ماموستا را از زمان کودکی می‌شناختم وقتی نوجوان بودم گفتارهای رادیویی ایشان را دنبال می‌کردم در رادیو مهاباد نزدیک اذان ظهر هر روز در برنامه‌ی آیینی وعظ و ارشاد داشتند خاطرات این گفتارهای کوتاه و دلنشین هنوز هم به‌یاد دارم.
ماموستا در تمام عمر «شوق آموختن» داشت بعد از شهادت مظلومانه‌ی ماموستا «عبدالکریم‌ شهریکندی» از غفلت بیدار شد: نکند منم مثل شهریکندی که دریای علم بود بروم و هیچ یادگار و صدقه‌ی جاریه‌ای بجا نگذارم!؟ این بود در موضوعات مهم و اساسی فکری و تاریخی قلم «کتاب تألیف کردن» را به‌دست گرفت... البته ناگفته نماند ایشان همیشه مشغول نوشتن گفتارها و مقالات روز بودند و اما نوشتن و تالیف کتاب را بعد از این تاریخ شروع کردند.
شوق پریدن
ماموستای کورد از متن جامعه‌ی کوردستان برخاسته‌اند؛ از حجره‌های گلینی که در مساجد هستند و در میان مردم کوچه و بازار بزرگ شده و تحصیل نموده و این مردمی بودن خصلت بارز ماموستایان کورد است؛ چرا که بر خلاف دانشگاهیان در محیط دانشگاهی و دور از توده‌ی مردم تحصیل می‌کنند، اما ماموستایان کورد در طول تاریخ همراه با مردم بوده و در خدمت مردم بوده‌اند.
ماموستا در یک روستا و یا محله هم ریش‌سفید محله است هم قاضی و وکیل هم مشاور خانواده و هم مونس و همراز مردم محله و روستا برای حل انواع مشکلات روحی و روانی و مادی جامعه... ماموستا احمدیان هم از این نوع بود که با وجود درجه‌ی رفیع علمی هیچگاه از مردمش جدا نشد و به حجره‌های گلینی که به حقیقت دانشگاهی بزرگ بودند افتخار می‌کرد. ماموستا به مردم و موطن‌اش عشق می‌ورزید و همیشه آنرا با عظمت و بزرگی و شکوه آمیخته با حسرت یاد می‌کرد.... مهاباد ای مهاباد....
هر گاه با ماموستا همنشین می‌شدی هم از کلامش و شیرینی گفتارش لذت می‌بردی هم علمش تو را سیراب می‌کرد. در گفتارها و نوشته‌های ماموستا لغات اصیل بکار می‌برد، گویی دارد میراث فرهنگی و هویت ملی ما را به ما یادآور می‌شود.
مرحوم ماموستا میل به پرواز داشت تا افق‌های تازه‌ای را در نوردد و خود را بدان برساند ازجمله ایشان نثر قوی داشتند و هم شعر می‌سرودند و در خطاطی چیره‌دست و استاد بودند و در انواع خط نستعلیق و نسخ و ثلث و ریحانی مهارت داشتند و در خط نقاشی اهل ابداع بودند.
روزی، دوستی از تهران آمده بود که همراه خودش مهمانی عرب را آورده بود. این مهمان عرب پروژه‌ای به نام « مبدعون» داشت که در این پروژه‌ی تحقیقاتی با اهل علم که دارای حرف تازه‌ای برای گفتن یا ابتکار فکری در موضوعات دینی داشتند مصاحبه می‌کرد و به معرفی آنان می‌پرداخت با هم خدمت ماموستا رفتیم ضمن معرفی کردن خود و پروژه‌ی تحقیقاتی‌اش، از ماموستا پرسید شما چه ابداعی دارید؟ ماموستا فرمود: زیاد! دکتر جاسم پرسید مثلاً!؟ ماموستا گفت: حروف مقطعه در قرآن! اینکه می‌گویند این حروف مقطعه چرا تمامی حروف قرآنی نیست و حرف نقطه دار ندارد!؟ علت آن است در کتابت کلمات و حروف عربی در اوایل نقطه وجود نداشته است و خوانندگان از روی کلیت جمله می‌فهمیدند که حروف نقطه دارد یا خیر! گفت‌وگو به درازا کشید و مقرر شد دکتر جاسم وقت دیگری با تجهیزات صوتی و تصویری برای مصاحبه با ماموستا بیایید که عمر ماموستا عبدالله کفاف نداد. 
*الدكتور جاسم المطوع (١٩٦٥) إعلامي كويتي، رئيس قناة اقرأ الفضائية، رائد في المجال التربوي الأسري نشيط، ويعتبر من المتخصصين في مجال الأسرة والزواج والتربية والشباب)