نقش ایمان در پیروزی‌ها یا شكست‌های نظامی

«و تِلْك الْایامُ نُداوِلُها بین النّاسِ» (آل‌عمران/140)

سراسر تاریخ پر است از نبرد خیر و شر و در این نبردها چه بسیار كه نیروهای شر در آن موقعیت خاص به پیروزی دست یافته باشند و البته گاه از نیروهای خیر نیز شكست خورده‌اند. شكست‌ها و پیروزی‌ها در این عرصه، اما امری مقطعی و موقتی است چه مومنان باور دارند كه نهایتا پیروزی قطعی از آن ایشان است و رستگاری جاوید پاداش مسلّم‌شان خواهد بود. اما از این مساله ایمانی و الهیاتی كه بگذریم، ایمان افراد ضرورتا تاثیر مستقیم و عینی در نبردهای خیر و شر ندارد مگر اینكه در میدان جنگ موجب ایجاد انگیزه بیشتر و اراده بالاتر شود. وگرنه چنین نیست كه گمان كنیم نیروهای خیر در تاریخ -مثلا انبیای الهی(ع) و پیروان‌شان- همیشه و در تمام جبهه‌ها پیروز مطلق میدان بوده‌اند و مخالفان و دشمنان خود را در همه فراز و فرودهای تاریخی به هلاكت انداخته‌اند. ای بسا بتوان در تاریخ سیره و زندگی انبیا و اولیای الهی خلاف این گمان را برشمرد هرچند در مواردی خداوند قومی از ظالمین را به هلاكت افكنده باشد تا برای سایرین درس عبرت شوند. علی‌القاعده این قدرت مادی و میزان ذكاوت، درایت، همت و جدیت مومنین است كه تعیین‌كننده وضعیت ایشان در میدان نبرد بوده است، چنان‌كه در بسیاری از آیات قرآن كریم این تنبه به مسلمانان داده می‌شود از آنجایی كه به اندازه كافی صبر، استقامت، تلاش، مجاهدت، پیروی لازم از دستورات پیامبر (ص) نداشته‌اید، نتیجه آن دست نیافتن شما به پیروزی بوده است. حتی در خطبه‌های نهج‌البلاغه نیز فراوان یافت می‌شود فرمایشات امیرالمومنین (ع) كه خطاب به جبهه خودشان از پیروزی سپاه شام بر كوفه در آینده خبر می‌دهند و دلیل آن را این‌گونه تبیین می‌كنند كه از جهاد طفره می‌روید و از اطاعت امام‌تان سر باز می‌زنید.

 

نه توهم و نه یأس

عرصه میدان نه جای توهم است و نه جای یأس! بلكه همت و تلاش مستمر در كنار امیدواری واقع‌بینانه، تنها راه پیروزی است. لذا حتی لشكریان صدر اسلام و سپاه خاتم‌الانبیا نیز آنجایی كه دچار یأس یا توهم پیروزی شدند، شكست خوردند و آن زمان كه تن به جهادی مومنانه و امیدوارانه دادند سپاهی نبود كه حریف‌شان باشد. از اینها گذشته زد و خورد و آسیب زدن و آسیب دیدن در ذات جنگ است و جهل مطلق است اگر كسی گمان كند جبهه‌ای كه در طرف حق قرار دارد باید علی‌الدوام عاری از آسیب و صدمه بماند و صحت و عافیتش تضمین شده باشد؛ چنین نبوده و چنین نیز هم نخواهد شد هرچند ظاهرا چنین توقعی در میان برخی رواج داشته باشد.

 

رستگاری جاوید

آنچه برای مومنان تضمین شده است، رستگاری جاوید در آخرت از سویی و پیروزی نهایی جبهه حق بر باطل از سوی دیگر است، اما در این میان و در طول تاریخ بشر و فراز و فرودهای آن مومنین نیز مانند سایرین برحسب توانایی، دانش، پشتكار، همت و توش و توان خویش پیروزی و شكست را به صورت توأمان تجربه خواهند كرد. البته چنان‌كه اشاره شد همواره این برداشت توهم‌آلود در میان برخی افراد جبهه حق وجود داشته و تصور و بلكه توهم‌شان این بوده كه به صرف اینكه پرچم ایمان را در دست داشته باشند همواره ظفر از آن ایشان خواهد بود، غافل از آنكه هزار باده ناخورده در رگ تاك است.

 

برداشت ساده‌لوحانه از مقوله ایمان و تبعات آن

این برداشت ساده‌لوحانه و غیرواقع‌بینانه از مقوله ایمان در میدان نبرد موجب می‌شد كه هر زمان جبهه مسلمین نتواند توفیقی به دست آورد یا با خساراتی مواجه شود، یأس و رخوتی به جان‌شان بیفتد و تمام انگیزه و اهتمام‌شان را به یك‌باره ببازند؟ چراكه از خود می‌پرسیدند چطور ایمان ما نتوانست دشمن‌مان را شكست دهد؟ اگر ما بر حق هستیم چرا باید كسانی از ما كشته شوند و زیان ببینیم؟ در صورتی كه قرآن -چنان‌كه در آیه‌ای كه بر تارك این نوشته نشسته است- می‌فرماید؛ روزهای پیروزی و شكست در میان مردم می‌گردد و چنین نیست كه گروهی برای همیشه پیروز همه میدان‌ها و گروهی دیگر برای همیشه شكست خورده باشند. این آیه مباركه تصریح می‌كند؛ اگر به شما خسارتی وارد شده به دشمنان شما نیز پیش از این خسارت‌هایی وارد شده بود: «إِنْ یمْسسْكُمْ قرْحٌ فقدْ مسّ الْقوْم قرْحٌ مِثْلُهُ وتِلْك الْأیامُ نُداوِلُها بین النّاسِ ولِیعْلم‌الله الّذِین آمنُوا ویتّخِذ مِنْكُمْ شُهداء واللّهُ لا یحِبُّ الظّالِمِین؛ اگر به شما آسیبی رسیده آن قوم را نیز آسیبی نظیر آن رسید و ما این روزها[ی شكست و پیروزی] را میان مردم به نوبت می‏ گردانیم [تا آنان پند گیرند] و خداوند كسانی را كه [واقعا] ایمان آورده‏‌اند معلوم بدارد و از میان شما گواهانی بگیرد و خداوند ستمكاران را دوست نمی‌دارد.» (آل‌عمران/140) و در عوض تصریح می‌كند كه از قضا نشانه ایمان و بلكه شرط آن مأیوس نشدن، از پا نیفتادن و با جدیت و امید ادامه دادن است: «ولا تهِنُوا ولا تحْزنُوا وأنْتُمُ الْأعْلوْن إِنْ كُنْتُمْ مُومِنِین و اگر مومنید سستی مكنید و غمگین مشوید كه شما برترید.» (آل‌عمران/139) آنچه در منطقه غرب آسیا در این روزها شاهد هستیم نیز از جهاتی بی‌شباهت نیست با آنچه در مطلب فوق از صدر اسلام نقل شده است.

حقانیت باور

واقعیت این است كه ما مسلمانان در این منطقه دشمنانی داریم كه از ابلیس خبیث‌تر، از حیوان درّنده‌تر و از هر جنایتكاری جانی‌تر هستند. شاید همین مساله موجب شده كه حتی برخی دولت‌های اسلامی در برابر آن كرنش كنند و امنیت و منافع خودشان را در تسلیم شدن به این جرثومه فساد و تباهی بپندارند. اما همواره توجه به این نكته ضروری است كه آنچه می‌تواند یك امت را پیروز كند باور به حقانیت راهی كه پیش گرفته‌اند از سویی و به كار گرفتن تمام قوا و توانایی‌های خود از قبیل خرد و عقلانیت، قدرت سیاسی، دیپلماسی و نظامی امنیتی است. اگر در ایران امروز نیز توفیقی در این زمینه‌ها را شاهد هستیم و می‌بینیم درست در بحبوحه زمانی كه انواع تهدیدات بالقوه با بیشترین سر و صداها هرروز بیش از قبل بازتولید می‌شوند و در عین حال جمعیتی میلیونی در مراسم موسوم به «جمعه نصرالله» در مركز پایتخت و در فضایی كاملا باز برای ساعت‌ها كنار هم قرار می‌گیرند و البته همه این مقولات نیز نیازمند آن هستند كه زیر چتر وحدت ملی قرار گیرند و در مخیله احدی تصور تعرض به آن هم نمی‌گنجد.

 

تجربه تاریخ معاصر ایران

چنان‌كه با نگاهی به تجربه ایران معاصر نیز می‌توان به درستی گزاره‌های فوق شهادت داد. شاید بعد از جنگ تحمیلی هیچ برهه‌ای از تاریخ معاصر كشورمان به حساسیت دوران كنونی نباشد. ما در طول یك سال گذشته خطرات بزرگی را از سر گذرانده‌ایم و تجربه‌های مهمی را به دست آورده‌ایم هرچند مصیبت‌های فراوانی را هم دیده‌ایم. همه اینها به ما می‌آموزاند حقانیت باورها و عقاید اگرچه امری لازم است اما كافی نیست. به میزانی كه ما بتوانیم در دفاع از حقانیت خود خلاقیت داشته باشیم و ابتكار عمل را به دست‌گیریم موفق خواهیم بود. توجه به این نكته ضروری است كه باور به حقانیت یك مساله است و توهم قوم برتر بودن چیز دیگری است. در آموزه‌های اسلامی بر عناصری نظیر كار -علم و مقاومت در تلاش و جهاد- تاكید شده است كه با رعایت آنها وعده خداوند كه همان نصرت الهی و پیروزی حق است محقق خواهد شد. در كنار اینها فراموش نكنیم شهادت افراد و نیروهای جبهه حق، گویی انرژی تازه و حیات جدیدی به مبارزان مومن عطا می‌كند و این مساله در تاریخ پرفراز و فرود اسلام، امری است كاملا مسبوق به سابقه.