همه ساله با نزدیک شدن ماه رمضان، غالبا جدالی فقهی و بعضا با رنگ و بوی سیاسی در میان مسلمانان در می‌گیرد و شروع و پایان ماه به بحثی پرمناقشه و اختلافی تبدیل می‌شود. امسال این مناقشات پررنگ‌تر بود و در حالی که فاصله عید فطر در دهه‌ها و سالیان گذشته یک روز و نهایتا دو روز بود، اما امسال به سه روز کشیده شد. افغانستان، نیجر و مالی یکشنبه را عید فطر اعلام کردند، اما اکثریت کشورهای اسلامی روز دوشنبه و کشورهای حوزه شبه قاره هند (پاکستان، بنگلادش و هند) و ایران در خاورمیانه روز سه شنبه را اعلام کردند.

با وجود این که بخش اعظم کشورهای اسلامی در کشورداری تقویم‌های غیر قمری را به کار می‌برند که غالبا میلادی است، اما در کل مسلمانان و کشورهای اسلامی با تقویم قمری سر و کار دارند و دلیل آن هم مبنا بودن این تقویم در انجام برخی مناسک دینی و عبادی مهم است؛ به ویژه ماه رمضان و انجام حج. در رابطه با شروع مناسک حج که انحصارا در ماه ذیحجه انجام می‌شود، اختلافی بروز نمی‌کند؛ به این علت که همه در این خصوص تابع تقویم قمری عربستان هستند که مراسم حج در آن برگزار می‌شود، اما در اعلام روز عید قربان بعضا (به ندرت) برخی کشورها از عربستان تبعیت نمی‌کنند و بر اساس همان رویت هلال در منطقه خود عمل می‌کنند، در این میان، البته اعیاد قربان در ایران اکثرا متفاوت از دیگر کشورهای عربی و اسلامی و با یک روز تاخیر بوده است. 

معمولا اهتمام زیاد به زمان شروع رمضان و اعیاد فطر و قربان در کشورهای عربی دلایلی فراتر از بعد شرعی و دینی مساله دارد؛ از این رو که این امور دینی غالبا به اموری فرهنگی هم تبدیل شده‌اند و از این جهت، تنها مورد توجه قشر متدین با تعریف خاص خود نیست و به همین خاطر، اگر شما در یک کشور عربی دیدید که یک خانم با وجود نداشتن "پوشش اسلامی" متعارف روزه می‌گیرد و یا این که یک شخص سکولار مسلک و معروف به ضدیت با حاکمیت دین روزه می‌گیرد و یا نماز می‌خواند، نباید تعجب کنید؛ به هر حال این مناسبت‌ها و مناسک فراتر از یک امر دینی صرف به امری اجتماعی و فرهنگی هم مبدل شده‌اند و اگر نظام‌های عربی که قریب به اتفاق سکولار هستند، چنین عنایت وافری به این مناسبت‌های دینی دارند از اینجا ناشی می‌شود. مثلا اهتمامی که در ایران به عید نوروز و لحظه‌شماری برای فرا رسیدن آن می‌شود، در کل کشورهای عربی و بیشتر کشورهای اسلامی چنین توجه و لحظه شماری را در رابطه با اعیاد فطر و قربان که معمولا در برخی کشورها تا یک هفته هم تعطیل است، شاهد هستیم. در واقع، جدال داغ پیرامون شروع رمضان و دو عید اسلامی در شبکه‌های اجتماعی عربی معطوف به همین توجه مضاعف است که در یک دهه اخیر متناسب با گسترش بیشتر این رسانه‌ها داغ‌تر هم شده و توام با نوعی تابوشکنی و زیر سوال بردن برخی مبانی فقهی استهلال و تاکید بر در پیش گرفتن یک رویه واحد همپیای پیشرفت علم و تکنولوژی بوده است. 

در اصل، شروع متفاوت رمضان و زمان مختلف اعیاد فطر و قربان ریشه در بحث فقهی رویت هلال ماه قمری و اختلاف نظر درباره سازکار رویت و استهلال آن دارد. یک ماه قمری دقیقاً 29 شبانه روز و 12 ساعت و 44 دقیقه و 2.9 ثانیه است و معمولا آغاز ماه قمری بر مبنای رویت ماه در پایان قبلی است، با توجه اختلاف رویت از کشوری یا منطقه‌ای نسبت به منطقه‌ دیگری می‌بینیم که تاریخ‌نگاری در تقویم اسلامی معمولا ثابت نیست. 

شیوه تحقق همین رویت محل اختلاف است؛ برخی فقهای مسلمان از جمله اغلب فقهای شیعه معتقدند که باید با چشم غیر مسلح رویت صورت گیرد و برخی دیگر از این فقها نیز رویت با چشم مسلح اما با دوربین‌های متعارف و نه تلسکوپ را جایز می‌دانند. در میان اهل سنت، اكثر کشورها رویت را چه به شیوه سنتی چشم غیر مسلح، چه چشم مسلح، از طریق دوربین‌های پیشرفته و تلسکوپ را پذیرفته‌اند. اما مشکل اینجاست که برخی اوقات ماه متولد شده و وجود دارد، ولی خواه به دلیل شرایط نامساعد جوی خواه در شرایط مناسب جوی حتی با تلسکوپ هم قابل رویت نیست؛ به ویژه وقتی ماه قبل از خورشید غروب کرده و وقوع مقارنه بعد از غروب خورشید رخ می‌دهد. همین مساله در سایه پیشرفت علم نجوم، موجب نوعی ساختارشکنی و بازنگری در معیارهای رویت‌پذیری شده و برخی مراکز فتوا و فقهای مسلمان با تفسیر دیگری از رویت و توسعه مفهوم آن به غیر از مشاهده عینی بلکه به علم به وجود ماه از طرق دیگری غیر از رویت، رفته رفته از مساله رویت با مفهوم سنتی (چشم غیر مسلح) و نو (مسلح از طریق ابزارهای جدید) عبور کرده و به سمت محاسبات دقیق فلکی و نجومی روی آورده‌اند که لحظه تولد ماه را به دقت و به ثانیه حتی برای چند دهه و سالیان‌های متمادی آتی پیش‌رو مشخص کرده است.

همین خوانش جدید، رفته رفته در برخی نهادهای فتوای متولی اعلام رسمی رمضان و مناسبت‌های دینی پذیرفته شده و امروزه ترکیه و مالزی بر این اساس از قبل تاریخ دقیق شروع و پایان رمضان و اعیاد اسلامی را اعلام می‌کنند و منتظر استهلال ماه نمی‌مانند. 

در گذشته، در سایه نبود وسایل ارتباطی، اختلاف زمانی شروع و پایان این مناسبات‌ها بیشتر بود، اما امروزه تقلیل یافته است و با توجه به پیوستگی جغرافیایی و هم افقی و یا افق شرعی نزدیک، بیشتر کشورهای عربی و اسلامی معمولا، غالب کشورهای عربی و اسلامی به ویژه در تبعیت از عربستان در اعلام شروع و پایان این مناسبت‌ها همزمان عمل کرده و می‌کنند. ولی به هر حال، یک اتفاق نظر و رویه یکپارچه وجود ندارد و در یک دهه اخیر به دلیل گرایش برخی نخبگان و کشورهای اسلامی به تقویم نجومی با عبور از فاکتور رویت و همچنین به دلایلی سیاسی و مذهبی این اختلاف زمانی پررنگ‌تر شده است. به عنوان مثال، در یک دهه اخیر در نتیجه تشدید اختلافات و نزاع‌های سیاسی و امنیتی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، رمضان در برخی کشورهای پرمناقشه از یک امر دینی صرف خارج شده و به صحنه کشمش‌ها کشانده شده و احیانا در کشورهایی چون سوریه، یمن و لیبی معطوف به نزاع و شکاف سیاسی و جغرافیایی، تاریخ‌های مختلفی برای شروع رمضان و عید فطر از جانب طرف‌های نزاع اعلام شده است.

در کنار آن نیز در حالی که اکثریت قریب به اتفاق کشورهای عربی در گذشته همواره به تبعیت از عربستان شروع و پایان رمضان را اعلام می‌کردند، اما در سالیان اخیر تعداد معدودی از آن‌ها در حال فاصله گرفتن از این منهج بوده و کشوری چون اردن گویا تحت تاثیر تنش‌های سیاسی پنهان با ریاض، رویت ماه را مستقل از مشاهده آن در جغرافیای عربی پیرامونی و با تمرکز بر جغرافیای سیاسی خود پیگیری می‌کند. 

فارغ از آن‌ها، همچنین در لبنان و عراق نیز معمولا شروع و پایان رمضان و اعیاد اسلامی میان شیعیان و اهل سنت یکی نیست و متفاوت است. در ایران نیز معمولا با تاخیری یک روزه نسبت به بیشتر کشورهای عربی و اسلامی، این مناسبات شروع می‌شود.

در کل این اختلاف زمانی مشهود در مناسبت‌های جمعی به ویژه اعیاد اسلامی میان کشورهای اسلامی و بعضا در درون یک کشور، اگر هم صرفا مبنای فقهی داشته باشد، امری ناخوشایند و جلوه‌ای از تشتت جلوه می‌کند. متعاقب آن و آشفتگی‌ آزار دهنده در اعلام زمان رمضان و عید فطر، امروزه به ویژه در جهان عرب یک مطالبه عمومی برای ایجاد یک مرجعیت واحد در مورد استهلال در حال شکل‌گیری است و طرفداران ملاک قرار دادن محاسبات نجومی در حال افزایش هستند. اگر اختلاف نظر و تضارب در مباحث فقهی را عاملی برای غنابخشی به فقه بپنداریم، اما در این مورد چنین اختلاف دیدگاهی غنابخش نیست. این گزاره زمانی می‌تواند مطلوب باشد که در میانه این اختلاف‌نظرهای فقهی راهی برای حل مسائل مهم در جهت منفعت عامه گشوده شود. حالا باید دید آیا کشورهای عربی و اسلامی از اختلافات فقهی و مذهبی در این باره عبور می‌کنند و در سال‌های آتی به اجماعی بر سر مکانیسمی واحد درباره اعلام‌ ماه‌های قمری می‌رسند و این مطالبه عمومی تحقق می‌یابد یا خیر؟