مطالب مرتبط

جنبش مقاومت اسلامی حماس دیروز یکشنبه سندی رسمی را منتشر کرد و طی آن به تشریح روایت خود از عملیات طوفان الاقصی علیه اسرائیل پرداخته و دلایلی را که به آغاز این نبرد منجر شد، بیان کرد.
به گزارش مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین، در این سند آمده است که عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر 2023 اقدامی ضروری و پاسخی طبیعی برای مقابله با طرح‌های رژیم صهیونیستی برای نابودی مسئله فلسطین، سیطره بر این سرزمین و یهودی‌سازی آن، نهایی کردن سلطه بر مسجد الاقصی و مقدسات و پایان محاصره جائرانه نوار غزه بود.
جنبش حماس تاکید کرد که عملیات طوفان الاقصی اقدامی طبیعی در راستای رهایی از اشغالگری، بازپس‌گیری حقوق ملی، رسیدن به استقلال و آزادی همانند دیگر ملت‌های جهان، حق تعیین سرنوشت و تشکیل کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس بود.
در پایان این سند حماس خواستار توقف فوری حمله به نوار غزه، توقف فوری جنایات و نسل‌کشی ارتش رژیم صهیونیستی در حق ملت فلسطین، زنان، کودکان و سالخوردگان، بازگشایی گذرگاه‌ها، برچیدن محاصره نوار غزه، ارسال کمک‌های بشردوستانه به غزه، فراهم نمودن تمامی نیازمندی‌های آوارگان و بازسازی این باریکه شده است.
این جنبش همچنین خواستار پیگرد قانونی رژیم صهیونیستی به سبب اشغالگری و تمامی رنج و دردها، کشتارها و خسارات و وادار نمودن این رژیم به پرداخت بهای جنایات خود در حق غیرنظامیان، تخریب خانه‌ها، بیمارستان‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها، مساجد، کلیساها، زیرساخت‌ها و غیره شده است.
حماس همچنین بر ضرورت حمایت از مقاومت در برابر رژیم اشغالگر از همه راه‌های ممکن به عنوان حقی مشروع طبق قوانین بین‌الملل و تمامی ادیان آسمانی تاکید کرده است.
این جنبش خواستار ادامه فشارهای مردمی در سطح عربی، اسلامی و بین‌المللی برای پایان اشغالگری، فعال‌سازی جنبش‌های ضدعادی سازی روابط و جنبش‌های تحریم کالاهای اسرائیلی و شرکت‌ها و نهادهای حامی رژیم اشغالگر شد.

متن این سند که توسط سایت فارسی مرکز اطلاع رسانی فلسطین ترجمه و آماده شده، به این شرح است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

این روایت ماست..

چرا طوفان الاقصی؟

ملت مقاوم و پایدار فلسطین

ملت‌های عربی و اسلامی

آزادگان جهان که حامی حق و علیه ظلم و مدافع آزادی، عدالت و کرامت انسانی در هر کجا هستید!

در سایه ادامه تهاجم دشمن صهیونیستی علیه نوار غزه و کرانه باختری و نظر به ورود ملت فلسطین به نبرد آزادی، کرامت و رهایی از اشغالگری و نمایش شگفت‌انگیزترین نمونه‌های قهرمانی، فداکاری و پایداری در مقابله با ظلم و جنایت صهیونیست‌ها، لازم می‌بینیم حقیقت آنچه را که در روز هفتم اکتبر اتفاق افتاد و چرایی آن و ارتباط این عملیات با قضیه ملی فلسطین و برملا کردن کذب ادعاهای صهیونیست‌ها و روشن کردن حقایق را برای ملت فلسطین، امت و آزادگان جهان تشریح کنیم.

 

نخست: چرا نبرد طوفان الاقصی اتفاق افتاد؟

1) نبرد ملت فلسطین علیه اشغالگری و استعمار روز هفتم اکتبر 2023 آغاز نشد، بلکه قبل از این و طی 105 سال اشغالگری آغاز شد؛ 30 سال تحت استعمار انگلیس و 75 سال هم اشغالگری رژیم صهیونیستی. ملت فلسطین سال 1918 مالک 98.5 درصد از سرزمین فلسطین بود و 92 درصد از ساکنان این سرزمین فلسطینی بودند در مقابلِ بخشی از یهودیان که بیشتر آن‌ها در آن زمان از طریق مهاجرت‌های اولیه یهودیان به این سرزمین آمدند و تا سال 1948 یعنی قبل از تاسیس رژیم اشغالگر صهیونیستی، با وجود اینکه استعمار انگلیس دروازه‌های مهاجرت را به روی یهودیان گشوده بود و در تلاش برای ایجاد محیطی بهتر برای صهیونیست‌ها جهت تشکیل دولت خود بود و اقدام به سرکوب و ظلم و جنایت در حق فلسطینیان کرد، اما با این حال صهیونیست‌ها تنها بر 6 درصد از سرزمین فلسطین سیطره داشتند و 31.7 درصد از جمعیت این سرزمین را (با وجود سیل گسترده مهاجرت) تشکیل می‌دادند. ملت فلسطین از حق تعیین سرنوشت محروم بود و گروهک‌های شبه نظامی صهیونیست دست به کشتارهایی فجیع و پاکسازی نژادی زدند که منجر به سیطره آن‌ها بر 77 درصد از سرزمین فلسطین با توسل به زور و کوچاندن بیش از 57 درصد از ملت فلسطین و تخریب بیش از 500 روستا و شهرک فلسطینی و ارتکاب ده‌ها کشتار و جنایت در حق ملت ما برای واداشتن آنان به کوچ به خارج از وطن خود شد؛ تمامی این اقدامات به منظور فراهم کردن شرایط جهت تاسیس رژیم اشغالگر صهیونیستی در سال 1948 بود و در سال 1967 نیروهای اسرائیلی، باقی مانده اراضی فلسطینی را هم اشغال کردند؛ یعنی کرانه باختری، نوار غزه و قدس، جدای از بخش‌هایی از اراضی دیگر کشورهای عربی.

2) ملت ما طی دهه‌ها از انواع ظلم و ستم و مصادره حقوق اساسی خود و سیاست تبعیض نژادی رنج برده و نوار غزه نیز مضاف بر آن بیش از 17 سال است که از محاصره رنج می‌برد و به بزرگ‌ترین زندان رو باز دنیا تبدیل شده، کما اینکه این منطقه شاهد 5 جنگ ویرانگر بوده؛ در هر کدام از این جنگ‌ها آغازگر رژیم صهیونیستی بوده است و حتی زمانی که ملت ما در نوار غزه در شرایطی سخت و دشوار از طریق "راهپیمایی‌های بازگشت" دست به اعتراض مسالمت‌آمیز زده و خواستار حق بازگشت شدند، دشمن صهیونیستی بیش از 360 فلسطینی را به شهادت رساند و بیش از 19 هزار نفر دیگر از جمله حدود 5 هزار کودک نیز مجروح شدند.

3) طبق آمارها و مطالعات موثق، از سال 2000 تا سپتامبر 2023 (یعنی تا قبل از هفتم اکتبر) رژیم اشغالگر "اسرائیل" 11299 فلسطینی را به شهادت رسانده و 156768 نفر دیگر را نیز مجروح کرده که اغلب آن‌ها غیرنظامی بودند و متاسفانه آمریکا و همپیمانان آن هیچ اعتنایی به رنج و محنت‌های ملت فلسطین نداشته و همچنان به سرپوش نهادن بر جنایات صهیونیست‌ها ادامه دادند و پس از حمله هفتم اکتبر نیز تنها با این رژیم همدردی کردند و بدون اینکه هیچ سند و مدرکی حقیقی علیه حماس در دست داشته باشند، مدعی شدند که غیرنظامیان را هدف قرار داده است، سپس حمایت‌های مالی از این رژیم به عمل آورده و بار دیگر بر جنایات و کشتارهای آن در حق غیرنظامیان فلسطینی در جنگ وحشیانه علیه باریکه غزه که بشریت از آن شرم دارد، سرپوش نهاده و همچنان به فراهم کردن پوشش و حمایت مالی و تسلیحاتی از این رژیم و ابزارهای قتل و ویرانی ادامه می‌دهند.

4) تجاوزات و جنایات رژیم صهیونیستی توسط نهادهای وابسته به سازمان ملل، کمیته‌های حقیقت‌یاب، دادگاه‌های بین‌المللی، نهادهای حقوق بشری بین‌المللی همچون سازمان عفو بین‌الملل و حتی سازمان‌های اسرائیلی و در کنار آن سازمان‌ها و نهادهای متخصص فلسطینی که در عرصه بین‌الملل به شایستگی و بی‌طرفی شناخته شده‌اند، مستندسازی شده است؛ در حالی که این رژیم همچنان از بازخواست و محاکمه مصون بوده و هست. برای مثال گلعاد اردان سفیر "اسرائیل" در سازمان ملل در تاریخ 29/10/2021 در مجمع عمومی سازمان ملل گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل را مقابل نمایندگان کشورهای جهان پاره و اعلام کرد جای آن در سطل زباله است و در ادامه ظلم و ستم در حق ملت فلسطین، اردان سال بعد حتی به عنوان نایب رئیس مجمع عمومی سازمان ملل انتخاب شد!!

5) آمریکا و متحدان غربی‌اش از زمان تاسیس رژیم "اسرائیل" با آن به عنوان یک دولت فراتر از قانون تعامل می‌کنند و پوشش حمایتی لازم را برای ادامه اشغالگری آن، سرکوب ملت فلسطین، مصادره هرچه بیشتر سرزمین، مقدسات و یهودی‌سازی آن، ایجاد یک شرایط معیشتی سخت و ناگوار، تلاش بی‌وقفه برای کوچاندن ملت فلسطین و واداشتن آن‌ها به ترک وطن خود فراهم می‌کنند و با وجود اینکه سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن بیش از 900 قطعنامه را طی 75 سال گذشته به نفع ملت فلسطین صادر کردند، اما "اسرائیل" حاضر به اجرای هیچکدام از این قطعنامه‌ها نشده و وتوی آمریکا و غرب همیشه علیه هرگونه تلاشی جهت ملزم کردن "اسرائیل" به اجرای این قطعنامه‌ها یا محکومیت شیوه رفتار این رژیم آماده به کارگیری بوده است، بنابراین، این کشورها کاملا در جنایات بی‌پایان اشغالگران صهیونیست و ادامه رنج و محنت‌های ملت فلسطین شریک و همدست هستند.

6) حتی در رابطه با مسیر سازش مسالمت‌آمیز نیز به رغم معاهده اسلو در سال 1993 با سازمان آزادی‌بخش فلسطین که فرض بر این بود زمینه‌ساز تشکیل کشور مستقل فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه شود، اما "اسرائیل" عملا هرگونه امکان تشکیل کشور فلسطین را از طریق توسعه شهرک‌سازی و یهودی‌سازی در کرانه باختری به ویژه در قدس شرقی از بین برده است و حامیان مسیر سازش پس از 30 سال تلاش دریافته‌اند که به بن بست رسیدند و این مسیر نتایج فاجعه‌باری برای قضیه فلسطین به همراه داشته است.

مسئولان اسرائیلی مخالفت قطعی خود را با تشکیل کشور فلسطین اعلام کردند و یک ماه قبل از طوفان الاقصی، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر "اسرائیل" در سخنرانی خود در سازمان ملل در ماه سپتامبر 2023 نقشه‌ای از سراسر فلسطین تاریخی از جمله کرانه باختری و نوار غزه را به نمایش گذاشت که کل این نقشه به یک رنگ بود و روی آن اسم "اسرائیل" نوشته شده بود و دنیا در حالی که شاهد تکبر "اسرائیل"، مصادره اراده جامعه بین‌الملل، نادیده گرفتن حقوق ملت فلسطین در سرزمین و مقدساتش و حق تعیین سرنوشت آن بود، سکوت کرد و تکان نخورد.

7) اکنون پس از بیش از 75 سال اشغالگری و درد و رنج و بی‌نتیجه بودن هرگونه امید به آزادی و بازگشت و بعد از نتایج فاجعه‌بار مسیر سازش مسالمت‌آمیز، جهان از ملت ما چه انتظاری (در قبال وقایع و جنایت‌های زیر) دارد؟:

* در مقابله با طرح‌های یهودی‌سازی، تقسیم زمانی و مکانی مسجد الاقصی و تشدید تعرض تحریک‌آمیز شهرک‌نشینان به مسجد الاقصی

* در مقابله با اقدامات افراطی‌ترین ائتلاف راست صهیونیستی که عملا وارد نبرد نهایی برای سیطره بر کرانه باختری از طریق طرح الحاق این منطقه و طرح نهایی کردن سلطه بر قدس و مقدسات آن و طرح کوچاندن ملت فلسطین از کرانه باختری شده است

* این ملت برای واداشتن رژیم اشغالگر برای آزادی هزاران اسیر فلسطینی از زندان‌های خود چکار باید بکند؟ به ویژه پس از تشدید شکنجه و فشارها بر اسرا در سایه روی کار آمدن دولت نتانیاهو ـ اسموتریچ ـ بن غفیر.

* این ملت برای پایان محاصره ظالمانه نوار غزه که مردم آن را در برابر مرگ تدریجی قرار داده، چکار باید بکند؟

* همچنین برای مقابله با توسعه بی‌سابقه شهرک‌سازی در کرانه باختری و مقابله با خشونت و جنایات شهرک‌نشینان در کرانه باختری که به حد بی‌سابقه‌ای رسیده، چکار باید بکند؟

* یا برای تحقق رویای 7 میلیون فلسطینی برای بازگشت به سرزمین خود پس از 75 سال آوارگی باید چکار کند؟

* یا اینکه در سایه عجز و ناتوانی جامعه بین‌الملل و همدستی برخی قدرت‌های بزرگ برای ممانعت از تحقق رویای تشکیل کشور فلسطین چه باید بکند؟ حال آنکه این ملت، تنها ملت در جهان است که همچنان تحت اشغال قرار دارد.

* آیا ملت ما باید همچنان انتظار بکشد و به سازمان ملل و نهادهای عاجز و ناتوان آن دل ببندد یا پاسخ طبیعی به این اقدامات، ابتکار عمل ملت فلسطین برای دفاع از سرزمین، حقوق و مقدسات خویش است؟ البته باید دانست که این حقی تضمین شده در قوانین، ادیان و عرف بین‌الملل است.

بر اساس آنچه ذکر شد، عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر 2023 اقدامی ضروری و پاسخی طبیعی در مقابله با طرح‌های رژیم صهیونیستی برای نابودی مسئله فلسطین، سیطره بر این سرزمین و یهودی‌سازی آن، نهایی کردن حاکمیت بر مسجد الاقصی و مقدسات و پایان محاصره جائرانه نوار غزه و اقدامی طبیعی در راستای رهایی از اشغالگری، بازپس‌گیری حقوق ملی، رسیدن به استقلال و آزادی همانند دیگر ملت‌های جهان، حق تعیین سرنوشت و تشکیل کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس بود.

 

دوم: وقایع هفتم اکتبر و رد ادعاها و دروغ‌های رژیم اشغالگر:

با توجه به اتهامات و ادعاهای بی‌شمار رژیم اشغالگر صهیونیستی در رابطه با وقایع و رخدادهای روز هفتم اکتبر و تحولات متعاقب آن در چارچوب عملیات طوفان الاقصی، ما در جنبش مقاومت اسلامی حماس موارد زیر را تشریح می‌کنیم:

1) عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر پایگاه‌های نظامی اسرائیلی را هدف قرار داد و تلاش بر این بود که نظامیان دشمن برای آزادی هزاران اسیر فلسطینی در زندان‌های رژیم اشغالگر از طریق مبادله اسرا، به اسارت گرفته شوند، به همین خاطر تمرکز اصلی حمله بر پایگاه نظامی لشکر غزه و پایگاه‌های نظامی اسرائیلی در شهرک‌های اطراف غزه که همیشه مردم غزه از این پایگاه‌ها هدف بمباران و آتش قرار می‌گرفتند، بود.

2) اجتناب از هدف قرار دادن غیرنظامیان به ویژه زنان و کودکان و افراد سالخورده، یک وظیفه دینی و اخلاقی است که اعضای حماس بر آن تربیت یافتند و ما همانطور که بارها گفته‌ایم، باز تکرار می‌کنیم که مقاومت ما به اصول و ضوابط و آموزه‌های دین راستین اسلام پایبند است و شاخه نظامی حماس نظامیان دشمن و کسانی را که علیه ملت فلسطین سلاح بدست گرفتند، هدف قرار داده است. ما با وجود اینکه سلاح‌های دقیق در اختیار نداریم، از هدف قرار دادن غیرنظامیان خودداری می‌کنیم و اگر هم اتفاقی از این قبیل افتاده است، ناخواسته و در سایه نبردهایی شدید در راستای دفاع از خود و پاسخ به تهاجم دشمن در مقابله با یک قدرت متجاوز استعماری ظالم بوده است که به طور شبانه‌روزی زنان و کودکان و افراد سالخورده را با انواع و اقسام سلاح‌های مرگبار و دقیق به قتل می‌رساند.

جنبش حماس از سال 1987 که تاسیس شد، همیشه از هدف قرار دادن غیرنظامیان پرهیز کرده است و پس از اینکه باروخ گلدشتاین صهیونیست جنایتکار در سال 1994 دست به جنایت علیه نمازگزاران فلسطین در مسجد ابراهیمی در الخلیل زد، جنبش حماس طرحی را اعلام کرد که به موجب آن غیرنظامیان باید از سوی همه طرف‌ها، از پیامدهای جنگ در امان می‌بودند اما دشمن صهیونیستی حتی پاسخ به این طرح را هم نپذیرفت و حماس بارها این را تکرار کرده است، اما دشمن اشغالگر همچنان آن را نادیده می‌گیرد و در نهایت غرور و بی‌توجهی به کشتار غیرنظامیان ادامه می‌دهد.

3) ممکن است در جریان اجرای عملیات طوفان الاقصی به سبب فروپاشی کامل و سریع منظومه امینتی و نظامی "اسرائیل" خلل‌هایی رخ داده باشد و برخی بی‌نظمی در نتیجه نفوذ گسترده به موانع مرزی و سیستم‌های امنیتی موجود بین نوار غزه و مناطق اجرای عملیات ما اتفاق افتاده باشد.

همچنین همانطور که همه شاهد بودند، حماس تعامل مثبتی با پرونده غیرنظامیان اسیر در نوار غزه داشت و از همان روز نخست به دنبال آزادی آن‌ها در اسرع وقت بود که عملا طی آتش‌بس موقت 7 روزه این اتفاق افتاد و شاهد آزادی آن‌ها در مقابل آزادی زنان و کودکان فلسطینی که ظالمانه در زندان‌های "اسرائیل" اسیر بودند، بودیم؛ دشمن اشغالگر طی ده‌ها سال این افراد را به شیوه‌های سیستماتیک در چارچوب سیاست مجازات دسته جمعی ملت فلسطین که مغایر با تمامی قوانین و عرف بین‌الملل است، بازداشت کرده است.

4) آنچه رژیم اشغالگر در مورد هدف قرار دادن غیرنظامیان اسرائیلی توسط گردان‌های شهید عزالدین قسام در حمله هفتم اکتبر ترویج و تبلیغ می‌کند، دروغ و تهمت محض است، زیرا منابعی که این ادعاها را مطرح می‌کنند، اسرائیلی هستند و هیچ منبع مستقلی صحت این ادعاها را تایید نمی‌کند و معلوم هم هست که منابع اسرائیلی اغلب به پنهان کردن و جعل حقایق و تلاش برای تخریب وجهه مقاومت به منظور توجیه جنایات رژیم اشغالگر علیه ملت فلسطین اقدام می‌کنند و اطلاعاتی که متعاقبا منتشر شد، کذب روایت رژیم "اسرائیل" را که تهاجم وحشیانه خود به نوار غزه را بر پایه آن مشروعیت بخشیده بود، برملا کرد.

ـــــ فایل‌های ویدیویی ثبت شده در آن روز و شهادت‌های اسرائیلی‌ها که متعاقبا منتشر شد، ثابت می‌کند که مجاهدان قسام غیرنظامیان را هدف قرار ندادند، بلکه بسیاری از آن‌ها در نتیجه سردرگم شدن نیروهای پلیس و ارتش "اسرائیل" به دست آن‌ها کشته شدند.

ـــــ کذب ادعای کشته شدن 40 نوزاد شیرخوار به طور قطع و با اعتراف منابع اسرائیلی ثابت شده است؛ البته این ادعایی بود که به طور گسترده در رسانه‌های غربی به منظور بسیج کردن و تحریک احساسات آن‌ها (با هدف همراهی در جنگ علیه غزه) منتشر شد.

ـــــ کذب ادعای تجاوز جنسی مبارزان مقاومت به زنان اسرائیلی ثابت شد و حماس به طور قاطع آن را رد کرده است و برای مثال، تحقیق منتشر شده در پایگاه Mondoweiss در تاریخ 1/12/2023 با جزئیات همه ادعاها در مورد تجاوز جنسی را رد کرده است.

بر اساس گزارش دو روزنامه اسرائیلی یدیعوت احرونوت در تاریخ 15/12/2023 و روزنامه هاآرتص در تاریخ 18/11/2023 بسیاری از کشته‌های غیرنظامی اسرائیلی در نتیجه بمباران شرکت کنندگان در جشنواره موسیقی "نوفا" در نزدیکی شهرک رعیم توسط بالگردهای آپاچی اسرائیلی به قتل رسیدند؛ بدین ترتیب که 364 نفر در این جشنواره کشته شدند و مبارزان حماس بدون هرگونه اطلاع قبلی از برگزاری این جشنواره وارد آنجا شدند و خلبان‌های اسرائیلی به سبب حضور مبارزان حماس در میان شرکت کنندگان در این جشنواره، همگی را بدون استثنا هدف قرار دادند. در گزارش یدیعوت احرونوت اعتراف شده که جنگنده‌ها و بالگردهای اسرائیلی به منظور هدف قرار دادن مهاجمین، جلوگیری از عبور از موانع مرزی و ممانعت از اسارت اسرائیلی‌ها، حدود 300 نقطه را که بیشتر آن در مناطق حضور نیروهای حماس خارج از نوار غزه بوده، بمباران کرده‌اند.

شهادت‌های اسرائیلی‌ها تاکید می‌کند که حملات ارتش رژیم صهیونیستی و عملیات‌های نظامیان این رژیم علت اصلی قتل و کشتار بسیاری از اسرائیلی‌هایی بوده که در شهرک‌های اطراف غزه به اسارت گرفته شدند، بدین گونه که آن‌ها در جریان درگیری‌ها با مقاومت در روز هفتم اکتبر و روزهای پس از آن، اقدام به بمباران و تخریب خانه‌ها کردند که در نتیجه آن بسیاری از شهرک‌نشینان اسیر شده در کنار مجاهدان مقاومت کشته شدند که این اقدام در چارچوب سیاست و پروتکل اسرائیلی "هانیبال" انجام گرفت که به موجب آن قتل اسیر اسرائیلی بر زنده ماندن او در دستان مقاومت ترجیح داده می‌شود و دشمن اشغالگر در موارد مختلفی وحشیانه‌ترین جنایات را از طریق بمباران و قتل مبارزان مقاومت در حالی که قصد بردن اسرای اسرائیلی به داخل نوار غزه را داشتند، مرتکب شد.

از جمله شواهد دیگر از این قبیل، تغییر تعداد کشته‌های اسرائیلی در روز هفتم اکتبر توسط نهادهای اسرائیلی است، آن‌ها در ابتدا از کشته شدن 1400 نظامی و شهرک‌نشین اسرائیلی سخن می‌گفتند و چند هفته پس از حمله هفتم اکتبر این تعداد به 1200 کاهش یافت که در توجیه آن مدعی شدند حدود 200 جسد که به کلی از بین رفته و غیرقابل شناسایی بودند، مربوط به مبارزان قسام بوده است. در اینجا چند سوال مطرح می‌شود: آیا کسانی که این افراد (نیروهای مقاومت) را که اجسادشان با اجساد اسرائیلی‌ها قاطی شده بود، بمباران کردند، نیروهای اسرائیلی نبودند؟ غیر از این رژیم، چه کسی هواپیما و سلاح‌هایی در اختیار دارد که منجر به قتل و سوزاندن این همه افراد شود؟ علاوه بر این، دستگاه دروغ‌پردازی دشمن صهیونیستی قبل از اینکه منابع اسرائیلی صحت این ادعاها را همانطور که ذکر شد، رد کنند، شهدای قسام را هم تا بیش از یک ماه به تعداد کشته‌های خود اضافه می‌کرد تا در رسانه‌ها از آن به نفع خود بهره‌برداری و تبلیغ کند.

جنایات رژیم اشغالگر "اسرائیل" در نوار غزه و عملیات بمباران و ویرانگری که در جریان تهاجم به غزه به کشته شدن حدود 60 اسیر اسرائیلی منجر شد، به طور واضح و روشن و بدون اینکه جای تردیدی باقی بگذارد، بی‌اعتنایی این رژیم به جان و زندگی اسرای خود اعم از نظامیان و شهرک‌نشینان و آمادگی این رژیم برای فدا کردن آن‌ها جهت خودداری از پرداخت هرگونه بها و هزینه‌ای را ثابت می‌کند.

5) در مقابل، تعدادی هم از شهرک‌نشینان مسلح صهیونیست در اطراف غزه روز هفتم اکتبر با نیروهای مقاومت درگیر شدند و در عملیات نظامی در کنار نیروهای اسرائیلی مشارکت داشتند و افرادی هم که کشته شدند، توسط رژیم صهیونیستی به عنوان کشته‌های غیرنظامی از آن‌ها نام برده شد.

6) شاید بسیاری از مردم ندانند وقتی از غیرنظامیان اسرائیلی سخن به میان می‌آید، همه اسرائیلی‌های بالای 18 سال مشمول خدمت نظامی اجباری هستند (مردان 32 ماه و زنان 24 ماه)، به گونه‌ای که همه آن‌ها قادر به جنگ هستند و این با تکیه بر نظریه امنیتی اسرائیلی است که به ایده "ملت مسلح" باور دارد و به موجب آن "اسرائیل" به ارتشی با یک دولت تبدیل شده نه به دولتی با یک ارتش!!

7) کشتار وحشیانه غیرنظامیان رفتاری سیستماتیک از سوی "اسرائیل" است که در آن به تحقیر و تحت سلطه درآوردن ملت فلسطین روی آورده می‌شود و شمار بالای شهدای زن و کودک در نوار غزه، این را ثابت می‌کند.

8) همچنین تحقیق منتشر شده توسط الجزیره ثابت می‌کند که میانگین کشتار روزانه کودکان غزه‌ توسط "اسرائیل" در جریان یک ماه جنگ برابر با روزانه 136 کودک بوده است؛ حال آنکه میانگین کشته شدن کودکان در جنگ اوکراین کمتر از یک کودک در روز است.

9) کسانی که از وحشی‌گری صهیونیست‌ها دفاع می‌کنند، اعتنایی به مطالعه موضوعی حوادث و رخدادها و حجم گسترده خسارت‌ها و قربانیان ندارند؛ چرا که آن‌ها به دنبال توجیه کشتارهای صهیونیست‌ها با بیان احتمال وقوع خطا و اشتباه در جریان حملات نیروهای اسرائیلی به مبارزان حماس و دیگر گروه‌های مقاومت هستند، حال آنکه در مورد حمله هفتم اکتبر حماس احتمال "خطا" در جریان آن را وارد نمی‌دانند. این را هم باید لحاظ کرد که هرگونه مقایسه عینی به طور قاطع به نفع مقاومت خواهد بود.

10) ما یقین داریم تحقیقات منصفانه و مستقل، صحت روایات ما و کذب ادعاهای رژیم اشغالگر را تایید می‌کند که همه داده‌ها و اطلاعات در جریان تهاجم و حمله به غزه، مبادرت رژیم اشغالگر به دروغ‌گویی، فریب و گمراه‌سازی را ثایت می‌کند، از جمله ادعاهای این رژیم در خصوص استفاده مقاومت از بیمارستان‌ها به عنوان مقر فرماندهی عملیات‌های نظامی یا مکانی برای نگهداری اسرای اسرائیلی و آنچه در بیمارستان شفا اتفاق افتاد، بهترین گواه و دلیل بر کذب بودن ادعاهای بی‌اساس دشمن بود و ما اطمینان داریم هرگونه تحقیق عینی مستقل به نفع روایت فلسطینیان خواهد بود.

 

سوم: به سوی یک تحقیق بین‌المللی بی‌طرفانه:

1) فلسطین به دیوان کیفری بین‌المللی پیوسته و اساسنامه رم را به امضا رسانده است و زمانی که خواستار تحقیق در مورد جنایاتی شد که رژیم صهیونیستی در سرزمینش مرتکب شده و می‌شود، با مخالفت قاطع "اسرائیل" مواجه شد و حتی فراتر از این، دشمن اشغالگر به دنبال بازخواست و مجازات فلسطینیان به این خاطر بود و متاسفانه کشورهای بزرگ که شعار عدالت سر می‌دهند و در جنگ اخیر نیز حامی و جانبدار رژیم صهیونیستی هستند، خود نیز با فلسطینیان به خاطر پیوستن به دیوان کیفری بین‌المللی دشمنی کرده و می‌کنند؛ چرا که این کشورها می‌خواهند "اسرائیل" همچنان فراتر از قانون باقی بماند و مسئولان آن از هرگونه بازخواست و محاکمه مصون بمانند.

2) بر همین اساس، ما از این کشورها به ویژه آمریکا، آلمان، کانادا و انگلیس دعوت می‌کنیم اگر واقعا به عدالت آنگونه که ادعا می‌کنند، اهمیت می‌دهند، حمایت خود را از تحقیقات این دیوان در مورد جنایاتی که در اراضی اشغالی فلسطین مرتکب می‌شود، اعلام کنند تا به تحقیقات این دادگاه به شیوه‌ای فعال کمک کرده باشند.

3) در سایه آنچه گفته شد و به رغم تردیدها و بی‌اعتمادی‌ها به دلایلی که گفته شد، ما از دیوان کیفری بین‌المللی و به ویژه دادستان کل، تیم تحقیق و کمیته‌های حقیقت‌یاب بین‌المللی ذی‌ربط دعوت می‌کنیم فورا به اراضی اشغالی بیایند و در مورد تمامی جنایات و تجاوزات این رژیم تحقیق کنند و به صرف نظارت از دور، ایستادن در دروازه‌های غزه یا تسلیم شدن در برابر قید و بندهای "اسرائیل" اکتفا نکنند.

4) زمانی که ملت فلسطین حدود کمتر از یک سال پیش برای صدور حکمی در رابطه با وضعیت قانونی ادامه اشغالگری رژیم صهیونیستی و مسئولیت جامعه بین‌الملل در رابطه با برچیدن آن، به دیوان دادگستری بین‌المللی مراجعه کرد، کشورهای حامی رژیم اشغالگر بدون هیچ ابایی با این اقدام مخالفت کردند و قبل از این نیز، زمانی که ملت فلسطین قصد کشاندن سران جنایتکار جنگی اسرائیلی به دادگاه‌های محلی در چند کشور اروپایی از طریق آنچه صلاحیت قضایی جهانی خوانده می‌شود، را داشت، تمامی درها را به روی‌اش بستند.

5) وقایع هفتم اکتبر باید در روندی وسیع‌تر نگریسته شود و نمونه‌های مبارزه برای رهایی از استعمار و اشغال بیگانگان یا نژادپرستی در جهان در تاریخ معاصر بررسی شود، چرا که همه این‌ها تجربه‌هایی است که نشان می‌دهد به اندازه‌ای که ظلم و ستم از سوی طرف اشغالگر وجود داشته باشد، این مسئله پاسخ و مقاومتی به مراتب سخت‌تر از سوی ملتی که تحت اشغال قرار گرفته، را به دنبال خواهد داشت و ادامه این اشغالگری تهدیدی برای امنیت و ثبات جهان خواهد بود.

6) ملت فلسطین و ملت‌های منطقه و جهان و حتی ملت‌های کشورهای حامی تهاجم و جنگ رژیم صهیونیستی، نهایت دروغگویی و فریبکاری دولت‌های خود که به دنبال توجیهاتی برای جانبداری کورکورانه خود از رژیم اشغالگر و همدستی در جنایات آن هستند، را دریافته‌اند. این کشورها نمی‌خواهند بپذیرند که اصل و اساس مشکل و بحران وجود اشغالگری و مصادره حقوق ملت فلسطین در برخورداری از یک زندگی آزادانه و شرافتمندانه در کشور و سرزمین و وطن خود است، کما اینکه نمی‌خواهند حق ملت فلسطین در زمینه دفاع از خود و سرزمین و مقدسات و حقوق خود را به رسمیت بشناسند و هیچ اهمیتی به ادامه محاصره ظالمانه میلیون‌ها فلسطینی نمی‌دهند و توجهی به هزاران اسیر فلسطینی در زندان‌های رژیم اشغالگر نمی‌کنند.

7) درود می‌فرستیم به همه آزادگان جهان از هر کشوری و از تمامی ادیان، ملیت‌ها و گرایش‌ها؛ کسانی که در پایتخت‌های همه کشورها برای اعلام مخالفت با جنایات رژیم صهیونیستی اشغالگر و کشتارهای وحشیانه آن و حمایت از حقوق ملت فلسطین برای رسیدن به آزادی با باور به اینکه قضیه فلسطین قضیه آزادی، عدالت و کرامت انسانی است، در مواجهه با اشغالگری نفرت‌انگیز و سیاست تبعیض نژادی و تخریب هدفمند و نسل‌کشی به خیابان‌ها آمدند.

 

چهارم: یادآوری به جهان، حماس کیست؟

1. جنبش حماس، جنبش آزادی‎بخش ملی با تفکر اسلامی معتدل و میانه است که مخالف تندروی و حامی ارزش‌های حق و عدالت و آزادی است و ظلم را تحریم کرده و به آزادی دینی و همزیستی متمدنانه انسانی باور دارد و مخالف اجبار دینی یا ظلم و ستم به هر انسانی یا تضییع حقوق دیگران بر پایه و اساس ملی، دینی یا فرقه‌ای است.

2. حماس تاکید می‌کند نزاع با پروژه صهیونیسم نزاع با یهودیان به سبب دیانت آن‌ها نیست و البته این جنبش با یهودیان به خاطر یهودی بودن وارد نزاع نشده است، بلکه تنها علیه صهیونیست‌ها وارد جنگ شده است، زیرا آن‌ها اشغالگر هستند و به ملت فلسطین، سرزمین و مقدسات آن تعدی کردند و در مقابل، این صهیونیست‌ها هستند که ادعاهای دینی را در پیش گرفته و بر تحمیل ماهیت یهودی "اسرائیل" با تکیه بر پیشینه‌های دینی و قومی اصرار دارند و ملت فلسطین را سرکوب کرده و از حقوق خود محروم می‌کنند و سرزمین و مقدسات آن را با تکیه بر همین ادعاها یهودی‌سازی می‌کنند. "اسرائیل" تنها طرفی در جهان است که بر پایه و اساس دینی تاسیس شده و به همه یهودیان در جهان تابعیت داده و ساکنان اصلی این سرزمین را کوچانده و اخراج می‌کند.

3. ملت فلسطین همیشه علیه ظلم و ستم و کشتار و جنایت علیه غیرنظامیان از هر طرفی که باشد و صرف نظر از اینکه قربانی آن چه کسی است، ایستاده است و بر اساس باور و ایمان ما به ارزش‌های دینی، اخلاقی و انسانی‌مان، ظلم و جنایت علیه یهودیان توسط آلمان نازی را محکوم کردیم... و مشکل یهودیان در ذات خود یک مشکل اروپایی است. اما محیط عربی و اسلامی ما در طول تاریخ همیشه پناهگاهی امن برای یهودیان و پیروان ادیان و ملیت‌های دیگر و نمونه‌ای از همزیستی و تعامل متمدنانه و آزادی‌های دینی بوده است و علت و سبب نزاع کنونی نیز شیوه رفتار خصمانه صهیونیست‌های همپیمان با قدرت‌های استعمارگر غربی است. بنابراین، ما بهره‌برداری از درد و محنت‌های یهودیان در اروپا برای توجیه  ظلم در حق ملت فلسطین و اشغال سرزمینمان و پایمال کردن حقوق و کشتار فرزندانمان را رد می‌کنیم.

4. جنبش حماس طبق قوانین بین‌الملل و کنوانسیون‌ها و معاهدات بین‌المللی یک جنبش آزادی‌بخش ملی است که اهدافی مشروع دارد و مقاصد و ابزارهای آن مشخص است و مشروعیت خود را در مقاومت در برابر اشغالگری از حق ملت فلسطین برای دفاع از خود و تلاش برای آزادی و تعیین سرنوشت خویش و پایان اشغالگری و بازگشت به وطن خویش گرفته است. حماس به عنوان یک جنبش مقاومت ملی، همیشه اصرار داشته که نبرد و مقاومت آن در برابر رژیم "اسرائیل" در اراضی اشغالی فلسطین باشد، هرچند که دشمن اشغالگر به این مسئله پایبند نبوده است، چرا که خارج از سرزمین فلسطین هم علیه این ملت دست به جنایت زده و ترورهای ناجوانمردانه‌ای را در حق فلسطینیان خارج از مرزهای فلسطین اشغالی انجام داده است.

5. ما تاکید می‌کنیم مقاومت در برابر اشغالگر با هر وسیله ممکن از جمله مقاومت مسلحانه، حقی مشروع است که تمامی شریعت‌ها و ادیان آسمانی بر آن تاکید دارند و قوانین بین‌الملل اعم از کنوانسیون‌های ژنو و اولین پروتکل‌ الحاقی آن و اعلانیه‌ها و قطعنامه‌های ذی‌ربط سازمان ملل نیز متضمن آن هستند که بارزترین آن‌ها قطعنامه 3236 در 22 نوامبر 1974 است که بر حق ملت فلسطین در بازگشت به سرزمین خود و تعیین سرنوشت خویش تاکید دارد و این حق ثابت در قطعنامه‌های صادر شده در دوران استعمار و اشغالگری بیگانگان در بسیاری از کشورهایی که در نهایت به استقلال دست یافتند، نیز مورد تاکید قرار گرفته است.

6) ملت صبور و مقاوم فلسطین اکنون وارد نبرد دفاع از خود، سرزمین و حقوق مشروع ملی در مواجهه با اشغالگری سرکوبگرانه که طولانی‌ترین و وحشیانه‌ترین اشغالگری است، شده و با تهاجم وحشیانه بی‌سابقه‌ای که سرزمین، انسان‌ها و تمامی بخش‌های زندگی را هدف قرار داده، مقابله می‌کند و دشمن ظالم ما در این جنگ از ارتکاب جنایات و کشتارهای وحشیانه در حق کودکان، زنان، افراد سالخورده و غیرنظامی ابایی ندارد؛ کما اینکه مردم را از آب، غذا، دارو، سوخت و تمامی ملزومات حیات محروم کرده و مدارس، دانشگاه‌ها، مساجد، کلیساها، بیمارستان‌ها و حتی آمبولانس‌ها را در چارچوب یک نسل‌کشی و پاکسازی نژادی و جنایات جنگی که به موجب قوانین بین‌الملل باید مورد مجازات قرار گیرد، بمباران کرده و تمامی این وقایع مقابل چشمان جهانیان انجام گرفته؛ بدون اینکه کشورهای بزرگ حامی این رژیم اشغالگر برای توقف جنگ و نسل‌کشی بی‌وقفه آن اقدامی صورت دهند.

7) اینکه "اسرائیل" در توجیه سرکوب ملت فلسطین، آن را دفاع از خود می‌خواند، عملیات گمراه‌سازی، دروغ و تحریف حقایق است و این رژیم هیچ حقی برای دفاع از اشغالگری و جنایات خود ندارد، بلکه این حق ملت فلسطین است که مقاومت کند تا این رژیم را مجبور کند به اشغالگری خود پایان دهد و خواسته‌های مشروع ملت فلسطین را محقق سازد. یادآور می‌شویم که قوانین بین‌المللی از جمله حکم دیوان دادگستری بین‌المللی در رابطه با دیوار (حائل) هیچ حقی برای "اسرائیل" به عنوان یک قدرت اشغالگر برای به اصطلاح دفاع از خود قائل نیست و تهاجم این رژیم علیه نوار غزه که طبق قوانین بین‌الملل همچنان تحت اشغال است، فاقد هرگونه توجیه قانونی و اخلاقی و اساس و جوهره ایده دفاع از خود است.

 

پنجم: چکار باید کرد؟

اشغال اشغال است، صرف نظر از تغییر نام، توصیف یا شکل آن، با تمامی وحشی‌گری و تلاش برای در هم شکستن اراده ملت‌ها و ظلم و ستم به آن‌ها. قانون زندگی و تجربه رهایی ملت‌ها از اشغالگری و استعمار نشان می‌دهد که مقاومت راهکار و روش و استراتژی و تنها راه آزادی و پایان اشغالگری است، چه وقت ملتی بدون مبارزه، مقاومت و فداکاری از اشغالگری خلاص شده است؟

وظیفه انسانی، اخلاقی و قانونی، کشورهای دنیا را ملزم به حمایت از مقاومت ملت فلسطین می‌کند، نه همدستی برای نابودی آن، کما اینکه آن‌ها را به مقابله با جنایات رژیم اشغالگر و توقف تجاوزگری آن و حمایت از مبارزات ملت فلسطین برای آزادی سرزمین و تشکیل کشور مستقل خویش و اعمال حق تعیین سرنوشت خود همانند دیگر ملت‌های جهان ملزم می‌کند.

 

بر همین اساس، ما به این موارد دعوت می‎کنیم:

1. توقف فوری تهاجم و حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه و اقدام فوری در جهت توقف جنایت و نسل‌کشی ارتش صهیونیستی در حق ملت فلسطین و زنان و کودکان و سالخوردگان، بازگشایی گذرگاه‌ها، شکستن محاصره نوار غزه، ارسال کمک‌های بشردوستانه، فراهم کردن نیازمندی‌های آوارگان و بازسازی این باریکه.

2. تلاش برای پیگرد و مجازات قانونی "اسرائیل" به خاطر اشغالگری و همه رنج و محنت‌ها و قربانی‌ها و خسارات ناشی از آن و تلاش برای واداشتن رژیم اشغالگر به پرداخت بهای جنایت کشتار غیرنظامیان و تخریب خانه‌ها، بیمارستان‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها، مساجد، کلیساها، زیرساخت‌ها و غیره.

3. حمایت از مقاومت در برابر رژیم اسرائیلی اشغالگر از همه راه‌های ممکن، به اعتبار اینکه مقاومت حقی مشروع طبق قوانین بین‌الملل و ادیان و مکاتب آسمانی است.

4. ما از کشورهای آزاد جهان به ویژه کشورها و ملت‌هایی که تحت استعمار و اشغال بودند و به خوبی رنج و محنت‌های ملت فلسطین را درک می‌کنند و تمامی کشورها و هیئت‌هایی که مخالف ظلم هستند و به عدالت ایمان دارند، دعوت می‌کنیم موضعی جدی و فعال علیه استانداردهای دوگانه قدرت‌های حامی رژیم "اسرائیل" اشغالگر اتخاذ کرده و جنبشی جهانی را برای همبستگی با ملت فلسطین به راه انداخته و بر عدالت، برابری و حق انسان‌ها در برخورداری از آزادی و زندگی شایسته تاکید کنند.

5. قدرت‌های بزرگ باید به حمایت از رژیم اشغالگر به گونه‌ای که گویی دولتی فراتر از قانون است، پایان دهند، چرا که این رفتار ظالمانه به مثابه چراغ سبزی به این رژیم طی 75 سال برای ارتکاب وحشیانه‌ترین جنایات در حق ملت، سرزمین و مقدسات فلسطین بوده است و ما امروز بیش از هر وقت دیگری از کشورهای جهان می‌خواهیم به مسئولیت‌های خود به موجب قوانین بین‌الملل عمل کرده و به اجرای فوری قطعنامه‌های بین‌المللی تصویب شده برای پایان اشغال فلسطین و دست‌یابی این ملت به حقوق کامل خود در سرزمین و مقدسات خویش مبادرت ورزند.

6. مخالفت با هرگونه طرح بین‌المللی یا اسرائیلی با هدف تعیین آینده نوار غزه به شیوه‌ای که همسو با معیارهای رژیم اشغالگر و متضمن ادامه اشغالگری آن باشد و تلاش جدی برای واداشتن این رژیم به عقب‌نشینی.

ملت فلسطین قدرت و توانایی لازم را دارد که آینده خویش را خود رقم بزند و اوضاع داخلی خود را سر و سامان بخشد و کسی حق ندارد قیمومیت خود را بر آن تحمیل کرده یا به جای آن تصمیم‌گیری کند.

7. ایستادگی در برابر تلاش‌ها برای کوچاندن فلسطینیان (ساکنان سرزمین‌های اشغالی 1948، کرانه باختری و نوار غزه) و آواره کردن آن‌ها و ممانعت از وقوع نکبتی جدید. هیچ کوچی نه به سینا، نه اردن و نه هیچ جای دیگر انجام نمی‌گیرد و اگر قرار باشد آوارگان فلسطینی جابجا شوند، تنها به بازگشت به خانه و کاشانه‌ای خواهد بود که سال 1948 از آن بیرون رانده شدند و صدور قطعنامه بین‌المللی در حق آنان در این زمینه بیش از 150 مرتبه تکرار شده است.

8. ادامه فشارهای مردمی در سطح عربی، اسلامی و بین‌المللی برای پایان اشغالگری و فعال‌سازی جنبش‌های ضدعادی سازی روابط و جنبش‌های تحریم کالاهای اسرائیلی و تحریم شرکت‌ها و نهادهای حامی "اسرائیل".