رئیس جمهور محمد مرسی با پایداری و مقاومت و صلابت و اطمینان خویش چشم جهانیان را به خود خیره کرد. مرسی به یاران و. حامیانش که برای پشتیبانی از او به خیابان‌‌ها آمده بودند، انرژی و روحیه‌ی عظیم و حیرت‌انگیزی بخشید و آنان را تقویت کرد و بر توانشان افزود و حامیانش را به پایداری و ادامه‌ی مبارزه و پایبندی به آزادی و مشروعیت و سیادت ملی تشویق نمود. عده‌ی زیادی از مردم در باره‌ی راز این پایداری و اطمینان وی می‌پرسند، برای پاسخ به این سوالات می‌گوییم: 

۱-ایمان به خداوند متعال موجب شده که رئیس جمهور یقین پیدا کند که حق با اوست؛ هر جند مظلوم باشد و ایمان داشته باشد که فرجام نیک، نزد خدا از آنِ پرهیزگاران است. در این خصوص خداوند بلند مرتبه می‌فرماید: «هیچ واقعه و حادثه‌ای جز به فرمان و اجازه‌ی خدا رخ نمی‌دهد و هر کس به خدا ایمان داشته باشد، خدا دل او را (به ثبات و آرامش، و خوشنودی به قضا و قدر الهی می‌رساند و) رهنمود می‌گرداند، و خدا از هر چیزی کاملاً آگاه است». [تغابن: ۱۱] او به روز قیامت؛ که در آن عدالت مطلق برپا می‌شود و برای مظلوم از ظالم انتقام و قصاص گرفته خواهد شد، ایمان دارد: «پس هر کس به اندازه‌ی ذره‌ی غباری کار نیکو کرده باشد، آن را خواهد دید (و پاداشش را خواهد گرفت) و هر کس به اندازه‌ی ذره‌ی غباری کار بد کرده باشد، آن را خواهد دید (و سزایش را خواهد چشید)». [زلزلة: ۷-۸]. او به قضا و قدر ایمان دارد: «بدان که هر آنچه برایت روی دهد برای این نیست که تو را به اشتباه وا دارد و هر آنچه تو را به خطا اندازد نشانه‌ی مصیبت نیست. بدان که پیروزی همراه با صبر و گشایش با ناراحتی و سختی تؤام با آسانی است». 

۲-مشروعیت و قانون‌گرایی؛ او مردی است که آزادانه و با خواست ملت و از راه انتخاباتی سالم و در فضایی کاملاً رقابتی و به دور از تقلب و فریب، نامش از صندوق رأی بیرون آمده است و برای رسیدن به قدرت، خشونت به کار نبرده و بخاطر انتخابش هیچ‌کس را مجبور نکرده و دست به ترور و ایجاد وحشت نزده است. او غدر و خیانتی مرتکب نشده و سوار بر پشت تانک یا در پناه هواپیما یا توپ به عنوان رئیس جمهور ظاهر نشده است. 

۳-میهن دوستی صادقانه؛ محمد مرسی مردی است که به میهنش عشق می‌ورزد و می‌خواهد آن را از گرداب و اختلاف نظری که نیروهای فاسد رژیم سابق در میان مردم بوجود آورده بودند نجات دهد. او تلاش کرد که از راه ابزارهای صحیح دمکراسی و احترام به حقوق بشر و دادن آزادی-های عمومی و برنامه ریزی برای اجرای پروژه‌های عظیم ملی برای حمایت از اقتصاد و فقرزدایی و رفع بیکاری و جذب سرمایه و افزایش تولید و تقویت ارتش و پیشرفت علمی و پژوهش‌های علمی و خودکفایی در مواد غذایی و دارو واسلحه و رهایی از وابستگی و ایجاد روابط با همه‌ی دولت‌ها با احترام و آزادمنشی و توسعه‌ی حوزه‌ی همکاری‌های بین المللی، سازمان‌های عظیم ملی تشکیل دهد تا مصر جایگاه خود را در جهان باز یابد. 

۴-اخلاص و ایثار در کار و استقامت و پاکی: رئیس جمهور ۱۸ ساعت در روز مشغول به کار می‌-شد و به برخی از کشور‌ها مسافرت می‌کرد و در‌‌ همان روز به مصر بازمی‌گشت؛ تا دوباره کارش را از سر گیرد. چه بسا همکاران جوانش تاب و توان همراهی و انطباق با او را نداشتندواز پرکاری و سرگرمی زیادش به ستوه می‌آمدند. دکتر مرسی مقام و مسؤولیت را تکلیف و تعهد تلقی می‌کرد نه امتیاز و فخرفروشی و غنیمت. از این رو همچنان در آپارتمان اجاره‌ای خود سکونت داشت و در طول یک سال ریاست جمهوری خویش حقوقی درخواست نکرد. زمانی که کودتاچیان به فکر جستجوی کشف اشتباهی از او افتادند، چیزی نیافتند جز آنچه مایه شرافت و بزرگی او شد. 

۵-ایمان به اینکه حق با او است و همه‌ی اتهاماتش دروغین و ساختگی است. وقتی انسان احساس کند که حق با اوست – در حالی که حق مافوق قدرت و نیرومند‌تر از آن است – به قدرت ارتش و ظلم و بیداد طاغوتیان اهمیت نمی‌دهد. یقیناً حکومت فاقد مشروعیت و خائن نسبت به امانت‌ها و پیمان‌ها از وحشت، می‌لرزد؛ هرچند تا دندان مسلح باشد و پرچین و حصاری از لشکر او را فراگیرد؛ بدین سبب بود که کودتاچیان رئیس جمهور را ربودندو او را حتی از خانواده‌اش پنهان نگه داشتندو بازپرسان را چشم بسته نزدش فرستادند و یک روز پیش از محاکمه مکان محاکمه را تغییر دادند و علاوه بر زره پوش‌ها و هواپیما‌ها، بیش از ۲۰۰۰۰ سرباز را برای حفاظت از دادگاه جمع نمودند و و حریصانه بر سرّی نگه داشتن جای محاکمه و علنی نکردنش تاکید داشتند. همه‌ی این اقدامات نشانه‌ی باطل بودن کودتاچیان است. اما از آنجایی که اتهامات وی دروغین و ساختگی می‌باشد، رئیس جمهور تابع و عامل به کتاب خدایی است که می‌فرماید: «و کسی که مؤمنی را از روی عمد بکشد کیفر او دوزخ است و جاودانه در آنجا می‌ماندو خداوند بر او خشم می‌گیرد و او را از رحمت خود محروم می‌سازد و عذاب عظیمی برای او تهیه می‌بیند». [نساء: ۹۳] 

قاضی احمد مکی؛ وزیر دادگستری شهادت داد که در روز حادثه‌ی کاخ اتحادیه، او به پلیس یا گارد ریاست جمهوری فرمان قتل هیچ‌کسی را نداده است. صرف نظر از این، اغلب کشته شدگان از یاران رئیس جمهور بودند و دو شاهد دیگر اطلاع داشتند که کشته‌ها جزو یاران مرسی بودند و منطقی نیست که کسی دستور قتل یاران خود را صادر کند. 

فاجعه اینجاست که دادگستری در این ظلم شریک است، طوری که قاضی غریانی رئیس سابق دیوان عالی کسور می‌گوید: بگذارید امروز صراحتاً و شفاف اعلام کنیم که اکنون مصر فاقد دادگستری و قوه‌ی قضائیه است و بی‌سابقه و بدون توجیه از حکومت کودتا اطاعت می‌کند و تسلیم فرمان اوست و با خنجر ظلم به عدالت دولت ضربه می‌زند و و ستمگر را برای توسعه‌ی ظلمش یاری می‌دهد. تمام این دلایل و نشانه‌ها، اعتماد و اطمینان به خدا و بر حق بودن را در مؤمن بوجود می‌آورد، بنابر این به خودش اعتماد پیدا می‌کند و این فرموده‌های خداوند شامل یاران مرسی می‌شود که: «و خداوند دفاع می‌کند از مومنان؛ چرا که مسلماً خداوند خیانت پیشگان کافر را دوست نمی‌دارد». [حج: ۳۸] «... هر کس بر خدا توکل کند، خدا او را بسنده است. خداوند فرمان خویش را به انجام می‌رساند و هر چه را بخواهد بدان دسترسی پیدا می‌کند. خدا برای هر چیزی زمان و اندازه‌ای را قرار داده است». [طلاق: ۳] 

اخوان المسلمین – قاهره سوم محرم سال ۱۴۳۵ هـ. ق برابر با ۷فتم نوامبر سال ۲۲۰۱۳ م