الحمد لله والصلاة والسلام علی محمد وعلی آل محمد
تنها كسی كه در قرآن به عنوان اسوه و الگوی مسلمانان معرفی شده، پیام آور رحمت الهی محمد ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ است و بس. خداوند مهربانِ مهرورز در آیه ٢١سورهی احزاب میفرماید: « لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِیرًا: قطعا در(گفتار و كردار) پیامبر برای شما الگویی نیكوست؛ برای كسی كه به (رحمت) خدا و (رستگاری) روز قیامت امید دارد؛ و ( از برنامه الله غافل نیست و) خداوند را بسیار یاد میكند ».
الگو بودن پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ و پیروی و تبعیت صادقانه و درست از ایشان، مستلزم شناخت دقیق وی میباشد. بنابراین شناخت پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ بخصوص در عصر حاضر، برای هر فرد مسلمان در حد وسع و توان، لازم و ضروری است. متاسفانه در جهان كنونی در اكثر ممالك اسلامی تفرق و نفرت فضا را بر همبستگی و محبت تنگ كرده است؛ به جای رحمت و مهرورزی، خشونت و كین ورزی بر روابط حاكم است؛ و حرمت خون انسانهای بی گناه ـ كه بنا به فرمودهی قرآن قتل یکی از آنها بسان قتل تمام بشریت است ـ شكسته شده و به دست حكام ظالم و افراط گرایان قومی و مذهبی و... به زمین ریخته میشود. به گفته علامه اقبال لاهوری:
مسلمانان به خویشان در ستیزند
بجز نقش دوئی بر دل نریزند
بنالند ار كسی خشتی بگیرد
از آن مسجد كه خود از وی گریزند
در چنین فضایی ماه مولود پیام آور رحمتِ الهی را فرصت مناسبی یافتم تا شمهای از صفات و تعالیم روحنواز و مهرگسترِ این كانِ صفا را به اختصار بیان نمایم، چرا كه حتی یاد ایشان نیز به گفتهی ماموستا ملا محمد بالِخی مشهور به «مهحوی» صفابخش و طربخیز است.
به زیكر و فیكری شیمهی (مصطفی) وهقتت (مصفی) كه
كه باسی ئهو سهفا بهخشه تهرهب خیزه دورئهفشانه
و به گفتهی استاد سخن سعدی شیرازی:
مپندار سعدی كه راه صفا
توان رفت جز بر پی مصطفی
١ ـ رحمت بودن برای بشریت
خداوند مهربان مهرورز پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ را با این شعار و پیام اساسی به سوی بشریت فرستاد كه:
« وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ: ما تو را نفرستاده ایم مگر این كه رحمتی(فراهمكنندهی خیر و منفعت و دور كنندهی شر و مضرت) برای بشریت باشی»( الانبیاء/١٠٧) . ذكر این نكته خالی از لطف نیست كه: دفع ستم و اجرای عدالت، مقتضای رحمت است. به گفتهی مولانای رومی:
راست میفرمود آن بحر كرم
بر شما من از شما مشفق ترم
٢ ـ متخلق به اخلاق اسلامی بودن
پیامبر ـ ص ـ در زمینههای فردی، خانوادگی و اجتماعی متخلق به اخلاق اسلامی بود؛ و خداوند وی را به قرار داشتن بر فراز قلهی والای اخلاق ستوده و میفرماید: « وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ : قطعا تو دارای اخلاق بسیار والا هستی» ( القلم/٢ ). در صدر اسلام با وجود انگیزهی بسیار قوی مخالفان پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ جهت ایراد گرفتن از قرآن و اثبات عدم صدق آن، حتی دشمنان قسم خورده اش نیز نتوانستند در اخلاق پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ كوچكترین نقطه ضعف و ایرادی بیابند.
وجود این اخلاق والا در تمام زوایای زندگی اش از جمله در مملكت داری و تعامل با مردم و ... كاملا مشهود بود؛ به خلاف اكثر رهبران و سیاستمداران امروزی كه وقتی میخواهند وارد اتاق ریاست و سیاست شوند، عبای اخلاق را از تن در میآورند.
٣ ـ انجام امور با لطافت و نرمخویی:
پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ كارها را بر اساس رحمت و مهرورزی و به دور ازخشونت و تندروی انجام میداد. ایشان در این زمینه میفرماید: « اِن الله رفیق یحب الرفق فی الامر كله: خداوند مهربان و نرمخوست؛ و لطافت و نرمخویی در هر كاری را دوست دارد». ( متفق علیه). و باز هم در این رابطه میفرماید: « ما كان الرفق فی شیء إلا زانه، و لا نزع من شیء إلا شانه: لطافت و نرمخویی در هر كاری، آن را آراسته[ و دلپسند] میكند و عدم وجود آن هم در هر كاری، آن را معیوب[ و ناپسند] میكند». ( صحیح مسلم)
پر واضح است كه اِعمال خشونت در دعوت و امر به معروف و نهی از منكر، كشتار مردم بی گناه در عملیاتهای انتحاری و همچنین سركوب، شكنجه و كشتار آزادیخواهان و عدالت طلبان و... توسط حکام ظالم نه تنها در پیام و رسالت محمد ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ هیچ جایگاهی ندارد بلکه كاملا ضد آن نیز میباشد.
٤ ـ برخورد كریمانه و احترام آمیز با زیر دستان
پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ نسبت به زیردستان و افراد ضعیف جامعه با احترام و كریمانه برخورد میكرد؛ و كمترین بی احترامی نسبت به آنها روا نمی داشت. انس بن مالك ـ رض ـ كه در ایام رهبری پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ در مدینه در خدمت وی بود، میگوید: « ده سال ـ و در روایتی نه سال ـ به پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ خدمت كردم. قسم به الله! در این مدت كوچكترین توهین و بی احترامی از وی ندیدم[ به عنوان نمونه حتی یك بار هم] برای كاری كه انجام دادم، نفرمود: چرا این كار را انجام دادی؟ و برای كاری كه انجام ندادم، نفرمود: ای كاش این كار را انجام میدادی!»( صحیح مسلم، حدیث شماره ٢٣١٠ ).
٥ ـ داشتن دغدغهی درد و رنج مردم:
یكی از صفات بارز پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ دغدغهی رنج و گرفتاری مردم بود. خداوند علیم و حكیم در وصف ایشان میفرماید: « ...عَزِیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتُّمْ..: هرگونه درد و رنج و سختی كه به شما برسد، برای او بسیار سخت و گران است» ( التوبه/١٢٨). به عبارت دیگر نسبت به هرگونه درد، مرارت و مشكل مردم بی تفاوت نبوده؛ و رفع یا كاهش آنها از دغدغههای اصلی ایشان است؛ و در این زمینه هر آنچه را كه در توان دارد به كار میبندد. شیخ اجل سعدی شیرازی یكی از شاگردان مدرسهی نبوی در شعری كه برگرفته از سخنان گهربار پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ است، این دغدغه را در قالب شعر ذیل بیان كرده است؛ شعری كه اكنون بر سردرِ سازمان ملل نصب شده است:
بنی آدم اعضای یك پیکرند
كه در آفرینش زیك گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو كز محنت دیگران بی غمی
نشاید كه نامت نهند آدمی
٦ ـ یكی بودن قول و عمل
پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ این فرمودهی الهی را نصب العین خود قرار داده بود كه: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ. كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ: ای كسانی كه ایمان آورده اید! چرا به آنچه كه میگویید، عمل نمی كنید؟ این كه چیزی بگویید و بدان عمل نكنید موجب خشم عظیم خداوند میشود ».(الصف/٢ و ٣). ایشان هر سخن و توصیه ای را كه بیان میكرد، خودش پیشتر و بهتر از دیگران بدان عمل میكرد. به تعبیر ام المومنین عایشه ـ رض ـ: « كان خُلُقُه القُرآنَ : اخلاقش ( ترجمهی عملی) قرآن است»( مسند امام احمد/٢٥٨١٣) و به راستی پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ آیینهی تمام نمای رهنمودهای قرآن بود.
٧ ـ ساده زیستی در اوج قدرت
پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ در عین این كه رهبر جامعه بود خوراك، پوشاك و مسكنش با مردم عادی و ضعیف جامعه تفاوتی نداشت. به گفتهی مه حوی:
له گهل ئهم ئیحتشامه زوهدی دونیایی تهماشا كه
كه یهك لهت نانی جو بوو قووتی یا خورما دوو سی دانه
خودش كاخ نشین نبود و مردم، كوخ نشین؛ خودش سیر نبود و مردم، گرسنه و محتاج نان شب و...
٨ ـ رعایت قانون و عدالت نسبت به همه
پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ در اجرای قانون و عدالت كوچكترین تفاوتی بین خود و دیگران قائل نبود؛ و تحت هیچ شرایطی روابط را بر ضوابط ترجیح نمی داد؛ و كسی از بیان حق و یا شكایت نسبت به خودش ـ شخص اول مملكت ـ و یا هر مسئول دیگری دچار ترس و لكنت زبان نمی شد؛ و آن را با خیال آسوده بیان میكرد. « یك بار زن سرشناسی از قریش مرتكب دزدی شد؛ و اجرای قانون در مورد وی برایشان سنگین بود. بنابراین پس از رایزنی اسامه بن زید ـ رض ـ را كه محبوب پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ بود، جهت شفاعت و عدم اجرای قانون(حد) نزد وی فرستادند؛ و در این باره با ایشان سخن گفت. پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ فرمود: آیا دربارهی [عدم اجرای] حدی(قانونی) از حدود(قوانین) الهی شفاعت میكنی؟! سپس برخاست و فرمود: كسانی قبل از شما بودند كه اگر بزرگ و [آقازاده ای] از آنها دزدی میكرد، وی را رها كرده و محاسبه نمی كردند؛ و اگر فرد ضعیفی از آنان دزدی میكرد، حد(و قانون) را در باره اش اجرا میكردند.به خدا سوگند! اگر فاطمه دختر محمد دزدی كند، حد( و قانون) را در موردش اجرا خواهم كرد».( متفق علیه)
٩ـ حضور فعال در امور مفید اجتماعی
پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ نسبت به وضعیت جامعه بی تفاوت و منفعل نبود؛ و همیشه در فعالیتها و امور اجتماعی حضوری فعال داشت؛ كه یکی از نمونههایش حضور وی در پیمان حلف الفضول جهت بازستاندن حق مظلومین از ظالمین بود. ایشان پس از بعثت دربارهی این پیمان میفرماید:« لقد شهدت فی دار عبدالله بن جدعان حلفا ما احب ان لی به حمر النعم و لو ادعی به فی الاسلام لاجبت: در منزل عبدالله بن جدعان به همراه عموهایم در پیمانی مشاركت كردم، كه حاضر نیستم آن را با شتران سرخ موی( نماد گرانبهاترین وسیلهی جهان) عوض نمایم. اگر اكنون نیز به مشاركت در چنان پیمانی دعوت شوم، آن را میپذیرم»( سیره ابن هشام ج ١، ص ١٣٤).
شایسته است که پیروان وی نیز به تاسی از ایشان به جای این كه كنج عزلت و عافیت گزیده و زانوی غم بغل گیرند، آستین همت را بالا زده و با حكمت، صداقت و شجاعت در راه اصلاح گام بردارند. به گفتهی علامه اقبال لاهوری:
نهنگی بچه خود را چه خوش گفت
به دین ما حرام آمد کرانه
به موج آویز و از ساحل بپرهیز
همه دریاست ما را آشیانه
امیدوارم بکوشیم با شناخت دقیق و عمیق پیامبر ـ صلّی الله علیه وسلّم ـ و به تاسی از ایشان بتوانیم پیام رحمت و مهرورزی وی را به صورت عملی در خانواده و جامعه گسترش دهیم.
خودایا ههم له تو حوببی رهسول و ئهتباعی ئهو
كه ئیكسیری مسی ماهییهتی مهغشوشی ئینسانه
بباری یا رهبی ههر لهحزه سهد لهك بارشی رهحمهت
له سهر ئهو ههم له سهر ئهو جهمعی ئال و سهحب و یارانه
نظرات