فعالیتهای شورای بررسی متون شامل چهار دوره میشود؛ دوره اول (با مسوولیت دكتر گلشنی) از سال 1374 كه دوره آغاز است و این شورا در مجموع، حركت كندی دارد، زیرا محدود به خود و متون درسی دانشگاهی میشود. دوره دوم (دكتر آیتاللهی) حوالی سال 89 به بعد دوره تثبیت و رشد كمی و كیفی است. دورهای كه شورا به بیرون از خود توسعه مییابد و طبق آمارها به سمت جامعه علمی كشور ارتقا پیدا میكند. دوره سوم (دكتر قبادی) از حوالی 1392 در دوره دولت 12 است كه دوره سیاسی شدن و انحراف شورا از هدفهای اولیه خود است. فعالیتهای شورا تعطیل نمیشود اما مسیر تغییر میكند. یعنی وقتی با دوره كنونی مقایسه میكنید بسیار پرفعالیت است و نسبت به دوره دوم هم نمیتوان گفت كم فعالیت است ولی از مسیر و هدف اصلی دور میشود. دوره چهارم از سال 1400 (دكتر نجفی) دوره انزوا و دوره توقف و به یك معنا، دانشجویی شدن شوراست. نه در مسیر توسعه دوره دوم گام برمیدارد و نه در مسیر تغییر جهت دوره سوم. به این معنا كه روند اصلی نقد و بررسی كتب در گروهها متوقف شده كه كار اصلی شورا بوده است. ماشینی را تصور كنید كه آغاز به حركت میكند، حركت كند است ولی به هر حال حركت میكند (دوره اول). در دوره دوم در جاده به پیش میرود و شتاب میگیرد به دلیل آمارها كه فعالیتها از رشد چهار برابری تا رشد هشت برابری پیش رفتند؛ هم كمی و هم كیفی. در دوره سوم اما از مسیر منحرف میشود و دچار سیاسیكاری میشود. حركت میكند اما در جاده انحرافی. اما دوره چهارم كلا از حركت باز میایستد. شبیه یك كارخانه كه دارای خط تولید است و این خط تولید كار میكند، یك زمانی در این خط تولید اتفاقات نامطلوبی میافتد ولی به هر حال كالایی هر چند نامرغوب تولید میكند و با اینكه كیفیت هم ندارد ولی به هر حال تولید میكند. مثل خط تولید كارخانه آلومینیوم كه راه میافتد و سپس با شتاب تولیداتی دارد ولی در آستانه خودكفایی و گرفتن بازار كشور و منطقه، مدیران كارخانه تغییر میكنند و خط تولید دچار آسیب میشود و اجناس بدون كیفیت تولید میشود یا حتی اجناسی غیرآلومینیوم تولید میكند. در دوره چهارم یكباره خط تولید كارخانه را متوقف و كلید قطع را میزنید. چرا میگویم تولید متوقف شده است؟ چون محور اصلی كار شورای بررسی متون، نقد كتابها در گروهها بود كه در دوره اول و دوم و سوم اتفاق میافتاد ولی در دوره چهارم این خط تولید تعطیل شده است. در دوره دوم و سوم سالانه حدودا 40-30 كتاب در حوزه علوم انسانی در گروههای مختلف در روند نقد و بررسی قرار میگرفت و اصلا فلسفه اصلی شورا همین بوده است اما الان در سال، بیش از یكی، دو كتاب در روند كار قرار نمیگیرد. مثل این است كه خط تولید كارخانه آلومینیوم را از كار بیندازید و به جایش به آبنباتفروشی جنب كارخانه بسنده كنید یا مثل این است كه دانشگاهی كه باید تولید علم كند و دانشجو و استاد و مقاله و كتاب و فعالیتهای ناب علمی در دانشگاه صورت گیرد، به یكباره همه این فعالیتهای علمی را تعطیل كنید و به كارهای تبلیغی بسنده كنید. البته كه برنامههای تبلیغی خوب است اگر در این بستر و متن كار اصلی دانشگاه باشد یعنی باید دانشگاه و كار علمی داشته باشیم و در جنب فعالیت اصلی دانشگاه، برنامههای تبلیغی هم میتواند اثرگذار باشد. جالب اینجاست كه هنوز استادان علوم انسانی در سطح كشور با دبیرخانه شورا تماس میگیرند و میگویند چرا دیگر برای نقد و بررسی، كتاب ارسال نمیكنید و آیا شورا تعطیل شده است؟ این امر نشان میدهد خط تولید كار میكرد و این انتظار ایجاد شده بود. همین كه در دوره دوم و سوم حوالی 40-30 كتاب در طول سال مورد نقد و بررسی قرار میگرفت، نشان میدهد خط تولید كار میكرده و همین كه استادان از سراسر كشور پیگیر هستند یعنی جریانسازی شده و هنوز انتظارات وجود دارد ولی الان این خط تولید از كار افتاده است.
مطمئن باشید اگر اجازه میدادند روند نقد علمی در حوزه تحول علوم انسانی در شورای بررسی متون، كه در دوره دوم ایجاد شد، ادامه پیدا میكرد، یكی از مهمترین موانع تحول علوم انسانی در كشور برداشته میشد. در این امر هیچ تردیدی نیست كه مساله نقد در حوزه علوم انسانی، فراگیر و تبدیل به یك جریان عمومی علمی میشد. اگر جریان نقد علمی فراگیر شود و تمام حوزهها و گرایشهای علوم انسانی را دربر گیرد، آن تابوی علوم انسانی معاصر از بین خواهد رفت و زمینه برای تحول علوم انسانی بومی متناسب با نیازهای پساانقلاب شكل میگیرد و تا موقعی كه نقد علوم انسانی در تمام حوزهها نتواند این زمینه ذهنی را از بین ببرد صحبت از تحول معنا ندارد. تا زمانی كه دانشجویان و استادان ما به برخی پارادایمهای موجود سنتی و مدرن وابستگی و دلبستگی شدید دارند به صورت طبیعی اجازه فكر كردن به پارادایمهای جدید را به خود نخواهند داد. این جریان فراگیر نقد است كه میتواند خط قرمزها را بشكند. این مطلوب با آن خط تولید اتفاق میافتد ولی هماكنون این خط تولید تعطیل شده است. گروهی در دوره سوم، مانع این داستان شدند چون اعتقادی به تحول به معنای حقیقی آن نداشتند و یك گروه هم در دوره چهارم از سر عدم توجه و خاماندیشی ایجاد مانع كردند. گره بسیاری از مشكلات و چالشهای امروز جامعه ایران ریشه در مساله تحول علوم انسانی دارد. بنابراین همه كسانی كه در مسیر تحول علوم انسانی ایجاد مانع میكنند در پدید آمدن و بار شدن این حجم از بحرانهای سهمگین فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی بر سر ملت ایران سهیم هستند.
*استادیار فلسفه و روششناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
نظرات
نقد علمی چیست؟
24 آذر 1403 - 09:16تفاوت نقد علمی و نقد عامیانه چیست؟ نقد کردن و نقادی موضوعی است که در جامعه طرفدار بسیاری دارد و هرشخصی به خود اجازه نقادی در تمام موضوعات را میدهد؛ اما در این بین ویژگی نقد علمی چیست؟ به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه و کرسیهای آزاداندیشی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، توسعه و ترویج آزاداندیشی همواره از مطالبات مقام معظم رهبری از دانشگاهیان و حوزویان است. ایشان در پاسخ به نامه جمعی از دانشآموختگان حوزه علمیه درباره نیاز كشور به آزاداندیشی تأکید میکنند: نباید از «آزادی» ترسید و از «مناظره» گریخت و «نقد و انتقاد» را به كالای قاچاق و یا امری تشریفاتی تبدیل كرد؛ چنانكه نباید به جای «مناظره» به «جدال و مدارا» گرفتار آمد و بهجای «آزادی»، به «دام هتاكی و مسئولیتگریزی» لغزید. هرکسی شهامت تزریق یک آمپول ساده را به بیماری ندارد، هرکسی حاضر نیست چند آجر را روی هم بچیند و دیواری را بنا کند یا در بسیاری از موارد اجازه انجام کاری را به خود نمیدهیم اما بهراحتی حاضریم در مورد ریز و درشت مسائل کشور و حتی مسائل تخصصی اظهار نظر کرده و کردههای دیگران را به باد انتقاد بگیریم. نقد کردن و نقادی موضوعی است که در جامعه طرفدار بسیاری دارد و هرشخصی به خود اجازه نقادی در تمام موضوعات را میدهد؛ اما در این بین ویژگی نقد علمی چیست؟ براساس اسناد علمی کشور از جامعه دانشگاهی این انتشار میرود که در صورت اقدام به نقد یک موضوع قدری با افراد عادی تفاوت داشته باشند و از دیدگاهی والاتر به موضوعات نگاه کنند از همین منظر التزام به اخلاق پسندیده علمی در نقد و نقل آرا، اشخاص و آثار ضروری است؛ همچنین از یک فرد دانشگاهی انتظار میرود از ورود به نزاعهای غیرعلمی و مجادلات روزمره اجتماعی، پرهیز کند. هر فردی که اقدام به نقادی در موضوعات میکند را نمیتوان منتقد نامید بلکه صاحبان نقد ویژگیهایی دارند که از آن جمله میتوان به داشتن تحصیلات یا مطالعات عالی حوزوی یا دانشگاهی و برخورداری از اثر علمی و رشته تحصیلی یا تحقیقاتی مرتبط با موضوع اشاره کرد. از منظر جامعه علمی به اشخاصی میتوان منتقد گفت که آشنایی و اشراف بر نظریات و دیدگاههای مطرح در زمینه موضوع مورد بحث و قدرت نقد، تجزیه و تحلیل علمی در رشته مورد بحث را داشته باشد. ازهمینرو جامعه دانشگاهی باید توجه کنند که در مباحثات روزمره خود ویژگیهای نقد علمی را در نظر بگیرند و از اظهارنظر خارج از این چارچوب خودداری کنند؛ در این صورت میتوان شاهد رشد و بالندگی علمی در کشور بود.