تغییر و تحول چه در بعد ظاهری و چه در بعد باطنی، یکی از ویژگی‌های مهم انسان است. بسیاری از آموزه‌های دینی بیانگر آنند که انسان در مسیر زندگی قابلیت و استعداد تغییر و تحول را دارد؛ یعنی هم می‌تواند سیر صعودی به خود گیرد و هم سیر نزولی؛ «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا»(شمس / ٧ تا ١٠)؛ «و به نفس و آنکه آن را دوست و نیکو نمود پس بزه‌کاری و پرهیزکاری ‌ش را به او الهام کرد بی‌تردید کسی که نفس را [از آلودگی پاک کرد و] رشد داد رستگار شد و کسی که آن را [به آلودگی‌ها و امور باز دارنده از رشد] بیالود [از رحمت حق] نومید شد»

مبنای این تغییر و تحول « اراده » است؛ «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ»(رعد / ١١)؛ و چون اراده انسان از حوزه جبر خارج است، بنابراین نتیجه همان است که اراده کند. تاریخ بشریت مملو از تغییر و تحول است. چه انسان‌هایی‌ بوده‌اند که در مسیر زندگی در حال غوطه‌ور‌ شدن در فلاکت و هلاکت بوده‌اند‌ اما عواملی دست به دست هم داده‌اند‌ تا او نجات پیدا کند و چه انسانهایی بوده‌اند که سیر صعودی در پیش گرفته‌اند اما عواملی شکننده و بازدارنده او را از عرش به فرش کشیده‌اند.

از جمله عواملی که توانسته و می‌تواند در اراده انسان تأثیرگذار باشد و او را از سیر نزولی و قهقرایی نجات دهد و به طرف مثبت کشاند «دین» است. ادیان عموماً توانسته‌اند نقش سازنده‌ای در این راستا ایفا کنند و همانند موتور محرکی، انسان را در پیمودن مسیر مثبت و حق یاری دهند. زیرا عنصر «تغییر دهندگی» در ذات دین و اجزای آن نهفته است. از جمله بخش مهمی که نقطه مشترک همه ادیان نیز هست و در طول تاریخ بشریت سهم بسزائی در تغییر و تحول انسان به سوی خیر و خوبی داشته «روزه» ماه مبارک رمضان است. اجرای این فریضه مهم الهی اگر چه از لحاظ زمان و مکان و کم و کیف متغیر بوده، اما ماهیت آن در همه ادیان یکی بوده و یک هدف را که همان تغییر و تحول انسان است دنبال کرده است. خداوند متعال در سوره بقره آیه ١٨٣ به صراحت به آن پرداخته است: «يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» ممکن است سؤال شود که چرا همه ادیان در این فریضه الهی مشترکند؟ جواب این است که این فریضه الهی از عنصر «تغییر دهندگی» برخوردار است و هر کس به آن گردن نهد کم و بیش از آن متأثّر‌ می‌گردد.

تکرار روزه رمضان در هر سال نشان از آن است که انسان قابلیت تغییر به سمت مثبت را در خود دارد و از طرف دیگر بیانگر آن است که در طول سال، موانعی حرکت او را به سمت و سوی تعالی و ترقّی‌ متوقف یا کند کرده است و به‌وسیله روزه رمضان می‌توان این موانع شکننده و بازدارنده را در هم بشکند.

علی‌رغم‌ این فواید و فواید فراوان دیگر، دلسوزی خداوند نسبت به بندگانش را می‌رساند؛ زیرا خداوند از هر کس بیشتر و بهتر می‌داند که چه موانعی در کمین او نشسته‌اند و چگونه می‌خواهند انسان را از پا در آورند و به سمت هلاکت و بدبختی ببرند و اگر کسی بعد از انجام روزه رمضان و حتی در اثنای آن به فلسفه رمضان که همان «تقوی» یا تغییر و تحول به سمت مثبت دست نیازد، در حقیقت می‌توان گفت که روزه شرعی و خدا پسندانه‌ای صورت نگرفته است و الّا محال است که روزه‌دار بوده باشد و در اندیشه و اخلاق و منش و موضع‌گیری او تغییری حاصل نشده باشد.

در حدیث رسول‌الله –صلّی‌الله علیه و سلّم– از روزه به عنوان «مکفرات ذنوب» یعنی «تخته پاک‌کن گناه» تعبیر شده است و این بیانگر آنست که شخصی با محاسبه خود و بازنگری به گذشته می‌تواند پرونده سیاه خود را اگر داشته باشد نه تنها پاک، بلکه تبدیل به احسن کند و برای ادامه مسیر به سوی تعالی و ترقی از آن بهره گیرد.

لذا بر ما بندگان خدا ضروری است که ماه مبارک رمضان را نقطه عطفی برای تغییر و تحول به سمت مثبت و بهترین فرصت برای آن امر مهم تلقی کنیم و چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی از این داروی مؤثّر‌ و شفابخش برای امراض قلوب و شکستن موانع پیشرفت و ترقی خود بهره ببریم و صرفنظر از بدست آوردن رضا و خشنودی خدا سعادت دنیا و آخرت را تضمین کنیم.

به امید پیروزی و غلبه بر تمام موانع پیشرفت انسان در طول مسیر زندگی

مسلم خدری ٩٦/٢/٢٦