تعریف إله: إله در لغت؛ یعنی، داشتن حالت شیدایی و شیفتگی نسبت به کسی یا چیزی. در اصطلاح دینی اله به کسی گفته میشود که در رابطه با مخلوقات صاحب پنج امر باشد:
1) جالب منافع و امکانات.
2) دافع مضرّات.
3) کنترلکننده و تعیینکنندهی سرانجام مخلوقات.
4) فرمانده، فرمانروا و قانونگذار.
5) فاعل و مؤثّر و نتیجهبخش به اسباب و فریادرس.
البته در عالم وجود غیر از الله کسی دیگر دارای این صفات نیست. پس در واقع غیر از الله، «الهِ» دیگری وجود ندارد. خلاصه اله؛ یعنی، فرمانروا و فریادرسی که جالب منافع و دافع مضار و کنترل کنندهی سرانجام مخلوقات میباشد. (به نقل از کتاب «آسیب شناسی مفاهیم دینی» صفحهی 11؛ نوشتهی «محمد حامدی» نشر «احسان»)
1ـ الله تعالی جالب منافع و امکانات است؛ یعنی: اگر خیری به ما برسد از خداست؛ و غیر از خدا هیچکس بهطور مستقیم خیر رسان نیست بلکه وسیلهی خیری است که از جانب خدا به ما میرسد و او فقط وسیله و سبب است و این ماییم که باید از اسباب متأثر نشده و آنها را وسیلهی ایمان به ربّالاسباب بدانیم. خداوند به همهی ما خیر برساند و ما را هم وسیلهی خیر قرار دهد. آمین
2ـ الله تعالی دافع مضرّات است؛ یعنی: اگر شرّی به ما برسد از خدا نیست؛ یعنی این حرف که میگویند: «خدا بد نده! چه اتفاقی برایت افتاده؟» حرفی مخالف توحید و کلمهی طیبه است. چرا که خدا بد نمیدهد بلکه فقط خیر میرساند و درصورت پیروی از او «بد و شر» را هم از انسان دور میسازد؛ ولی اگر انسان غیر خدا را سرپرست خود قرار دهد بد میبیند. «إنَّ الإنسانَ لِرَبِّهِ لَکَنود» (عادیات 6) «انسان نسبت به پروردگارِ خود بسیار ناسپاس است» چرا؟ «أفَحَسِبَ الَّذینَ کَفَروا أن یَتَّخِذوا عِبادی مِن دونی أولیآءَ إنّآ أعتَدنا جَهَنَّمَ لِلکافِرینَ نُزُلاً» (کهف 102) «آیا کافران گمان میبرند که به جز من بندگان مرا سرور و سرپرست خود گیرند؟ دوزخ را به عنوان محل پذیرایی انکارورزان آماده کردهایم»
و ببینید فرعونیان چه حرفی میزدند: «فَإذا جآءَتهُمُ الحَسَنَةُ قالوا لَنا هذِهِ و إن تُصِبهُم سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِموسی و مَن مَّعَهُ ألآ إنَّما طآئِرُهُم عِندَ اللهِ و لکِنَّ أکثَرَهُم لا یَعلَمون» (اعراف 131) «چون نیکویی و نعمت به آنها میرسید، میگفتند: این از (شایستگی) ماست، و چون بدی و بلا به آنان روی میآورد، آن را به موسی و همراهانش نسبت میدادند؛ آگاه باشید که سرنوشتشان در اختیار خداست، ولی بیشترشان نمیدانند»
و چند آیهی دیگر:
«فَما کانَ اللهُ لِیَظلِمَهُم و لکِن کانوا أنفُسَهُم یَظلِمون» (توبه 70) «خدا بر آن نبود که بر آنها ستم کند، بلکه آنها خود در حق خویش ستم میکردند»
«إنَّ اللهَ لا یَظلِمُ النّاسَ شَیئاً و لکِنَّ النّاسَ أنفُسَهُم یَظلِمون» (یونس 44) «خدا به مردم هیچ ستمی نمیکند، بلکه مردم خود در حق خویش ستم میکنند»
«و ما ظَلَمناهُم و لکِن ظَلَموا أنفُسَهُم فَمآ أغنَت عَنهُم ءالِهَتُهُمُ الَّتی یَدعونَ مِن دونِ اللهِ مِن شَیءٍ لَّمّا جآءَ أمرُ رَبِّکَ و ما زادوهُم غَیرَ تَتبیب * * إنَّ فی ذلِکَ لَئایَةً لِّمَن خافَ عَذابَ الئاخِرَة» (هود 101 و 103) «ما بر آنها ستمی نکردیم، بلکه خود در حق خویش ستم میکردند و آنگاه که فرمان پروردگارت فرا رسید، معبودانی که بهجای خدا میخواندند، سودی به حالشان نداشت؛ و جز هلاکت و تباهی نتیجهای عایدشان نکردند * * براستی در این نشانهای است برای هرکه از عذاب آخرت ترس دارد»
3ـ الله تعالی کنترل کننده و تعیین کنندهی سرانجام مخلوقات است؛ یعنی: «مالِکِ یَومِ الدّین» (فاتحه 4) «مالک (و فرمانروای) روز جزاست» «و مآ أدراکَ ما یَومُ الدّین* ثُمَّ مآ أدراکَ ما یَومُ الدّین* یَومَ لا تَملِکُ نَفسٌ لِّنَفسٍ شَیئاً و الأمرُ یَومَئِذٍ لله» (انفطار 17ـ19) «تو چه میدانی که روز سزا و جزا چگونه است؟* آخر تو چه میدانی که روز سزا و جزا چگونه است؟* روزی است که هیچکسی برای هیچکسی کاری نمیتواند بکند و از دست کسی برای کسی کاری ساخته نیست و در آن روز فرمان، فرمان خدا است و بس و کار و بار کلاً به او واگذار میگردد»
پس هرکسی که کاری را برای رضای غیر خدا انجام میدهد، در قیامت به او میگویند که برو پاداشت را از همان کسی بگیر که کار را برای او انجام دادهای، اگر توانستی در آن روز کسی را بهجز خدا فرمانروا پیدا کنی، کسانی غیر از خدا که: «یآ أیُّهَا النّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاستَمِعوا لَهُ إنَّ الَّذینَ تَدعونَ مِن دونِ اللهِ لَن یَخلُقوا ذُباباً و لَوِ اجتَمَعوا لَهُ و إن یَسلُبهُمُ الذُّبابُ شَیئاً لا یَستَنقِذوهُ مِنهُ ضَعُفَ الطّالِبُ و المَطلوب» (حج 73) «ای مردم مثلی زده شد، بدان گوش فرا دارید: آن کسانی را که بهغیر از خدا به کمک میخوانید و پرستش مینمایید هرگز نمیتوانند مگسی را بیافرینند اگر هم همگان دست به دست یکدیگر دهند حتی اگر مگس چیزی از آنان بستاند و برگیرد نمیتوانند آن را از او بازپس گیرند و برهانند هم طالب و هم مطلوب درمانده و ناتوانند»
4ـ الله تعالی فرمانده، فرمانروا و قانونگذار است؛ یعنی: انسان مؤمن باید فقط از دستورات و قوانین الله تعالی پیروی کند و اگر کسی دستوری مخالف دستور الله تعالی داد، بهراحتی به او «نه» بگوید. حتی پیروی از خواستهی نفس هم اگر آن خواسته مخالف دستور الله تعالی باشد، نوعی شرک محسوب میشود. «أرَءَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إلهَهُ هَواهُ أفَأنتَ تَکونُ عَلَیهِ وَکیلاً» (فرقان 43) «آیا توجه کردهای به آنکس که هوای نفسش را معبود خود گرفته (و تسلیم آن شده است)؟ مگر تو میتوانی کارگزارش باشی؟»
«أفَرَءَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إلهَهُ هَواهُ و أضَلَّهُ اللهُ عَلی عِلمٍ و خَتَمَ عَلی سَمعِهِ و قَلبِهِ و جَعَلَ عَلی بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَن یَهدیهِ مِن بَعدِ اللهِ أفَلا تَذَکَّرون» (جاثیه 23) «آیا توجه کردهای به آنکس که هوای نفسش را معبود خود گرفته است؟ خدا هم او را با وجود آگاهیاش گمراه کرد و بر گوش و دلش مُهر نهاد و بر دیدهاش پردهای کشید؛ بعد از خدا چهکسی هدایتش خواهد کرد؟ آیا پند نمیپذیرید؟»
5 ـ الله تعالی فاعل و مؤثر و نتیجهبخش به اسباب و فریادرس است؛ یعنی: هیچ چیزی بهجز الله تعالی نیست که به فریاد ما برسد و دعای ما را استجابت کند: «أمَّن یُجیبُ المُضطَرَّ إذا دَعاهُ و یَکشِفُ السّوءَ و یَجعَلُکُم خُلَفآءَ الأرضِ أءِلهٌ مَّعَ اللهِ قَلیلاً مّا تَذَکَّرون» (نمل 62) «کیست آنکه درماندهای را بهگاهی که او را (به کمک) میخواند، پاسخ میدهد و گزند را (از او) برمیدارد و شما را جانشینان (پیشینیان در) زمین میسازد؟ آیا درکنار خدا معبود دیگری هست؟ (ولی) اندکی پند میپذیرید»
و نهایت گمراهی هم دعا و خواستن از غیر خداست: «و مَن أضَلُّ مِمَّن یَدعوا مِن دونِ اللهِ مَن لا یَستَجیبُ لَهُ إلی یَومِ القیامَةِ و هُم عَن دُعآئِهِم غافِلون * و إذا حُشِرَ النّاسُ کانوا لَهُم أعدآءً و کانوا بِعِبادَتِهِم کافِرین» (احقاف 5 و 6) «و کیست گمراهتر از کسیکه بهغیر از خدا افرادی را (به نیایش) میخواند که تا روز رستاخیز هم پاسخ او را نمیدهند و اساساً از درخواستشان بیخبرند؟ * و چون (در قیامت) مردم احضار شوند، (معبودها) دشمنشان خواهند بود و عبادتشان را انکار میکنند» خدایا ما را جزو گمراهان قرار نده. آمین «اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم * صِراطَ الَّذینَ أنعَمتَ عَلَیهِم غَیرِ المَغضوبِ عَلَیهِم و لا الضّآلّین» (حمد 6 و 7) «ما را به راه راست هدایت فرما * راه کسانیکه به آنان نعمت دادهای، نه آنانکه مورد خشم (تو) قرار گرفتهاند و نه گمراهان» «یَدعوا مِن دونِ اللهِ ما لا یَضُرُّهُ و ما لا یَنفَعُهُ ذلِکَ هُوَ الضَّلالُ البَعید» (حج 12) «غیر خدا را که نفع و زیانی برای او ندارد، (به نیایش) میخواند؛ گمراهی بیپایان همین است»
و جالب اینجاست که وقتی بر آنها ایراد میگیریم به ما چنین جوابی میدهند: «و یَعبُدونَ مِن دونِ اللهِ ما لا یَضُرُّهُم و لا یَنفَعُهُم و یَقولونَ هؤُلآءِ شُفَعآؤُنا عِندَ اللهِ قُل أتُنَبِّئونَ اللهَ بِما لا یَعلَمُ فِی السَّماواتِ و لا فِی الأرضِ سُبحانَهُ و تَعالی عَمّا یُشرِکون» (یونس 18) «چیزهایی را بهغیر از خدا بندگی میکنند که نه زیانی به آنها میرسانند و نه سودی و میگویند: اینها شفیع ما نزد خدا هستند؛ بگو: آیا خدا را به چیزی خبر میدهید که در آسمان و زمین سراغی از آن ندارد؟ خدا منزه است و از آنچه با او شریک میپندارند والاتر است» و «ألا للهِ الدّینُ الخالِصُ و الَّذینَ اتَّخَذوا مِن دونِهِ أولیآءَ ما نَعبُدُهُم إلا لِیُقَرِّبونآ إلَی اللهِ زُلفی إنَّ اللهَ یَحکُمُ بَینَهُم فی ما هُم فیهِ یَختَلِفونَ إنَّ اللهَ لا یَهدی مَن هُوَ کاذِبٌ کَفّار» (زمر 3) «آگاه باشید که دینِ خالی از شرک خاص خداست؛ و افرادی که غیر خدا را کارساز خود انتخاب کردهاند، (پندار باطلشان این است که:) آنها را فقط به خاطر اینکه ما را به خوبی به خدا نزدیک گردانند، بندگی میکنیم. خدا در موارد اختلافشان بین آنها داوری خواهد کرد؛ محققاً خدا کسی را که دروغ پردازی ناسپاس است، هدایت نخواهد کرد»
ای مشرکان؛ خداوند متعال به پیامبر(ص) فرمود: «قُل أرَءَیتُم مّا تَدعونَ مِن دونِ اللهِ أرونی ماذا خَلَقوا مِنَ الأرضِ أم لَهُم شِرکٌ فِی السَّماواتِ ائتونی بِکِتابٍ مِّن قَبلِ هذآ أو أثارَةٍ مِّن عِلمٍ إن کُنتُم صادِقین» (احقاف 4) «بگو: آیا به آنچه که بهغیر از خدا (به نیایش) میخوانید توجه کردهاید؟ به من نشان دهید چهچیز از زمین را آفریدهاند. مگر در (آفرینش) آسمانها شرکتی داشتهاند؟ اگر راست میگویید، از کتب آسمانی پیشین، یا آثار علمی (دلیلی) بیاورید»
پس همهی ما مواظب باشیم که جزو مشرکین قرار نگیریم چرا که: «إنَّ اللهَ لا یَغفِرُ أن یُشرَکَ بِهِ و یَغفِرُ ما دونَ ذلِکَ لِمَن یَشآء ...» (نساء 48 و 116) «خدا این (گناه را) که برایش شریک قائل شوند نمیبخشد، ولی غیر از آن را برای هرکه بخواهد میبخشد» و در ادامهی آیات 48 و 116 سورهی نساء، به دو نحو مختلف مشرکان را توصیف میکند: «... و مَن یُشرِک بِاللهِ فَقَدِ افتَری إثماً عَظیماً» (نساء 48) «و هرکه برای خدا شریک قائل شود، گناهی عظیم بربافته است» و «و مَن یُشرِک بِاللهِ فَقَد ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً» (نساء 116) «و هرکه برای خدا شریک قائل شود، در گمراهی بیپایانی افتاده است»
و چه پست است مقام مشرکان: «إنَّمَا المُشرِکونَ نَجَس» (توبه 28) «مشرکان حتماً نجس هستند»
خدایا! همهی ما را توفیق عمل ده و ما را از صف مشرکان خارج بگردان؛ آمین
نظرات