شینا انصاری درباره دوست مشترك همكارمان كه به سرطان مبتلا شده بود، صحبت می‌كردیم كه همكارم گفت: شاید او تاوان كارهای پدرش را كه زمانی چنین و چنان كرد می‌دهد! از این قضاوت ناعادلانه و تلخ حیرت كردم، بیشتر برای اینكه او دوست چندین و چندساله‌اش بود و چنین حرفی می‌زد. آن زمان من بیمار نبودم با این حال این نگاه بسیار مهمل و ترسناك در نظرم آمد. هرچند تا این لحظه خودم با این نوع قضاوت مواجه نبودم، ولی در جلسات درمان با بیمارانی روبه‌رو شدم كه از ترس چنین پیش‌داوری‌هایی، بیماری خود را از اطرافیان پنهان كرده‌اند. تصور بیمار شدن به واسطه معاصی و قصور شخصی یا گناهان خانوادگی باعث می‌شود كه بیمار علاوه بر درد بیماری، بار سنگین این نگاه خطرناك را نیز به دوش بكشد. تصورات كیفری درباره انواع بیماری‌ها سابقه‌ای طولانی دارد. با این حال به نظر می‌رسد این تصورات به ویژه درباره سرطان كارایی بیشتری داشته است؛ چون در طول تاریخ سرطان همواره یك بیماری قاتل به شمار می‌رفته و افراد مبتلا «قربانیان سرطان» محسوب می‌شدند: تلقی‌های موهومی كه سرطان را نه یك بیماری صرف كه كیفر و جزایی درخور می‌شناخته و بیمار مبتلا را سزاوار و مستحق بیماری! به‌واقع هیچ قضاوتی سنگین‌تر از این نیست كه استعاره‌هایی را به یك بیماری نسبت دهند، ابتلا به آن را ملامت‌بار دانسته و با قربانی كردن بیشتر بیمار كه گویی تقاص اشتباهات و خطاهایش را با تحمل بیماری می‌دهد به‌طور غیرمستقیم او را از مسیر درمان دور كنند، چراكه درمان بیماری در وهله نخست در گرو «خوددوستی بیمار» است و این خوددوستی با مقصر دانستن بیمار در ابتلا، بیش از پیش تضعیف می‌شود. سوزان سانتاگ نویسنده امریكایی در كتاب بیماری به‌مثابه استعاره به توصیف استعاره‌هایی می‌پردازد كه دو بیماری سرطان و سل را در یك سده گذشته آلوده‌اند. او كه به بیماری سرطان مبتلا بود، می‌نویسد: «بسیار دشوار بتوان در قلمرو بیماران اقامت گزید و اسیر پیش‌داوری‌هایی از جنس استعاره‌های فاحش نبود كه مناظر این سرزمین را پوشانیده‌اند.» با این حال تمام تلاش وی در این كتاب رفع ابهام از كنایه‌ها و روشنگری درباره استعاره‌ها و رهایی از آنها بوده است. در جهانی كه ظلم و عداوت تمامی ندارد و تقابل ناعادلانه نیروهای خیر و شر برقرار است؛ ربط دادن بیماری‌های سختی چون سرطان به عقوبت گناهان و خطاها بسیار سطحی و خام‌دستانه است. اغلب افراد مبتلایی كه من و شما می‌شناسیم مهربان، فداكار، پاك و با اخلاق هستند و تنها گناه‌شان این است كه جسم آنها بیش از دیگران شكننده، آسیب‌پذیر و مستعد بروز سلول‌های سرطانی بوده است. بی‌رحمانه است این بیماری را پیامد اخلاق و رفتار پیشین بیمار یا خانواده و اطرافیانش قلمداد كرده و از استعاره‌های مضحك، مسموم و آزار‌دهنده برای یافتن دلایل بیماری استفاده كنیم.