زکات در لغت به معنی نموّ و رشد و زیاد شدن است و به معنی مدح و ستایش نیز آمده است. و در اصطلاح شرع عبارت است از: اندازه مخصوص از مال مخصوص برای اشخاص مخصوص با شرائط مخصوص.
پرداخت زکات مال موجب برکت آن شده و پاکیزهاش میگرداند.
«و ما آتیتم من زکاة تریدون وجه الله فاولئک هم المفلحون» (روم/30) و آنچه را از زکات میدهید و قصدتان رضای خداست موجب فزونی مال شما میشود.
اما پاکیزه نمودن: «خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها» (توبه/103) از مالهایشان صدقه (زکات) را بگیر و جان و مال آنها را پاکیزه گردان.
انسان مسیر بندگی خداوند را با برداشتن دو گام آغاز میکند، گام نخست: به پا داشتن نماز، گام دوم: دادن زکات.
اگر ز منزل هوسات دو گام پیش نهی نزول به حرم کبریا توانی کرد
فلسفه و حکمت زکات:
اساساً زکات برای جبران کمبودهای افراد جامعه و پرکردن شکافهای عمیق طبقاتی و ایجاد رفاه و آسایش هر چه بیشتر برای همگان و زدودن فقر و بیکاری تشریع گردیده است و معتبرترین ضامن حفظ آزادی و استقلال و ثبات سیاسی و اقتصادی ملت مسلمان است. بنابراین:
1- زکات درصدی شرعی از اموال مخصوصی است که خداوند مقرر فرموده است که بانوایان آن را به بینوایان بدهند.
2- زکات سبب زیادت و برکت اموال و صفای باطن میگردد.
3- زکات عامل زدودن فقر است.
4- زکات محبت و همبستگی را ایجاد و کینه و نفرت را در میان آحاد جامعه برطرف میسازد. زیرا زکاتگیرنده خود را در اموال زکاتدهنده سهیم میداند و از اموال او حفاظت میکند.
5- زکات برای زدودن فقر است نه تربیت فقیر پس اگر در جامعهای زکات بطور صحیح داده شود حداکثر در مدت یکسال، فقر از بین میرود و مستمندی در جامعه باقی نخواهد ماند.
6- زکات باید روی حساب و کتاب و مسؤولیتپذیری دریافت و پرداخت شود در غیر این صورت سایهی فقر به حال خود باقی خواهد بود.
آموختن کار و هنر اساس پیشرفت و سلامت اقتصاد و شکوفایی آن در هر جامعه است پس هدف اصلی زکات به کار انداختن موتور خاموش ماندهی ماشین اقتصاد است نه هُل دادن ماشین زیرا اگر بخواهیم ماشینی را که موتور ندارد با هُل دادن پیش ببریم باید همیشه آرام نگیریم و هر جا از هُل دادن باز ایستیم ماشین متوقف میشود مگر آنکه آن را به سراشیبی سقوط بیندازیم که مطلوب نیست. لذا باید به هر وسیلهای موتورش را بکار بیندازیم.
چو پا داری برو دستی بجنبان ترا بی دست و پایی مصلحت نیست
چیزهایی که زکات به آنها تعلق میگیرد:
1- طلا و نقره.
2- محصولات کشاورزی و باغی ... . «و آتوا حقه یوم حصاده» (انعام/141).
3- مال التجارة. «یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم» (بقرة/276).
4- معادن و هر آنچه را که از زمین استخراج شود. «و مما أخرجنا لکم من الارض» (بقرة/276).
5- سایر اموال مانند گاو، گوسفند، شتر، بز و ساختمانهای بزرگ و کارخانهها و سهام شرکتها و اوراق بهادار و ... .
شروط مالی که زکات به آن تعلق میگیرد:
1- ملکیت کامل (زمین موقوفه و مال حرام زکات ندارند).
2- قابل نمو و زیادت باشد (زیرا زکات، مال را میخورد پس باید نموّ در مال زکوی لحاظ شود).
3- حد نصاب که برای هر کدام از اموال معین شده است.
4- اضافه بر رفع نیازهای اساسی باشد.
5- از دَین و قرض سالم باشد.
6- گذشت یک سال بر ملکیت مال (12ماه قمری) این شرط شامل محصولات کشاورزی و باغی و سایر چیزهایی که از خشکی و دریا استخراج میشوند، نمیشود.
زکات قرض (دَین)
دین بر دو نوع است:
1- دَین و قرضی که امید به بازپرداخت آن میرود [باید هر ساله زکاتش پرداخت شود.]
2- دَین و قرضی که امیدی به بازپرداختش نمیرود اگر وصول شد میتوان به دو شکل زکات آن را پرداخت نمود: 1- زکات سالهایی را که پرداخت نشده پرداخت شود؛ 2- تنها زکات یک سال پرداخت شود و علماء بر پرداخت تنها یکسال اتفاقنظر دارند.
بنابراین مسألهی اصلی زکات «مال» است و مسائل دیگر در ردههای فرعی قرار دارند پس اگر مال نباشد ملکیت و نصاب و حول بیمورد خواهند بود.
فلسفهی وجوب زکات پول
در دین اسلام خزانهداری و زراندوزی مورد نکوهش است بلکه دستور اسلام این است که مال باید به طریق مشروع صرف شود. خداوند حکیم در قرآن کریم قوانینی همانند زکات، خمس و ارث را وضع فرموده تا ثروتها در دست عدهای معدود انباشته نشود، «... کیلا یکون دولة بین الأغنیاء منکم ...» (حشر/7) تا اموال میان ثروتمندان دست به دست نشود [جلوگیری از تراکم ثروت].
توضیحی پیرامون حد نصاب
حد نصاب زکات عبارت از میزان و اندازهای است از مال وقتی که به آن اندازه برسد باید زکات آن پرداخت شود و کمتر از آن مشمول زکات نمیشود.
حد نصاب طلا (قرمز، زرد، سفید) بیست مثقال خالص و معادل 92گرم 18عیار و 85گرم 21عیار و حد نصاب نقره 200درهم معادل 595گرم میباشد.
اندازه زکات در طلا یک چهلم (40/1) یعنی 5/2درصد است و در نقره هم یک چهلم (40/1) یعنی 5/2درصد میباشد. زیورآلات طلا و نقره برای زن در حد متعارف بدور از زیادتطلبی و تفاخر مشمول زکات نمیشود اما اسراف در زیورآلات برای زن حرام و زکات در آن واجب است مثلاً بازوبند یا دستبند طلا که وزن آن 200مثقال باشد.
شرط وجوب زکات در طلا و نقرهای که به حد نصاب رسیده باشند آن است که مدت یک سال قمری تمام در ملکیت زکاتدهنده باشد.
در زکات اسکناس و پولهای رایج دیگر بر حسب طلا یا نقره حد نصاب تعیین شده و زکات پرداخت میشود مثلاً اگر کسی 20مثقال طلا داشته باشد و بخواهد به شکل پولی زکاتش را پرداخت نماید قیمت نیم مثقال طلا را حساب کند و به عنوان زکات پرداخت مینماید. هر مثقال 6/4 گرم و نیم مثقال 3/2گرم است که قیمت امروز آن 51980تومان میشود. (البته بعضی هم مثقال را معادل 2/4گرم محاسبه نمودهاند) اما قریب به یقین 4/4گرم میباشد و الله أعلم.
نصاب محصولات کشاورزی و باغی 5 وسق معادل 675کیلوگرم میباشد.(در بعضی از کتب فقهی 625 کیلوگرم آمده که میانگین آن 650 کیلوگرم میباشد.
اگر به صورت دیمی آبیاری شوند یک دهم(10/1) و اگر به صورت دست آبیاری شوند زکاتشان یک بیستم (20/1) است. در رابطه با محصولات باغی دیگر مانند سبزیجات و زعفران و پنبه و کتان از قیمت فروختهشده آنها زکات 5/2درصد پرداخت میشود نه وزن آنها.
در رابطه با زکات مال التجارة یک چهلم (40/1) تعیین شده و حد نصاب آن نیز بر مبنای طلا و نقره محاسبه میشود.
لازم به ذکر است که مال التجارة به مالی گفته میشود که صرفاً به نیت خرید و فروش تهیه شده باشد نه استفادهی شخصی و همچنین تاجر بعد از محاسبهی قرضهایی که نزد مشتریان دارد و یا به کسانی بدهکار است به پرداخت زکات مبادرت میکند.
اقسام تجار:
1- تاجر مدیر عبارتاست از تاجری که به روز معامله میکند و کالایش را برای زیاد شدن قیمت نگه نمیدارد که با گذشت یکسال زکاتش را میدهد.
2- تاجر محتکر و آن تاجری است که کالا یا زمینی یا هر چیزی را خریداری نموده و آن را نگه میدارد تا با سود بیشتر بفروشد اگر چه ممکن است این نگهداشتن چند سال هم طول بکشد بعد از فروختن تنها یک بار زکات میدهد.
در ضمن وسایل مورد استفاده در تجارتخانهها مشمول زکات نمیشوند از قبیل اسباب و ادوات اداری و حمل و نقل و ... .
پیرامون سایر مالالتجارة از قبیل ابریشم، گاوداریهایی که تولید شیر میکنند، زنبورداریهایی که تولید عسل میکنند، دامداریهایی که تولید گوشت میکنند و مرغداریها؛ که هیچکدام در زمان پیامبر (صلیاللهوعلیهوسلم) و اصحاب و ... نبوده است لذا حکمی هم دربارهی آنها نیامده است اما امروز وجود دارند غیر از ابریشم که بعد از فروش از قیمت فروختهشدهی به حد نصاب رسیده 5/2درصد زکات داده میشود. بقیه بر محصولات کشاورزی قیاس میشوند یعنی نصاب آنها 675کیلوگرم یا (650 کیلوگرم) میباشد.
در رابطه با زکات معادن شخصی و محدود یک پنجم (5/1) پرداخته میشود و در مورد معادن دیگر در اختیار بیتالمال بوده و زکاتی به آنها تعلق نمیگیرد زیرا صرف مصالح عمومی میشود.
اما محصولات دریایی از قبیل ماهی، میگو و ... از قیمت فروخته شده آنها با لحاظ نمودن نصاب طلا یا نقره، 5/2درصد زکات پرداخت میشود.
زکات مستغلات از قبیل منازل جهت اجارهدادن، ماشینهای سبک و سنگین اجارهای جهت حمل و نقل کالا و مسافر، کشتیها و هواپیماهای باربری و مسافربری به ترتیب ذیل است:
حالت اول: اینکه مانند سایر اموال تجاری سالانه از سود و سرمایه 5/2درصد زکات داده شود.
حالت دوم: اینکه تنها از منافع حاصلشده از آنها 5/2درصد زکات داده شود که حالت دوم از نظر علما ترجیح داده شده است زیرا مستغلات هم استهلاک پیدا میکنند لذا تنها از سود آنها زکات پرداخت میشود.
البته زکات بعد از خارجکردن هزینههای مستغلات پرداخت میشود.
در رابطه با زکات شغلهای آزاد و کارمندان دولتی و اطباء و مهندسین و وکلا و قضاة و ... بعد از رسیدن مال به حد نصاب به صورت ماهانه بدون لحاظ نمودن گذشت یکسال میتوانند 5/2درصد پرداخت نمایند. دلیل عدم اشتراط یکسال این است که مال دریافتی ماهانه بلافاصله مورد استفاده قرار میگیرد و لذا هیچ وقت نمیتوانند زکات بدهند در حالیکه بعضی از آنها دارای حقوق بالا در حد نصاب زکات هستند. نصاب حقوق ماهانه با طلا تعیین میشود. یعنی اگر درآمد ماهانه به حد 20مثقال طلا برسد باید نیممثقال آن زکات داده شود. (5/2).
زکات فطر
عبارت است از مقداری خوراکی یا معادل قیمت آن که به عنوان حقی واجب به مستحق داده میشود و به آن زکات فطر گفته میشود زیرا به محض تمام شدن ماه مبارک رمضان و فرارسیدن شب عید فطر واجب میشود. در سال دوم هجری و قبل از زکات مال واجب شده است.
پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) زکات فطر رمضان را بر مردم، صاعی از خرما یا صاعی از جو بر هر شخص آزاد یا بنده مذکر یا مؤنث از مسلمانان واجب گردانیده است. (رواه الشیخان)
حکمت مشروعیت آن پاکیزه ساختن روزه از گفتههای لغو و کردار ناروایی که بهطور غیرعمدی از شخص روزهدار سر زدهاند پیامبر فرمودند: زکاةالفطر طهرة للصائم من اللغو و الرفث و طعمة للمساکین. (رواه ابوداود) زکات فطر برای ماه رمضان همانند سجدهی سهو برای نماز است.
زکات فطر به محض غروب آفتاب آخرین روز رمضان و سرآغاز شب عید فطر واجب میشود.
مقدار واجب زکات فطر برای یک نفر یک صاع معادل 2400گرم از خوراک رایج منطقه در روز عیداست. همچنین میتوان از نیمه دوم ماه رمضان به پرداخت آن اقدام نمود.
مستحقین زکات و زکات فطر
گروههای هشتگانه مذکور در آیهی 60 سورهی توبه هستند انما الصدقات للفقراء و المساکین و العاملین علیها و ... .
1- فقراء.
2- مساکین: کسانی که دخلشان به خرجشان نمیرسد.
3- عاملین: توزیع کنندهی زکات.
4- مؤلفة القلوب: تازه مسلمانان.
5- فی الرقاب: برای آزادکردن بردگان.
6- غارم و ورشکستگان مالی و دارای قرضهای سنگین.
7- فی سبیلالله: در راه اعتلای اسلام و مصالح عمومی و خیریه و جهاد عمومی در صورتهای مختلف آن جهاد قلمی، مالی، جانی، تبلیغی، ارشاد مسلمین و ... .
8- ابنالسبیل: در راهماندگان و مسافران بیپناه.
نکته اخیر اینکه زکات به عنوان سومین رکن از ارکان اسلام بعد از شهادتین و نماز قرار گرفته است لذا هرگونه کمتوجهی به آن سبب سستشدن رکنی از ارکان اسلام و نهایتاً شخصیت ایمانی فرد مسلمان میشود.
پیرامون درک عمیقتر ز فلسفه وحکمت زکات میتوان به منابع ذیل که خلاصهی فوقالذکر هم، از آنها اقتباس گردیده مراجعه نمود.
1- فقهالزکاة، دکتر یوسف القرضاوی، جلد 1-2.
2- باقیات صالحات، استاد محمدربیعی، جلد دوم و سوم.
3- عبادت در اسلام، دکتر یوسف قرضاوی.
4- التشریع الزکوی و تطبیقاته،دکتر محمود حمودة.
12رمضان المبارک 1430
نظرات