چشمپوشی به معنی نادیده گرفتن و تمرکز نکردن بر خطاها و لغزشها و ایرادات کوچک افراد است.
و از بزرگی و بردباری و بلندمنشی در برابر کارهای بیارزش و کوچک سرچشمه میگیرد و همچنین مدارا کردن با دیگران است.
و به خاطر خوی والا و گذشت از موضوعات بیارزش، دانسته خود را نسبت به چیزی به غفلت زدن است.
چشمپوشی از خطاها به معنی تأکید بر صحت آنها یا اهمیت ندادن به آنها و یا سادگی و یا بیخردی و ضعف نیست. بلکه عین حکمت است و اخلاق چشمپوشی، از اخلاق بزرگان است.
آنها نسبت به کارهایی خود را به نادانی میزنند تا دیگران را در مضیقه قرار ندهند؛ زیرا ممکن نیست بر همه چیز سیطره داشت.
و از صفات انسان با گذشت این است که هنگام بروز خطای بدون قصد، همچون بزرگان بر آن میگذرد، و بدان توجهی نمیکند.
ممکن است در برادرت عیبی ببينی و دیگران متوجه آن نشدهاند و تذکر دادن باعث متوجه شدن دیگران میگردد؛ بنابراین لازم است که ان را نادیده بگیریم.
چشمپوشی از اخلاق پیامبر بزرگوار است. قرآنکریم این باره میفرماید:
«وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ»[التحريم: ٣]
خاطرنشان ساز وقتی را که پیغمبر با یکی از همسرانش (به نام حفصه) رازی را در میان نهاد، و او آن راز را (به عایشه) خبر داد، و خداوند پیغمبرش را از این (افشای سرّ) آگاه ساخت. پیغمبر برخی از آن (رازگوئی) را (برای همسر رازگویش حفصه) بازگو کرد و از برخی دیگر خودداری کرد. هنگامی که همسرش را از آن (رازگوئی) مطّلع کرد، او گفت: چه کسی تو را از این (موضوع) آگاه کرده است؟ پیغمبر گفت: خداوند بس دانا و آگاه مرا با خبر کرده است.
پیامبر خدا حفصه را از بعضی از چیزهایی که عایشه به او گفته بود باخبر کرد. و تمامی آنچه را که بازگو کرده بود به او نگفت و او را سرزنش نکرد. یه خاطره حیا و بزرگواریی که در او بود.
اما بعضی از مردان- خداوند آنها را هدایت دهد- همه چیز را بررسی کرده و در تمام مسائل دقت میکنند.
روزی یخچال را باز میکند و فریاد میزند چرا سبزیها را نچیدی؟
یا میوهها را اینجا و آنجا نگذاشتی؟
چرا بر روی میز غبار نشسته؟
چند بار به تو گفتم که غذا بسیار داغ است!
و از این قبیل چیزها که زندگی را بر خود و همسرش تیره و تار میگرداند.
انسان بزرگ در همه چیز تحقیق نمیکند.
همچنان که بعضی از زنان در همهی امور همسرشان تحقیق کرده که هدفش از این کار چه بود؟
چرا برایم هدیهای بدان مناسبت نخرید.
چرا با پدرم تماس نگرفت و جویای احوالش نشد؟
و آن را مصیبتی بزرگ و از بزرگترین گناهان قلمداد نموده. گویی واقعاً دنبال مشکلات میگردند!
مثلاً بعضی از شوهران عاداتی دارند که به مذاق همسرانشان خوش نمیآید یا خصلتی که بدان خو گرفته و یارای ترک آن را ندارند. با این حال که تأثیر آن چنانی بر زندگی زناشویی آنها ندارد.
اما با کمال تأسّف طرف مقابل تمام صفات پسندیده او را نادیده گرفته و بر این صفت زوم میکند. و میخواهد آن را با قدرت ریشهکن کند.
و هر گاه او را میبیند. طعنهای به او زده و دست به نصیحت میزند و عرصه را بر او تنگ میگرداند.
و مشکلات ادامه مییابد، در حالی که شایسته است تماما از آنها چشمپوشی کرد. یا سعی کند از آن صفت رهایی یابد اما نیاز به زمان دارد.
پس از بقیه صفات زیبا و نیک هم بهره ببرند.
اندکی چشمپوشی لازم است تا زندگی با آرامش و خوشبختی سپری شود. و امور کوچک صفای آن را تیره نگرداند و قلبها با محبت و خوشبختی همدم گردند.
سرزنش زیاد محبوبان را از هم جدا میکند.
در باره چشمپوشی چنین گفتهاند.
امام احمد فرمود: نه دهم اخلاق چشمپوشی است.
و حسن بصری گفت: چشمپوشی همیشه کار بزرگان بوده است.
امام شافعی فرمود: زیرک، عاقل کسی است که فهیم و اهل چشمپوشی باشد.
امام حسن فرمود: بزرگوار هرگز در امور تحقیق نمیکند. خداوند فرمود بعضی را دانست و از بعص دیگر چشمپوشی کرد.
عمرو مکی گفت: چشمپوشی از خطای برادران، جزو جوانمردی است.
اعمش گفت: چشمپوشی شرّ فراوانی را خاموش میکند.
جعفر رحم الله گفت: جایگاه ومنزلت خود را با چشمپوشی بالا ببرید.
حضرت علی فرمود:
هر کس چشمپوشی و گذشت نداشته باشد زندگیاش تیره میگردد.
نظرات