الله متعال بهوسیلهی دین اسلام، به بشریت انعام نموده و قضیهی حقوق را اصل ثابتی از اصول دین قرار داده و حقوق را مطابق برنامهی الهی تعیین کرده که انسان با انجام و ادای آن مستحق ثواب شده و با ترک آن گنهکار میگردد؛ لذا قضیهی حقوق، دستاورد انسان نیست. همچنین خداوند، موضوع حقوق را عام گردانیده که شامل انسان – با هر دین، رنگ و جنس– حیوان و محیط زیست میگردد.
رسول الله صلی الله علیه و سلم، بهترین تطبیق کنندهی این حقوق هستند؛ لذا همگان در سایهی هدایت و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم، می-توانند، زندگی آزاد و دلخواهی را سپری کنند.
انسان از دیدگاه اسلام:
اسلام به انسان از دید عزت و اکرام و تعظیم مینگرد، خداوند میفرماید: وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا (الإسراء: ۷۰)
«ما آدمیزادگان را (با اعطای عقل، اراده، اختیار، نیروی پندار و گفتار و نوشتار، قامت راست و غیره) گرامی داشتهایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکبهای گوناگون) حمل کردهایم، و از چیزهای پاکیزه و خوشمزه، روزیشان نمودهایم و بر بسیاری از آفریدگان خود کاملاً برتریشان دادهایم».
این دیدگاه، برای انسان، حقوق ویژه و مخصوصی را مقرر داشته که مهمترین بخش آن، شمولیت حقوق است که حقوق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فکری و... را دربرمیگیرد، همچنان که این حقوق انسانی، تمام افراد انسان را شامل میگردد (مسلمان و غیر مسلمان) و هیچ تفاوتی بر اساس رنگ،نژاد، زبان و دین، باقی نمیگذارد. ویژگی دیگر حقوق اسلامی، این است که قابل لغو و تبدیل نیست، چرا که از تعالیم پروردگار جهانیان تراوش یافته است.
رسولالله و حقوق انسان:
سخنان و کردار رسول خدا صلی الله علیه و سلم، بهترین گواه بر تکریم انسان و احترام حقوقش است؛ ایشان در حجهالوداع که به منزله-ی اعلامیهی جهانی حقوق انسان است، فرمودند: فَإِنَّ دِمَاءَکُمْ وَأَمْوَالَکُمْ وَأَعْرَاضَکُمْ بَیْنَکُمْ حَرَامٌ کَحُرْمَةِ یَوْمِکُمْ هَذَا فِی شَهْرِکُمْ هَذَا فِی بَلَدِکُمْ هذا (صحیحالبخاری ت ۱/ ۷۱). بدانید که خداوند خونها و مالهای شما را بر شما حرام ساخته، مانند حرمت این روز در این ماه و در این شهرتان.
این خطبهی نبوی، مهمترین حقوق انسان را مورد تأکید قرار داده است: حرمت خون، مال و آبرو. رسولالله، ارزش نفس انسانی را بالا میبرد و بزرگترین حقوقش را که حق زندگی است، حفظ می-کند و وقتی از ایشان در مورد گناهان کبیره سؤال میشود، می-گویند: الْکَبَائِرُ الْإِشْرَاکُ بِاللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَعُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ وْ قَتْلُ النَّفْسِ (مسند أحمد۱۱/ ۴۷۵). «گناه کبیره، شریک قایل شدن برای الله عزوجل و نافرمانی والدین و کشتن ناحق انسان است. کشتن نفس انسانی به صورت عام گفته شده، تا شامل تمام انسانهایی گردد که بهناحق کشته میشوند، ایشان صلی الله علیه و سلم، ازین هم بیشتر توجه نموده و خودکشی را نیز حرام قرار داده است: عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ مَنْ تَرَدَّى مِنْ جَبَلٍ فَقَتَلَ نَفْسَهُ فَهُوَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ یَتَرَدَّى فِیهِ خَالِدًا مُخَلَّدًا فِیهَا أَبَدًا وَمَنْ تَحَسَّى سُمًّا فَقَتَلَ نَفْسَهُ فَسُمُّهُ فِی یَدِهِ یَتَحَسَّاهُ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدًا مُخَلَّدًا فِیهَا أَبَدًا وَمَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَدِیدَةٍ فَحَدِیدَتُهُ فِی یَدِهِ یَجَأُ بِهَا فِی بَطْنِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدًا مُخَلَّدًا فِیهَا أَبَدًا (صحیحالبخاری ت۱۴/۴۳۹) از ابیهریره روایت است که رسولالله فرمودند: کسی که خود را از کوه بیندازد و کشته شود، او در دوزخ به همین قسم همیشه میافتد و کسی که زهر خورده و خود را بکشد، در دوزخ زهرها در دست اوست و به صورت ابدی از آن میخورد، کسی که خود را بهوسیلهی آهن بکشد، در دوزخ آهن به دستش داده میشود که به صورت همیشگی به شکمش میزند.
حقوق بشر، آنگونه که رسولالله صلی الله علیه و سلم، تشریع نمودهاند، عبارت است از:
۱)حق برابری بین مردم: رسولالله صلی الله علیه و سلم، بر حق برابری بین همهی مردم تأکید کرده و هیچ تفاوتی بین افراد، گروهها، جنسیتها، ملتها، فرمانروایان و پیروانشان، مسؤولین و رعیتشان، قایل نشده و قید و استثنایی را در این زمینه، نمیشناسند. در شریعت و تکلیف اسلامی فرقی بین عرب و عجم، سیاه و سفید و حاکم و محکوم وجود ندارد؛ بلکه برتری بر اساس تقوا و پرهیزگاری است. رسول الله صلی الله علیه و سلم، میفرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ رَبَّکُمْ وَاحِدٌ، وَإِنَّ أَبَاکُمْ وَاحِدٌ، أَلَا لَا فَضْلَ لِعَرَبِیٍّ عَلَى عَجَمِیٍّ، وَلَا لِعَجَمِیٍّ عَلَى عَرَبِیٍّ، وَلَا لِأَحْمَرَ عَلَى أَسْوَدَ، وَلَا أَسْوَدَ عَلَى أَحْمَرَ، إِلَّا بِالتَّقْوَى، إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاکُمْ، أَلَا هَلْ بَلَّغْتُ؟ قَالُوا: بَلَى یَا رَسُولَ اللهِ، قَالَ: فَلْیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ (شعب-الإیمان ۷/ ۱۳۲). «ای مردم، پروردگار شما یکتاست و پدر شما یکی است. بدانید که عرب برعجم و عجم بر عرب، سرخ بر سیاه و سیاه بر سرخ برتری ندارد؛ مگر به تقوا. درحقیقت گرامیترین شما نزد الله متعال، پارساترین شماست. آیا ابلاغ کردم؟ گفتند: بلیای رسولالله، فرمود: باید کسی که حاضر است به غایب نیز برساند».
اگربخواهیم تعامل پیامبر صلی الله علیه و سلم، را به این اصل مساوات بدانیم، توجه بیحد ایشان را درین موضوع درک خواهیم کرد. عَیَّرَ أَبُوذَرٍّ بِلَالًا بِأُمِّهِ، فَقَالَ: یَا ابْنَ السَّوْدَاءِ، وَإِنَّ بِلَالًا أَتَى رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَأَخْبَرَهُ فَغَضِبَ، فَجَاءَ أَبُو ذَرٍّ وَلَمْ یَشْعُرْ، فَأَعْرَضَ عَنْهُ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: مَا أَعْرَضَکَ عَنِّی إِلَّا شَیْءٌ بَلَغَکَ یَا رَسُولَ اللهِ، قَالَ: «أَنْتَ الَّذِی تُعَیِّرُ بِلَالًا بِأُمِّهِ؟» قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «وَالَّذِی أَنْزَلَ الْکِتَابَ عَلَى مُحَمَّدٍ - أَوْ مَا شَاءَ اللهُ أَنْ یَحْلِفَ - مَا لِأَحَدٍ عَلَیَّ فَضْلٌ إِلَّا بِعَمَلٍ، إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا کَطَفِّ الصَّاعِ» (شعب الإیمان۷/ ۱۳۱) ابوذر رضی الله عنه از مادر بلال حبشی رضی الله عنه عیب گرفته و گفت:ای فرزند زن سیاه، بلال نزد رسولالله صلی الله علیه و سلم، آمده و شکایت کرد. رسولالله خشمگین شد. ابوذر نزد رسول-الله آمد و از خشمشان خبر نداشت. رسولالله از او روبرتافت. ابوذر گفت: چیزی شدهای رسول خدا، که از من روبرگرداندی؟ فرمودند: تو از بلال به خاطر مادرش عیب گرفتی؟ سپس گفت: قسم به ذاتی که قرآن را بر محمد نازل کرده، هیچکس بر من فضیلت ندارد، مگر به عمل نیک. ارزش شما از مقدار کم ریخته شده از پیمانه بیش نیست.
۲)حق عدالت: حق دیگری که به مسألهی مساوات، ارتباط دارد، حق عدالت است. رسولالله، اصحاب و امتش را اینگونه آموزش داده و فرمود: الْقُضَاةُ ثَلاثَةٌ: قَاضِیَانِ فِی النَّارِ، وَقَاضٍ فِی الْجَنَّه، قَاضٍ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَهُوَ یَعْلَمُ وَذَلِکَ فِی النَّارِ، وَقَاضٍ وَهُوَ لاَ یَعْلَمُ فَأَهْلَکَ حُقُوقَ النَّاسِ فَذَلِکَ فِی النَّارِ، وَقَاضٍ قَضَى بِالْحَقِّ وَذَلِکَ فِی الْجَنَّه: (السنن الصغرى۳/ ۲۶۳، بترقیم الشامله آلیا) قضات سه دستهاند: دو دسته دوزخی و یک دسته بهشتی؛ قاضیای که بر خلاف حق داوری کند، درحالیکه حق را میداند، دوزخی است و قاضیای که حق را نمیداند، حقوق مردم را ضایع میسازد، او هم دوزخی است و قاضیای که به حق داوری نماید، وارد بهشت میگردد.
رسول الله صلی الله علیه و سلم، از تضییع حق فرد در دفاع از خویش، نهی کرده تا عدالت تحقق یابد. فرمودند: فَإِنَّ لِصَاحِبِ الْحَقِّ مَقَالًا (صحیح البخاری ت ۶/ ۴۹۵). «صاحب حق سخنی برای گفتن دارد». فَإِذَا جَلَسَ بَیْنَ یَدَیْکَ الْخَصْمَانِ فَلاَ تَقْضِیَنَّ حَتَّى تَسْمَعَ مِنَ الآخَرِ کَمَا سَمِعْتَ مِنَ الأَوَّلِ فَإِنَّهُ أَحْرَى أَنْ یَتَبَیَّنَ لَکَ الْقَضَاءُ (سنن أبىداود ن ۳/ ۳۲۷). «وقتی که طرفین دعوا نزد تو نشستند، بینشان داوری نکن تا وقتیکه از دومی طوری بشنوی که از اولی شنیدی؛ چرا که این کار باعث میشود، حکم نزدت آشکارتر گردد.
۳)حق آزادی عقیده: از جمله حقوقی که اسلام تشریع کرده و رسولالله صلی الله علیه و سلم، بر آن تأکید داشتند، حق آزادی عقیده و باور است. خداوند متعال میفرماید: لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (البقره: ۲۵۶) «اجبار و اکراهی در (قبول) دین نیست، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلال مشخّص شده است، بنابراین کسی که از طاغوت (شیطان و بتها و معبودهای پوشالی و هر موجودی که بر عقل بشورد و آن را از حق منصرف کند)، نافرمانی کند و به خدا ایمان بیاورد، به محکمترین دستاویز درآویخته است که (او را از سقوط و هلاکت میرهاند و) اصلاً گسستن ندارد. و خداوند شنوا و داناست (و سخنان پنهان و آشکار مردمان را میشنود و از کردار کوچک و بزرگ همگان آگاهی دارد).
هیچکس برای پذیریش عقیدهی معینی مجبور نیست. در فتح مکه، رسول الله قریش را مجبور به پذیرش اسلام نکرد، با و جودی که این قدرت را داشت و بر آنها پیروز شده بود؛ بلکه به آنان گفت: بروید، شما آزاد هستید!
۴)آزادی رأی و اندیشه: لیست حقوق بشر، نزد رسولالله امتداد مییابد تا به آزادی نظر و اندیشه میرسد، ایشان به دیدگاه دیگران احترام گذاشته و تشویقشان میکرد. اگر نظر صحابه خلاف نظر خودشان میبود و مصلحتی وجود میداشت، به رأی صحابه عمل میکرد، حادثهی احد بهترین گواه این مدعاست که رسولالله بنا به نظر جوانانی که علاقه داشتند با قریش روبهرو شوند، از مدینه خارج شد.
۵)حق کفالت و سرپرستی: این حق، ویژهی شریعت اسلام است که هیچ قانون وضعی و کنوانسیون حقوق انسانی به آن دست نیافته. این حق به این معنی است که هر فردی حق دارد، در سایهی دولت اسلامی، زندگی آرام و آبرومندانهای داشته باشد. در ابتدا شخص را به کاری میگمارند، اگر توان کار را نداشت، از زکات نیازهایش را پرداخت میکنند و اگر زکات کفایت نیازمندان را نمیکرد، از سرمایهی دولت اسلامی به آن مشکل رسیدگی میشود. رسول الله با تأکید فرمودند: مَا آمَنَ بِی مَنْ بَاتَ شَبْعَانًا وَجَارُهُ جَائِعٌ إِلَى جَنْبِهِ وَهُوَ یَعْلَمُ بِهِ (المعجم الکبیر للطبرانی ۱/ ۳۱۴، بترقیم الشامله آلیا) ایمان ندارد، کسی که با شکم سیر بخوابد، درحالیکه همسایهی کنارش گرسنه است و او میداند.
رسول الله صلی الله علیه و سلم، اینگونه، بزرگترین رعایتکنندهی حقوق انسان بودند و پیامشان انسانی بوده و تمام حقوق انسانی را رعایت کردهاند.
نظرات