با توجه به این آیه:
۱. آن که باید اجابت دعا کند، نزدیک است. پس، نیازی نیست ذهن و عواطف مان را متوجه دوردست‌‌‌ها کنیم.
۲. هرگاه او را بخوانیم، اجابت می‌کند به شرطی که ما ابتدا دعوت او را استجابت کرده باشیم و قلباً نسبت به او ایمان داشته باشیم. این دو نکته خیلی مهم است. استجابت دعوت خدا و ایمان به او. باید ابتدا از خود بپرسیم: آیا واقعاً من با درون‌نگری خود تا چه اندازه آن را از کینه‌‌‌ها، نفرت‌‌‌ها، حسادت‌‌‌ها، بدبینی‌‌‌ها، شتابزدگی‌‌‌ها، و بی‌اعتمادی‌‌‌ها نسبت به خدا پاک کرده‌ام؟
۳. استجابت دعوت خدا یعنی همتم را برای یافتن راه‌حل دو چندان می‌کنم. از تنبلی و بی‌حوصلگی و رخوت دوری می‌کنم. روی موضوع مورد نظر تمرکز می‌کنم و برای این‌گونه اقدامات نه تنها کار و زندگیم را تعطیل نمی‌کنم و نه تنها امیدم را از کف نمی‌دهم بلکه اعتماد و ایمانم را به اجابت کننده‌ی دعایم بیشتر می‌کنم و وارد کارزار حل مسأله می‌شوم. 
۴. اگر چنین کارهایی کردم، ایمانم و اعتمادم را در عمل به او که دعایش کرده‌ام، اثبات می‌کنم.
۵. برای دعا کردن نباید کار و زندگی را تعطیل کرد. به وقت خاصی نیاز ندارد. دعا الزاماً زبانی نیست. دعا یک ندای درونی بیدار، پیوسته، و راه گشاست. همان گونه که به وقت سرماخوردگی داروهایی را استشمام می‌کنیم تا به راحتی تنفس کنیم، دعا هم نوعی تنفس گرفتگی‌‌‌ها و گشودن منافذ و مجاری مسدود شده‌ی اندیشه و یافتن راه حل مسأله است.
۶. دعا برای توجیه تنبلی نیست که خود هیچ کاری نکنیم تا خدا از آسمان مشکل ما را حل کند. دعا مجالی ایجاد می‌کند تا ذهن و عواطف بتواند برای یافتن کلید حلّ مسأله راهی پیدا کند.
۷. ما با توجه به ظرفیتی که داریم و با توجه به نوع و حجم مشکلی که داریم، به هنگام بروز مشکل خواه ناخواه دچار یک شوک می‌شویم. این شوک ممکن است ما را مضطرب کند یا ما را دستپاچه و سردرگم کند. انسان‌‌‌های کم‌ظرفیت سریع واکنش‌‌‌های منفی از خود بروز می‌دهند و دچار شتابزدگی و به علت کم‌تحملی خواهان رفع مشکل هستند و اغلب به ناشکری، افکار منفی، شک و گمان زیاد، و گاهی اظهار تنفر نسبت به دیگران ... دچار می‌شوند. این‌گونه حالات و رفتارهای عجولانه موجب مسدودیت مجاری فکری و ظرفیت‌‌‌های روانی است که فرد قادر به تصمیم درست نیست  و از سوی دیگر، ممکن است فردی باشد که علاقه‌ی زیادی به مشارکت و تحمل زحمت برای حل مسأله نداشته باشد و تنها بخواهد با دعا و زاری کار را تمام کند.
۸. گاهی ممکن است مشکلات ما جنبه‌ی عمومی داشته باشد و یا اصلاً پس از جست‌وجوی زیاد هم قادر به حل آن نباشیم در این وضعیت دعای خالصانه و مبتنی بر اعتماد کمک می‌کند تا خود را نبازیم و این خیلی مهم است. دست‌کم اگر راه فکری حل مسأله یا امکانات آن را هم برای مدتی پیدا نکنیم از لحاظ عاطفی اما سالم می‌مانیم. نباید اجازه دهیم مشکلات سلامت روانی ما را تهدید کنند. حفظ این سلامت روانی بی‌شک ما را موفق خواهد کرد.