پیش از رسالت محمّد -صلی الله علیه و سلّم- شریعت، رسالت و نبوت محلی و مرحلهای بود؛ هر پیامبری به سوی قوم یا قریهی خود فرستاده میشد و چون مردم گمراه میشدند و از دین پیامبرشان به در میرفتند یا زمانی که جامعه پیشرفت میکرد و از احکام دینی خود جلو میافتاد، دین دیگری میآمد.
و چون انسانیت به سن رشد رسید و خداوند پاک و بلند مرتبه خواست تا پیامبران و رسالتها خاتمه یابند، رسالت محمّد-صلی الله علیه و سلّم- پایانبخش رسالتها و جهانی و ماندگار گردید تا آنگاه که خداوند زمین و هر چه بر آن است به ارث برد.
این رسالت جهانی، بعد جهانی و رنگ انسانیت را به تمدنی بخشیده است که امت این رسالت آن را پدید آورده است. (تمدن اسلامی) تا جایی که بیمبالغه میتوان گفت: ویژگی اسلامی آن عین جهانی بودن آن است؛ چرا که آن رنگ رسالت دینیای گرفته است که آمده تا راه شرایع محلی را در شریعت جهانی و راه دیانتهای قومی را در دین انسانی و راه نبوّتهای مرحلهای را در نبوّت ماندگار بپیماید، یعنی آن آمده تا انسانیت را از تنگی افق محلّی به گسترهی افق انسانی منتقل کند و نیز انسانیّت را از پراکندگی و تعصّب قبیلگی و قومی به افق وحدت انسانی و جهانی انتقال دهد.
و به همین معنا صحابی ، ربعی بن عامر – رضی الله عنه – به هنگام فتح ایران به دست مسلمانان در پاسخ سوال رستم، فرماندهی خسرو ایران، آنگاه که به صورت استنکاری از او پرسید: چه چیز شما را به این جا کشانده است؟ ربعی صحرانشین، دانشآموختهی مکتب پیامبر، چنین گفت:
«خداوند ما را فرستاده تا هرکس بخواهد او را از پرستش بندگان به پرستش خداوند و از تنگی دنیا به فراخی آن و از ستم ادیان به عدالت اسلام درآوریم.»
آری اسلام، رسالتی انسانی- جهانی است که مردم را از تنگی افق محلّی و قبیلگی به افق جهانی و انسانی درمیآورد، در حالی که این کار را با زور و اجبار انجام نمیدهد؛ و چه دلالت بزرگی هست در بیان ربعیک تا هر کس بخواهد او را از ... در آوریم.
و آن رسالتی است که امتی آن را پذیرفت که خداوند آنان را برای پذیرفتن بار امانت به جانشینی خویش برگزیند، بنابراین منحصر به هیچ فرد و طبقهای نیست و خونها و کمکها دخالتی در انتساب به این امت ندارند، امتی که پذیرفته تا این رسالت انسانی را به جهانیان برساند. و خداوند بزرگ راست فرموده است، آنگاه که میفرماید: « الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ» اعراف: 157
« (به ویژه رحمت خود را اختصاص میدهم به) کسانی که پیروی میکنند از فرستاده (خدا محمّد مصطفی) پیغمبر امّی که (خواندن و نوشتن نمیداند و وصف او را) در تورات و انجیل نگاشته مییابند . او آنان را به کار نیک دستور میدهد و از کار زشت بازمیدارد ، و پاکیزهها را برایشان حلال مینماید و ناپاکها را بر آنان حرام میسازد و فرو میاندازد بند و زنجیر (احکام طاقتفرسای همچون قطع مکان نجاست به منظور طهارت ، و خودکشی به عنوان توبه) را از (دست و پا و گردن) ایشان به در میآورد (و از غُل استعمار و استثمارشان میرهاند).»
بنابراین انسانیت این دین همانی است که آن رها بخش جهانیان قرار داده است.
-----
منبع: چکیدههای اندیشهی اسلامی، انتشارات: ایلاف 1382
نظرات