استاد عبدالرحمن پیرانی دبیرکل جماعت دعوت و اصلاح در نشست شورای مرکزی که روز پنجشنبه ٢١ مردادماه در تهران برگزار شد، بر تجدید، وسطیّت و تداوم حرکت در امتداد بیداری اسلامی تأکید کرد.

 بنا به گزارش روابط عمومی جماعت در ابتدای این نشست استاد پیرانی دبیرکل جماعت بیاناتی درباب وسطیت و ویژگی‌های آن ایراد کرد که تفصیل آن به شرح زیر است:  

بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحیم الحمد لله والصلاة والسلام علي محمد وعلى آله وصحبه أجمعين

خیرمقدم عرض می‌کنم به‌ویژه به برادرانی که دوری راه را تحمّل نموده و در این نشست، حضور به هم رسانده‌اند. ان‌شاءالله که تمامی تلاش‌ها و فعّالیّت‌های مجدّانه و مخلصانه‌ى شما بزرگواران در نامه‌ی اعمالتان ثبت و در روزی که «لَا يَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ»، به آن افتخار کنید. 

از جمله ویژگی‌های اساسی بیداری اسلامی می‌توان به اعتدال و میانه‌روی، خلاقیت و تجدید و نوآوری، اهتمام و التزام به اصول و ارزش‌ها و تأکید بر «حقایق شرع» به جای «شخصیت‌ها» اشاره کرد که به تبیین چندی از آن‌ها خواهیم پرداخت.

«تجدید» یا «نوگرایی»، نه به معنای تازه کردن «دین»، بلکه به معنای تازه کردن «دین‌داری» است؛ منظور از «تجدید» آمادگی و انعطاف برای پذیرش تحوّلات مثبت، رشد، تعالی، بالندگی، پویایی و رهایی از «جمود فکری» و «تقلید مستمر» است که در پرتو ایجاد «تعارف» و «تعادل» میان «دین» و «زمان» میّسر می‌گردد. تجدید در واقع، به معنای سازگاری دین با عصر و زمان و دریافت پیام آن است.

ممکن است عدّه‌‌ای در برابر تجدید، موضعی تند و نامنعطف اتّخاذ کرده و آن را بدعت تلّقی نمایند؛ در حالی که پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرماید: 

«إِنَّ اللهَ يَبْعَثُ لِهذِهِ الْأُمَّة عَلى رَأْسِ کلِّ مِائةِ سَنَةٍ مَنْ يُجَدِّدُ لَهَا دِيْنَها»(ابوداود: ٤٢٩١)

ترجمه: «خداوند در آغاز هر سده، کسي (یا کسانی) را براي اين امت برمي‌انگيزد تا (فهم از) دين‌شان را بازسازي و نوسازی نمايند.»

با توجّه به حدیث فوق، «تجدید» تلاشی در راستای تصحیح مفاهیم، سلوک و روش‌های نادرست است و یک حیات راکد را به حرکت و پویایی در می‌آورد.

دیگر ویژگی بیداری اسلامی، تأکید آن بر وسطیت، اعتدال و میانه‌روی است؛ در واقع وسطیت و اعتدال یا میانه‌روی حدّ فاصل میان یأس و ناامیدی و مسؤولیت‌گریزی از یک‌سو و خشونت‌ و ترویج فرهنگ دشمنی و عداوت و تحقیر و تکفیر دیگران از سوی دیگر است؛ اعتدال و میانه‌روی زمانی در یک جمع یا تشکّل، تحقّق می‌یابد که در ابعاد ایمانی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از دیگر جریان‌ها متمایز باشد؛ وسطیت چهار بخش دارد:

١.  بخشی به درون انسان اهتمام می‌‏ورزد، با تزکیه، اصلاحش می‏‌کند و ستون تزکیه نیز عبادت گشته است.

٢.  بخشی به جامعه اهتمام می‌‏ورزد و از طریق اقامه‌‏ی قسط و عدل و مساوات به اصلاح اجتماعی می‌‏پردازد. 

در قرآن نیز بر آن تأکید شده: «لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» می‌توان گفت که یکی از رسالت‌های تمامی پیامبران، برپایی عدل و قسط در جامعه بوده است. از جمله وظایف یک حرکت معتدل، تلاش و مجاهدت در جهت تحقق عدالت در جامعه است. 

٣.  بخشی به نحوه‏‌ی زمامداری اهتمام می ورزد تا از طریق حاکمیت اصل شورا به اصلاح آن بپردازد.

 حکومت‌ها، جنبش‌ها و هر نهادی که سهمی از قدرت و نفوذ دارد باید به این امر واقف گردد که «شورا» قاعده‌ی تصمیم‌گیری جمعی و اساس کار گروهی و اجتماعی است. 

٤.  «بخش چهارم به حیات و زندگی اهتمام می‌‏ورزد و با خلق و گسترش تمدّن، به اصلاح آن می‌‏پردازد.

اساس تمامی شعبه‌ها «تخصّص» و «دانش» است و اگر جمعی فاقد آن‌ها باشد نمی‌تواند اهل نوگرایی(تجدید) و میانه‌روی(اعتدال) باشد.

ویژگی دیگر بیداری اسلامی، محوریت راهبُردها، ارزش‌ها، اصول، حقایق شرع و تجارب بشری است. افراد هر مقدار بزرگ و باعظمت باشند، محور و مبنا قرار نمی‏‌گیرند. البتّه احترام به سابقه، خدمات، تخصّص و شأن و جایگاه آنان امری حتمی و ضروری است و تعارضی با عدم محوریت و عبور نکردن از اندیشه‌‏ها و اجتهاداتشان ندارد. هم‌چنانکه این امر در مورد ائمه‏‌ی بزرگوار و فقها و مجتهدین نیز صادق است. تاریخ نشان می‌‏دهد که ائمه و فقهیان جدید نظرات و اجتهادات تازه‌‏ای مطرح کرده‏‌اند که در واقع عبور از آرا و اجتهادات ائمه‌‏ی قبلی بوده است. زیرا هدف آنان کشف مقاصد دین و سازگاری آن با عصر و زمان بوده است و این کار به شأن و جایگاه بزرگان سابق لطمه‌‏ای وارد نکرده است.

این‏ها پاره‌ای از ویژگی‏‌های بیداری اسلامی است. جماعت دعوت واصلاح خود را مفتخر می‌‏داند که علی‏رغم برخی ضعف‏ها و کاستی‌‏ها در امتداد بیداری اسلامی قرار دارد. منظور از بیداری، بیداری عقل و علم، بیداری قلب‏ها و مشاعر، بیداری اراده و همت، بیداری التزام و سلوک وعمل است. پیام بیداری، استقلال مسلمانان بوده و هست، بدین معنا که مسلمانان خود سازنده‏ی واقعیت‏های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود باشند

هدف نهایی هم تحقّق حیات طیّبه و حاکمیّت اخلاق است و این‏که ارتباط با هم‏نوعان لبریز از ارزش‏هایی نظیر محبّت و مودّت، اخوّت و برادری و نیز دلسوزی و شفقت باشد.