خداوند چنین خواست که دعوت اخوان المسلمین در اسماعیلیه پدید آید؛ و در پی‌اش اختلاف فقهی در آن ایجاد شود. طی سالیان متمادی انسان‌های مغرض و طمّاع به آتش اختلاف مسایل فرعی دامن زدند. خواست خداوند بر این قرار گرفت که دعوت اخوان‌المسلمین درگیری‌های سختی را میان مجاهدان کشور و بیگانگان متعصب ببیند. آثار این شرایط به دعوت اخوان ویژگی‌هایی بخشید که آن را از دیگر حرکت‌ها جدا ساخت.
از جمله ویژگی‌های این دعوت چنین است:
1. دوری از اختلافات.
2. دوری از سلطه‌ی اعیان و اشراف.
3. دوری از احزاب و گروه‌ها.
4. عنایت به تکوین و انجام تدریجی برنامه‌ها.
5. ترجیح جنبه‌ی عملی به جای شعار و تبلیغات.
6. استقبال شدید جوانان از آن.
7. گسترش سریع در روستاها و شهرها.

1. دوری از اختلافات
اعضای اخوان المسلمین از اختلافات فقهی دوری می‌کنند؛ زیرا می‌دانند اختلاف در فروع دین امری ضروی است و جدایی از آن ممکن نیست؛ چرا که اصول و مبانی فقهی بر آیات، احادیث و اعمالی مبتنی است که خرد و درک آدمیان فهم و برداشت متفاوتی از آن‌ها دارد. به همین سبب، میان صحابه اختلاف پیش آمد و تا روز قیامت نیز اختلاف فقهی وجود خواهد داشت. امام مالک (رض) در پاسخ ابوجعفر [منصور] که می‌خواست مردم را به عمل به کتاب المؤطا وادار کند، به زیبایی فرمود:
«یاران رسول خدا (ص) در شهرها پراکنده شده‌اند و هر قومی به دانشی دست یافته است. اگر آنان را وادار به قبول یک نظریه کنی، فتنه پدید می‌آید.»
در این که اختلاف پیش آید، عیبی نیست؛ بلکه عیب در تعصب، استبداد رأی و تحجرگرایی است که مانع از رشد اندیشه‌ی مردم می‌شود. این نوع نگاه به اختلافات، می‌تواند دل¬های پراکنده را پیرامون اندیشه‌ای واحد گرد آورد. چنان که زید (رض) فرمود: «کافی است مردم بر محوری گرد آیند که انسان را مسلمان می‌کند.» البته این نگاه برای گروهی که می‌خواهد اندیشه اش را در مملکتی رواج دهد که موج اختلاف و تفرقه در امور باطلب در آن هرگز آرام نیست، سخت ضروری است.

2. دوری از چیرگی بزرگان و اشراف
اما دوری اخوان از سلطه‌ی اعیان و اشراف برای آن است که آنان از جنبش‌های بی هدف، روی برمی‌تابند. این جنبش‌ها به گمان مردم با خود سود و منفعت همراه دارند. هر چند به واقع چنین نیستند. دیگر این که ما پرچم داران دعوت اخوان المسلمین از همان آغاز این موضوع را در نظر داشته‌ایم تا صداقت و صفای این دعوت همچون دیگر اندیشه‌ها و مکاتب، با نفوذ اشراف تیره نشود و کسی در پی بهره برداری از آن برنیاید؛ زیرا بسیاری از اشراف صفات لازم مسلمان عادی را ندارند چه رسد به این که پرچم دار دعوتی باشند که ارشاد مردم را به عهده دارد. به همین سبب این دسته از مردم از اخوان المسلمین دور شده‌اند مگر شمار اندکی از انسان‌های بزرگوار و فاضل، که دعوت را درک کرده‌اند؛ و به اهداف آن عنایت دارند در تلاش‌های آن سهیم اند و برای مجاهدان این راه توفیق و کامیابی آرزو می‌کنند.

3. دوری از گروه‌ها و احزاب
دوری از احزاب و گروه‌ها بدان سبب است که میان آن‌ها اختلاف و درگیری حکومت می‌کند و این امر با روح اخوت اسلامی سازگار نیست؛ در صورتی که دعوت اسلام، عام است و به تجمع دعوت می‌کند نه تفرق. فقط کسی می‌تواند پرچم آن را بر دوش گیرد و در راه آن تلاش کند که از هر رنگی بی رنگ شده باشد و تنها هدف او خدا باشد. از همان آغاز این مفهوم برای انسان‌های افزون خواه که می‌خواستند با حزب یا جماعت به مال و جاه برسند دشوار بوده است. بنابراین ترجیح دادیم که از همه‌ی احزاب دوری کنیم و به در اختیار نگرفتن از بسیاری از عناصر شایسته تن دهیم تا پرده برگرفته شود و مردم بخشی از حقایق پنهان را بدانند و پس از کسب تجربه و سرشار شدن دل‌ها از یقین ایمان، به دعوتی که نمونه‌ی عالی است باز گردند. امروز که بازوان دعوت نیرومند شده؛ نهال آن استحکام یافته؛ و می‌تواند مردم را به خود جلب کند؛ جذب دیگران نشود؛ تأثیر بگذارد و تأثیر نپذیرد، به اعیان و اشراف و گروه‌ها و احزاب نهیب می‌زنیم: به ما بپیوندید و راه ما را در پیش گیرید و همراه ما کار کنید و این مظاهر بی حاصل را رها کنید؛ زیر پرچم قرآن کریم، متحد شوید و پرچم پیامبر بزرگ و اسلام ارزشمند و راستین را به اهتزاز درآورید. اگر اجابت کردید، بی گمان خیر دنیا و آخرت شان در آن خواهد بود و دعوت به مدد آنان می‌تواند از زمان و جهاد استفاده‌ی بهینه کند؛ اما اگر خودداری کردند، ایراد ندارد که اندکی منتظر باشیم و از خداوند درخواست کمک کنیم که بر آنان چیره شود و ابزارشان را بگیرد تا مجبور شوند دنباله رو دعوت باشند در حالی که می‌توانستند رهبران آن شوند. خداوند بر کار خویش تواناست؛ اما بیش تر مردم نمی‌دانند.

4. حرکت گام به گام
گام به گام حرکت کردن و توجه به بخش تربیتی و روشن بودن برنامه‌ها در راه اخوان المسلمین برای آن است که در این باور، آنان هر دعوتی باید سه مرحله را بگذرانند: مرحله‌ی تبلیغ، معرفی اندیشه و رساندن آن به طبقات مختلف مردم؛ سپس مرحله‌ی تکوین، گزینش پشتیبانان و سربازان دعوت، تنظیم صفوف دعوت شدگان و سرانجام مرحله‌ی اجرا، عمل و نتیجه گیری(تنفیذ). چه بسا سه مرحله دعوت به سبب وحدت و ارتباط بسیار آن کنار همدیگر به پیش بروند. آن گونه دعوتگر ابتدا باید دعوت کند؛ همان زمان برگزیند و به تربیت بپردازد. سپس در همان زمان به کار و اجرای برنامه‌ها روی آورد؛ اما شکی نیست که هدف نهایی یا نتیجه‌ی کامل تنها زمانی حاصل می‌شود که تبلیغات عمومی شود و حامیان رو به فزونی نهند و مرحله‌ی تکوین استحکام یابد.
دعوت ما در محدوده‌ی این مراحل سیر کرده است و هنوز هم این روش ادامه دارد. دعوت را آغاز کردیم و در قالب دروس پی در پی مسافرت‌های به هم پیوسته، نشریات و نشست‌های عمومی و خصوصی و نیز در قالب نشریه‌ی اخوان المسلمین، سپس هفته نامه‌ی «النذیر» آن را به مردم ابلاغ کردیم. هنوز هم به این کار ادامه می‌دهیم، تا جایی که سرانجام کسی نباشد که دعوت اخوان المسلمین با حقیقت روشن و شکل صحیح خود به او نرسیده باشد. خداوند جز آن که نورش را کامل کند، چیز دیگری را نمی‌پذیرد. گمان می‌کنم در این مرحله به درجه‌ای رسیده‌ایم که به آن اطمینان کنیم و مرحله جدید حرکت را آغاز کنیم. پس ضروری ترین تکلیف ما برداشتن گام دوم است و آن برگزیدن، سازماندهی و آمادگی است.
مرحله‌ی دوم را به سه صورت عملی کرده‌ایم:
الف) تشکیل گروه‌ها: مقصود از آن تقویت پیروان دعوت با روش معارفه است تا دل¬ها و جان¬ها با هم بیامیزند و مقاومت در برابر عادات و مألوفات ممکن شود و زمینه‌ی ارتباط با خداوند متعال، استمداد و یاری خواستن از او فراهم شود. این همان مرکز تربیت روحی اخوان المسلمین است؛
ب) تشکیل گروه‌های اکتشافی، گردشگری و بازی‌های ورزشی: مقصود از آن، تقویت صفوف پیروان دعوت با رشد جسمی اعضای آن است تا به اطاعت، نظم و اخلاق ورزشی عادت کنند و برای فداکاری و سربازی آماده شوند؛ زیرا اسلام آن را بر هر مسلمانی فرض کرده است. مرکز تربیت بدنی اخوان المسلمین نیز چنین است.
پ) آموزش مسایل علمی در گروه‌های مختلف یا در باشگاه‌های اخوان المسلمین: منظور، تقویت صف پیروان دعوت با تقویت اندیشه‌ی اعضای اخوان المسلمین است، تا بتوانند درباره‌ی آن چه برای هر برادر مسلمانی مهم ترین است، بررسی و تحقیق کنند و به اموری که شناخت آن‌ها برای دین و دنیای آنان لازم است ، اهتمام ورزند. این همان مرکز تربیت علمی و فکری اخوان المسلمین است.
در کنار این‌ها، جنبه‌ها و برنامه‌های دیگری نیز وجود دارد، که اخوان المسلمین به مورد اجرا می‌گذارند، تا بتوانند مسئولیت‌های خود را برای رهبری امت، حتی رهبری جهانیان به انجام برسانند. پس از آن که به جایگاه خود در این مرحله اطمینان یافتیم، به خواست خداوند قدم سوم را برمی‌داریم و آن گام عملی است که دستاوردهای کامل دعوت اخوان المسلمین را آشکار خواهد کرد.

1- 4 سخنی بی پرده
هان، ای اخوان المسلمین! - به ویژه – مشتاقان و شتاب کنندگان! من سخنی شفاف و رعدآسا از بالای منبر در این همایش عمومی بشنوید: راهتان ترسیم شده است. حدود برنامه‌ها معین است و من سخت بر این باورم که این راه سالم ترین راه دست یابی به هدف است. آری، ممکن است راه طولانی باشد اما راه دیگری وجود ندارد. مردانگی، با صبر، مقاومت، جدیت و کار همیشگی و مستمر آشکار می‌شود. به هیچ وجه با آن که می‌خواهد میوه را پیش از رسیدن آن بچیند، یا گل را پیش از زمان آن مناسب آن برداشت کند، موافق نیستم؛ و بهتر است که او از این دعوت دست بکشد و به حرکت دیگری بپیوندد؛ اما هر کس با من شکیبایی کند، تا بذر ما جوانه بزند و درخت آن بروید و ثمر دهد و وقت چیدن آن فرا رسد، اجر او با خدا خواهد بود؛ و به خواست خداوند اجر نیکوکاران از ما و او فوت نخواهد شد: یا پیروزی و سیادت یا شهادت و سعادت.

ای اخوان المسلمین!
جهش‌های عاطفه را با نگاه‌های عقلانی مهار کنید و پرتو خرد با لهیب عاطفه منور سازید. خیال را با واقعیت و حقیقت هماهنگ کنید و از حقایق در پرتو خیال درخشان و تابناک پرده برگیرید. در مقابل قوانین جهان هستی قرار نگیرید که شما را مغلوب می‌کند؛ اما با درایت بر آن مسلط شوید و آن را به کار بندید. در مسیر حرکت آن حرکت کنید. از بخشی از پدیده‌ها برای تسخیر بخش دیگر آن بهره برداری کنید و منتظر لحظه‌ی پیروزی باشید که از شما دور نیست.

هان ای اخوان المسلمین!
شما خواهان پاداش و خشنودی خداوند هستید. اگر مخلص باشید این خواسته برایتان تضمین شده است. خداوند شما را به نتایج اعمال مکلف نکرده اما به توجه صادقانه و آمادگی کامل تکلیف فرموده است. پس از آن یا ما دچار اشتباه می‌شویم که برایمان اجر مجتهد عامل در نظر گرفته می‌شود یا به حقیقت دست می‌یابیم که به اجر کامیابان – که به حقیقت رسیده‌اند – نایل می‌شویم. تجربه‌ی گذشته و اکنون ثابت کرده که خیری جز در راه شما نیست؛ و هیچ نتیجه‌ای جز با برنامه‌ی شما به دست نمی‌آید و راه درستی جز آنچه شما بدان عمل می‌کنید، وجود ندارد. پس از جهاد و تلاش خود سرمست و مغرور نشوید و به شعار موفقیت گول نخورید و عمل کنید که خدا با شماست و اعمال شما را باطل نمی‌گرداند و کامیابی از آن عاملان است:
( وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُضِیعَ إِیمَانَکُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ ) بقره: 143
« و خدا ایمان شما را ( که انگیزه پیروی از پیغمبر است ) ضایع نمی‌گرداند ( و اجر و پاداش عبادات قبلی شما را هدر نمی‌دهد ، چه ) بی‌گمان خدا نسبت به مردم بس رؤوف و مهربان است.»

2- 4. برنامه‌های عملی ما کی به اجرا درمی‌آید؟
هان، ای اخوان المسلمین!
من این همایش شما را همایشی خانوادگی برای اخوان المسلمین می‌دانم.بدین سبب دوست دارم با شما کاملاً صریح و بی پرده سخن بگویم! چرا که تنها صراحت گویی به ما سود می‌رساند: میدان گفتار غیر از میدان خیال است؛ میدان کردار نیز غیر از میدان گفتار است. همچنان که میدان پیکار غیر از میدان کردار است و میدان پیکار راستین غیر از میدان پیکار باطل است. بسیار کسان به راحتی خیال پردازی می‌کنند اما تبدیل هر خیال به زبان ممکن نیست. بسیاری نیز می‌توانند به آسانی سخن بگویند اما در میدان عمل بسیاری از آنان کم می‌آورند. کم هستند کسانی که اهل عمل باشند. همچنین کسانی که از میان اهل عمل، پرچم مسئولیت دعوت را به دوش می‌گیرند و در این راه سختی‌ها و رنج‌ها را بر خود هموار می‌کنند، بسیار اندک اند.
جهادگران – که چکیده‌ی حامیان دعوت هستند – چه بسا راه را اشتباه بروند؛ و اگر عنایت خداوند دستگیرشان نباشد به هدف نرسند. سرگذشت طالوت روشنگر موضوعی است که از آن سخن می‌گویم. پس خود را آماده کنید و به تربیت درست خویش همت ورزید و به درستی برگزینید و گزینش خود را هر بار با عمل بیازمایید. آری با عمل دشوار و سخت خود را از شهوت‌ها و عادت‌های رایج بازدارید.
آن هنگام که شما اخوان المسلمین، سیصد دسته‌ی [چهل نفری] داشتید که از لحاظ روحی، عقیدتی، ایمانی، فکری، عملی، فرهنگی، جسمی، تمرینی و ورزشی به طور کامل مجهز بودند از من بخواهید که فرمان سوار شدن بر امواج دریاها را صادر کنم؛ و شما را در ابرهای آسمان سوار کنم و به هر دشمن ستمگری اعلام جنگ کنم. به خواست خداوند من این کار را به انجام می‌رسانم. رسول خدا (ص) راست گفته است که:
« و لن یغلب إثنا عشر ألفا من قلّة»
دوازده هزار مرد جنگی به علت اندک بودن مغلوب نمی‌شوند.
من برای شما زمانی را تعیین می‌کنم که به توفیق و خواست خداوند، چندان طولانی نخواهد بود. شما – نمایندگان اخوان المسلمین – اگر همت کنید و تلاش‌ها را مضاعف نمایید، می‌توانید در مدت کمتری این هدف را برآورده سازید؛ اما اگر بی توجهی کنید، این حساب به هم می‌خورد و نتایج حاصل از آن نیز دگرگون می‌شود. پس خود را برای قبول مسئولیت آماده کنید و گروه‌ها و تیم‌ها را سازماندهی کنید و با شتاب به تحقیق، آموزش و تمرین بپردازید و دعوت خویش را در جاهایی که به آن نرسیده ترویج کنید و لحظه‌ای را بدون عمل تلف نکنید.
گروهی که این سخن مرا می‌شنوند، می‌پندارند که شمار اعضای اخوان المسلمین اندک است، یا در میدان جهاد سست و ناتوان اند، این مقصد و مفهوم کلام من نیست. به لطف خدا شمار اعضای اخوان المسلمین بسیار است. هزاران تنی که از اعضای آن در این همایش گرد آمده‌اند، هر کدام نماینده‌ی شعبه‌ای از آن هستند و شمارشان بیش از آن است که گروهی کوچک شمرده شوند، یا جهادشان ضعیف به حساب آید یا حق آن زیر پا نهاده شود؛ اما از آنچه گفتم، مقصودم این است که مرد سخن غیر از مرد عمل است و مرد عمل غیر از مرد پیکار است و مرد پیکار غیر از مرد پیکار نتیجه دهنده‌ی حکیمانه‌ای است که با حداقل هزینه، بیش ترین سود را به بار می‌آورد.

5. برتری عمل بر شعار و تبلیغات
این مقوله‌ای است که به سبب مسایلی چند با جان اعضای اخوان المسلمین عجین شده و در روش‌های آنان مورد عنایت قرار گرفته است که می‌توان موارد زیر را در آن برشمرد:
- در خود اسلام به این جنبه عنایت بسیار شده است تا مبادا در کردار شایبه‌ی ریا داخل شود و آن را به سرعت نابود و تباه کند. مقایسه‌ی این واقعیت با آن چه در ترویج خیر، تشویق مردم بدان و شتاب ورزیدن در اعلام آن آمده، کاری بس ظریف و نازک است که به ندرت با موفقیت اتفاق می‌افتد.
- نفرت طبیعی اخوان المسلمین از دیدن اعتماد مردم به تبلیغات دروغین، هیاهوی فاقد عمل، پیامدهای ناگوار آن، گمراه سازی و ناهنجاری ملموسی که در زندگی مردم به جا گذاشته است.
- اخوان المسلمین همواره از درگیری حاد و دوستی زیانبار بیم داشته و از آن دو پرهیز کرده است زیرا این دو مقوله موجب کندی کار و مانع رسیدن به مقصد می‌شود.
اعضای اخوان المسلمین تمام این امور را در ترازوی خویش قرار داده و ترجیح می‌دهند در راه دعوت خود با جدیت و شتاب عمل کنند اگر چه کسانی که پیرامونشان هستند آن را در نیابند و جز در محیط خودشان اثرگذار نباشند.
گروه اندکی از مردم می‌دانند که یکی از دعوتگران اخوان المسلمین، از محل کار خود در عصر پنجشنبه خارج شد و پس از نماز عشا در منیا برای مردم سخن گفت و در نماز جمعه‌ی منفلوط سخنرانی کرد. عصر جمعه در اسیوط و پس از نماز عشا در سوهاج سخنرانی کرد. سپس بازگشت و صبح زود در محل کارش در قاهره - پیش از دیگر کارکنان - حضور یافت. این دعوتگر در چهار جلسه برای مردم سخن گفت و به مدت سی ساعت تمام کشور را دور زد و سرانجام با کیف دستی خود و با آرامش و اطمینان دل به محل کارش بازگشت و سپاس خدا را به جای آورد که به او چنین توفیقی را ارزانی فرموده است؛ در حالی که جز کسانی که برایشان سخنرانی کرده کسی دیگر از کارش آگاه نشده بود.
اگر این کار را کسی جز اخوان المسلمین انجام می‌داد، هیاهوی اش دنیا را پر می‌کرد؛ اما اعضای اخوان المسلمین ترجیح می‌دهند مردم آنان را جز در حین انجام کار نبینند. اگر کسی را عمل قانع کرد، مقصود حاصل است؛ اما اگر عمل در او تأثیر نکند سخن او را هدایت نخواهد کرد. گاه اتفاق می‌افتد برادری یکی دو ماه از خانواده، همسر و فرزندانش دور شود. روز مقیم باشد و شب سفر کند. یک روز در حزوی باشد و روز دیگر در عقیق. بیش از شصت سخنرانی از شرق تا غرب کشور انجام دهد و چه بسا پای صحبت او هزاران شخص از طبقات مختلف حضور یابند اما او سفارش می‌کند که این عمل او برملا نشود و آن را با تبلیغات فاش نسازد.
اخوان المسلمین در اسکندریه اردوی یک ماهه برپا می‌کند. این اردو به حق نمونه است؛ زیرا در آن فعالیت فکری، روحی و بدنی توجه شده و به روشنی مفاهیم ارزشی و فعالیت‌های رزمی‌ تجسم یافته است. این اردو در مدت برپایی فرخنده اش یک صد جوان پرهیزگار و مؤمن را می‌پذیرد و جز گروهی از اخوان المسلمین که در آن حضور دارند هیچ کس از حضور آنان آگاه نمی‌شود.
همایشی مانند این همایش تشکیل می‌شود که در حقیقت نمونه‌ای راستین مجلس رسمی مصر است؛ زیرا در آن مناطق، مراکز، استان‌ها، شهرها و روستاها و از تمامی طبقات اجتماعی گرد هم می‌آیند. شما همه در آن حضور یافته‌اید و جز علاقه مندی به کار مفید و ثمربخش، هیچ انگیزه‌ی دیگری شما را کنار هم ننهاده است. ما دعوت را به شما معرفی می‌کنیم و این مکان مبارک شما را به همدیگر پیوند داده است.
آری، اخوان المسلمین این گونه همایش‌ها و کارها را انجام داده و بهترین آثار اصلاحی را به بار آورده است؛ اما بر هیچ کس خرده نمی‌گیرد به کارهای خود مباهات نمی‌کند و حتی حقیقت را در این گونه کارها به مردم نمی‌گوید چه رسد به مبالغه و اغراق. در صورتی که اگر دیگران چنین برنامه‌ها و اعمالی را انجام می‌دادند، دنیا را پر از هیاهو و تبلیغات می‌کردند و با بوق و کرنا آن را به گوش مردم شرق و غرب جهان می‌رساندند. جای شگفت هم نیست؛ زیرا ما در عصر تبلیغات به سر می‌بریم.

هان ای برادران!
این کار – که شما به آن اهتمام می‌ورزید – در نزد خداوند و مردم به راستی زیبا و پسندیده است. پس در پی آن وارد عمل شوید و باکی نداشته باشید اما بدانید اکنون هنگام گذر از موانع خاص است، تا به میادین فراخ دست یابید. اکنون دعوت آشکار شده است. مردم درباره‌ی آن پرسش‌هایی دارند. برخی بدون آگاهی تصویر شما را برای دیگران توضیح می‌دهند. پس باید هدفها، ابزار و مرزهای اندیشه و روش عملی خود را به مردم باز گویید؛ نه برای مباهات، بلکه برای ارشادشان به اموری که نفع و خیر آنان در آن‌ها نهفته است. برای نشریه النذیر مطلب بفرستید که این نشریه زبان حال شماست و برای روزنامه‌ها مقاله بفرستید. گمان می‌کنم نشریات در راه شما مانع ایجاد نخواهند کرد.
بکوشید صادق باشید و از حقیقت فرا نگذرید. بکوشید تبلیغات شما با رعایت ادب کامل و اخلاق نیک باشد و تلاش کنید مبنای کارتان گرد آوردن دل‌ها و الفت جان‌ها باشد. همیشه به یاد داشته باشید که هر پیروزی در مسیر دعوت همه و همه از لطف هداست:
(بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلْإِیمَانِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ) حجرات: 17
« بلکه خدا بر شما منت می‌گذارد که شما را به سوی ایمان آوردن رهنمود کرده است ، اگر ( در ادعای ایمان ) راست و درست هستید.»

6. روی آوردن جوانان به دعوت
روی آوردن جونان به دعوت و رشد آنان در میان طبقات متوسط و میانه‌ی جامعه- که مناسب ترین طیف اجتماعی است- توفیقی است بزرگ که خدا را بر آن سپاس می‌گوییم.
جوانان در همه جا به دعوت اخوان المسلمین روی آورده، آن را باور کرده‌اند و به حمایت و یاری آن برخاسته و با خدا پیمان بسته‌اند آن طور که بایسته است در راه آن حرکت و عمل کنند.
شش تن از جوانان دانشگاه چند سال است که خود و فعالیت‌هایشان را وقف دعوت کرده‌اند. خداوند از آنان بپذیرد و آنان را مورد لطف، عنایت و حمایت خویش قرار دهد. کار به جایی رسید که اکنون دانشگاه‌ها یاوران دعوت اخوان المسلمین شده‌اند آن گونه که اخوان را دوست می‌دارند و به آنان احترام می‌گذارند و برایشان آرزوی موفقیت دارند. گروهی از جوانان مؤمن دانشگاهی در راه دعوت از جان مایه گذاشته و در همه جا آن را ترویج می‌کنند.
برای نمونه می‌توان الازهر شریف را نام برد. الازهر در واقع دژ دعوت اسلامی و پناهگاه اسلام است. پس تعجبی ندارد که دعوت اخوان المسلمین را از خود بداند و مقاصد خود را در آن بیابد. جوانان پرشور آن صفوف و باشگاه‌های اخوان المسلمین را رونق بخشند و علما، مدرسان و مبلغان بزرگوار آن در صفوف اخوان المسلمین درآیند و بیش ترین اثر را در نشر دعوت و حمایت قولی و عملی آن در هر جایی داشته باشند. روی آوردن جوانان به دعوت، به طبقات دانشجویان بزرگوار منحصر نیست، بلکه بسیاری از طبقات ملت با ایمان، به دعوت اقبال نشان داده‌اند و بهترین یاوران دعوت شده‌اند. خداوند بسیاری از کسانی را - که بر سر دو راهی دچار دو دلی و آشفتگی شده‌اند - ارشاد نموده است. کسانی که گناه بخشی از عادت‌هایشان بوده اما توفیق هدایت قرین راهشان شده است. آنان که مقصد زندگی را نمی‌شناخته‌اند و خداوند مقصد را برایشان روشن کرده است:
(یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ ) نور: 35
« خدا هر که را بخواهد به نور خود رهنمود می‌کند.»
این‌ها نشانه‌ی توفیق ماست. هر روز پیشروی تازه‌ای در این زمینه احساس می‌کنیم که ما را بیش تر امیدوار می‌کند و بر مقاومت و تلاش ما می‌افزاید. می‌دانیم پیروزی جز از پیشگاه خداوند عزیز و حکیم نمی‌آید.

7. سرعت گسترش دعوت در روستاها و شهرها
بیان شد که دعوت از اسماعیلیه آغاز به کار کرد زیر آسمان روشن و میان شن‌های زیبا و گسترده‌ی آن رشد کرد و بالید. دیدن مظاهر اشغال گری و خودخواهی اروپاییان در استفاده از منابع کشور در هر بامداد و شامگاه، موجب رشد و تقویت آن می‌شد.
به راستی کانال سوئز علت بیماری و بنیان مصیبت است. در غرب آن سپاهیان انگلیس با تمام امکانات مستقر شده‌اند و در شرق آن شرکت کانال و دفتر اداری آن با همه‌ی تجهیزات، رؤسا عظمت و درجات آن قرار دارد. مصریان از تمامی این امکانات محروم اند و بیگانگان از نعمت‌های میهن اش بهره مند. مصر ذلیل و خوار است و بیگانه به غصب منابع او افتخار می‌کند.
فکر مایه‌ی دعوت اخوان المسلمین از همین حس آغاز شد و کمک کرد تا سیطره اش را در منطقه‌ی کانال سوئز بگستراند؛ سپس آن را تا دریای کوچک و استان دقهلی ادامه دهد. در آن جا بذرهای کوچکی در دل‌های مؤمنان باور شد. دیری نپایید که دل‌ها را تصاحب کرد و احساسات و اندیشه‌ی آن‌ها را در اختیار گرفت. پس از چندی دعوت اخوان المسلمین بالاترین آرمان مردم شد و آنان پرچم آن را به دوش گرفتند و در راه آن فداکاری کردند و قربانی دادند. سپس دعوت به قاهره کشید. در آن جا جمعیت تمدن اسلامی با تمام بزرگان و تجهیزات خود به دعوت اخوان المسلمین پیوست و این به سبب باور آنان به اندیشه‌ی این جماعت، آمادگی برای همکاری با آن، دوری از القاب و نام‌ها و نادیده گرفتن خودبینی‌هایی بود که همه‌ی کارهای ما را خراب کرده است. در پی آن دفتر ارشاد عمومی در قاهره تشکیل شد. این دفتر بر شعبه‌های جماعت در شهرها و استان‌ها نظارت می‌کرد و برنامه‌های ترویج و تبلیغ اندیشه‌ی دعوت و رساندن آن را به مناطقی که دعوت به آن نرسیده بود به عهده داشت.
روش دفتر این بود که از اعضا می‌خواست نیرو، وقت و کار خود را در خدمت باورها قرار دهند و بدین منظور، شیر با عزت و همانند باران پاکیزه باشند و دست به سوی کسی یا گروهی دراز نکنند و به حکومت نیز نیاز مالی نداشته باشند و از هیچ کس جز خدا کمک نخواهند. شاخه‌های اخوان المسلمین به سرعت در تمام بخش‌های مصر از اسوان گرفته تا اسکندریه، رشید، پورسعید، سوئز، طنطا، فیوم، بنی سویف، منیا، اسیوط، جرجا، قنا و دیگر مراکز و بخش‌ها گسترش یافت.
دعوت به مصر محدود نشد بلکه به بخش‌های جنوبی میهن اسلامی بزرگ و گرامیمان سودان فداکار و دیگر بخش‌های آن، همچون سوریه در شرق و مغرب در غرب کشیده شد و تمام کشورهای اسلامی را درنوردید.
در گذشته ما بودیم که دعوت را منتشر می‌کردیم اما اکنون دعوت بر ما پیشی گرفته است و ما در پی آن می‌رویم تا حقوق اش را با تحمل رنج‌ها و مشکلات ادا کنیم. مهم آن است که بدانیم پیوند میان همه‌ی گروه‌های دعوت، صرفاً تشابه اسمی یا اشتراک در هدف کلی نیست. هرگز چنین نیست بلکه ما میانمان نیرومندترین پیوندها در همه‌ی بخش‌ها وجود دارد. این پیوندها بر محبت عمیق، همکاری قوی و ارتباط قدسی استوار است. همه پیرامون محور دعوت و مرکزیت آن گرد آمده‌اند. هم اکنون در دردها، آرمان‌ها، جهاد، عمل، ابزار و هدف‌ها، روش‌ها و برنامه‌ها با یکدیگر انسجام فراگیر داریم و جایی برای افزودن موارد دیگر نیست.
مراکز ما در شهرها و روستاها، تنها در پی اجرای دستورات دفتر مرکزی قاهره فعالیت نمی‌کنند، بلکه در بخش‌های مختلف جامعه خدمات ارائه می‌دهند آن گونه که هر بخش برای خود دفتر و ساختمان خاص خود را دارد و در بسیاری از بنیادهای خیریه و اقتصادی و اجتماعی شرکت می‌کنند. همه‌ی مراکز با نشاط دائم و نتایج عالی در کوشش‌اند. همچنین ارتباط دفتر مرکزی با دیگر مراکز و شاخه‌ها، ارتباط رئیس با مرئوس نیست و فقط جنبه‌ی ارتباط اداری و اشراف علمی ندارد، بلکه این ارتباط بالاتر از این‌هاست. ارتباطی معنوی و خانوادگی و رفتن به دید و بازدید یکدیگر برای خشنودی خداست. دعوتگران اخوان المسلمین با برادرانشان دیدار می‌کنند. با آنان در می‌آمیزند و مهم ترین چیزهایی را که به زندگی و امور خصوصی آن‌ها مربوط است، می‌دانند. تا آن جا که می‌دانم دیگر گروهی چنین شرایطی ندارد و این لطف خداست که به هر کس بخواهد ارزانی می‌کند.

هان، ای برادران!
از شما پنهان نیست که چقدر از وحدت و برادری صادقانه‌ی شما خوشحالم و به این ارتباط استوار ربانی افتخار می‌کنم. اگر شما همچنان در راه خدا برادری را حفظ کنید و همدیگر را دوست بدارید و با یکدیگر همکاری کنید، من به آینده بسیار امیدوار خواهم بود. پس به این وحدت پایبند باشید که تنها سلاح و تجهیزات شماست.
بسیاری از مردم می‌پرسند: اخوان المسلمین از کجا این همه هزینه را تأمین می‌کنند در حالی که سرمایه داران نمی‌توانند چنین هزینه‌هایی را پرداخت کنند، چه برسد به فقرا و نیازمندان؟
این گروه بدانند که اخوان المسلمین هرگز در راه دعوت خود از نیروی فرزندان، عصاره‌ی خون و ضروریات زندگیشان دریغ نکرده‌اند، چه رسد به تقدیم وسیله‌های تجملاتی و پول‌های افزون بر هزینه‌های ضروری خود. آن روز که آنان مسئولیت را به عهده گرفتند، خوب می‌دانستند که این دعوت به کمتر از تقدیم مال و جان راضی نمی‌شود؛ بنابراین از همه چیزشان در راه خدا گذشتند و مفهوم این آیه را خوب می‌دانستند:
(إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ) توبه: 111
« بیگمان خداوند ( کالای ) جان و مال مؤمنان را به ( بهای ) بهشت خریداری می‌کند.»
پس این معامله را پذیرفتند و از اعماق دل و رضایت جان هر چه داشتند تقدیم کردند؛ زیرا بر این باورند که همه‌ی فضل از آن خداست. بنابراین از آن چه در اختیار دارند، بی نیاز اند و خداوند در مال اندکشان برکت نهاده و نتایج بسیاری به بار آورد.

برادران!
دفتر ارشاد از هیچ حکومتی هیچ اعانه‌ای دریافت نکرده است؛ و به این امر مباهات و افتخار می‌کند. ما از مردم می‌خواهیم که اگر می‌دانید اخوان المسلمین حتی یک پول بی ارزش از جیب کسی جز اعضایش دریافت کرده است، آن را برملا کنید. ما جز این چیزی نمی‌طلبیم و جز از اعضا و هواداران خود از کسی وجهی دریافت نمی‌کنیم و هرگز به حکومت‌ها تکیه نمی‌کنیم. پس بکوشید روش شما جز این نباشد؛ از هیچ کس انتظار نداشته باشید و چنین عمل کنید. از فضل خداوند مسئلت کنید که خدا به هر چیزی داناست.