مقدمه:

إن الحمد لله، نحمده ونستعینه ونستغفره ونتوب إلیه، ونعوذ بالله من شرور أنفسنا ومن سیئات أعمالنا، من یهده الله فلا مضل له، ومن یضلل فلا هادی له، وأشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له، وأشهد أن محمدًا عبده ورسوله، اللهم صلِّ على عبدک ورسولک، نبینا محمد، وعلى آله وأصحابه وأتباعه إلى یوم الدین. أما بعد: 

موضوعی را که در دست دارید مطالبی است که - بحمدالله - بصورت زنجیره‌ای از «درسهای علمی عمومی» در مسجد جامع بزرگ «بریدة» ارائه نموده‌ام. و کدهای ۷، ۸ و ۹ را شامل می‌شود و پیش از رمضان ۱۴۱۰ هجری ارائه گشته است. و پیش از رمضان ۱۴۱۱ هجری مرتب شده و مورد تصحیح قرار گرفته و به امید اینکه نفعی به مسلمانان در هر مکانی برساند به چاپ رسیده است. بر این اعتقادم که این جمعیت بسیار از زنان و مردان که در طول این ماه مبارک در مسجد حاضر می‌شوند تا نماز خوانده و به ذکر بپردازند بر علمای اسلام و دعوتگران حق بزرگی دارند. و از اولین حقوق آن‌ها این است که برای آن‌ها کتابهای اندرز و موعظه، مناسب با فهم طبقات مختلف آن‌ها و در موضوعات گوناگون فراهم آورند. 

هر کتابی که تالیف و چاپ شود هزار و یا ده هزار خواننده می‌یابد در حالی که کتابی از این نوع که برای این منظور تالیف شود، در مساجد صد‌ها هزار شنونده از اقشار متفاوت می‌یابد که بسیاری از آن‌ها کتابخوان نیستند و در دروس و کلاس‌ها حاضر نمی‌شوند و به نوار گوش نمی‌دهند. 

پس‌ ای دعوتگران اسلامی برای این کار چه گامی برداشته‌اید؟ 

چنین کار سودمندی ارزش آن را دارد که برخی از طالبان علم، وقت خود را برای آن اختصاص دهند تا این کار را به اتمام برسانند و مانند چنین کتابی فراهم آورند. برای خود مناسب دانستم که به چنین کاری دست زنم و موضوعاتی را تهیه نمایم تا برای ارائه بعد از نماز عصر و یا قبل از عشاء مناسب باشند و اگر کوتاهی و بلندی موضوعات تفاوت دارند برای امام و یا گوینده و یا خواننده امکان آن باشد تا آن‌ها را به صورت مناسبی تقسیم بندی نماید. 

از خداوند بزرگ خواستارم که این عمل را خالصانه برای خود قرار داده و برای بندگانش سودمند نماید. 

از برادر عزیزی که این کتاب را مطالعه می‌نماید نیز تقاضا دارم مرا در دعای خود بصورت مخصوص در نظر داشته باشد شاید که پروردگار نجات من و او را بوسیله آن رقم زند و دوستانی را که در تصحیح و تخریج احادیث و چاپ و نشر آن یاری نموده‌اند – جزاهم الله خیرًا - را نیز از دعای خیر خود بهره‌مند سازد. 

پروردگارا رمضان آینده را برایمان توأم با ایمان و امنیت و اسلام و سلامت قرار بده و ما را به آنچه دوست داری و رضایت توست توفیق بده. 

والحمد لله رب العالمین. 

 

ایستگاه اول: کتب علیکم الصیام

پروردگار متعال می‌فرماید: (یا أی‌ها الذین آمنوا کُتِبَ عَلَیْکُم الصیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلى الذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلکُمْ تَتقون أیاماً مَعدُودات فَمًنْ کَانَ مِنْکُمْ مریضًا أوْ عَلَى سَفَرٍ فَعدَّةٌ مِنْ أیامٍٍ أُخَر) [بقرة: ۱۸۳، ۱۸۴]. 

این آیه اصلی است که بر وجوب روزه رمضان دلالت می‌کند و اهل علم تماماً بر اینکه بر هر مسلمانی روزه ماه رمضان فرض است اجماع دارند، و هر کس وجوب آن را انکار و یا تکذیب نماید دچار ارتداد می‌شود مگر اینکه نا‌آگاه باشد یا تازه مسلمانی باشد که در حال فراگیری آن باشد و اگر بر انکار وجوبش اصرار ورزد کافر می‌شود و حکم مرتد را می‌یابد زیرا چیزی را که در قرآن به صراحت فرض شده تکذیب کرده است، چون گفته قرآنکه می‌فرماید: (کُتِبَ عَلَیْکُم) به معنای آن است که بر شما فرض و واجب گردانیده شد. 

در این گفته خداوند که: (کَمَا کُتِبَ عَلَى الذین مِنْ قَبْلِکُم) آرامش و تسلیتی برای مومن است و این احساس می‌شود که خداوند این امر را بر امتهای اهل کتاب گذشته نیز فرض نموده بود و این مسئله از سختی روزه در روان مومنین می‌کاهد وقتی که مسلمان بداند این راهی است که پیش از او همه صالحان از انبیاء و پیروانشان آن را پیموده‌اند شادمان شده و از سنگینی آن کاسته می‌شود. 

سپس می‌فرماید: (لَعَلَکُمْ تَتَقُون)، که به حکمت تشریع روزه اشاره می‌کند که آن ایجاد تقوی در روزه دار است. 

سپس می‌فرماید: (أیّاماً مَعْدُوداتٍ)، این روز‌ها به نسبت باقی روزهای سال کم هستند، فقط یک ماه از یازده ماه سال، که روزه در آن بار سنگینی برای روزه داران نیست. 

ایستگاه دوم: مردم در پیشواز رمضان

مردم در پیشواز از رمضان دو گروهند: 

گروه اول: که بخاطر فرارسیدن آن شادمان و مسرور می‌شوند و این بخاطراسباب ذیل است: 

اولاً: آن‌ها خود را به روزه عادت داده‌اند و تحملش برایشان آسان شده است برای همین در سنت نبوی روزه در اوقات زیادی مستحب شده است مانند روزه دوشنبه و پنج شنبه، ایام البیض (۱۳، ۱۴ و ۱۵ هر ماه قمری)، روزه عرفه برای غیر حجاج، روزه عاشورا و یک روز قبل و یا بعدش، روزه در شعبان و غیر از آن‌ها از انواع روزه‌های مستحبی که پیامبر صلى الله علیه وسلم به امت خود توصیه نموده است تا به روزه عادت نمایند و از تقوی توشه بردارند. و اثر آن کاملا واضح است کسی که روزه نافله گرفته باشد مثلا روزه ایام البیض را، روزه رمضان بر آن‌ها سخت نیست بلکه بسیار طبیعی و معمول خواهد بود که چندان رنج و شدتی نخواهد داشت اما کسی که روزه نافله نگیرد، روزه رمضان برایش سخت خواهد بود. 

گذشتگان صالح نمونه خوبی بر حرص بر نوافل بودند و از برخی داستانهای عجیبی روایت شده از جمله: 

گفته‌اند گروهی از پیشینیان جاریه‌ای از خود را به شخصی فروختند وقتی رمضان نزدیک شد آقای جدیدش به تهیه انواع و اقسام خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها پرداخت همانگونه که امروزه اکثر مردم چنین می‌کنند، جاریه وقتی این را دید پرسید چرا چنین می‌کنید گفتند برای استقبال از رمضان، پس گفت مگر شما غیر از رمضان را روزه نمی‌گیرید؟ به خدا از نزد کسانی می‌آیم که گویا تمام سال برای آن‌ها رمضان است من حاجتی به شما ندارم مرا به آن‌ها برگردانید. و به نزد آقای سابقش بازگشت. 

حسن بن صالح جاریه‌ای داشت که برخی وی را از او خریدند و چون شب به نیمه رسید برخاست و ندا داد‌ای قوم نماز.. نماز، بقیه نگران از خواب برخاستند و پرسیدند مگر صبح شده؟ او گفت: شما مگر غیر از نمازهای فرض دیگر چیزی نمی‌خوانید؟ 

صبح به نزد حسن بن صالح بازگشت و گفت مرا به قوم بدی فروختی، که بجز فرایض نماز نمی‌خوانند و بجز رمضان روزه نمی‌گیرند مرا باز گردان و او نیز جاریه را بازگرداند. 

ثانیاً: آن‌ها آگاهند که امتناع از لذتهای این دنیا باعث دستیابی به لذتهای اخروی می‌شود. پرهیز روزه دار از خوردن و آشامیدن و همبستری و دیگر باطل کننده‌های روزه بخاطر اطاعت از خداوند سبحان باعث می‌شود که به لذتهای گوناگون و جاودانه در بهشت دست یابد و بخاطر باور قوی تقواداران به این مسئله، از رسیدن این ماه شادکامند. 

و برعکس آن کسانی که در لذتهای حرام دنیوی غوطه ورند، این وضعشان باعث محرومیت آنان از آن لذت‌ها در آخرت می‌شود رسول الله صلى الله علیه وسلم می‌فرماید: «من شرب الخمر فی الدنیا لم یشرب‌ها فی الآخرة، إلا أن یتوب» (روایت از بخاری ومسلم) 

کسی که در دنیا شراب بنوشد در آخرت از آن محروم می‌شود اگر در آخرت به بهشت نیز برود از نوشیدن آن محروم می‌شود بخاطر تنبیهش که در دنیا حرام بوده و او توجه نکرده است. حدیث دیگری نیز می‌فرماید: «من لبس الحریر فی الدنیا لم یلبسه فی الآخرة» (روایت از بخاری ومسلم) 

هر کس در دنیا لباس ابریشمین بپوشد {البته از مردان} در آخرت آن را نمی‌پوشد

ثالثاً: آن‌ها فهمیده‌اند که این ماه از بهترین موسمهای عبادت و مسابقه برا رسیدن به قرب الهی است و می‌دانند که الله سبحانه و تعالی در این ماه چندان اجر و پاداش می‌دهد که در هیچ ماه دیگری چنین نیست، لذا طبیعی است که با آمدنش چنان شاد شوند که شخص مشتاق و منتظر از رسیدن دوست غایبش و یا بیشتر از آن نیز. 

این‌ها از گروهی هستند که از رسیدن ماه رمضان خوشحال می‌شوند. 

گروه دوم: کسانی که این ماه برایشان ناگوار است و روزه را بسیار سخت می‌بینند، وقتی که رمضان شود برایشان چون مه‌مان ناخوشایندی است که روز‌ها و شب‌ها و ساعت‌هایش را می‌شمارند و بی‌صبرانه منتظر پایانش هستند هر روزی که می‌گذرد خوشحال می‌شوند و وقتی که عید نزدیک می‌شود بخاطر اینکه آخر رمضان نزدیک می‌شود شاد می‌گردند. این‌ها بدلایل ذیل رمضان برایشان سنگین است و برای پایانش روزشماری می‌کنند: 

اولاً: آن‌ها به لذت‌ها و هوسهای بسیار از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها و مناکحت‌ها عادت کرده‌اند، هرچند که از لذتهای حرام بیزارند. این‌ها ماه رمضان را قید و بندی برای برخورداری از لذت‌ها و کنترل امیال و هوس‌ها می‌بینند برای همین برایشان ناگوار است. 

ثانیاً: کسانی هستند که در عبادت کوتاهی می‌کنند و حتی در انجام فرایض و واجبات هم سستی می‌نمایند و وقتی رمضان فرا برسد به برخی عبادات التزام می‌ورزند و می‌بینی که برخی از کسانی که نسبت به طاعت و بندگی سستی و بی‌اعتنایی می‌کنند در این ماه در مساجد حاضر می‌شوند و در جمعه و جماعات شرکت می‌کنند و بر روزه و نماز خود مراقبت می‌کنند و چون به این پایبندی و التزام اُلفتی ندارند و عادت نکرده‌اند تحمل این ماه برایشان سنگین است. 

می‌بینی که برخی از شعرای کوته فکر در شعر‌هایشان برای آمدن رمضان عزا گرفته‌اند و برای تمام شدن آن خوشحالی می‌کنند و طلب محرمات می‌کنند. 

این احوال اِسرافکارانی است که رمضان برای آنان سخت و ناگوار است زیرا آن‌ها هوسهایی را که بدان‌ها خو گرفته‌اند‌‌ رها می‌کنند و به برخی عبادت‌ها مقید می‌شوند در حالی که نسبت به آنچه خداوند تبارک و تعالی برای مومنین آماده کرده یقین چندانی ندارند نسبت به فضیلت این ماه مبارک و پاداشهای کلانی که در آن وجود دارد باور و آگاهی لازم را ندارند، لذا عجیب نیست که آن شادی و خوشحالیی را که از فرارسیدن این ماه به مومنان راستین دست می‌دهد در خود نمی‌یابند.