موضوع مطالعه و داشتن کتاب و مانوس بودن با آن و سهم‌گیری در رشد معرفت و شناخت موضوعات پیچیده و راه‌کارهای مناسب برای مشکلات، در آینده این امت بسیار حایز اهمیت است، زیرا مطالعه و دانش‌اندوزی و ازدیاد معرفت یگانه روزنه‌ی رهایی از عقب‌مانی، جمود و خمود است، بدین جهت، روی گردانی مردم از مطالعه یکی از چالش‌ها و بحران‌های خوردکننده و نابود‌کننده برای ما است؛ این چالش به مراتب بزرگ‌تر از مشکلاتی مثل، بی‌کاری، معتاد بودن به مواد مخدر، بلندرفتن آمار طلاق و... می‌باشد؛ زیرا که جهل و نادانی علت و سبب نهفته در پس اکثر این مشکلاتی که امت ما از آن رنج می‌برد؛ می‌باشد. 
من نمی‌خواهم بیماری‌ها و مشکلات را واژگون نشان دهم، ولی حقیقتا این رسالت همه پژوهش‌گران و متخصصان است که حقیقت موجود را به بهترین شکل آن که ممکن است، منعکس سازند، و چیزی که بایستی امروز آن را به وضاحت و صراحت بیان نمود این است که ما نسبت به دانش و دانش‌دوستی و عشق‌ورزی به دانش در پس همه‌ی ملت‌های دیگر قرار داریم، به ویژه در عرصه تولید، پخش و گسترش‌آن.
یکی از پژوهندگان و پژوهشگران در اخیر همایشی که اتحادیه‌ی ناشرین عرب بر گزار نموده بود، در این زمینه چنین اشاره می‌نماید: در اروپا حد اوسط مطالعه در سال، سی و پنج کتاب می‌باشد،‌ یعنی هر اروپایی در سال ۳۵ کتاب می‌خواند و هر شهروند اسرائیلی در سال چهل کتاب می‌خواند و یک جوان هندی در هفته‌ی ده ساعت مطالعه می‌نماید ولی متاسفانه در کشور‌های عربی بنابه قول این پژوهنده از هر ۳۲۰۰ نفر در سال یک کتاب مطالعه می‌نمایند. و این یک پدیده‌ی بسیار خجالت‌آور و درد‌آور است، و اگر خواسته باشیم این پدیده را به تصویر بکشیم خنده‌آور خواهد بود که همه را در یک صف قرار دهیم و یک کتاب پیش روی شان قرار دهیم و هر یک نظری بر آن بی‌اندازد سه الی چهار خط بخواند و سپس برود تا سال دیگر تا نوبتش برسد و باز این عملیه‌را انجام دهد. 
مستمندی و فقیری علت آن نیست، زیرا یک زن عربی آن‌چه را که هزینه‌ی جواهرات، و لباس و زینت‌آلات می‌نماید به مراتب از یک زن اروپایی و امریکایی بیش‌تر ـ پنج الی شش برابر‌ـ است؛ و همچنین آن‌چه را که جوانان عرب صرف مواد نشه‌آور (دود و سیگار) می‌کنند و پول هنگفتی را صرف مکالمات بی‌جای مبایل‌ها می‌نمایند، بدون مبالغه می‌توان گفت که در سال صد‌ها ملیون جلد کتاب در ازای آن خریداری نمود.
خانواده‌ی که به دانش اهمیت ندهد و خود بی‌سواد باشد و در پی‌ اخذ آگاهی و کسب علم و معرفت  بر نیاید در حقیقت اوست که در روح و روان طفل بی‌پروایی به علم و دانش و کتاب دوستی را ترسیخ می‌نماید. و این پدیده؛ در خلال روی‌‌گردانی پدر و مادر نسبت به مطالعه و عدم تاسیس یک کتاب‌خانه‌ی مناسب برای اطفال‌شان در منزل و نبود تشویق و انگیزش برای مطالعه و پژوهش، ایجاد می‌شود؛ و نقش مدرسه نیز برای انگیزش مطالعه ضعیف است، هنگامی که برنامه‌های آموزشی را مختصر نموده، و بار مسؤولیت کار خانگی را سبک ساخته و روند انتقال دانش‌آموزان را از یک مرحله به مرحله دیگر سهل گردانیده و مانوس بودن و محشور بودن با کتاب را در نظرگاه دانش‌آموزان کم‌اهمیت جلوه داده است، پس چه گونه می‌تواند نقش اصلی خود را ایفا نماید. و بعد از آن نقش حکومت‌ها برای فرهنگ سازی مطالعه می‌رسد که متاسفانه آن‌ها نیز در جذب افراد شایسته و بایسته، و دارای معرفت وشناخت کامل و تخصص نسبت به وظیفه و کار خود داشتن را، ملاک قرار نمی‌دهند به همین خاطر ثروت انبوهی از حکومت حیف و میل می‌شود و از بین می‌رود و تنها به داشتن اندکی از تخصص و معرفت اکتفا می‌شود و معیارهای دیگری در جذب و نصب افراد وجود دارد؛ این خود فرهنگ مطالعه و پژوهش را به نابودی می‌کشاند. 
در حالی که ما مشاهده می‌کنیم که ارقام سرسام‌آوری را برای ایجاد رستوانت‌ها، قهوه‌خانه‌ها، تفریح‌گاه‌ها و دیگر اماکن گردش‌گری و رفاه‌طلبی، خرج می‌کنند. ولی برای فرهنگ سازی مطالعه هیچ کاری نمی‌کنند.
شاید کسی بگوید که: وضعیت کنونی بسیار فاجعه‌بار و جانگداز است، از ما چه کاری ساخته است؟ 
من در پاسخ پرسش ایشان می‌گویم: چیزی که در دسترس ما است برای نیل به این مقصد بسیار ساده و آسان است،‌ بلکه از آن‌چه که تصور و توقع ما می‌رود نیز آسان‌تر است، شاید بتوان با نکات آتی این فرهنگ را نهادینه ساخت:
1. هر یک ما بایستی باور و یقین داشته باشیم که روی‌گردانی ما از مطالعه چه جوان و چه پیر به سبب کدام توطئه‌ی از قبل طراحی شده نیست و یا به علت توجیه کدام حکومت و یا دولتی بوده باشد، و نه هم به سبب کوتاهی پدر و مادر است، بلکه مشکل در نفس خود ما بر می‌گردد.
2. باید عزم را جزم نمود تا هر یک از ما حد اقل روزانه نیم ساعت را برای مطالعه یک کتاب مفید و خوب، به شکل متمرکز و مفید اختصاص دهیم.
3. اختصاص دو فیصد از مصارف خانواده برای خرید کتاب‌های مفید، داستان‌ها و قصه‌های زیبایی کودکانه.
4. ایجاد یک کتاب‌خانه در منزل به تدریج و با مشوره‌ی اعضای خانواده.
5. یک مدرسه ‌خوب و دانشگاه برتر و نیکو تنها این نیست که دانش‌آموزان و دانش‌جویانش در وقت امتحان درس بخوانند و کامیاب شوند؛ بلکه مدرسه نمونه و دانشگاه برتر، مدرسه و دانشگاهی است که دانش‌آموزان و دانش‌جویانش در خلال آموزش و پژوهش، احساس فشار درس و کم خوابی ‌کنند و این درک برای‌شان ایجاد شود که وقت کافی برای ادای مسؤولیت‌شان را ندارند. و لذا بایستی برای دانش‌آموزان و دانش‌پژوهان شان قدر و منزلت علم و دانش و اهمیت کتاب و مطالعه را نهادینه سازند.
باید در هر سرزمینی از سرزمین‌های اسلامی طرح‌ها و پروژه‌های ملی سترگی، که در آن فرهنگیان و متخصصان و پژوهشگران و دوست‌داران علم و معرفت سهیم باشند، تاسیس شود، تا در جامعه فرهنگ مطالعه را نهادینه ساخته و دیگران را به نشر کتاب‌های جدید تشویق و تشجیع نمایند، و ایجاد اماکن زیبا و زیادی را جهت مطالعه و کتاب‌خوانی تاسیس نمایند.
مشکل روی‌گردانی از مطالعه و کتاب‌خوانی، اگر ساخته و پرداخته دشمنان ما می‌بود، بر ما لازم بود تا با آن‌ها به نبرد روی در روی می‌پرداختیم تا از این بحران و محرکه رهایی می‌یافتیم؛ اما متاسفانه مشکل اساسی در نفس خود ما است، پس بر ما لازم است تا لحظه‌ی صادقانه با خود درنگ نماییم و در برابر نسل‌های آینده خود مشفقانه و دل‌سوزانه به سان مادری که برای رهایی فرزندش دل‌ می‌سوزاند،دل بسوزانیم و کار بنیادی و اساسی بنماییم.