نیاز انسان به هدایت، تربیت و ادب بسیار زیاد است چون با هدایت و تربیت است که میتواند انسانیتش را ثابت کند و نقشی را که خداوند در این زندگی، به عهدهی او گذاشته است اجرا نماید.
اگر وزش آن نسیم پاک هدایتگر و راهنما نبود انسانها در منجلاب خودپرستی، غرور و منفعت طلبی دست و پا میزدند و در مرداب حقد، کینه و فرصت طلبی و تسلط بر دیگران و ظلم غرق میشدند و دست بر هر زشتی و پلشتی میزدند.
دین چشمهی پر آب و جوشان هر فضیلت و بزرگی در این دنیاست، حتی ارزشهای والا و درست و عادات نیکویی که برگرفته از مبادی تربیت و اصول اخلاقی است در واقع به مرور زمان از آن سرچشمه فیاض و جوشان الهی به انسان رسیده است.
زندگی بشریت نشان دهندهی آن است که آنها به سقوط و فروپاشی نزدیکترند تا صعود و همبستگی، زیرا فرود آمدن، همیشه از بال رفتن آسانتر است و از هم گسیختگی از یکپارچگی لذیذتر. پس باید یک عامل بازدارنده باشد که هرگاه غفلت بر قلبها سایه افکند و گامها از راه راست منحرف شد جلوی آنها را بگیرد. و علاوه بر آن ضمن تربیت و ساختن شخصیتی منحصر به فرد از او، تصویری زیبا از انسانیت او در سایهی دین متجلی سازد. اما به راستی این تصویر زیبا از این نمونهی بینظیر انسانیت چگونه محقق میشود؟ و چگونه تصویری است؟ جواب این پرسش را در لابهلای صفحات این کتاب بیابید.
نظرات