تربیت و حقوق والدین
تربیت در درون خانه، اخلاق نیكو با والدین است. یكی از ثمرات تربیت صحیح قرآنی، حفظ حقوق والدین در چارچوب خانواده میباشد، اثرات تربیت، و عدم تربیت در مرحلهی اوّل متوجّه والدین میشود.
«وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ * وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» لقمان/15ـ14
«ما به انسان دربارهی پدر و مادر سفارش كردیم (كه درحق ایشان نیك باشند و نیكی كنند، به ویژه مادر،چرا كه) مادرش به او حامله شده است و هر دم به ضعف و سستی تازهای دچار آمده است. پایان دوران شیرخوارگی او دو سال است (و در این دو سال نیز كودك شیرخوار،شیرهی جان مادر را مینوشد. مادر در این مدت 33 ماههی حمل و شیرخوارگی، مهمترین خدمات و بزرگترین فداكاری را مبذول میدارد. لذا به انسان توصیهی ما این است) كه هم سپاسگزار من، و هم سپاسگزار پدر و مادرت باش، و (بدان كه سرانجام) بازگشت به سوی من است. (و نیكان را جزا و بدان را سزا میدهم).»
پیام آیه، توصیه خداوند در مقام معبود و مربی انسان، نیكی به پدر و مادر است. و شكر و سپاسگزاری در مقابل هدایت و نعمتهای درونی و بیرونی و تمام عوامل و اسبابی كه در رشد انسان نقش اساسی دارند؛ چون همگی از طرف خداوند به او رسیده است. خداوند با تحریك خرد انسان، این همه نعمت را همطراز خدمات پدر و مادرش قرار میدهد. این روش تربیت و باروری خرد انسان، روش مؤثر در تربیت اسلامی است. به محض شكل گیری عقیدهی توحیدی و دوری از شرك كه در آیهی 13 سورهی لقمان بیان گردید، موضوع حقوق والدین مطرح میشود. برای رسوخ در ذهن انسان، و قدر دانی از زحمات او، گوشهای از تلاش بیوقفه و بی شائبه و دلسوزی آنان به ویژه مادر، به انسان، گوشزد میشود. «حَمَلَتْهُ اُمُّهُ وَهْنَاً عَلَی وَهنٍ» دورهای از رنج دوران حمل و پروش در مرحلهی جنینی و دوران شیرخوارگی و «فِصالُهُ فِی عَامَینِ» كه برای مادر،هر دو مرحلهی آن بسیار رنج آور است، بیان میشود. پدر در راستای مراقبت از اصل و فرع (مادر و فرزندش) و تأمین نیازهای آنان،كاملاً مسئولیت دارد. پس شكر و سپاسگزاری از والدین اصلی است؛ كه تنها در سایهی تربیت صحیح امكانپذیر است.
آنچه كه قابل چشم پوشی نیست و جای دقت و تدبّر است، نقش ایمان و عقیده در تحقّق كامل این رسالت انسانی است،لازم به ذكر است، كه اعتقاد و باور، برتر و ریشهدارتر از عواطف و احساسات خویشاوندی و فامیلی است.چون گاهی روابط فامیلی در جریان زندگی دچار تیرگی و آسیب میشود؛ در نتیجه حقوق و تكالیف آسیب میبیند و حقوق ضایع میگردد؛ برای همین خداوند این مسئولیت را به عقیده و باور پیوند میدهد.
اگر به هر دلیل و عواملی، والدین دچار انحراف از عقیده شدند، و حتّی دچار شرك شدند، با پرهیز از عقیدهی انحرافی آنان، خداوند فرزندان را موظف به رعایت احترام والدین و رعایت حقوق آنان میكند،چون اختلاف عقیدتی اولاد با والدین، اگر چه «شرك» والدین ضایع كردن حقوق خداوند، و قراردادن شریك برای اوست، ولی توصیه و تربیت قرآنی، رفتار نیكو و شایستهی با والدین را، به فرزندان اَمر میكند.
[وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا ...] لقمان/15
«هرگاه آن دو، تلاش و كوشش كنند كه چیزی را شریك من قرار دهی، كه كمترین آگاهی از بودن آن و (كوچكترین دلیل برای اثبات آن) سراغ نداری، از ایشان فرمانبرداری مكن. با ایشان در دنیا به طرز شایسته و به گونهی بایستهای رفتار كن.»
مكتب انسان پرور اسلام، انسان را چنان تربیت میكند،تا جایی اگر والدین فرزند خویش را به سوی شرك فرا خوانند، كه بزرگترین گناه ، و تجاوز به محدودهای است كه شایستهی انسان مسلمان نیست، وارد آن حوزه شود؛ ولی خداوند مهربان حتّی در چنین شرایطی انسان را دعوت به خویشتنداری، مهربانی و رعایت حقوق آنان مینماید. این چنین رفتاری همراه با گذشت، چشم پوشی و مهربانی، اوج تربیت اسلامی است. چنین تسامح و مدارایی تنها در سایهی تربیت اسلامی ممكن است؛ و محور تربیت در درون خانواده را، پایهریزی میكند.
در آیات 23 و 24 سورهی اسراء، ضمن اعلام این نكته كه احسان و نیكی به والدین دارای ارزشی همپای با ارزش توحید و یكتاپرستی است؛ انسان را تربیت میكند به انجام وظیفه و ادای حقوق والدینش. چون اساسیترین و محوریترین نتیجهی توحید و یكتاپرستی، اثرات اجتماعی آن است. و این اثرات ابتدا در خانه شكل گرفته و متجلّی میشود.
[وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا * وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا] اسراء/24ـ23
«(ای انسان!) پروردگارت فرمان داده است كه جز او را نپرستید، و به پدر و مادر نیكی كنید (و با آنان نیكو رفتار نمائید). هرگاه یكی از آن دو، و یا هر دوی ایشان نزد تو به سن پیری برسند، (كمترین اهانتی بدیشان مكن و حتی سبكترین تعبیر نامؤدّبانه همچون) اُف به آنان مگو! (و بر سر ایشان فریاد مزن) و آنان را از پیش خود مران و با سخنان محترمانه با آن دو سخن بگو. * و بال تواضعِ مهربانی را برایشان فرود آور (و در برابرشان كاملاً فروتن باش، و برای آنان دست دعا به درگاه خدا بردار) و بگو: پروردگارا! (اینك كه ضعیف و جز تو پناهی ندارند) بدیشان مرحمت فرما، همان گونه كه آنان در كوچكی (به ضعف و كودكی من رحم كردند و) مرا تربیت و بزرگ نمودند.»
وظایف به تفكیك به قرار زیر میباشند:
«1ـ پرهیز جدّی اولاد، از هر گونه آزار و اذیت والدین حتّی گفتن یك جملهی رنجآور، تا برسد به اقدامات دیگری كه در شأن آنان نباشد.
[فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا]
«(چون والدین به سن پیری رسیدند) اُف به آنان مگو و بر سر ایشان فریاد مزن و آنان را از پیش خود مران.»
2ـ فرزندان نباید دربارهی والدینشان خشونت به كار گیرند، و آنان را از خود برانند، حتّی خشونتِ لفظی هم نسبت به والدین در اسلام ممنوع است. اسلام مكتب «سِلْم و اَمن» است. مهربانی و رأفت از قلبی منشأ میگیرد، كه مملو از عاطفه و دلسوزی باشد، این نتیجهی دینداری و تربیت درست است. حال فرق نمیكند خشونت چه عملی باشد و چه قولی، حداقلِ آن، خشونت لفظی و گفتاری است. در اسلام نسبت به والدین ممنوع است.
[وَلَا تَنْهَرْهُمَا]
«آنان را از پیش خود مران.»
3ـ صحبت و گفتگو با والدین همراه با لطف و مهربانی و شیوهی دلنشین و هماهنگ و همراه با حرمت و احترام باید صورت گیرد.
[وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا]
«و با سخنان محترمانه با آن دو سخن بگو.»
4ـ در تربیت اسلامی، رعایت حقوق والدین نه تنها خشونت جایگاهی ندارد، بلكه انسان را ملزم میكند كه كمال تواضع و فروتنی و دلسوزی را، دربارهی والدین رعایت كند.
[وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ]
«و بال تواضع و مهربانی را برایشان فرود آورد و در برابرشان كاملاً فروتن باش، و برای آنان دست دعا به درگاه خدا بردار.»
5ـ در حال حیات رفتار با والدین، باید رفتاری در نهایت مهربانی و دلسوزی باشد. و از دعای خیر و آمرزش آنان ـ چه در حال حیات و چه بعد از ممات ـ دریغ نكند، و از خداوند برای آنان طلب مغفرت كند. یعنی وجود اولاد تربیت شده در دروان حیات و ممات، برای والدین مایهی رحمت و خیر هستند. نتیجهی تربیت درست همراه با بینش، نسبت به والدین تنها رحمت و اثرات خیر آن مربوط به دوران حیات آنان نیست؛ بلكه رابطهی بعد از مرگ همچنان در راستای صلاح و خیر والدین برقرار است.»[61]
[وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا]
«و بال تواضعِ مهربانی را برایشان فرود آور (و در برابرشان كاملاً فروتن باش، و برای آنان دست دعا به درگاه خدا بردار) و بگو: پروردگارا! (اینك كه ضعیف و جز تو پناهی ندارند) بدیشان مرحمت فرما، همان گونه كه آنان در كوچكی (به ضعف و كودكی من رحم كردند و) مرا تربیت و بزرگ نمودند.»
سرانجام تربیت اسلامی فراتر از خانواده گام برداشته و اقشار جامعه را در بر میگیرد. مثل این كه اثرات تربیت، اختصاص به خانواده و والدین نیست؛ بلكه این حقّ عمومیت پیدا میكند. منتها ابتدا باید شكل عملی آن در قالب احسان و نیكوكاری در چهارچوب خانواده رُشد و بالندگی خود را به دست آورده، سپس سایر اقشار جامعه را پوشش دهد. امّا در تمام موارد پیوندی ناگسستنی با خداوند و بندگی او داشته؛ گویی بدون این ارتباط حكم چنین امری مقدور نیست، و یا اگر ممكن باشد، به كمال نمیرسد.
[وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا] نساء/36
«(تنها) خدا را عبادت كنید و (بس، و هیچكس و) هیچ چیز را شریك او مكنید. و نیكی كنید به پدر و مادر، خویشان، یتیمان، درماندگان و بیچارگان، همسایگان خویشاوند، همسایگان بیگانه، همدمان (در سفر و حضر و همراهان و همكاران)، مسافران (نیازمندی كه در شهر و مكان معین اقامت ندارند) و بندگان و كنیزان، بیگمان خداوند كسی را دوست نمیدارد كه خودخواه و خودستا باشد.»
در سورهی عنكبوت، با همان سیاق، و همان پیام قضیهی نیكی با والدین را بیان و تكرار میكند. بعد از نیكی، موضع اولاد در مقابل عقیدهی والدین مورد تذكر قرآن قرار میگیرد، مبنی بر پرهیز از پذیرفتن دستور والدین اگر آنان درخواست شریك قراردادن برای خداوند را، از اولاد خواستار شدند. و در پایان آیه خداوند هشدار میدهد كه بازگشت شما به سوی من است. این تهدید قرآنی میتواند هشداری باشد برای كسانی كه نسبت به والدین احسان و نیكی نمیكنند؛ و میتواند هُشداری باشد نسبت به كسانی كه از والدین تبعیت كرده، به باور توحیدی خویش، خدشهای وارد میكنند.
[وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ] عنكبوت/8
«ما به انسان توصیه میكنیم كه به پدر و مادرش كاملاً نیكی كند و (اما ای انسان!) اگر آن دو تلاش كردند كه برای من انباز قرار دهی ـ كه كمترین اطلاعی از آن نداری) و اصلاً شرك با علم و عقل سازگار نیست) ـ از ایشان اطاعت مكن. (ولی باز هم محترمانه و مهربانانه با ایشان رفتار كن). بازگشت همهی شما به سوی من است. و از كارهایی كه كردهاید آگاهتان میكنم. (و جزا و سزای اعمالتان را بیكم و كاست خواهم داد.)»
خداوند، در سورهی احقاف توصیهی تربیتی و احسان نسبت به والدین را به صورت جامعتری بیان میكند. علاوه بر آن روش برخورد و رفتار با والدین را تذكر میدهد؛ موضوعات جدیدتری را طرح میكند، گویی در این آیه موضوع توصیه به والدین را به مرحلهی كمال میرساند، نكات محوری آیه در سه محور كلّی قابل بحث و بررسی است:
1ـ توصیه به نیكی و احسان نسبت به والدین، به ویژه مادر برای تحمّل «دوران حمل»، «لحظات وضع حمل» و در دوران «شیر دادن» و مراقبتهای دوران كودكی.
قرآن در این آیه تعهدات مادر در سه مرحلهی «حمل، وضع حمل و شیردادن» برای فرزندان به تصویر میكشاند. با صحنهپردازی مراحل سهگانه، رنج و مشقّت هر مرحله با توجّه به شرایط خاص خود، اولاد و فرزندان را متوجّه تعهدات انسان و رسالت تربیتی آنان میكند.
[وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا] احقاف/15
«ما به انسان دستور میدهیم كه به پدر و مادر خود نیكی كند، چرا كه مادرش او را با رنج و مشقّت حمل میكند، و با رنج و مشقّت وضع میكند، و دوران حمل و از شیر بازگرفتن او سی ماه طول میكشد.»
2ـ نكتهی دوّم آیه، تجلّی تربیت اولاد در مرحلهای از سن او، فرازی جدید از گذشته، حال و آینده را به هم مرتبط میكند. و شعور و درك او را به سوی كمال سوق میدهد. در این معراج عقلی و معرفتی از پروردگارش طلب توفیق میكند، برای نعمتی كه به او ارزانی بخشیده است؛ كه بالاترین این نعمت، نعمت هدایت است كه در سایهی آن حقوق والدینش را به نحو احسن انجام دهد. سپاسگزاری برای نعمتهایی كه خودش به آنها نائل آمده است؛ و نعمتهایی كه خداوند به والدینش عنایت فرموده است، و طلب توفیق انجام عمل صالح را از خداوند مینماید. این همان موضوعی است كه به نام «سازگاری» در مسائل تربیتی از آن صحبت میشود. یعنی اولاد و فرزندان آنچه را كه اسلام و تربیت اسلامی برای او قرار داده است و آنچه والدین انتظار آن را دارند، تحقّق پیدا كرده است. از سیاق آیه چنین بر میآید كه بخشی از رُشد تربیتی، و معرفتی از نظر احساس مسؤولیت، مربوط به شرایط سنّی خاصی است، و سن چهل سالگی اوج دستیافتگی انسان به قلّهی كمال در مسائل تربیتی است.
[حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ] احقاف/15
«تا زمانی كه به كمال قدرت و رشد عقلانی میرسد، و به چهل سالگی پا میگذارد. (بدین هنگام انسان لایق و با ایمان رو به آستانهی آفریدگار جهان میكند و) میگوید: پروردگارا! به من توفیق عطا فرما تا شكر نعمتی را به جای آورم كه به من و پدر و مادرم ارزانی داشتهای، و كارهای نیكویی را انجام دهم كه میپسندی و مایهی خشنودی تو است.»
3ـ نكتهی سوّم تربیتی در آیه، رسیدن به نقطهی مطلوب تربیت اسلامی است. انسان تربیت یافته، گذشته و حال را به هم پیوند میدهد. عطف برگذشته، و دوران كودكی، در سنّ چهل سالگی درختی به ثمر نشسته و مایهی بركت برای والدینش میباشد، و همان نعمت را از خداوند مسألت میكند، كه خداوند در آینده به او چنین فرزندان صالحی عطا فرماید. و برای نسل آینده طلب صلاحیت و خیرمداری آرزومند است. در نظام تربیت اسلامی، زنجیرهی تربیت صحیح، گسسته نمیشود؛ بلكه آینده و حال به دنبال گذشتگان و سلف صالحشان در مسیر خیرخواهی بشریت، در یك قافلهی دور و دراز در حركت هستند.
[وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ] احقاف/15
«و فرزندانم را صالح گردان و صلاح و نیكویی را در میان دودمانم تداوم بخش. من توبه میكنم و به سوی تو بر میگردم، و من از زمرهی مسلمانان و تسلیمشدگان فرمان یزدانم.»
نظرات