منظور از اندیشه پویا معارف و دانشهایی است که به انسان کمک مینماید تا از فهم و معرفت ابتدایی و خام به معرفت و بینشی بسیار عمیق و استوار در ارتباط با آفرینش و زندگی و انسان دست پیدا نماید، و عقلهای راکد را به اندیشیدن و تحرک وادار کرده و عقلهای مقلد و دنباله رو را به آزاد اندیشی و استقلال فکری ترغیب نموده و عقلهای تابع اوهام و خرافات را به اندیشههای عملی که بر دلیل و برهان استوارباشد، مبدل مینماید.
همچنین بینشهای متعصب و خشک و کوتاه فکر را به اندیشههای متسامح و دوراندیش و اندیشههای مهاجم و تمامیت طلب را به عقولی بردبار و متواضع مبدل میسازد، تا با حدود توانایی های خویش آشنا باشد و پا را از دایره آن فراتر نگذارد، و اگر از جواب مسئلهای آگاهی نداشت واژه و کلمه نمیدانم برایش ناخوشایند نباشد و به سادگی به اشتباهات خویش اعتراف نماید. امام مالک در ارتباط با این موضوع می گوید: معرفت و فقاهت تنها به معنی شناخت هرچه بیشتر مسائل نیست، بلکه معرفت آن چیزی است که خداوند آن را به هر یک از انسانها که اراده فرماید میدهد.
و به عبارت دیگر می گوید: علم و معرفت در کثرت نقل و روایت نیست، بله علم، نوری است که خداوند آن را در دلها میتاباند، هنر و شاهکار اصلی در کسب علوم و دانش های فراوان و گوناگون نیست، بلکه مهم آن است که انسان از بصیرت و درایت بهرهمند باشد.
۱- معرفت آیات و سنت های الهی
اولین دورنما و ویژگی اندیشه پویا معرفت و شناخت «آیات و سنتها» است و به عبارت دیگر شناخت آیات و نشانههای خداوند در نظام آفرینش و انسان راهی است در جهت شناخت قوانین و سنتهای او در ارتباط با پدیدههای جهان هستی و امور اجتماعی تردیدی وجود ندارد که تنها صاحبان علم و دانش و اندیشه و معرفت در مورد آیات و نشانههای متعدد در نظام آفرینش به تحقیق و تأمل می پردازند و از آنها بهرهمند میشوند زیرا خداوند متعال میفرماید :
{إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لاولى الألباب } (آل عمران، ۱۹۰)
ترجمه: براستی در آفرینش آسمانها و زمین و تفاوت میان شب و روز، برای صاحبان عقل و اندیشه آیات و نشانههای فراوانی وجود دارد .
و میفرماید :
{وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ * وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعْ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ } (انعام، ۹۷-۹۸)
ترجمه: خداوند کسی است که ستارگان را برای شما وسیلهٔ راهیابی در سفرهای شبانه و در تاریکیهای خشکی و دریا قرار داده است ما آیات قرآن و آیات جهان آفرینش را برای کسانی بیان نمودهایم که اهل آگاهی (و اندیشه) هستند. او کسی است که شما را از يک انسان آفریده و زمین در زمان حیات) محل زندگی و در جهان آخرت وعده گاه شماست. ما آیات را برای کسانی بیان نموده ایم که میفهمند»
ماندگاری و فراگیری سنتها موضوع مهمی که لازم است مورد توجه قرار گیرد این است که حرکت نظام آفرینش و تحولات هستی و زندگی تصادفی و بی نظم و پراکنده نیستند، بلکه همه امور و پدیدهها و حرکات هستی و زندگی براساس طرح و برنامه ریزی دقیق و حساب شده در گردشند و این حرکت و تحولات منظم و سازمان یافته را قرآن «قانون و سنت» می نامد. آن سنتها و قوانین همه عرصه های نظام آفرینش و امور اجتماعی را در برمی گیرند و هیچگاه تعطیل و بی تأثیر نمیشوند و آنگونه که شامل حال گذشتگان گردیده آیندگان را نیز در بر خواهد گرفت و اهل ایمان و اهل کفر توانایی خروج و تسلیم ناپذیری در مقابل آنها را ندارند خداوند متعال میفرماید:
{فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدِيلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَحْوِيلاً} (فاطر ، (۴۳)
ترجمه: هرگز در قوانین و سنتهای خداوند تبدیل و دگرگونی نخواهی یافت.
از جمله قوانین و سنتهای خداوند عبارتند از
الف: گسترش فساد اخلاقی و سیاسی و اقتصادی زمینه فروپاشی و نابودی تمدنها و جوامع را فراهم مینماید.
ب: یکی از قوانین ثابت خداوند این است که هرگاه گناه و انحراف رواج پیدا کند، و برای مقابله با آن تلاشی صورت نگیرد و مردم در مقابل آن سکوت کنند، عذاب و عقاب خداوند همه گناهکاران و منحرفان را به دلیل خلاف کاریشان و سکوت کنندگان را هم به خاطر بی مبالاتی و عدم مقابله با انحرافها فرا میگیرد. و این موضوع را قرآن یادآورگردیده و میفرماید :
{وَاتَّقُوا فِتْنَةٌ لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً } (انفال ، ۲۵)
ترجمه: خویشتن را از عذاب و مصیبتی که تنها دامن ستمکاران را نمیگیرد بلکه ستم پذیران و سکوت کنندگان را نیز شامل میشود) در امان بدارید.
ج: یکی دیگر از قوانین خداوندی حاکم بر روابط اجتماعی آن است که پیروان حق بالاخره مورد حمایت خداوند قرار میگیرند و باطل و ناروا هرچند عمر آن به درازا بکشد در نهایت رفتنی و نابود شدنی است. همچنان که خداوند متعال میفرماید:
{وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً } (اسراء ، ۸۱)
ترجمه: بگو: حق فرارسیده و باطل از میان برداشته شده است، براستی باطل رفتنی است.
د: یکی دیگر از سنتها و قوانین خداوند این است که امت اسلامی در مورد موضوعی باطل و انحرافی اجماع و اتفاق نظر پیدا نمیکنند و بایستی در میان جامعههای بشری گروهی با در پیش گرفتن صراط مستقیم و دعوت به خیر و اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر اسوه و الگوی دیگران بشوند و بر دیگران اتمام حجت بنمایند. همچنان که خداوند متعال میفرماید :
{وَ مِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ} (اعراف ، ۱۸۱)
ترجمه : و در میان آنانی که آفریدهایم امتی و گروهی خواهند بود که به راه حق، دیگران را راهنمایی میکنند و راه عدالت و دادگری را در پیش می گیرند.
۲- اهتمام به علوم و معارف
یکی از مظاهر و نمودهای اندیشه پویا، شناخت معارف است.
منظور از معارف، شناخت و معرفت ارزشهای والا و اصول استواری است که اسلام آنها را در راستای تثبیت و تقویت «معرفت» یا گسترش روح عملگرایی ارائه نموده است.
آیات و احادیث بسیاری در قرآن و سنت رسول خدا در ارتباط با جایگاه و منزلت و بزرگداشت معرفت و علم و نقش و مسئولیت اهل علم و ترغیب و تشویق به آموختن دانشهای مفید به تمام وجود و رقابت به خاطر کسب مهارتهای افزونتر، و منزلت و ارزش و نقش و آداب تعلیم و آموزش دادن وجود دارد. به همین دلیل است که در همه کتابهای احادیث و روایات که بر روال ترتیب ابواب و موضوعات نوشته شده اند بخشی از آنها به مبحث «علم» و موضوع های مربوط به آن اختصاص یافته است.
برای مثال در صحیح امام بخاری رحمه الله پس از مبحث «ایمان» مبحث «علم» قرار گرفته و پیش از وارد شدن به مباحث مربوط به طهارت و نماز و زکات و دیگر ارکان اسلام به نقل احادیث مربوط به علم پرداخته، زیرا «علم» مقدم بر «عمل» است.
ابن ماجه و دارمی رضی الله عنهما نیز در کتابهای سنن خود همین ترتیب را مراعات کردهاند.
برخی از ائمه و بزرگان مانند امام محدّث و فقیه بزرگوار ابو عمرو بن عبدالبر کتابی را بنام جامع بیان العلم وفضله به بحث در مورد علم و مسائل مختلف مربوط به آن اختصاص داده است.
بخشهایی از اندیشه پویا در باب شناخت علوم و معارف
۱- آموزش دانشهای مفید
۲- مقابله با تقلید
۳- آگاهی از میزان دانش
۴- سپردن امور به اهل تخصص
۵- گفتگو با دگراندیشان
۶- آزادی مخالفان
۳- یکی دیگر از مظاهر اندیشه پویا، شناخت زندگی و به عبارت دیگر آگاهی دقیق و درست و اطمینان بخش از ارزش و منزلت حیات و زندگی بشری است.
اسلام زندگی دنیا را نعمت و امانت و رسالت و فرصتی به شمار میآورد که بایستی سپاسگزاری و امانت داری و ادای رسالت آن به هیچ وجه فراموش نشود و لازم است که انسانها آن را فرصتی گرانقدر بدانند و به بهترین وجه از آن استفاده نمایند.
اسلام با بینش بدبینانه برخی از ادیان و فلسفهها که این جهان را سر تا پا شرّ و بدی و ناخوشایند به شمار میآورند و معتقدند که باید هرچه زودتر از شر آن خلاص شد و نیز بر این باورند که زندگی در دنیا بلا و مصیبتی است که انسانها به آن گرفتار گردیده اند به هیچ وجه موافق نیست بلکه زندگی در این جهان را نعمت بزرگی از جانب خداوند به شمار میآورد همچنان که قرآن میفرماید :
{ وَاللهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَكُمْ مِّنَ الطَّيِّبَاتِ} (نحل، ۷۲)
ترجمه: خداوند از جنس خودتان همسرانی را برای شما قرار داد و از همسرانتان پسران و نوادگانی را به شما داد و اموال و امکانات و روزیهای پاکی را در اختیارتان نهاد .
یکی از مزایا و ویژگیهای اندیشه اسلامی آن است که انسان را به کار و تلاش سازندگی و بهره گیری از مظاهر زندگی فرامیخواند و به هیچ وجه این کار را با تلاش برای کسب توشه آخرت و آباد ساختن آینده خویش در جهان پس از مرگ در تضاد نمی بیند و آنان را توجیه مینماید که خوشبختی و سعادت هر دو جهان را از خداوند بخواهند .
{ ورَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ} – (بقره، ۲۰۱)
ترجمه: پروردگارا خیر و نیکی دنیا و آخرت را نصیب ما بگردان و ما را از عذاب آتش(دوزخ) مصون بفرما» .
انس می گوید: رسول خدا بیش از هر دعای دیگری این دعا را می خواند و میان دو رکن حج نیز آن را تکرار میفرمود .
۴- شناخت واقعیتها
یکی دیگر از مسائل محوری در معرفت، دینی شناخت و معرفت واقعیتها به صورتی دقیق و همه جانبه است شناخت واقعیتها آنگونه که هستند، چه به نفع یا زبان ما باشند نه معرفت واقعیتها به گونه ای که خود دوست داشته باشیم. روشی که متاسفانه بسیاری در تصوّر و تصویر واقعیتها از آن پیروی مینمایند، در واقع نوعی خود فریبی و بکار بردن نیرنگ با دیگران است .
منظور ما از شناخت واقعیتها امور و مسائلی است که محیط اطراف ما را احاطه نموده اند و تاثیرات مثبت یا منفی بر زندگی ما خواهند گذاشت، و تفاوتی بین این که آن واقعیتها جهانی منطقهای محلی شخصی و یا اینکه واقعیتهایی باشند درارتباط با خود ما یا دیگران نیست. شناخت آن واقعیتها یا فقه واقع نگری برای تنظیم روابط و مشخص گردانیدن روش رویارویی و پذیرش و عدم پذیرش و طرفداری و مقابله یا پذیرفتن برخی از جوانب امور و عدم قبول برخی دیگر از بخشهای آن و اصول و معیارهای روش برخورد و موضعگیری، بسیار مهم و اساسی میباشد.
بر همین اساس است که علماء در مورد این موضوع اتفاق نظر دارند که «اجتهاد و فتوا با توجه به تحولات زمان و مکان قابل تغییراست. و همچنین علماء می گویند: مفتی و مجتهد موفق کسی است که توانایی ایجاد و هماهنگی میان مسئولیت و واقعیت را داشته باشد، و تنها در فضای باید و نباید زندگی، ننماید بلکه شرایط و واقعیتها و هست و نیست ها را نیز به خوبی درک نماید.
موضوع مهمی که در ارتباط با شناخت واقعیتها بایستی مورد ملاحظه قرارگیرد، پرهیز از دو عیب بزرگ نمایی و کوچک نمایی واقعیت است. گروهی از انسانها از بزرگ کردن برخی از امور كوچک، از خود شوق و علاقه نشان داد. و لذت می برند و از کاه کوه می سازند. در واقع این گونه افراد از پشت عدسی میکروسکوپ دنیا را تماشا میکنند در نتیجه کارهای بسیار کوچکی را بسیار بزرگ می بینند و برخی هم با تلسکوپ به واقعیتها می نگرند و حاصل آن، حسن ظن نشان دادن به مسائل و اموری است که هیچ گونه قرابت و نزدیکی با واقعیتها ندارند و نتیجه این نوع نگرش میکروسکوپی یا تلسکوپی را گاهی در مورد خود و گاهی در ارتباط با دیگران به کار میگیرند.
بسیاری از اوقات که آنها از خود میگویند و از نیروها و امکانات خود تعریف می نمایند ممکن است انسان را دچار غرور و خود فریبی بیمارگونه و نابودکننده بنمایند و زمانی دیگر که در مورد قدرت و امکانات دشمن زبان به سخن میگشایند، ممکن است قبول آن انسان را دچار یأس و سرخوردگی بنماید. اما بایستی در مورد این رو بیماری خطرناک یعنی غرور کاذب و خود فریبی و یأس و ناامیدی هشیار بود زیرا هر دوی آنها مانع معرفت صحیح و دقیق واقعيتها گردیده و موضع گیریها و عملکردهایی هم که بر اساس آن معلومات غلط قرار گیرند بجز زیان و شکست سودی را برای انسانها به دنبال نخواهد داشت . از طرف دیگر کسانی هم هستند که امور و مسائل بزرگ را كوچک نشان میدهند و انسان را از معرفت درست واقعیتها دور میسازند، در نتیجه با توجه به حجم واقعیتها و برای آمادگی متناسب با پیش آمدها اسباب و امکانات لازم فراهم نمیشود.
۵– معرفت مقاصد شریعت
منظور از مقاصد و اهداف کلی آن است که در راستای تحقق آنها خداوند احکام حلال و حرام و فرائض و حد و حدود را واجب گردانیده است، زیرا تردیدی نیست که خداوند هيچ يک از احکام شریعتش را بدون حکمت و هدف قرار نداده و هیچ چیزی را بدون دلیل و بیهوده نیافریده است همچنان که خداوند اوصاف اندیشمندان را چنین بیان میکند
{رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ } (آل عمران، ۱۹۱)
ترجمه: پروردگارا! اینها را بیهوده نیافریدهای تو از هرگونه عیب و نقصی در علم و حکمت و اراده منزهی» .
همچنین یکی از اسماء و صفات خداوند حکیم» است و حکمت به این معنی است که: «آفرینش و اوامر خداوند هيچ يک بدون هدف و حکمت نیستند، برخی از انسانها به پاره ای از آن حکمتها پی می برند برخی دیگر از آنها اطلاعی ندارند، و تردیدی در این نیست که خداوند در برنامه ریزی و آفریدن قانون گذاری و امر و نهی از روی حکمت و دوراندیشی کامل و مطلق عمل فرموده است. حتی برای بخش عبادات و احکام اسلامی که جنبه تعبدی دارند خداوند دلایل و اهداف و مقاصد آنها را بیان می نماید.
یکی از ویژگیهای اساسی مقاصد شریعت فراگیری و گوناگونی آن است، و در کنار آن نباید فراموش نماییم که آن مقاصد شریعت، مقاصدی روحی و معنوی و دینی» نیز هستند، زیرا اولین هدف یا مصلحتی که شریعت در راه تحقق آن تلاش می نماید، محافظت از دین است که شامل عقاید و عبادات میشود. زیرا در واقع دین ماهیت هستی و روح زندگی است. مقاصد شریعت، مقاصد و اهداف اخلاقی نیز هستند.
پیامبرمیفرمایند: به این دلیل برانگیخته شده ام که ارزشهای اخلاقی را به اوج آن برسانم . این بیانگر این مطلب است که اخلاق و دین انفكاک ناپذیرند.
همچنین مقاصد شریعت، مقاصدی انسانی نیزهستند، زیرا در جهت محافظت از جان و مال و حرمت و عقل و اندیشه انسان از هیچ تلاشی کوتاهی نمینماید .
از طرف دیگر مقاصد شریعت را میتوان اهداف و مقاصد اقتصادی» نامید. زیرا کار و کسب و درآمد را نوعی از عبادات به شمار آورده و محافظت از آن را با بهره گیری از همۀ وسایل ممکن و مشروع جزو مصالح ضروری قرار داده است. در واقع اهداف و مقاصد احکام شریعت مقاصدی آینده نگر نیزهست، زیرا به مراعات و توجه به وضع مادی و معنوی انسانهایی که در قید حیات هستند، اکتفا ننموده بلکه مصالح نسلهای آینده را نیز مورد توجه قرار داده است، و در این رابطه محافظت از نسل و بهره برداری از ثروتهای ملی را با توجه به رعایت مصالح آیندگان مورد تاکید قرارداده است .
۶- شناخت ارزش های شریعت
نوع دیگری از معرفت دینی که در چهارچوب فقه پویا و اندیشۀ متمدنانه اسلام قرار میگیرد معارفی است که به ارزشها و فضائل شریعت ارتباط دارد، و امام راغب اصفهانی در کتاب ارزشمند و کم نظیر الذريعة إلى مكارم الشريعة این معارف را مکارم شریعت نامیده است.
این کتاب در برگیرنده موضوعاتی است که همۀ آنها با فقه پویا ارتباط دارند و همگام با زمان پیش میروند و تفاوت میان احکام شریعت و مکارم شریعت را توضیح میدهد و این نکته را یادآوری می نماید که احکام شریعت که مورد اهتمام فقهاست و مکارم شریعت بیشتر مورد توجه علمای اخلاق و کسانی است که به ارزشهای اخلاقی اهتمام بیشتری میدهند. امام راغب اصفهانی در مقدمه این کتاب میگوید: «مکارم و ارزشهای مطلق، آن چیزهایی است که تمامی اوصاف خداوند متعال یا بیشتر آنها را مانند: حکمت، بخشندگی، علم، حلم، بخشایشگری عدالت و مهربانی توضیح میدهد، هرچند نمی توان اوصاف و خصوصیات انسان را با صفات خداوند مقایسه کرد.
او در ادامه می فرماید: بخاطر کسب آن اوصاف و مکارم است که انسان منزلت خلافت خداوند را پیدا مینماید.
۷- مهمترین اهداف زندگی
مسئولیتی که به انسان سپرده شده است یا به عبارت دیگر اهدافی که انسانها بخاطر آن آفریده شدهاند سه چیز است.
۱ – سازندگی و آباد نمودن زمین همچنان که خداوند متعال میفرماید :
{وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيها } (هود، (۶۱)
ترجمه: عمران و آبادانی (زمین) را از شما خواسته است .
و این هدف از طریق تلاش برای بالا بردن سطح زندگی و رفاه مادی خود و دیگران تحقق خواهد یافت.
۲- عبادت و فرمانبرداری، خداوند همچنان که میفرماید:
{وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونَ} (ذاریات، ۵۶)
ترجمه: جن و انسان را تنها برای عبادت و فرمانبرداری خود آفریدهام» .
و این هدف تنها در پایبندی به اوامر و نواهی خداوند واقعیت پیدا خواهد کرد.
۳- خلافت و نیابت از جانب خداوند که در مورد آن میفرماید:
{وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ} (اعراف، ۱۲۹)
ترجمه: شما را در زمین خلیفه و جانشین خود قرار میدهد تا ببیند که چگونه رفتار میکنید .
زمانی این هدف تحقق خواهد یافت که انسان در حد توان به راهنمایی خداوند و ارزشهای اخلاقی و مکارم شریعت» پایبند باشد.
۸– التزام به ارزشها و ابتکار در علوم و فنون
از مفاهیم و ارزش های اندیشه و معرفت پویای اسلام این است که در امور دینی اساس بر التزام و اتباع و در مسائل مربوط به دنیا اساس بر ابداع و نوآوری است.
در امور دینی از آنجا که خداوند دین خود را کامل گردانیده و نعمت هدایت را بصورت کامل و همه جانبه در اختیار بشریت قرار داده است. به هیچ وجه افزودن و کاستن آن را نمیپذیرد.
عبادت خدا بر دو اصل اساسی قرار دارد.
الف- به غیر خدا هیچ کس و هیچ چیزی عبادت نشود.
ب- خداوند به روشی که قرآن و سنت مشخص کرده اند انجام پذیرد.
در امور دنیا رسول خدا مسلمانان را به ابتکار در اسباب مفید و اختراع و نوآوری در آبادانی و سازندگی و اصلاح و نوگرایی در عرصههای علمی و فنی وعملی تشویق نموده و میفرماید: هرکس راه و رسم خوبی را در اسلام به وجود بیاورد پاداش آن و پاداش کسانی که پس از پایان عمر او به آن عمل می کنند ـ بدون آنکه چیزی از پاداش آن عمل کنندگان کم شود ـ از آن او خواهد بود». رواه مسلم
۹– خوش بینی و امیدواری سازنده
خوش بینی و امیدواری سازنده یکی دیگر از محورهای اندیشه و معرفت اسلامی که سنت رسول خدا نیز آن را مورد تاکید قرار داده، ماهیت مثبت و سازنده ای است که بر عقل و شعور و نگرش و رویکرد انسان مسلمان تسلط دارد و در عمل گرایی و سازندگی و روشنگری و پرهیز از ادعا و تخریب و مقابله با تاریکی تبلور و نمود پیدا مینماید .
این اندیشه و نگرش را به وضوح در احادیثی که انسانها را تا آخرین لحظات و دقایق زندگی و حتی تا لحظه فرا رسیدن قیامت به کار و سازندگی دعوت می کنند مشاهده می نماییم . و به این حدیث حکیمانه و بدیع رسول خدا توجه کنید که می فرماید: «اگر قیامت فرا رسید و در آن لحظات نهالی را در دست داشتید و می توانستید آن را در زمین بکارید، درنگ نکنید. ( رواه بخاری فی الادب المفرد )
این کلام در واقع دارای این رمز و پیام است که کار و تلاش در ذات خود مطلوب و محترم است و انسان مسلمان با اقدام به آبادسازی سرزمین در واقع عبادت خداوند را انجام میدهد و عبادت خداوند نیز باید تا آخرین لحظات و تا زمانی که رمق و نفس در وجود انسان است، ادامه یابد.
همچنین در پرتو این دیدگاه و اندیشه درمییابیم که انجام دادن هرچه بهتر و علمی تر هر کاری واجب بوده و عبادت به شمار میآید زیرا تنها انجام دادن کار به هر صورت و روشی که باشد کافی نیست بلکه کار و تلاشی مطلوب و مورد قبول است که به بهترین صورت ممکن انجام داده شود.
یکی دیگر از مظاهر این نگرش و اندیشه مثبت این است که رسول خدا در بسیاری از فرموده های خود مسلمانان را از فحش و ناسزاگویی برحذر داشته است، زیرا فحش و ناسزا سخن و اقدامی منفی میباشد و به همین دلیل بوده که رسول خدا خود فحاش و نفرین گر نبوده است.
۱۰- معیار انسانیت انسان
یکی از موضوعات مهم در معرفت اسلامی این است که ملاک ارزش و اعتبار اشیا و امور براساس ماهیت و حقیقت آنهاست و مظهر و شکل آنها معیار شناخت واقعی آنها به شمار نمی رود به همین دلیل قرآن اعرابی که اسلام را تنها بر اساس تلفظ و بیان کلمات پذیرفته بودند را مورد عتاب قرار میدهد و به ادعایشان اینگونه پاسخ میدهد که در واقع نور، ایمان تاریکیهای قلبشان را روشن ننموده واثرات آن در واقعیتهای عملی و جهادی آنها متجلی نگردیده است و میفرماید :
{قالَتِ الاعرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللهِ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ} (حجرات، ۱۴-۱۵)
ترجمه: عربهای بادیه نشین) میگویند ایمان آوردهایم بگو: شما ایمان نیاوردهاید، بلکه بهتراست بگویید : تسلیم ظاهری رسالت تو شدهایم زیرا هنوز ایمان به دلهایتان راه نیافته است. اگر از خدا و پیغمبرش فرمانبرداری کنید، خدا از (پاداش کارهایتان چیزیرا نمیکاهد بی گمان خداوند بخشنده و مهربان است. مؤمنان واقعی تنها کسانی هستند که به خداوند و پیامبر او ایمان دارند، از آن هرگز شک و تردیدی را به دل راه ندادهاند و با مال و جان خویش در راه پس خدا جهاد و تلاش میکنند آنان راستگویان هستند .
و رسول خدا می فرماید: بدانید که در جسم شما چیزی وجود دارد که هرگاه اصلاح شود همۀ وجود شما اصلاح میگردد و آن قلب است .
۱۱- أخلص و أصوب
یکی دیگر از محورهای معرفت و اندیشه پویای اسلامی مورد نظر، یادآوری دو موضوع مهم و اساسی است، که مقبولیت اعمال در پیشگاه خداوند در گرو وجود مطلوب و کافی آنهاست
اول : «اخلص» بدین معنی که هر کردار و گفتاری که انجام میگیرد لازم است از شائبه های ریاء و دنیا دوستی و مقام خواهی پاک باشد .
دوم : «اصوب» بدین معنی که با سنتها و قوانین و شریعت خداوند متعال هماهنگ و سازگار باشد.
نکته: اعمال دینی واجب است که با سنت و قوانین شریعت خداوند سازگار باشد و اعمال دنیوی نیز لازم است براساس سنتها و قوانین خداوندی حاکم بر آفرینش و هستی انجام بگیرند .
۱۲- سنت و سلوک متمدنانه
اگر درخت معرفت و اندیشه پیشگام و پویا رفتار متمدنانه را در پی نداشته باشد درختی بی ثمر و بی حاصل خواهد بود. و معرفت و دانشی که عملی را سبب نشود، معرفت و دانشی بدور از خیر و برکت تلقی می گردد. این سلوک مترقیانه و رفتار متمدنانه در ابعاد گوناگون و با شیوههای متفاوت فرد و جامعه را به پیش می برد؛ مثلاً معنویت فرد و جامعه را از طریق عبادت، اندیشه آنها را از طریق دانش و معرفت اقتصادشان را بوسیلهٔ کار و سازندگی و تلاش، اخلاق آنان را به وسیله کسب فضایل و ارزشهای اخلاقی، جسم و فيزيک آنان را به وسیله ورزش و مسائل اجتماعی را از طریق تعاون و همکاری رشد و بالندگی میبخشد. این سلوک و راهکار بلند و ارزشمند بر اساس اصول و ارکانی قرار گرفته که برخی از آنها عبارتند از:
۱ – ارزشهای اخلاقی
اولین پایه و بنیان سلوک و رفتار متمدنانه این است که انسان مسلمان در راستای کسب فضایل و ارزشهای اخلاقی همۀ توان خود را به کار بگیرد و از رذائل اخلاقی پرهیز کند.
علماء می فرمایند: ارزشهای اخلاقی یا اخلاق خوب و نیکو آن است که سبب تامین خیر و مصلحت دنیا و آخرت انسانها بشود.
۲– مهربانی و تسامح و بردباری
از جمله فضایل اخلاقی مورد اهتمام سنت و روش رسول خدا، برخورد ملایم و مهربانه همراه با تسامح و گذشت و پرهیز از تندی و خشونت و سختگیری است.
۳- کردار نیک
یکی دیگر از محورهای رفتار پیشرو و متمدنانه اسلامی آن است که از مسلمانان می خواهد از انجام دادن هیچ کار خیر و مثبت و سازندهای کوتاهی ننماید و در جهت ارائه خدمات اجتماعی براساس اراده و اختیار خویش برای یاری نیازمندان و آموزش بیسوادان و راهنمایی، گمراهان و تقویت ناتوانان و دستگیری از مستمندان همه تلاشهای خود را بکار بگیرد همچنان که خداوند متعال میفرماید:
{وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ } (حج ، ۷۷)
ترجمه: کارهای نیک را انجام دهید تا رستگار (و سربلند) شوید» .
۴- پایبندی به آداب و مقررات اجتماعی
اسلام برای تمامی امور زندگی اعم از کوچک و بزرگ قانون و مقرراتی به امت آموخت و آنها را ملزم به مراعات آنها گردانید.
برای مثال :
- هیچکس بدون اجازه حق ندارد وارد منزل دیگران شود
- کسی در معامله دیگران مداخله نکند، و از خانمی که دیگری از او خواستگاری نموده، خواستگاری ننماید.
- لازم است همه مردم به قول و قرار و تعهدات خود پایبند بمانند.
- به اهل ایمان فرمان میدهد که از کشف اسرار مربوط به جامعه اسلامی خودداری نمایند، و از روی حساب و دقت سخن بگویند، و برای حل و فصل امور به اهل تخصص مراجعه کنند.
بازگو نمودن تمامی رهنمودهایی که در سنت رسول خدا راجع به ضرورت مراعات حسن اخلاق و معاشرت خوب و رفتار درست وجود دارد کاری است که نیاز به وقت طولانی دارد.
و برای آشنا شدن با رهنمودهای رسول خدا کافی است تنها تعداد کمی از صدها حدیثی را که در کتابهای سیره و سنت و فصلهای مربوط به ادب و اخلاق وجود دارد، نقل نماییم. احادیثی که همه آنها بر این موضوع اساسی که رفتار متمدنانه و روش و سلوک پاک و بی آلایش است انگشت می گذارند و آنها را مورد تأکید قرارمیدهند.
در مبحث «ادب و اخلاق کتاب صحیح امام بخاری رحمه الله ۲۵۶ حدیث نقل گردیده است. و این در حالی است که مباحث بسیار دیگری مانند : آداب نکاح و اجازه خواستن و طبابت و عیادت و خوردن و آشامیدن و… وجود دارند، که بی ارتباط با ارزشها و فضائل اخلاقی نیستند.
و در صحیح امام مسلم ۴۵ حدیث راجع به آداب روایت شده است، اما مبحث سلام گفتن دارای ۱۵۵ حدیث و راجع به نیکوکاری و صله رحم و آداب نیز ۱۶۶ حدیث و در مبحث الفاظی از آداب و … نیز ۲۱ حدیث به اضافه احادیث مختلف دیگری در مباحث گوناگون روایت گردیده است. اما بخش «آداب در کتاب سنن ابوداود» به ۱۸۰ مبحث تقسیم می شود، که در مجموع ۵۰۰ حدیث در آنها آمده است.
همچنین امام بخاری از آنجایی که اهتمام ویژه ای به موضوع آداب داشته کتاب جداگانه ای را در ارتباط با آن بنام «الأدب المفرد» نوشته است، و در آن حدود ۱۳۲۲ حدیث را روایت نموده که همه مسائل مربوط به ترکیه و تهذیب اخلاق را مورد بحث قرار داده است.
۵- بهداشت و آراستگی
اسلام رعایت طهارت و بهداشت را در چارچوب شعائر عبادی قرار داده و آن را به صورت بخشی از زندگی روزمره انسان مسلمان در آورده است.
اهتمام اسلام به بهداشت و نظافت از چهار موضوع سرچشمه میگیرد.
الف- بهداشت یکی از خصلتهایی است که خداوند دوست میدارد..
ب: رعایت بهداشت و نظافت عامل اساسی تامین سلامت و توانایی است. و اسلام به سلامت و نیروی جسمی که توشه فرد و ذخیره جماعت و جامعه است اهتمام فراوانی میدهد.
ج: نظافت و بهداشت لازمه کسب زیبایی است که خدا و پیامبرش بدان خشنود میگرددند.
پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرماید:
خداوند سرچشمه زیبایی است و زیبایی را دوست میدارد. رواه مسلم
د: نظافت و بهداشت یکی از عوامل تقویت کننده روابط اجتماعی میان انسانهاست. انسان سالم به صورت فطری از ناپاکی و آلودگی متنفراست. و از انسانهایی که بهداشت را مراعات نمیکنند گریزان است.
۶- بردباری با مخالفان
یکی دیگر از نشانهها و مظاهر رفتار و سلوک متمدنانه که قرآن و سنت رسول خدا و ابعاد آن را ترسیم می نمایند. بردباری با مخالفان به ویژه مخالفان دینی و عقیدتی است .
قرآن در این رابطه پایههای استوار را بنیان نهاده و میفرماید :
{لا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ۖ إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَ ظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ} (ممتحنه ، ۸-۹)
ترجمه: خداوند شما را از کسانی که در کار دین با شما نجنگیده اند و شما را از دیارتان بیرون نکرده اند باز نمیدارد که با آنها نیکی کنید و با عدالت رفتار نمایید زیرا خداوند دادگران را دوست میدارد خداوند تنها شما را از دوستی با کسانی برحذر می دارد که در کار دین با شما جنگیده و شما را از خانههایتان بیرون راندهاند، و در بیرون راندن، از یکدیگر پشتیبانی کردهاند، و هرکس با آنان دست دوستی بدهد، آنان نیز ازهمان ستم پیشه گانند.
به این علت خداوند متعال در ارتباط با چگونگی برخورد با مخالفان فرموده است: «شما را باز نمیدارد از اینکه با کسانی که شما را از دیارتان اخراج نکردهاند به نیکی رفتار نمایید. تا آن باوری که در اندیشه آنان رسوخ کرده بود که نباید با مخالفین دینی به نیکی رفتار کرد چرا که رفتار همراه با مهربانی و عدالت با آنان معنا ندارد را از دل آنان بیرون بیاورد و آن را اندیشه ای مردود به شمار آورد .
و بیان می نماید که خداوند رعایت عدالت و انصاف با مخالفان دینی را دوست می دارد و در کنار کلمه قسط و عدالت كلمه «بر» را نیز قرار داده که به معنی احسان و نیک رفتاری با آنهاست .
همچنین برای در پیش گرفتن این نوع رفتار و موضع گیری بنیانی عقیدتی را نیز استوار گردانیده به ویژه این حقیقت زمانی بیشتر متجلی میشود که قرآن به دو حقیقت بسیار با اهمیت از نظر کسانی که دارای ادیان مختلفی هستند، اشاره مینماید.
الف: اولین حقیقت این است که اختلاف دینی مردم بر اساس مشیت و خواست خداوند است، خواستی که براساس حکمت اوست و به هیچ وجه نمی توان آن را از میان برداشت و چنانچه خداوند اراده مینمود آنها را به صورت دیگری می آفرید که چارهای و اختیاری بجز پیروی از يک دين و يک نوع زندگی را نمیداشتند و هیچ مجالی برای تفاوت و اختلاف میان آنها وجود نمی داشت.
خداوند متعال خود میفرماید :
{وَ لَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ لَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ إِلَّا مَنْ رَّحِمَ رَبُّكَ وَلِذلِكَ خَلَقَهُمْ} (هود، ۱۱۸-۱۱۹)
ترجمه: اگر پروردگارت میخواست مردم را همچون فرشتگان) ملت واحدی قرار می داد ولی او مردم را آزاد و دارای اختیار آفریده و آنان همیشه در همه امور حتی در انتخاب دین و باورها و سلوک خويش متفاوت خواهند ماند مگر کسانی که مورد مرحمت خداوند قرار گرفته اند و خداوند آنها را برای همین اختلاف و تنوع و متکثر آفریده است».
مفسرین میگویند: این آیه بیانگر این حقیقت است که خداوند انسانها را همراه با ویژگی اراده و اختیار آفریده و همین ویژگی است که سبب تنوع و تکثر گرایی میگردد، و اگر میخواست میتوانست آنها را همچون ملائک بدون نیروی انتخاب بیافریند و در نتیجه اختلافی میان آنان به وجود نمیآمد.
دوم : قضاوت در مورد پیروان ادیان و قرائتهای متفاوت از دین و مجازات و پاداش هر يک از آنها براساس باور به حق یا باطل در این جهان و به هيچ يک از مردم سپرده نشده است، وتنها خداوند خود در قیامت این قضاوت را می نماید زیرا میفرماید :
{وَ قَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَ قَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَ هُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ} (بقره، ۱۱۳)
ترجمه: یهودیان می گویند: مسیحیان باورها و کارهایشان) بر اساس حق و حقیقت نیست، و مسیحیان می گویند باورها و کارهای یهودیان براساس هیچ حق و حقیقتی قرار ندارد، و این در حالی است که هر دو دسته کتاب (خویش را میخوانند و به آن استدلال مینمایند و آنهایی هم که از تورات و انجیل) آگاهی ندارند همین سخن آنان را میگویند پس خدا در روز قیامت در مورد آن چیزهایی که با هم اختلاف داشتند قضاوت و داوری می نماید. همچنین خداوند متعال در مورد مخالفان رسول خدا ایشان را مورد خطاب قرارداده و میفرماید :
{وَ إِنْ جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ* اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ} (حج ، ۶۸ – ۶۹)
ترجمه: و اگر با تو به ستیزه برخاستند تو با ایشان ستیزه مکن بلکه به آنها بگو: خداوند از کارهایی که میکنید از هر کسی آگاه تراست. خداوند در روز رستاخیز میان شما درباره اختلافاتی که دارید داوری مینماید.
۷- مهربانی با مخلوقات
یکی دیگر از ویژگیهای رفتار متمدنانه در اسلام مهربانی با آفریدههای خداوند اعم از مسلمان و غیر مسلمان دور و نزديک انسان و حیوان است .
خداوند متعال رحمت و عطوفت را شعار رسالت حضرت محمد قرار داده و حتی آن رسالت را در محبت و رحمت منحصر نموده است آنجا که خداوند خطاب به پیامبرش میفرماید:
{وَ ما أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ} (انبیاء، ۱۰۷)
ترجمه: و تو را جز رحمت برای جهانیان نفرستاده ایم .
همچنین رسول خدا با جمله ای کوتاه و رسا خویشتن را به وصفی ویژه توصیف نموده و می فرماید: من بجز رحمتی هدیه شده از جانب خداوند چیز دیگری نیستم» . ( رواه ترمذی و بیهقی و دارمی )
و خداوند متعال همۀ سورههای قرآن – بجز يک سوره ـ را با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز نموده است.
همچنین در مقام بیان نعمت و موهبت رسالت پیامبر نسبت به ما میفرماید:
{ولَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَبُّوفٌ رَّحِيمٌ}(توبه ، ۱۲۸)
ترجمه: (بی گمان پیامبری بنام محمد) از میان خود شما انسانها) به میانتان آمده است، هرگونه بلا و دردی که دامنگیرشما بشود، براو بسیارگران است، و به شما عشق می ورزد و برای هدایتتان اصرار دارد و نسبت به مؤمنان دارای محبت و لطف فراوان است.
براین اساس است که ابرهای رحمت و مهربانی از آسمان سنّت او پدیدار میشوند، و سرزمین زندگی انسانها به ویژه اهل ایمان را زیر سایه و باران رحمت هدایت خداوندی قرارمیدهند و همه را با زیباترین روشها به مهربانی و محبت فرامیخوانند و از خشم و خشونت بر حذر می دارند .
از ابوموسی رضی الله عنه روایت شده که رسول خدا فرموده است: «تا وقتی که با هم مهربان نباشید ایمان شما کامل نمیشود خدمت ایشان گفته شد: یا رسول الله هيچ يک از ما بی مهر و محبت نیستیم فرمود: «آن مهربانی شما به دوستان و نزدیکان اختصاص دارد ولی باید با همه انسانها مهربان باشید . (رواه الطبرانی )
و از جریر بن عبدالله رضی الله عنه روایت شده که رسول خدا فرموده است : هرکس با مردم مهربانی نکند مورد رحمت و مهربانی خداوند قرار نمی گیرد . ( متفق علیه )
و از عبدالله بن عمرو روایت شده است که رسول خدا فرموده است : مهربانان مورد مهربانی خداوند قرارخواهند گفت با اهل زمین مهربان باشید تا آنکه در آسمان است با شما با مهربانی رفتارنماید. (رواه ابوداود و الترمذی)
منبع: تابش
نظرات