جنگ غزه درحالی وارد بیست و ششمین روز خود می‌شود كه به واسطه حملات گسترده اسراییل به مردم غزه تاكنون بیش از 8700 نفر از مردم و غیرنظامیان این منطقه شهید شده و موجی از محكومیت و اعتراضات جهانی متوجه اعمال و اقدامات رژیم صهیونیستی شده است. در این میان و در تازه‌ترین تحولات صورت گرفته، ارتش اسراییل در شرایطی برخی حملات محدود زمینی به غزه را آغاز كرده كه روز گذشته دولت‌های بولیوی، شیلی و كلمبیا در پی حملات رژیم صهیونیستی علیه غزه، سفرای خود در اراضی اشغالی را فراخوانده و معاون وزیر خارجه بولیوی نیز در یك نشست خبری اعلام كرد، كشورش تصمیم گرفته تا روابط دیپلماتیك خود را با اسراییل در مخالفت و محكوم كردن تهاجم نظامی و نامتناسب این رژیم در نوار غزه قطع كند.

در همین رابطه مجله اكونومیست در تازه‌ترین گزارش خود آورده است: چند روز بعد از آغاز مرحله‌ای از تهاجم زمینی اسراییل به نوار غزه، گردان‌های زرهی و پیاده نظام این رژیم در حال دادن تلفات در قبال مقاومت نیروهای حماس و فلسطینی هستند. از سوی دیگر در داخل اسراییل نیز یك نبرد سیاسی بر سر هدایت جنگ، عواقب آن و تصمیم‌گیری‌ها در جریان است. در واقع هر چند بنیامین نتانیاهو به عنوان شخصیت مسلط سیاست اسراییل در طول دو دهه در بطن این تحولات قرار دارد، اما به ‌طور قطع او امروز از سوی تحلیلگران فردی اشتباهی در زمان و مكانی اشتباه است. اكنون او درحالی كابینه جنگی تشكیل داده كه علاوه بر مقامات، اعتماد عمومی را نیز در داخل اسراییل ازدست داده است. همچنین اقدامات او به‌ طور قابل‌توجهی در جهت مخالف سیاست‌های امریكا برای سیاست راه‌حل دو كشوری در سرزمین‌های اشغالی محسوب می‌شود.

 

شكست در افكار عمومی

در این راستا بررسی افكار عمومی در اسراییل نشان می‌دهد كه نتانیاهو توسط اكثریت مردم به عنوان مقصر اصلی شكست و غافلگیری از حماس شناخته می‌شود. در واقع هر چند مسوولیت این شكست برای مقامات نظامی و اطلاعاتی اسراییل كمتر از نتانیاهو نیست، اما نتایج نظرسنجی‌ها در داخل سرزمین‌های اشغالی نشان می‌دهد كه نیمی از مردم به فرماندهان نظامی بیش از نخست‌وزیر اعتماد دارند. چنین مساله‌ای نه تنها خشم نتانیاهو را برانگیخته، بلكه به شكاف‌ها و اختلافات در كابینه جنگی اسراییل نیز دامن زده است. به گفته كارشناسان او درحالی به صورت علنی مقامات نظامی و اطلاعاتی را متهم به اهمال و تقصیر می‌كند كه چنین موضوعی در تصمیم‌گیری‌های كابینه جنگی به صورت قابل‌توجهی تبعات منفی به جا گذاشته است.

موضوع چالش‌برانگیز بعدی برای صهیونیست‌ها این است كه آنها هر چند مدعی شده‌اند كه هدف نهایی نابود كردن حماس است، اما به صورت پشت پرده و گسترده برای جایگزینی و خلأ قدرت در غزه دچار اختلاف‌نظر و سردرگمی هستند، به‌طوری‌كه اكنون سوال اصلی این است كه چه تضمینی برای از بین رفتن حماس وجود دارد و اگر این اتفاق صورت بگیرد، مسوولیت بیش از دو میلیون نفری كه در این منطقه ویران شده زندگی می‌كنند برعهده كه خواهد بود؟ از سوی دیگر گفته می‌شود كه روسا و مقامات امنیتی اسراییل شكایت دارند كه هیچ دستورالعمل مشخصی را از دولت دریافت نمی‌كنند؛ آنها امروز 360 هزار نیروی ذخیره را با هزینه‌های هنگفت اقتصادی بسیج كرده و مقامات نمی‌دانند كه چه زمانی قرار است آنها را به زندگی عادی و غیرنظامی خود بازگردانند.

 

دولت فروپاشیده

علاوه بر این اكنون درگیری و كشمكش‌های داخلی جدیدی در داخل سرزمین‌های اشغالی نیز برای دولت نتانیاهو ایجاد شده است. از زمان آغاز توفان‌الاقصی ده‌ها هزار نفر از اسراییلی‌ها در اطراف غزه و شمال سرزمین‌های اشغالی آواره شده و گفته می‌شود كه به دلیل عدم رسیدگی دولت و اسكان موقت آنها نارضایتی‌های زیادی در میان‌شان وجود دارد.
از این رو گویا اسموتریچ، وزیر دارایی و رهبر حزب راست افراطی صهیونیسم مذهبی قصد دارد كه بودجه شهرك‌های صهیونیستی را به سمت كمك به آوارگان اسراییلی اختصاص دهد؛ امری كه با مخالفت شهرك‌نشینان و در عین حال برخی دیگر از مقامات اسراییل مواجه شده است. به همین دلیل سوال مهم این است كه نتانیاهو در این وضعیت چه میزان دوام خواهد آورد؟ در این رابطه به گفته برخی تحلیلگران علاوه بر مشكلات و چالش‌هایی كه ذكر شد، شاید بحران اصلی برای نتانیاهو موضوع تبدیل شدن وی و همفكرانش به عنوان مانعی برای تشكیل سرزمین مستقل فلسطینی باشد. هر چند امریكا و غرب به‌ طور طبیعی از حامیان اسراییل محسوب می‌شوند و در جنگ غزه نیز به‌‌رغم تمامی جنایات اسراییل همچنان در كنار این رژیم مانده و از آن حمایت می‌كنند، اما نتانیاهو به عنوان مهم‌ترین مانع راه‌حل دو كشوری كه مدنظر امریكا و غرب قرار دارد، تبدیل به یك معضل اساسی برای آنها شده است.

در واقع پایه و اساس برخی سیاست‌های امریكا و غرب در منطقه یعنی موضوع عادی‌سازی روابط با عربستان و پایدار نگهداشتن قرارداد ابراهیم برمبنای تشكیل مستقل فلسطینی است كه ادامه چنین وضعیتی باعث از بین رفتن تمامی برنامه‌ها و استراتژی‌های چند ساله آنها در منطقه خاورمیانه خواهد شد.

از طرف دیگر اگر نتانیاهو بخواهد واقعیت جاری را پذیرفته و تن به خواسته تشكیل كشور مستقل فلسطینی دهد در مرحله اول او با تندروها و افراط‌گرایانی مواجه خواهد شد كه هرگونه سازش در این زمینه را رد خواهند كرد. این موضوع زمانی كه به اختلافات جاری در كابینه جنگی نیز پیوند بخورد باعث می‌شود كه نتانیاهو به عنوان مسوول و تصمیم‌گیرنده اصلی جنگ با حجمی از بحران‌های بی‌سابقه مواجه شود. كما اینكه به گفته بسیاری از كارشناسان فردای فروكش كردن درگیری‌ها در غزه، روزی خواهد بود كه نتانیاهو نه تنها از كار بركنار شده، بلكه به احتمال زیاد پایان عمر سیاسی وی نیز رقم خواهد خورد.