش به سمت یك طرف و مقصر نشان دادن طرف دیگر دیده می‌شود. نفس این‌گونه برخوردها درست همان چیزی است كه امكان گسترش این مناقشه خطرناك را افزایش می‌دهد. هركس می‌تواند قضاوت خاص خود را داشته باشد و ناتو یا روسیه را مقصر بداند ولی درحال حاضر اولویت اساسی و فوری توقف جنگ است. صدای طرفداری ما له یا علیه دیگری در میان هزاران صدای موافق و مخالف گم خواهد شد ولی صدایی كه جانبدارانه نباشد و محوریتش محافظت از جان كودكان و زنان و مردان بیگناه و توقف جنگ و كشتار باشد صدایی كاملا مردمی و حتما شنیده خواهد شد. ما به عنوان یك ملت هم از روسیه ضربات سنگین خورده‌ایم و هم غرب به كشورمان جفاهای بسیار كرده است و هیچ دلیلی ندارد طرف یكی را بگیریم یا مواضع‌مان در مجموع به نفع یك طرف ماجرا باشد. غرب و روسیه در جایی كه پای كشور و مردم دیگری در میان نباشد، بروند تا می‌توانند باهم مجادله و رقابت و نزاع كنند، ستم آنها وقتی شروع می‌شود كه پای ملت‌های دیگر را به معركه می‌كشند و ما می‌توانیم مسوولانه و بشردوستانه از این موضع به جنگ كنونی بنگریم و در محكومیتش تردید نكنیم. جا دارد بشردوستان جهان علیه هر جنگ‌طلبی متحد شوند.