تقدیم به آنان که پارههای روح خویش را برای التیام به دیگران میبخشند، و از همه به خدا نزدیکترند.
خداوند رحمان و رحیم با این کلمات ما را به سوی رستگاری فرا میخواند:
الله اکبر{ 4 مرتبه}
اشهد انّ لااله الاالله{ 2 مرتبه}
اشهد انّ محمدا رسول الله{ 2 مرتبه}
حیّ علی الصلاة{ 2 مرتبه}
حیّ علی الفلاح{ 2 مرتبه}
الله اکبر{ 2 مرتبه}
لا اله الاالله{ 1 مرتبه}
اما این رستگاری در چه چیزی است؟ و چرا گفته است که بشتابید به سوی آن؟ و یا چرا نماز میخوانیم؟ آیا با نماز رستگار میشویم؟ چرا به سوی نماز بشتابیم؟
شاید اینها و صدها و بلکه هزاران سوال دیگر را هر روز از خودمان میپرسیم اما مشغلههای زندگی به ما فرصت پاسخ گویی به اندکی از این سوالات را میدهند.
ما از قدیمها آموختهایم برای اینکه کسی را بخوانیم تا برایمان کاری انجام دهد یا نزدمان آید او را با اسمها و القابش صدا میزنیم. مسیحیها نیز برای جمع شدن پیروانانشان در کلیساها از زنگهای بزرگ استفاده میکنند و خداوند ما را با اذان به سوی عملی بزرگ فرا میخواند اذانی که کلمات قصار آن پر از معنی و شور است که نمیتوانیم به این بانگ و دعوت الهی نه بگوییم.
سورهی جمعه آیهی مبارکهی{ 9}: هر گاه اذان در روز جمعه اعلام شد با عجله به سوی ذکر خداوند و انجام نماز بشتابید و از این کارهای دیگراعراض نمایید بیگمان این کار برای شما بهتر و مفیدتر است اگر بدانید... .
خداوند ما را به سوی چه عملی فرا میخواند چه سودی به حال ما دارد که میگوید وقتی صدای آن را شنیدید تمام کارها را رها کنید و به سوی آن بیایید که برایتان بهتر است؟
نماز آن سفر روحانی که انسان در آن به پرواز در آسمان عبودیت در میآید، بله خداوند ما را به سوی نماز فرا میخواند. معنی لغوی صلاة یعنی دعا، خداوند در خطاب به پیامبر میفرماید:" و صلّ عَلَیهِم إنّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُم: برای آنها دعا کن که دعای تو برای آنها آرامش است.( 103/توبه) و در آیهی 43 میفرماید:" هُوَ الذی یُصَلّی عَلَیکُم وَ مَلَائِکَتَهُ لِیُخرِجَکُم مِنَ الّظُلُمَاتِ الی النّور( 43/ احزاب): اوست کسی که برای شما رحمت میفرستد، فرشتگانش{ نیز بر شما رحمت میفرستند} تا شما را از تاریکیها به روشنی برآورد.
پس صلاة به معنی دعا و رحمت است که من آن را این گونه بیان میکنم دعایی از رحمت به سوی رستگاری که ما آن را به صورت قولی و عملی انجام میدهیم.
ما بندگان مومن حق تعالی قبل از این که برای رضای خداوند به نماز بایستیم و نمازمان را شروع کنیم وضو میگیریم تا بدنمان و لباسهایمان را از آلودگیها پاک کنیم. چرا که نمیشود با دلی پاک اما رویی غبار آلود و کثیف به دیدار محبوب رفت.
پیامبر اکرم( صل الله علیه و سلم) میفرمایند:" آیا اگر جوی آبی در کنار خانهی هر کدام از شما باشد و هر روز پنج بار در آن شست و شوی کنید چرکی بر بدنتان باقی خواهد ماند؟ گفتند: نه
فرمودند: نمازهای پنجگانه همین گونه هستند و خداوند به وسیلهی آن گناهان را از بین میبرد."
سورهی مائده آیهی 6 برای ما مراحل انجام وضو را بیان میکند. ای مومنان هنگامی که برای نماز برخاستید{ و وضو نداشتید} صورتها و دستهای خود را همراه با آرنجها بشویید و سرهای خود را مسح کنید و پاهای خود را همراه با قوزکهای آنها بشویید... و خداوند نمیخواهد شما را به تنگ آورد و به مشقت اندازد و بلکه میخواهد شما را از حیث ظاهر و باطن پاکیزه دارد و نعمت خودش را برای شما تمام نماید شاید که شکر انعام و الطاف او را با دوام بر طاعت و عبادت به جای آورد.
یکی از دوستانم هنگام وضو برای هر رکنش دعایی میکرد: خدایا با این آب پاک گناهانی را که با چشم مرتکب شدهام مثل چشم چرانی، دیدن خانههای مردم از لای درهای باز را از من پاک کن.
الهی این صورت را از سر بلندان قیامت قرار بده نه از سرافکندگان.
الهی این بدن و این سری را که مسح میکشم با آتش سوزان جهنم نسوزان.
الهی کارنامهی اعمالم را به دست راستم قرار بده و به دست چپم مگذار.
الهی این پاها بر روی پل صراط نلغزند. و به سوی بهشت شتابانشان کن. الهی آمین
انسان با ذکر و یاد خداوند در طول شبانه روز از تسلط بر روح و روانش خودش را بیمه میکند، بیمهای که پر دوام و ابدی است.
شما ای خواهر و برادر عزیزم!
اگر به دنبال این تسلط بر روح و این بیمهی مادامالعمر هستید آن را در نماز بجویید. همانگونه که پیروان یکتاپرستان در ادیان توحیدی قبل از اسلام و قبل از تغییر و به جاهلیت کشیده شدنشان به دنبال آن گشتهاند.
رَبِّ اجعَلنِی مُقِیمَ الّصَلاةِ وَ مِن ذُرِّیَتِی رَبّنَا وَ تَقَبَّل دُعَاءِ
: پرودگارا: من و ذریه ام را نمازگزار قرار بده، پروردگارا دعایم را قبول کن( ابراهیم/ 40) و یا در وصیت لقمان به فرزندش آمده است" یَا بُنَیَ أَقِمِ الصّلَاة"( لقمان/ 17): ای فرزندم نماز را به پا دار.
و یا در سورهی مریم آیهی 31: حضرت عیسی در گهواره میگوید: مرا تا زمانی که زنده زندهام به نمازو زکات سفارش کرده است.
و اما پیامبر اکرم( علیه الصلاة و السلام) نیز به اقامهی نماز فرمان داده شده است.
" اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ": آنچه از کتاب به تو وحی شده بخوان و نماز را به پادار و نیز در سوره بقره آیهی 43 نیز خداوند خطاب به حضرت محمد( صلی الله علیه و سلم) میفرماید: وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ. اما متأسفانه امروزه این رکن اساسی در ادیان دیگر به دلیل تحریف و نبودن سند اصلی کتب آسمانی از بین رفته است. و در میان پیروان محمد نیز در حال کمرنگی است. یکی از دلایل اهمیت نماز این است که تنها عبارتی است که در شب اسراء و معراج فرض گردید آن هم به صورت مستقیم و بدون واسطهی جبرئیل امین. نماز عبارت است از اعمال و حرکاتی که نفس ما آگاهانه آنها را انجام میدهد تا به طور مستقیم رابطهی خود را با یک قدرت فوق العاده و نامرئی استوار سازد. خداوند ، کسب آرامش را در نماز به ما یادآور میشود و میفرماید که نماز بر ما مومنان فرض و واجب شده است و از سنتهای اختیاری نیست:
فَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا: نماز را [به طور كامل] به پا داريد زيرا نماز بر مؤمنان در اوقات معين مقرر شده است ( نساء /103).
پس نماز دارای اوقات معلوم و معینی است که موذن بر حسب آن اوقات اذان میگوید.
خواهر و برادر عزیزم! یکی از فایدههای نماز این است که ما ارزش وقت را بشناسیم و احساس وظیفه کنیم و بدانیم که هر کاری را باید در زمان خودش انجام دهیم و هر حرفی زمان و وقت مختص به خودش را دارد.
وقتی که روح انسان با خدایش هیچ ارتباطی نداشته باشد آثار هراس و وحشت و عدم قناعت بر او غلبه میکندو فرد اغلب گمان میکند که چارهی کارش در روی آوردن به مشروبات الکلی است و یا بسیاری دیگر از سرگرمیهای نامشروع دیگر که در ملتهای غیر مسلمان در حال رواج است. اما الله سبحان به جای آن آرامشهای کاذب و زودگذر در آیهی103 سورهی نساء نماز را کانون آرامش میداند و به ما میفرماید: هنگامی که به آرامش و آسودگی رسیدید و به آن حالت عادی که قبلا بودهاید به نماز خاتمه بدهید.
پس نماز آرام جان مومنان است و مومنان در سایهی آن و در خلال آن به آرامش میرسند و علت پریشانی و بیماریهای روانی و افسردگیهای حاد ملل غیر مسلمان این است که با این نعمت عظیم آشنا نشدهاند و یا از انجام آن روی میگردانند.
نساء آیهی 43: ای مومنان در حالی که مسن هستید به نماز نزدیک نشوید تا آنکه بدانید چه میگویید. مستی تنها مختص مشروب خواران نیست!.
چه بسا انسانهایی که مست شراب نیستند اما هنگام نماز بدتر از هزاران مست هستند پس در نماز تنها باید ذهن و روانمان معطوف خالق باشد تا اینگونه به عظمت کلمات نماز پی ببریم و بدانیم که چرا نماز میخوانیم و یا چه چیزی را میخوانیم و صرفا نماز ما ورزشی از حرکات پشت سرهم نباشد. اما نماز فواید بسیار دیگری را هم دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم و با هم آنها را یادآوری میکنیم.
1- نماز نور چشم و روشنی راه مومن است:
نور آیهی 40: خدا به هرکس نوری نداده باشد او را هیچ نوری نخواهد بود و در حدیثی از خاتم انبیاء آمده است که فرمودند: کسانی که در تاریکیها به سوی مسجد میروند را به نوری کامل در روز قیامت مژده ده.
در سورهی حدید آیهی 13آمده است که: کسانی که در قیامت نوری ندارند میگویند:
ما را محلت دهید تا از نورتان اندکی برگیریم گفته میشود باز پس برگردید و نوری درخواست کنید.
اما ما همگی میدانیم که آنگاه که قیامت فرا رسید به دنیا بازگردانده نمیشویم پس حال که زنده هستیم باید از این تذکر خداوند پند گیریم و نماز بخوانیم تا در قیامت خود صاحب نور و روشنایی شویم در غیر این صورت هم در دنیا و هم در آخرت سرگردان و پریشان هستیم مثل نابلدهای راه به این سو و آن سو میرویم به مقصد نمیرسیم.
2- نماز باعث تمرکز فکر و حواس انسان میشود:
بهترین راه برای تمرکز فکر و جلوگیری از پراکندگی و آشفتگی فکر آن است عقل و جسم هر دو با هم هماهنگ عمل کنند و اتحاد و یکانگی را در بین خود به وجود آورند. و نمازگذار در نماز در حالی که نماز میخواند به رکوع و سجده میرود فکرش را به سمت ذات مقدس الهی معطوف میسازد و فکرش را از هزاران اندیشهی دیگر پاک میکند و سر تعلیم و بندگی بر آستان الهی مینهد.
3- نماز نفس انسان را نیرومند میکند:
نماز باعث آرامش درونی فرد میشود و باعث میشود که در نماز به خیالی آسوده و به ذهنی باز دست پیدا کند تا در پایان نماز بتواند تأمل کند و با مشورت دیگران راه مناسبی را برای حل مشکلاتش برچیند و به خداوند توکل کند. انسانی که بیشتر مشورت کند سنجیده عمل میکند و آن آگاه کمتر اشتباه میکند و اعتماد به نفس و نیرو و قدرت او چندین برابر میشود برای همین است که به نمازها به خصوص نماز جماعت که مسلمانها در هر شغل و مقامی نزد یکدیگر جمع میشوند سفارش شده است.
4- در قرآن کریم آمده است که یکی از اوصاف مومنان رستگار اقامه صلاة است:
پس نماز راه رسیدن به رستگاری است و در این راستا مؤمنانی رستگار میشوند که در نمازهایشان خاشعانه خداوند را صدا میزنند( مومنون9-1)
5- نماز باعث آرامش درونی انسان میشود:
الّذینَ آمَنُوا وَ تَطمَئِنُ قُلُوُبُهُم بِذِکرِ اللهِ اَلَا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُ القُلُوُب: آن کسانی که ایمان میآورند و دل هایشان با یاد خدا سکون و آرامش پیدا میکندهان! دلها با یاد خدا آرام میگیرد( رعد آیهی 28)
در نمازهم انسان سراسر ذکر و تسبیح خداوند را انجام میدهد و ذکر و یاری باعث آرامش درونی میشود که کثیر و زیاد باشد و برای این آرامش انسان باید زیاد نماز بخواند و زیاد ذکر الله را به جا آورد.
6- نماز باعث افزایش صبر و استقامت میشود:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ( بقره153): ای کسانی که ایمان آورده اید از بردباری و نماز در برابر حوادث سخت زندگی کمک بگیرید و بدانید که خداوند همراه بردباران است.
پیامبر اکرم( صلی الله علیه و سلم) وقتی که با مشکلات مواجه میشدند به نماز پناه میبردند و به مومنان هم دستور و سفارش میکردند که هنگام گرفتاری و مشکل وضو بگیرند و 2 رکعت نماز بخوانند، 2 رکعت که 4 تا 5 دقیقه طول میکشد و اگر مومن آن را با حضور قلب و آگاهانه و با تفکر بخواند خداوند 8 در از درهای بهشت را به رویش میگشاید.
7- احساس بندگی:
قبل از هر چیزی لازم است که به انسان یادآوری شود که بندهی خداوند است و در هر کار و فعالیتی باید او را بندگی کرد. احتیاج به این یادآوری به این علت است در نفس هر انسانی شیطان جا گرفته است که مانند خون در بدن انسان در جریان است که همیشه به ما القا میکند که تو بندهی من هستی، طلسم این شیطانها را نمیتواند در هم شکند تا وقتی که به انسان روزی چندین بار تذکر داده نشود که تو بندهی هیچ کسی نیستی و فقط بندهی خدا هستی و این کار جز با نماز صورت نمیگیرد.
8- احساس وظیفه شناسی:
کسی اصلا نداند مفهوم وظیفه چیست هیچگاه نمیتواند طبق دستور رفتار کند از چنین کسی هیچوقت انتظار نمیرود که در طی 24 ساعات شبانه روز هزاران دستوری که به وی داده میشود و نماز یکی از آن هزاران دستور است را با سرعت هرچه تمامتر انجام دهد.
وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ كُسَالَى يُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلاً
:و چون برای نماز به پا خیزید چون تنبلان به پا خیزند( نساء/ 142)
از این آیه این استنباط میشود که اسلام فقط یک چیز فکری نیست بلکه برنامهای فکری، عملی است کسی که به معنا و مفهوم نماز پی نبرده باشد هیچگاه نمیتواند آن را طبق سنت رسول اکرم( صل الله علیه و سلم) انجام دهد و روزی 5 بار خودش را برای پیوستن به صفهای رستگاری آماده کند تا از ردیفان اول باشد از اولین سربازان الهی...
خداوند میفرماید: وَ استَعینُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلوۀِ وَ إِنَّها لَکَبیرَۀٌ إِلَّا عَلَی الخاشِعینَ: و از شکیبایی و نماز یاری بجویید بی شک آن سنگین خواهد بود مگر بر خاشعان.( بقره/ 45)
9- نماز باعث خوف خداوند میشود:
یک مسلمان باید بداند که شاید بتواند خودش را از نگاه دیگران مخفی کند اما نمی تواند خودش را از خداوند مخفی کند و خداوند در هر حالتی و هر مکانی همراه همیشگی اوست و شاید بتواند از مجازات دنیا فرار کند اما فرار کردن از مجازات خداوند غیر ممکن است همین احساس است که آدمی را از تخلف ورزیدن از احکام خداوند باز میدارد.
إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ: بدون شک نماز از کارهای زشت و ناپسند( عنکبوت/ 45)
مثلا در نماز یکی از شروط صحت نماز وضو گرفتن است اگر شما بگویید وضو دارم در حالی که وضو نداشته باشید چه کسی میتواند حکم کند که شما وضو ندارید؟ بلکه این خوف و ترس شما از خداوند تعالی است که وادارتان میکند که بروید و دوباره وضو بگیرید و نماز این احساس خوف و ترس از خداوند را در طول روز در شما تجدید میکند تا در هنگام گناه به شما یادآوری شود که از خدا بترسید و به گناه نزدیک نشوید.
پس ای مسلمانان!
آگاه باشید که به تأخیر انداختن نماز از وقتش از نشانهای واضح از نفاق است که بسیاری از مردم به آن دچار گشتهاند مگر آن گروهی از مردم که خداوند به آنها رحم کرده باشد. پیامبر اکرم( صل الله علیه و سلم) در آخرین لحظات وفاتشان فرمودند در مورد نماز و بردگانتان از خداوند بترسید... از خداوند بترسید.
در جایی دیگر از رسول خدا(صل الله علیه و سلم) دربارهی بهترین اعمال پرسیدند! فرمودند: نماز در اول وقتش. پس نماز سراسر زندگی است. زندگی دلها و نماز عهد و پیمان است. عهد و پیمانی میان انسان و خدا و روزی که در این عهد کوتاهی کند یا نمازش را با وجود توانایی نخواند باید بداند که خوار و بی کس مانده است و ریسمان الهی با او قطع گشته و لعنت نصیبش گشته است.
نماز از مهمترین عبادتهاست و روز قیامت بعد از ایمان اولین سوال از نماز آغاز میشود و خداوند عزوجل در سورهی حاقه آیهی 18 میفرماید:( در آن روز شما به پیشگاه خداوند عرضه میشوید و پوشیدهای از شما پوشیده نمیماند)
وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا
ترجمه: میگویند ای وای بر ما این چه نامهای است که هیچ کار کوچک و بزرگ را فرو نگذاشته جز این که همه را به حساب آورده است( کهف/ 49)
امام ابن قیم میگوید که نمازگذاران به 5 دسته تقسیم میشوند:
1- دستهی اول به خودش ظلم میکند و به نماز و رکنهای آن و وضو اهمیت نمیدهد این گروه از جانب خداوند عذاب داده میشوند و نمازش مثل پارچهای سیاه و صورتش پرت میشود و میگویند خدا ضایعات کند که نمازت را ضایع کردی.
2- دستهی دوم نمازش را به ظاهر ادا میکند اما حضور قلب ندارد که با چه کسی حرف میزند و نمیداند که چه میگوید و چه کاری انجام میدهد این نوع نماز انسان را از بدی رها نمیکند و راهنمای خوبی نمیشود و پیامبر اکرم( صل الله علیه و سلم) دربارهی این گروه میفرماید: آن مقدار از نمازشان پذیرفته میشود که آگاهانه خوانده شده باشد.
نمازی که انسان به جملات و فواید آن آگاه است باعث دور ماندن آن انسان از کارهای زشت و ناپسند میشود چرا که آن قلب و ذهن دل به نجوا و ذکر و یاد خداوند داده است.
3- دسته سوم که تقریبا میخواهد نمازش را با حضور قلب و آگاهانه بخواند تلاش میکند وسوسههای شیطان را از خودش دور کند در این مرحله میتوان گفت که گناه نماز نخواندن از او سقط میشود.
4- دستهی چهارم کسانیاند که خودشان را برای مقابله با شیطان آماده میکنند و از طریق احادیث و آیات خودش را برای خواندن نماز مطلوب آماده میکنند و نهایت تلاششان را برای حضور قلب به کار میگیرند تا خداوند نمازشان را قبول کند.
5- دستهی پنجم کسانیاند که با نهایت تلاش و توان به خشوع و حضور قلب اهمیت میدهند و با گفتن الله اکبر احساس میکنند از دنیا- خواهر- فرزند بریده شدهاند و الله روبروی آنهاست و مرگ را پشت سرشان احساس میکنند بهشت را سمت راست، و جهنم را سمت چپ و خودشان هم احساس میکنند که روی پل صراط راه میروند و نیز احساس میکنند که دارند نماز آخرشان را میخوانند و چه نماز شیرین و با ارزشی.
این درجهی اولیای خداوند است و 2 رکعت نماز چندین فردی از هزاران رکعت نماز فرد غافل بهتر است. پروردگار در یک حدیث قدسی میفرمایند: هرکس با یکی از دوستان من دشمنی ورزد به او اعلان جنگ میکنیم و هیچ کس قرب و نزدیکی مرا حاصل نمیکند مگر با آن چه که بر وی فرض گرداندهام. یعنی ادای فرایض بزرگترین وسیلهی نزدیکی به من است. به وسیلهی خواندن نمازهای سنت آدمی به من نزدیک میشود تا این که او را محبوب خود قرار میدهم پس آنگاه گوش او میشوم که به وسیلهی آن میشنود و چشم او میشوم که به وسیلهی آن میبیند و دستهای او میشوم که به وسیلهی آن هادچیزها را میگیرد و پاهای او میشوم که به وسیلهی آنها راه میرود و اگر از من چیزی بخواهد به او میدهم و اگر از چیزی به من پناهنده شود او را پناه میدهم.
شاید برای همین باشد که( پیامبر اکرم صل الله علیه و سلم) یکی از بنیان و 5 پایهی اساسی اسلام را نماز بیان کردهاند و آن را بعد از شهادتین آوردهاند تا میزان اهمیت و تأکید فراوان بر فرض بودن آن باشد.
منابع:
1.خطبههای نماز جمعه/ مولف: امام ابوالاعلی مودودی
2.عبادتهای مومن/ مولف: عمر و خالد
3.نماز و حکم تارک آن/ مولف: امام ابن قیمه الجوزیه
4.تفسیر جزء سی ام به انضمام سورهی حمد / مولف: دکتر محمود ویسی
5.وابل الطیب/ مولف: امام ابن قیم
6.خانه ای بر اساس تقوا / مولف: عائص بن عبدالله القرنی
7.پیام زندگی/ تألیف: دکتر وجه زین العابدین
8.روح الدین اسلامی/ تألیف: عفیف عبدالفتاح طباره
9.شناخت اسلام جلد اول/ تألیف: جمال اسماعیلی
10.حماسه سازان تاریخ/ تألیف: شیخ الحدیث علامه محمد ذکریا
11.آرامش زندگی در سایهی تقوا تألیف: علامه مفتی رشید احمد لرهیانوی
12.تفسیر فی ضلال سید قطب
13.صحیح بخاری
ادامه دارد
نظرات