همه کسانی که در این دنیا میآیند فرجام شان فنا و زوال است و هیچکسی در این سرای فانی، بقا و ثبات ندارد، بلکه همه چیز آن زوال پذیر و فنا پذیر است و همه محتوم به مرگ هستند. چه تعبیر زیبای از خالق این جهان:
{كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ. وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ} [الرحمن: 26، 27] «همهی چیزها و همهی کسانی که بر روی زمین هستند، دستخوش فنا میگردند. و تنها ذات پروردگار با عظمت و ارجمند تو میماند و بس». و در آیهی دیگری میفرماید:
{مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ} [النحل: 96] «آنچه نزد شما (مردمان از نعمت جهان) است ناپایدار و فانی است، و آنچه نزد خدا است ماندگار و باقی است».
و لذا انسانها به دو دسته تقسیم میشوند، کسانی که باورمند به جهان سرمدی و همیشهگیاند و قایل به آفریدگار و مدبریاند که این سرای فناپذیر را موقت جهت ابتلا و آزمون آفریده تا آدمیان در این سرای دل نبسته بلکه از فرمانهای پروردگار خود بدون چون و چرا اطاعت نمایند و بر اساس منهج و برنامهی که توسط پیامآورانش آماده بزیند و در همه زندگی خود منقاد فرمان و دستور الله سبحان باشند و در هیچ شرایطی سر از آستانش بر نتابند و سرکشی ننمایند.
و در برابر این گروهی فرمانبردار و مطیع کسانیاند که منکر آفریدگار هستیبخش بوده و باوری به سرای بازپسین و حساب و کتاب آن جهانی ندارند، بلکه انسان را آزاد دانسته و باور به هیچگونه قید و قیودی نمیباشند، آدمیان را مختار دانسته تا هر گونه که میخواهند در این سرای فانی تصرف نمایند و بدون هیچگونه باوری به برنامهی الهی بزیند.
پس معلوم است که این دو گروه با هم بسیار متفاوت هستند، نوع نگرش و جهانبینی شان نسبت به هستی و نگرگاههای شان نسبت به آن سرای سرمدی بسیار تفاوت دارد. یقینا فرجام آنها نیز بسیار فرق خواهدداشت.
انسانهای باورمند به الله سبحان و آفریدگار این گیتی و جهان، به بهشت ابدی و جاوید خواهند رفت و در آنجا از نعمتهای وافری بهرهمند خواهند شد و در سعادت و خوشبختی خواهند گذراند و بر عکس انسانهای بیباور و منکر آفریدگارشان و کسانی که از فرمان اوتعالی سر باز زدند و در عصیان و گناه به سر بردند و دنیای فانی را بر جهانی ابدی ترجیح دادند؛ در جهنم ابدی و عذاب همیشهگی به سر خواهند برد.
و ما در درازنای تاریخ شاهد ظهور چندین هزار فرستادگان الهی هستیم که همه برای بشریت این پیام الهی را آوردهاند که دنیا محل عبور است نه محل خلود، و خواستند تا حجتی باشند برای آدمیان تا در آن سرای جاوید بهانه و دلیلی نداشته باشند.
{رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا} [النساء: 165]
«ما پیغبمران را فرستادیم تا (مؤمنان را به ثواب) مژدهرسان، و (کافران را به عقاب) بیم دهنده باشند، و بعد از آمدن پیغمبران حجت و دلیلی بر خدا برای مردمان باقی نماند (و نگویند که اگر پیغمبری به سوی ما میفرستادی، ایمان میآوردیم و راه طاعت و عبادت در پیش میگرفتیم). و خدا چیرهی حکیم است.»
در حقیقت انسان هر نفسی که از وی بر میآید خشتی از خانه عمرش کاسته شده و از دنیا ناپایدار به سرای ابدی و ماندگار نزدیکتر و آمادهتر میشود.
انسان اگر چه در اوج رفاه و آسایش قرار داشته باشد و از همهی نعمتهای دنیوی بهرهمند باشد، بازهم نسبت به نعمتهای اخروی و جاویدانگی، نعمتهای این جهانی ناچیز و هیچ است.
{ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ } [التوبة: 38]
« آیا به زندگی این جهان به جای زندگی آن جهان خوشنودید؟ (و فانی را بر باقی ترجیح میدهید؟ آیا سزد که چنین کنید؟) تمتع و کالای این جهان در برابر تمتع و کالای آن جهان، چیز کمی بیش نیست.»
در حقیقت همهی آدمیان در این جهان مسافرند، و مسافر را نسزد که هدفش را فراموش کرده و زرق و برقهای مسیر راه وی را از غایت سفر غافل سازند. چه تعبیر زیبایی را محبوب مان صلیاللهعلیهسلم به تصویر میکشند، هنگامی که برای عبد الله ابن عمر میفرمایند: {كُنْ في الدُّنْيا كأنَّكَ غريبٌ، أو عابِرُ سبيلٍ}
«در دنیا چنان باش گویا که بیگانه و یا مسافری هستی». و ابن عمر میگوید: هنگامی که شب نمودی منتظر صبح مباش و هنگامی که صبح نمودی منتظر شب مباش و از صحت و تندرسی خود برای عبادت استفاده نما قبل از این که مریض شوی. و زندگی را غنیمت بشمار قبل از این که مرگ به سراغ تو بیآید.
چیزی که ما را از واقعیت این دنیا و فنای آن یاری میکند یاد آوری عزیزانی از اقارب، برادران، دوستان و همقطاران ما است که قبلا با ما محشور و مانوس بودند و در حالی که سخت حریص دنیا بودند و مانند ما به آن حرص میورزیدند و سعی و تلاش مینمودند، اما ناگهان پیک اجل به سراغ ایشان آمد و همهی کارهای ناتمام شان را، ناتمام گذاشت و بدون تصور ایشان، آنها را با خود ربود و به سرای همیشهگی و جاوید، ایشان را خلود بخشید.
فرجام سخنم با حدیثی از پیامبر محبوبمان پایان میبخشم، ایشان میفرمایند:{الْكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسَهُ، وَعَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ}
«زیرک و هوشیار کسی است که نفسش را در دنیا مهار نماید و به بعد از مرگ برای آخرتش توشه بیندوزد».
نظرات