«وَقَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا (4) فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا (5) ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیرًا (6) إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِیَسُوءُوا وُجُوهَکُمْ وَلِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِیُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِیرًا (7)»
در سالهای گذشته یکی از نویسندگان مصری بحثی را پیرامون اعجاز عددی در قرآن کریم مطرح کرده بود که اساس آن بر عدد 19 و مضربهایش بنا شده بود و با استقبال مردم مواجه گردید. مدتی بعد انحراف این نویسنده آشکار شد و مردم به مخالفت با او پرداختند طوری که در نهایت اعلام شد که 19 عدد مقدس نزد بهائیان است و مشخص شد که مقدمات آماده شده از سوی این نویسنده صحیح؛ اما نتائجی را که در نظر داشته که به آن دست یابد، نادرست بوده است. بعد از مدتی؛ علم ریاضیات اساس عدد 19 را تأیید نمود و کتابی با عنوان راز عدد 19 میان عقبماندگی مسلمانان و گمراهی مدعیان در سال 1990 م تألیف گردید که جایی برای اجتهاد و اظهار نظرات شخصی باقی نگذاشت. در یکی از سخنرانیهای استاد محمد احمد الراشد با عنوان نظام نوین جهانی آمده است: هنگامی که دولت اسرائیل در سال 1948م تشکیل شد، پیرزنی یهودی در حالی که میگریست در شهر بغداد راه به منزل استاد راشد پیدا میکند. وقتی که مادر استاد راشد علت گریه او را در حالی که ملت یهود همه از برپایی دولت اسرائیل خوشحال هستند؛ جویا میشود، میگوید: از حاخامهای یهود شنیده که عمراین دولت 76 سال بیشتر نخواهد بود.
وقتی که استاد راشد بزرگ میشود در مییابد که این قضیه در ارتباط با گردش ستاره دنبالهدار هالی است که در عقائد یهود جایگاه ویژهای دارد. چون این ستاره طبق نظریات علمای نجوم هر 76 سال یک بار ظاهر میشود و در مداری طولانی به دور خورشید میگردد. اگر چه در مباحث علمی پیشگویی جایی ندارد، اما بررسی صحت و سقم آن خالی از فایده نیست.
طبق این پیشگویی: 1-دولت اسرائیل 76 سال دوام دارد یعنی (19 ×4) و به فرض اینکه 76 سال قمری باشد چون مبنای محاسبات یهودیان سال قمری است و برای هماهنگ ساختن سالهای شمسی با قمری هر سه سال یک ماه اضافه میکنند. لذا سال 1948 میلادی مطابق 1367 قمری است و براساس این پیشگویی دولت اسرائیل تا سال 1443 = (76+7 1367) هجری قمری دوام خواهد داشت.
2- سورهی إسراء که نام دیگرش بنیاسرائیل است، در آغاز از نبوت سیدنا موسی (علیه الصلوات والبرکات) سخن میگوید و به دو افساد در سرزمین مبارک (قدس) به وسیله بنیاسرائیل اشاره میکند که ناشی از برتریجویی و سلطهطلبی و استکبار آنها است. افساد آغازین قبل از آمدن اسلام به وقوع پیوسته است. اما افساد دوم همان تشکیل دولت اسرائیل در سال 1948 م در فلسطین (سرزمین مبارک) میباشد. آنچه جای تأمل است این است که تعبیر «وَعْدُ الْآخِرَةِ» تنها دو بار در قرآن آمده است؛ یکی در حین کلام از افساد دوم و دیگری در پایان سورهی إسراء آیهی 104. حال اگر کلمات این سوره را از آغاز آیهی « وَآتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ ...» تا پایان سخن از نبوت موسی یعنی تا آیهی «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ» 104؛ برشماریم، ملاحظه میکنیم که تعداد کلمات 1443 کلمه است و این همان عددی است که پیشتر از جمع 1443 = (76+7 1367) به آن رسیدیم.
3-پیامبر خدا (علیه الصلوات والبرکات) در تاریخ 20/9/ 622 میلادی از مکه به مدینه هجرت فرمود. علامه ابنحزم میگوید: علماء بر اینکه حادثهی إسراء یک سال قبل از هجرت اتفاق افتاده است یعنی سال 621 میلادی اجماع دارند. بنابر این نهایت و پایان دولت اسرائیل سال 1443 هجری قمری مطابق با سال 2022 میلادی خواهد بود، چون فاصلهی سالهای قمری از نبوت موسی (علیه الصلوات والبرکات) تا زوال اسرائیل1444 سال است و حادثهی إسراء یک سال قبل از هجرت بوده است و این عدد حاصل 76×19 میباشد. به عبارت دیگر فاصلهی میان نبوت موسی (علیه الصلوات والبرکات) تا زوال دولت اسرائیل 19 برابر عمر اسرائیل است. فرجام سخن اینکه تحقق این پیشگویی پیامد طبیعی سنت الهی در مبارزه بیامان ملت ستمدیده و مجاهد فلسطین و زوال قطعی دولت نامشروع اسرائیل است و بیداری ملل مسلمان در عصر حاضر خود نویدبخش وعدهی حتمی خداوند است. «وَلَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ (171) إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ (172) وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ (173) »
منابع:
1- قرآن کریم.
2- زوال اسرائیل نبوءۀ ... أم صُدف رقمیۀ؟ بسام جرار بی تا.
3- النظام العلمی الجدید، محاضرۀ مکتوبۀ، محمد احمد الراشد.
نظرات