إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

سوالات فقهی

سوال:

بنده دوبار سوگند به طلاق خورده‌ام. بار اول كه قرار بود خانمم جراحى شود بحثى پیش آمد و گفتم «طلاقم بيافتد اجازه نخواهم داد كسى پیشت بیایید» که منظورم براى پرستاری از ایشان بود. که بعداً ناچار شدم و هماهنگ کردم مادرزنم برای مواظبت همسرم آمد!

جواب:

جمهور علما گفته‌اند این الفاظ طلاق معلق هستند و در صورت انجام گرفتن آن کارها طلاق واقع می‌شود اما برخی علما از جمله کسانی که نام برده‌اید گفته‌اند این الفاظ به نیت به کار برنده آنها بستگی دارد، اگر مرادش سوگند باشد، سوگند منعقد می‌شود و در صورت انجام گرفتن آن کار کفاره سوگند بر فرد لازم می‌شود و اگر مرادش طلاق باشد، طلاق واقع می‌شود. شورای فقهی دیدگاه دوم را ترجیح می‌دهد.