نخست پیروزی در میدان: 

 در زمان فتنه‌ی خلق قرآن از امام احمد پرسیدند:‌ ای ابا عبدالله می‌بینی چگونه باطل بر حق پیروز شده است؟ ایشان پاسخ داد: هرگز! پیروزی باطل بر حق زمانی است که دل‌ها از هدایت به سمت گمراهی کشانده شود اما دلهای ما همچنان بر حق استوار است. 

ثبات و استواری مؤمن بر سر اصول و ارزش‌ها مایه‌ی پیروزی و رستگاری است؛ هنگامی که مؤمن بر ترس و نگرانی خود غلبه می‌کند و بر گرایشهای نفس و شهوت چیره می‌شود، وقتی تهدیدات بی‌اساس و دشواری‌ها را بر خود آسان می‌کند و در جایی که رادمردان می‌لغزند از شجاعت و بردباری و ثبات و یقین کمک می‌گیرد آنجا اوج پیروزی او است. امام احمد هنگامی که در کوران حوادث بر سر اصول خود ثابت ماند و در برابر همه‌ی فشار‌ها و ترفندهایی که برای تغییر نظر ایشان اعمال می‌شد مقاومت کرد در اوج پیروزی قرار داشت. 

پیش از پیروزی در این میدان هیچ راهی برای پیروزی در نبردهای دیگر وجود ندارد؛ اگر انسان در هزار میدان شکست بخورد معادل یک شکست در میدان مبارزه با نفس نیست؛ چه نیکو گفت آن مرشد امین وقتی که می‌گفت: میدان نخست میدان نفس است اگر از نبرد در آن شکست بخورید از مبارزه در میدانهای دیگر ناتوان خواهید بود؛ و اگر پیروز شوید در سایر میدان‌ها نیز پیروز خواهید بود. 

۲- اخبار تاریخی شاهدی برای آگاهان است

آری ابراهیم در اوج پیروزی بود آن هنگام که ستمکاران می‌گفتند: 

ابْنُوا لَهُ بُنْیَانًا فَأَلْقُوهُ فِی الْجَحِیمِ [صافات: ۹۷]. 

گفتند: برایش [کوره‌] خانه‌اى بسازید و در آتشش بیندازید. 

 او توجهی به ترفندهای آنان نداشت و آخرین سخن او در حین افتادن در آتش جمله‌ی حَسْبِیَ اللَّهُ وَنِعْمَ الوَکِیلُ بود. 

غلام اصحاب اخدود در اوج پیروزی بود هنگامی که به پادشاه گفت: هیچ‌گاه نمی‌توانی مرا بکشی مگر با آن روشی که من به تو می‌گویم! پادشاه پرسید: کدام روش؟ گفت: مردم را در میدانی گرد آور و مرا بر تنه‌ی درختی ببند سپس تیری از تیردان من برآور و آن را در کمان بگذار؛ آنگاه بگو: به نام الله پروردگار این غلام سپس مرا بزن. اگر چنین کنی مرا خواهی کشت. پادشاه مردم را جمع کرد و غلام را به تنه‌ی درخت بست؛ سپس تیری از تیردان او درآورد و آن را در کمان گذاشت و گفت: به نام الله پروردگار این غلام و آنگاه تیر را پرتاب کرد. تیر به گیجگاه غلام اصابت کرد دستش را بر جای تیر گذاشت و جان سپرد. 

اصحاب اخدود آنگاه که در آتش انداخته می‌شدند پیروز بودند؛ آنان مذاکره بر سر حقی را که به آن ایمان آورده بودند نمی‌پذیرفتند و مرگ در راه خدا را بر تسلیم در برابر ستمکاران ترجیح می‌دادند. زنی در میان آنان بود که پسربچه‌ای به همراه داشت او از آتش ترسید. غلام به او گفت:‌ای بندهی خدا صبر داشته باش تو بر حق هستی. 

وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ [بروج: ۸]. 

و بر آنان عیبى نگرفته بودند جز اینکه به خداى ارجمند ستوده ایمان آورده بودند. 

  رسول اکرم (ص) در رویارویی با وسوسه‌ها و فشارهای مشرکان استوار و پایدار ماند تا جایی که او را سرزمینش اخراج کردند و او پیروزمندانه مکه را بدرود گفت: 

 إِلاّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا [توبه: ۴۰]. 

اگر او [پیامبر] را یارى نکنید، قطعاً خدا او را یارى کرد: هنگامى که کسانى که کفر ورزیدند، او را [از مکّه‌] بیرون کردند، و او نفرِ دوم از دو تن بود، آنگاه که در غار [ثور] بودند، وقتى به همراه خود مى‌گفت: اندوه مدار که خدا با ماست. 

پیامبر اکرم (ص) نسل اولیه‌ی صحابه را بر این معنا پرورش داد: نخستین گامِ پیروزی پایداری بر دین و کوتاه نیامدن از حق و عدم مذاکره بر سر آن است هر چند موانع و محدودیت‌ها فراوان باشد. خباب بن ارت می‌گوید: باری نزد پیامبر خدا (ص) رفتیم ایشان سرش را بر برده‌اش گذاشته بود و در سایه‌ی کعبه استراحت می‌کرد. نزد او شکایت کردیم و گفتیم: آیا برای پیروزی ما دعا نمی‌کنی؟ ایشان فرمود: پیش از شما فردی را می‌گرفتند و در چاله‌ای می‌گذاشتند. با اره او را دو نیم می‌کردند با این حال از دینش باز نمی‌گشت. با شانه‌های آهنین گوشت بدنش را می‌کندند اما مقاومت می‌کرد. به خدا سوگند این دین کامل خواهد شد تا جایی که سواری از صنعا به حضرموت می‌رود و جز از خدا نمی‌ترسد یا از گرگی که در کمین گوسفندانش است اما شما شتاب می‌ورزید. 

در ماجرای امام احمد برخی از علمای امت همانند کوه در دفاع از حق مقاومت کردند. دختران رفیقش عاصم بن علی از واسط به پدرشان چنین نوشتند: پدر خبردار شد‌ه‌ایم که خلیفه احمد بن حنبل را دستگیر کرده است و او را با شلاق زده است چرا که او گفته است قرآن مخلوق است. پدر از خدا بترس و هیچ پاسخی به او مده. به خدا سوگند خبر مرگت برایمان خوشایند‌تر از آن است که بشنویم تو سخنی باب میل خلیفه بر زبان آورده‌ای.

ابویعقوب یوسف بن یحیی بویطی دست و پا بسته در زندان بود؛ او می‌گوید: به خدا قسم با این رنجیرهای آهنین می‌میرم تا قومی که پس از من می‌آیند بدانند که کسانی به جرم دفاع از حق در غل و زنجیر جان سپرده‌اند و اگر مرا نزد خلیفه ببرند حقیقت را به او خواهم گفت و باکی نخواهم داشت. 

در دوران معاصر نیز سید قطب زبانزد همگان است که در رویارویی با فشار‌ها و تنگنا‌ها استوار ماند و در برابر وسوسه‌ها جانب حق را‌‌ رها نکرد و در همین راه به شهادت رسید. پایداری اهل غزه و فلسطین و در رأس آنان اسرای قهرمان و شهدای جان برکفی چون احمد یاسین، رنتیسی، فتحی شقاقی، ابراهیم مقادمه، یحیی عیاش، سعید صیام و غیره هم نمونه‌های دیگری از ثبات و مردانگی رادمردانی است که بر سر اصول و ارزشهایی که به آن ایمان داشتند تا پای جان ثابت‌قدم ماندند. 

۳- ثابت و پایداری نخستین گام پیروزی و مقدمه‌ی واقعی پیروزیهای بعدی است. 

ابراهیم (ع) بر سر حق ثابت ماند و خداوند او را از آتش نجات داد: 

فَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِینَ [صافات: ۹۸]. 

پس خواستند به از نیرنگى زنند؛ و [لى‌] ما آنان را پست گردانیدیم. 

او به آروزیش رسید زیرا از خدا نام و آوازه‌ی نیک خواسته بود: 

وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ [صافات: ۸۴]. 

و براى من در [میان‌] آیندگان آوازه نیکو گذار. 

پیروان راستین او بر حق هستند و مدعیان حق در هر جای جهان به پیروی از او افتخار می‌کند و خداوند متعال این افتخار را نصیب ما کرده است که نخستین پیروان او باشیم: 

إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِیُّ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ [آل عمران: ۶۸]. 

در حقیقت، نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم،‌‌ همان کسانى هستند که او را پیروى کرده‌اند، و [نیز] این پیامبر و کسانى که [به آیین او] ایمان آورده‌اند؛ و خدا سرور مؤمنان است. 

 خداوند آن غلام مؤمن را که به دست پادشاه ستمگر کشته شد به آرزویش رساند و دعوتش را یاری داد آنجا بود که مردم فریاد زدند: ما به پروردگار این غلام ایمان آوردیم. 

پیامبر اسلام (ص) هم از جانب خدا تأیید شد: 

فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلَى وَکَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ[توبه: ۴۰]. 

پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد، و او را با سپاهیانى که آن‌ها را نمى‌دیدید تأیید کرد، و کلمه کسانى را که کفر ورزیدند پست‌تر گردانید، و کلمه خداست که بر‌تر است، و خدا شکست‌ناپذیرِ حکیم است. 

صحابه‌ی رسول خدا وقتی در دشواری‌ها بر حق و حقیقت ثابتقدم ماندند خداوند دنیا را برای آنان گشود و مردم دسته دسته وارد دین خدا شدند. امام احمد حنبل و کسانی که با او بودند رستگار شدند و سرانجام حق پیروز شد. ایشان می‌فرماید: از زمانی که به این فتنه دچار شدم هیچ سخنی همانند سخن آن عرب بادیه‌نشین برایم خوشایند نبوده است؛ او به من گفت:‌ ای احمد اگر بر سر حق بمیری شهید هستی و اگر با حق زندگی کنی خوشبخت هستی. این سخن قلبم را نیرو بخشید. 

سخن عرب بادیه‌نشین درست بود خداوند پس از این امتحان مقام امام احمد را بالا برد؛ درد و اندوهش بر طرف شد و در نزد مردم جایگاه بلندی یافت و این بار سخن او بود که در هر جایی فصل الخطاب قرار می‌گرفت. 

سید قطب نیز با شهادتش مشهور شد و قاتلانش کوله‌باری از لعن و نفرین را با خود بردند. شهادت این بزرگمرد در سخنانش روح دمید و کتاب‌هایش کتابخانه‌های دنیا را مزین کرد. آن زمان به سر آمد که آثارش ممنوع بود و دفاع از او خطر‌ها داشت؛ اما اکنون آزادگان جهان از آثارش نور می‌گیرند. مقصد سید هم چیزی جز این نبود زیرا او می‌گفت: سخنان ما کلمات مردهای بیش نیستند؛ عروسانی جامد از جنس شمع که هیچ تحرکی ندارند. اما زمانی که در راه این کلمات بمیریم زنده می‌شوند و روح می‌گیرند گویی در میان مردم زندگی می‌کنند. 

 فرزندان قسام و یاسین و رنتیسی با خونهای پاک و قهرمانیهای بی‌مانند و ابداعات شگرفشان که پشت ارتش شکست‌ناپذیر رژیم صهیونیستی را خم کردند همواره کتاب مجد و سرافرازی می‌نویسند. تاریخ خواهد نوشت که اینان از هر کس دیگری به سزاوار جاودانگی و تعظیم هستند و می‌توانند آینده‌ی درخشانی را برای حق و عدالت و آزادی در جهان زیر سلطه‌ی ستمگران ترسیم می‌کنند. 

۴-‌ای مجاهدان راه حق استوار باشید و بشارت دهید

ای مجاهدانی که در میدانهای انقلاب آزادگی و عدالت اجتماعی و کرامت انسانی در جای جای مصر قد علم کرده‌اید و با وجود وحشیگریهای کودتاچیان خونریز در رابعه و النهضه و گارد ریاست جمهوری و بنای یادبود و رمسیس و المنصوره و اسکندریه همچنان ثابت‌قدم مانده‌اید؛‌ ای کسانی که با وجود آتش زدن مساجد و سوزاندن زندگان و مردگان؛ با وجود سرکوب شدید امنیتی، با وجود احکام ظالمانه‌ی و بی‌اساس قضات و با وجود بمباران مذبوحانه‌ی رسانه‌ای همچنان استوار ایستاده‌اید، بدانید که ثبات و پایداری و حق‌طلبی شما و ادامه‌ی فعالیتهای انقلابی و ابداع در تحرکات شگرفی که دارید در ذات خود پیروزی آشکار است و خبر از پیروزی خیر بر شر و سیطره‌ی حق بر باطل و فضیلت بر رذیلت می‌دهد. 

وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ[ص: ۸۸]. و قطعاً پس از چندى خبر آن را خواهید دانست.