سفر بی روشنایی مصلحت نیست
زهمراهان جــدایی مصلحت نیست
شما را بی شما می‌خواهد آن یـــار
شما را این شمایی مصلحت نیست
هـــــــــمای قـاف قربی ای بـــرادر
هما را جز همایی مصلحت نیست
بدون تردید در عصر کنونی اهتمام به اصلاح امور به مفهوم واقعی؛ بدون حرکت بسوی تشکیل احزاب و تجمعات قدرتمند توسط افراد مومن، آگاه و صالح؛ وهمبستگی و همدلی آنان؛ هماهنگ با شرایط زمان و مکان ممکن نیست. تشکیل جماعتهای صالح و قدرتمند، هم در دوران فقدان صلاحیت حاکمان و هم در صورت صالح بودن آنان، ضروری و واجب است زیرا احزاب و جماعت‌های قدرتمند و متدین در صورت عدم صلاحیت کارگزاران حکومت در مقابل انحرافات و تعدیات آنان می‌ایستند و در اصلاح و نصح آنها می‌کوشند و در صورت صلاح کارگزاران حکومت؛ با سامان دادن انرژی‌ها و پتانسیل‌های موجود در جامعه از آنها برای رشد و ترقی و ارتقای حکومت و جامعه استفاده می‌کنند و مانع پیدایش فساد در سیستم می‌شوند.(ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الأرض...).سوره بقره آیه 251.اگر خداوند بوسیله بعضی از مردمان بعضی دیگر را دفع نمی‌نمود زمین را فساد در بر می‌گرفت...
بدون تردید احزاب و مطبوعات دو رکن رکین دموکراسی هستند که بدون آن‌ها سخن گفتن از مردم‌سالاری و دموکراسی نتیجه‌بخش نخواهد بود. تحزب به دور از تعصب و تذبذب و همراه با التزام و مسئولیت‌پذیری؛ پیش‌نیاز توسعه بصورت عام و توسعه‌ی شخصیت‌ها بشکل خاص می‌باشد. متأسفانه برخی ضعف‌ها، غفلت‌ها و سوء استفاده‌های داخلی و خارجی از مقوله‌ی تحزب، نوعی حزب‌گریزی را در میان توده‌های مردم و حتی نخبگان دامن زده است که می‌توان از آن با عنوان «فوبیای تحزّب» یاد کرد.
در روان‌شناسی بحثی تحت عنوان «فوبیا» مطرح است. روان‌شناسان می‌گویند: تقریباً تمام افراد از چیزی می‌ترسند. کسی که از هیچ چیز نترسد به احتمال زیاد حقیقت را نمی‌گوید.
زیرا ترسیدن فعالیتی بسیار مهم برای سلامت و زنده نگه داشتن افراد است. برای مثال ترس از ارتفاع، انسان را از پرتاب شدن به پایین حفظ می‌کند و ترسیدن از موجودات زهردار، انسان را از سم آنان نجات می‌دهد.
البته نباید فراموش کرد که در این میان بعضی از ترس‌هایی که کاربرد مفیدی هم ندارند می‌توانند به عادت تبدیل شوند.ترس غیر عادی یا فوبیا به حالتی گفته می‌شود که این ترس حالتی غیر منطقی به خود می‌گیرد و زندگی روزمره‌ی شخص را مختل می‌سازد.پس اگر ترس؛ شخص را از لذات زندگی دور کند و ذهن او را چنان مشغول سازد که نتواند کار کند، بخوابد یا کارهای مورد علاقه و ضروری خود را انجام دهد، جزو بیماری‌ها محسوب خواهد شد. لذا فوبیا به معنای ترس موهوم از یک امر خیالی و یا حتی واقعی است.
اندک تأملی در روان‌شناسی رفتاری ما ایرانیان، نشان گر آن است که از کار جمعی و گروهی گریزان هستیم و معمولاً می‌کوشیم که در عرصه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... به صورت فردی عمل کنیم.
در این میان، از آن جایی که کار حزبی از پیچیدگی و دشواری‌های خاصی برخوردار است و تحمل بسیاری را می‌طلبد، برخی از تحزب گریزانند و مخالفت با آن را یک ارزش تلقی می‌کنند، در حالی که این تفکر و عمل بر مبنای آن نه تنها ارزش نیست، بلکه یک ضد ارزش است و نشانگر نوعی فرار از کار جمعی و خود شیفتگی است. تمامیت‌خواهی از مهمترین موانع تحزب است. یعنی به جای همه با هم بودن معتقد به همه با من بودن باشیم. این شیوه‌ی تفکر و رفتار یکی از مهم‌ترین موانع کار گروهی است.
در نتیجه‌ی این نوع تفکر و رفتار و خصائل اخلاقی منفی است؛ که ما در عرصه‌های مختلف اعم از خانواده، روابط زناشویی، خانوادگی، فامیلی، اجتماعی، و سیاسی به مانند یک مستبد عمل می‌کنیم و خواهان اطاعت بی‌چون و چرای دیگران از خود هستیم.
بنابراین اصلاح تفکر تمامیت‌خواهی و درمان خصائل منفی، مقدمه‌ی کار جمعی است. برای توفیق در کار جمعی باید قبل از هر چیز به اصلاح تفکر و رفتار تمامیت‌خواهانه و درمان خصلت‌های منفی بپردازیم. زیرا اگر این بیماری را درمان نکنیم حتی اگر بر اساس انتخابی دموکراتیک و آرای اکثریت قریب به اتفاق هم به قدرت و جایگاهی برسیم، نمی‌توانیم دموکراتیک عمل کنیم و نوعی دیکتاتوری دیگر را حاکم می‌کنیم و خواستار اطاعت مطلق و بی‌چون و چرای مردم از خود می‌شویم و در دراز مدت حمایت اکثریت را به علت این شیوه فکری و رفتاری از دست می‌دهیم.
برای درمان این بیماری و جلوگیری از آسیب‌ها و زیان‌هایی که از این ناحیه متوجه ما می‌شود،باید از یک سو به اصلاح فکری و از سویی دیگر به تحولی درونی بیندیشیم، زیرا به تصریح قرآن: (إن الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیر ما بأنفسهم..).سوره رعد آیه 11. براستی خداوند هیچ تغییری را در رابطه با قومی صورت نمی‌دهد تا آنان خود آغازگر آن تغییر نباشند و همه می‌دانیم که تغییر یک پدیده بزرگ آفرینش است که همواره با آن مواجه هستیم، کودکی به جوانی می‌گراید و جوانی به میان سالی و پیری تبدیل می‌شود و فهم و درک و احساس و خواسته‌های آدمی تغییر می‌کند. جوامع و سازمانها نیز مانند موجود زنده تغییرپذیر و در حال تغییرند. پس تغییر نکردن یا مانع تغییر شدن سبب ایستایی و رکود و نابودی فرد و جمع می‌گردد. شایان ذکر است تغییر نیازمند مدیریتی کارآمد و مثبت‌اندیش و نوگراست. بنابراین برای تغییر درراستای محقق ساختن همگرایی و همدلی، باید اهل ایثار و از خود گذشتگی بود. باید از بخشی از خوشی‌ها گذشت تا به خوبی‌ها رسید که: (لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون..) سوره آل عمران آیه 92.
هرگز به نیکویی (احسان ربانی و توسعه‌یافتگی شخصیتی) نمی‌رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید هزینه کنید.
برای نیل به این مهم یعنی هم فکری و همگرایی و همدلی در راستای تأمین منافع دینی و ملی و عمومی باید تمرین کار جمعی کنیم و در این تمرین از بسیاری از خواسته‌های خویش بگذریم تا به همگرایی و وفاق و حرکت منسجم و هادف در راستای دستیابی به رضوان خداوندی و حیات طیبه در دنیا نائل شویم.
عاشقی خواهی اگر پایان بری
بس که بپسندید باید ناپسند
زشت باید دید و انگارید خوب
زهر باید خورد و انگارید شهد


-----------------------------
منابع:
1- قرآن کریم
2- قرآن و روانشناسی – دکتر محمدعثمان نجاتی
3- زمینه روانشناسی – اتکینسون و هیلگارد، ترجمه دکتر حسن رفیعی
4- العمل الجماعی – ابراهیم الدیب
5- فرهنگ معاصر انگلیسی،فارسی – محمدرضا باطنی