«إِنَّ اللَّـهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ»(رعد:۱۱) یعنی: همانا خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمیدهد، تا اینکه آن قوم و ملت خود را دگرگون کنند.
تا وقتی کە انسانها تحول مثبت یا منفی پیدا نکنند، خداوند وضعیت اجتماعی آنان را دگرگون نمیکند.
علامه اقبال لاهوری (ره) در وصف قرآن کریم چنین تعبیری دارند که:
نقش قرآن در این عالم نشست
نقشهای کاهن و پاپا شکست
فاش گویم آنچه در دل مضمر است
این کتابی نیست، چیزی دیگر است
چون به جان در رفت، جان دیگر شود
جان چه دیگر شد، جهان دیگر شود
آری... قرآن راه حقیقی هدایت بشر به سوی سعادت و کمال است. قرآن آنچنان برنامهی گسترده و جامعی برای زندگی دارد که خط سیر سعادت بشر را از هنگام تولد تا موقع مرگ و از درون خانواده تا میدان جنگ و از اداره و کارخانه و بازار تا کرسی قضاوت مشخص میکند.
بیشک قرآن کریم نعمتی بس بزرگ از جانب پروردگار بر امت نبی اکرم –صلّیالله علیه و سلّم– میباشد.
صلح و آشتی و انس با قرآن، نشانه رحمت و لطف خداوند در دنیا و موجب اجر عظیم و منزلت بالای اخروی میباشد. چه نعمتی از این بالاتر که حیات کوتاه دنیوی، در مرضیات حق و در انجام یکی از بالاترین عبادات که همانا صلح و همنشينی با قرآن است، صرف گردد.
دچار چه خسراتی میشوند کسانی که از قرآن دوری میجویند؟
خسارت و ضلالتی که کسی درکش نمیکند، مگر کسانی که از قلبی سلیم برخوردار هستند.
بدون شک مهمترین مشکل بشر امروز، انواع دلهرهها و اضطراب و دغدغهها است و تنها وسیلهی آرامش بخش، صلح و آشتی با قرآن است.
همانا قرآن: چراغ راه زندگی، تاریکیها، سرچشمه عزّت و کرامت، شفای دردهای روحی و شفابخش قلوب و نفوس است.
دوستان قرآن کسانی هستند که به خوبی معنای آن را درک و پیام آن را دریافت میکنند و در زندگی خود به کار میگیرند. کسانی که تا پاسی از شب و قسمتی از روز را مشغول تلاوت قرآن هستند، به او نزدیکی میجویند و با وی اختلاط میکنند، آنها کسانی هستند که قرآن را به عنوان شاهراه مستقیم برای دستیابی به اهداف زندگی خویش انتخاب کرده و از آن بهره میجویند و امیدوارانه به آن چشم میدوزند، همانطور که خداوند متعال آنها را اینگونه وصف میکند: « إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّـهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ»(فاطر:۲۹) یعنی: در حقیقت کسانى که کتاب خدا را مىخوانند و نماز برپا مىدارند و از آنچه بدیشان روزى دادهایم، نهان و آشکارا انفاق مىکنند، به تجارتى امید بسته اند که هرگز زوال نمى پذیرد.
برداشت برخی از مسلمانان نسبت به قرآن صحیح نیست؛ چرا که نسبت به آن برداشت هایی نارسا و غلط دارند. بدین شکل که برخیها فقط به چشم یک کتاب مقدس، یا صرف سخنی فصیح و بلیغ، یا کلامی خارقالعاده بدان مینگرند. نادر هستند کسانی که با دیدی کلی به قرآن بنگرند و بر این اساس با آن تعامل نمایند.
امروزه بسیاری از مردم قرآن را ترک کرده و از آن دوری جستهاند و چشمههای نیکی قلبشان که از آن سیراب میشد خشک شده است، چون آنها نفس خویش را جهت رسیدن به مادیات از یاد بردهاند.
برخی از مسلمانان فقط زمانی قرآن را به یاد میآورند که کسی از آنان میمیرد، لذا آن را بر سر مردگان میخوانند؛ برخی نیز در نشستها و ملاقاتها و مراسم از آن تبرک میجویند؛ برخی به هنگام پخش قرآن در آغاز برنامههای تلویزیونی و رادیویی آن را به یاد میآوردند.
و دستهای دیگر از مسلمانان در ماه مبارک رمضان به یاد قرآن میافتند، آنها در این ماه قرآن را میخوانند و ختم میکنند و بعد از این ماه آن را رها میکنند. دستهای دیگر نیز هر روز مقداری از آن را میخوانند اما به نیت کسب ثواب و نه چیز دیگری!
کسانی دیگر نیز مگر در زمان غم و اندوه یا اگر به مصیبتی دچار آیند، قرآن را همدم خویش میسازند...!!! غافل از این که اگر کسی به نیکی در قرآن بیندیشد و آن را دریابد، اوست که از صلح و آشتی با قرآن و زندگی در سایهاش آرام میگیرد و خوشبخت و مستفید میشود.
حتی کسانی هستند که بر خود مکلّف نمیدانند که گرد و غبار روی صحف قرآن کریم را پاک کنند؛ رسولالله –صلّیالله علیه و سلّم– در این باره میفرماید: «وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا»(فرقان:۳۰) یعنی: و (پیامبر) گفت: «پروردگارا! به درستی که قوم من این قرآن را رها کردند.
در آیهای دیگر خداوند میفرماید: «فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَـٰذَا الْأَدْنَىٰ وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِن يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ ۚ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لَّا يَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ ۗ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ ۗ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»(اعراف:۱٦۹) یعنی: آن گاه بعد از آنان، جانشینانى وارث کتاب [آسمانى] شدندکه متاع این دنیاى پست را مىگیرند و مىگویند: «بخشیده خواهیم شد.» و اگر متاعى مانند آن به ایشان برسد [باز] آن را مىستانند. آیا از آنان پیمان کتاب [آسمانى] گرفته نشده که جز به حق نسبت به خدا سخن نگویند، با اینکه آنچه را که در آن [کتاب] است آموخته اند و سراى آخرت براى کسانى که پروا پیشه مىکنند بهتر است. آیا باز تعقل نمى کنید؟
حقیقتاً یهودیان تورات را از پیشینیان خود به ارث بردهاند، آنها با این که تورات را قرائت میکردند؛ ولی خود را ملزم به رعایت عهد و پیمانهای آن نمیکردند.
امام قرطبی در تفسیر خود میفرماید: «این وصفی که خداوند ایشان را مورد ذم قرار میدهد، امروزه در ما هم موجود میباشد.»
امام دارمی در سنن خود از معاذ بن جبل روایت میکند: «قرآن در آینده نزدیک در قلب مردم مهجور و متروک میشود و آن را سبک میشمارند بمانند لباس قدیمی و فرسودهای که قابل استفاده نیست! و این در حالی است که عدهای از آنان بخشی از قرآن را میخوانند و در الفاظ آن نوعی شفافیت، لطافت و نرمی و دقت و محکم کاری بخرج میدهند، اما واقعیت چیزی را میگوید. آنان با کمال تأسف در مورد بعضی از آیات قرآن اهمال و غفلت نموده و آن را رها کردهاند و آنچه مایه تأسّف است، اینست که هر کسی گمان میکند که حق با او است و روش او کاملترین شیوه در تعامل با قرآن است! بعلاوه، اگر دقت نمایی، خواهی دید که آنان به زیباترین الفاظ و سرشار از نشاط قرآن را تلاوت میکنند که هر انسانی را مجذوب خود میکنند، ولی لذت و شیرینی آن را هرگز نچشیده و بذر آن را در دل نکاشتهاند، بلکه فقط به خود میاندیشند و آرزوهای زودگذر و فانی، آنان را مشغول ساخته است.
اگر بخواهم کمی عامیانه بگویم؛ آنان گوسفندی در لباس گرگ هستند.
بدون شک به خاطر دوری و بیتوجهی به قرآن است که ما نیازمند صلح و آشتی با قرآن کریم هستیم.
کم هستند کسانى که با دید کلی به قرآن بنگرند و بر این اساس با آن تعامل نمایند.
پروردگارا!
چشمان مرا بگشای تا حق را حق و ناحق را ناحق ببینم. من از تو به هر نامی که سزاوار توست، درخواست میکنم که قرآن را بهار قلبمان، نور سینه مان، درمان غم و علاج فکر و پریشانی ما قرار بده. مرا قابل آن بساز که وظیفهای که قرآن بر عهدهی ما گذاشته، انجام دهیم.
ای پروردگارا! بعد از این که ما را هدایت کردی، دوباره دلهای ما را مبتلا به انحراف نکن.
نظرات