بسیاری از مردم امید بسیاری دارند که زندگی شان در ماه رمضان به یک‌باره از این سو به آن سو شود. به گمان من داشتن چنین امیدی کاملاً اشتباه است. چنان که در قرآن و سنت و تاریخ اسلام و بشر می‌بینیم، سنت تغییر و اصلاح نیازمند حرکت گام به گام و مرحله‌ای است.
این بدان معناست که هر کس می‌خواهد در رمضان خود را تغییر دهد، می‌باید فرصت‌ها را دریابد و صرفاً منتظر رمضان نباشد، بلکه رمضان را یک فرصت و یک سرآغاز تلقی کند و خود را به تغییر و اصلاح و جذب الگوهای جدید ایمانی در زندگی تمرین دهد.
اوکازیون ایمانی
از این رو ضرورت دارد که برای بهره‌برداری از جو ایمانی رمضان آمادگی صورت پذیرد. این آمادگی نیز نیازمند عوامل روشنی است که بتوان آن‌ها را عملی کرد و بتوان از «اوکازیون ایمان در رمضان» بهره برد. نخستین چیزی که آدمی نیاز به آن دارد، اراده‌ی راستین برای بهره‌برداری و تغییر است. این بدان معناست که اهداف آدمی، آرزوهای صرف و توهمات بی‌هدف نباشند، بلکه می‌باید اراده‌ی استواری وجود داشته باشد تا نتیجه‌بخش باشد. میان آمال و اراده فرق بسیار وجود دارد. درنگ کردن آدمی در برابر آمال محض، موجب حرکت و فعالیت نمی‌شود. اراده و همت بلند و واداشتن خویش به انجام کارهای خیر، راه انسان را به سوی بهره‌برداری و انجام کارها خواهد گشود.
در این باره تمام بنی نوع بشر اتفاق نظر دارند، چه آدمی قصد انجام کار دنیوی داشته باشد یا اخروی، کسی که نیت درست داشته باشد، اراده‌ی استوار خواهد داشت و کسی که اراده‌ی استوار داشته ‌باشد، راه را خواهد پیمود. مُتَنَبّی گفته است:
علی قدر أهل العزم تأتی العزائم و تأتی علی قدر الکرم المکارم
یک تن از فعالان در حیطه‌ی امدادرسانی درباره‌ی اراده‌ی مردم برای بقا و زنده‌ماندن گفته است: «در مقطع کوتاه کارم با امدادرسانی اسلامی بسیار چیزها دیده‌ام. این امور باعث تعجب بسیار من شده است. در روستای آتش‌گرفته کوزوو بیوگان و کودکان را میان ویرانه‌های خانه‌هایشان دیدم که می‌کوشیدند راهی برای زنده‌ماندن بیابند. در اردوگاه‌های کشمیر در دامنه کوه‌ها با کودکانی شوخی و بازی کرده‌ام که با زندگی جز از طریق پناهندگی آشنا نبودند، اما از چشمانشان نور و امید می‌تابید.
در انگوش سخنان مادر چچنی را گوش کرده ام که چهر‌هایشان پیش از موعد، به علت اندوه و ناراحتی، چروکیده شده بود. آنان درباره‌ی وحشت و رعب داستان‌هایی تعریف می‌کردند که خارج از تصور بود. با این وصف، هر وقت و هر جا که رفته‌ام، یأس و ناامیدی ندیده‌ام، بلکه اراده‌ی زنده‌ماندن همواره غالب بود.»
امام ابن قدامه مقدسی روش تغییر و اصلاح را به پایداری و مداومت منوط دانسته است. او می‌گوید:
«اگر کسی توان استقامت ندارد، می‌باید بکوشد که به استقامت نزدیک شود، زیرا نجات منوط به عمل صالح است و اعمال صالح جز نتیجه‌ی اخلاق نیک است. هر کس می‌باید ویژگی‌ها و اخلاق خود را بررسی کند و تمام ویژگی‌هایش را به صورت متوالی اصلاح کند. کسان با اراده می‌باید تلخی و دشواری این کار را تحمل کنند و این کار به سان شیرین‌شدن بازگرفتن کودک از شیر –با آن که نخست آن را دوست ندارد- بر ایشان شیرین خواهد شد. اگر دوباره از کودک خواسته شود که پستان را بمکد، آن را ناپسند خواهد شمرد. این کسان نیز بازگشت به اوصاف نادرست پیشین را ناپسند خواهند شمرد. کسی که بداند زندگی دنیا به نسبت زندگی طولانی و ابدی آخرت چقدر کوتاه است، دشواری سفر چند روزه را برای برخورداری ابدی تاب خواهد آورد.»
دبلیو اسمارست هوم می‌گوید:
«از شگرفی‌های زندگی آن است که اگر جز به بهترین‌ها راضی نشوی، به آن‌ها دست خواهی یافت.»
با کاغذ و قلم
هدف روشن، انجام خواسته‌ها و رسیدن به اهداف را برای انسان آسان می‌کند. باید کاغذ و قلم به دست گرفت و از خود پرسید: در رمضان می‌خواهم چه کنم؟ چه اهداف مقطعی و جزیی را می‌خواهم محقق کنم؟ هر کدام از آن‌ها را چگونه محقق کنم؟ اندیشیدن سرآغاز کامیابی است. اسلام دین خرد و شریعت است. هنری فورد می‌گوید:
«اندیشیدن، دشوارترین کار است. علت آن که شمار اندکی اندیشیدن را به عنوان کار برمی‌گزینند همین است.»
به عنوان مثال کسی که می‌خواهد در رمضان یک یا سه بار قرآن را ختم کند، می‌باید زمانی را که در آن قرآن را می‌خواند، مشخص کند. این را نیز مشخص کند که خواندن قرآن به تنهایی یا به صورت دستجمعی خواهد بود، یا آن که بخشی از آن به تنهایی و بخشی دیگر به صورت دستجمعی خواهد بود، پیگیری و تداوم این کار چگونه خواهد بود. آیا از جانب شخص او با ثبت آن چه می‌خواند، یا از جانب فردی دیگر.
آیا رابطه‌ی او با قرآن در تلاوت خلاصه خواهد شد، یا آن که عبادت گوش کردن‌ به قرآن را نیز زنده خواهد کرد و آیا به صدای یک قاری قرآن که صدایش را دوست دارد، گوش خواهد کرد. چه اوقاتی را برای گوش‌کردن به قرآن اختصاص خواهد داد. بدین‌گونه برنامه‌ای مفصل و مرتبط با هدفی روشن، با تعیین مدت زمان لازم و آمادگی برای نیت ثواب در تلاوت قرآن و درنظر داشتن فضیلت و جایگاه تلاوت‌کننده‌ی قرآن، در نظر بگیرد. برای سایر اعمالی که در رمضان انجام خواهد داد، چنین برنامه‌ریزی کند.
سنجش نیروی انجام کار
در کنار این مسایل می‌باید نیروی آدمی را در انجام کار، سنجید. برنامه‌ی عملی خود را بیازماید و بنگرد که آیا فراتر از توان اوست یا کمتر از آن. اگر فراتر بود، از مقدار آن بکاهد و این حدیث را مدنظر قرار دهد: «محبوب‌ترین عمل نزد خدا با‌دوام‌ترین آن است، هر چند اندک باشد.»
اگر کمتر از توان او بود، می‌تواند به میزان آن بیفزاید. می‌توان میان ‌برنامه‌های درنظر گرفته شده و توانایی‌ها، معادله‌ای برقرار کرد تا بتوان خود را بررسی کرد و برنامه‌های خویش را سنجید. به هنگام عمل و تغییر روند، می‌توان روش حرکت خویش را اصلاح کرد. لائوتسو تاوتیه کنگ می‌گوید:
«کسی که بسیار بیاموزد، چه‌بسا آموزگار دیگران شود، اما کسی که خود را بشناسد، هوشمندی بیشتری خواهد داشت. کسی که بر دیگران فرمان براند، چه بسا نیرومند باشد، اما کسی که خود را مهار کند، نیرومندتر خواهد بود.»
تمرین انجام برخی از اعمال پیش از رمضان از مهم‌ترین عوامل کمک‌کننده در این باره است تا آدمی احساس وحشت و بیگانگی نکند و اعمال خیر صرفاً به رمضان خلاصه نشوند. مثلاً از هم‌اکنون تلاوت قرآن یا پایبندی به دو رکعت قیام‌اللیل و یا دیگر اعمال را آغاز کند. این گونه در فرد پایداری در انجام اعمال پدید می‌آید و موجب می‌شود تا پایبندی به این اعمال در رمضان برایش آسان‌تر شود و او را وامی‌دارد تا پس از رمضان به آن‌ها پایبند بماند. اصحاب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) شش ماه پیش از فرا رسیدن ماه رمضان، خود را برای آن آماده می‌کردند و برای شش ماه از آن توشه برمی‌گرفتند. از این رو تمام سال برای آنان رمضان بود.
الگوی نیک
مطالعه‌ی سرگذشت انسان‌های صالح و جهد و کوشش آنان در عبادت و عمل صالح، رهتوشه‌ای روحی برای الگوی عملی است و همواره آدمی را به انجام عمل وا می‌دارد. زیرا اگر در محیط زندگی، الگوی شایسته وجود ندارد، می‌توان آن را از پیشینیان به دست آورد.
امام مالک (رحمه‌الله) دروس خود را با شاگردان‌اش یا هم‌نشینی با دوستان‌اش را به پایان می‌برد و به‌ آنان می‌گفت: «از شما اجازه می‌خواهم تا لحظه‌ای با صحابه بنشینیم.» مقصود وی آن بود که با کتاب‌ها و روایات صحابه هم‌نشینی کند و آن‌ها را بخواند و بفهمد. این سخن بدان معنا نیست که نمی‌توان از کردار دیگران الگو گرفت. چه بسا یک انسان در زمره‌ی صالحان نباشد، اما برخوردار از طاعت یا اخلاقی شایسته باشد. انسان می‌باید این جنبه‌ی او را مغتنم بشمارد. زیرا گفته‌اند: «حکمت گمشده‌ی انسان مؤمن است، هر جا که آن را بیابد، به آن سزاوارتر است.»
کمک به دیگران به مثابه‌ی کمک به خویشتن است. هنگامی که آدمی دست دیگری را به سوی کار خیر می‌گیرد،‌این کار به مثابه‌ی دعوت دیگران به اصلاح خویش و استوار ساختن آنان به انجام طاعات است. گفته‌اند: تأثیر شستن اشیا آن است که دست خود آدمی نیز تمیز شود، حتی اگر هدف وی شستن دست‌ها نباشد.
بیش از هر چیز می‌باید به درستی‌ و با اخلاص به خداوند روی ‌آورد و با اعمال، با قلب و تمام اعضا، خدا را مد نظر قرار دهد و بداند که خداوند تنها آن عمل را می‌پذیرد که خالصانه باشد. کسی که از خدا کمک بخواهد، خداوند او را کمک خواهد کرد و کسی که با خدا صادق باشد، خداوند او را تأیید خواهد کرد.