مقدمه
نقش قرآن چون که بر جانها نشست
نقشهای پاپ و کاهن را شکست
فاش گویم آنچه در دل مضمر است
این کتابی نیست چیز دیگر است
چون که در جان رفت، جان دیگر شود
جان چو دیگر شود جهان دیگر شود
[اقبال لاهوری]
سپاس خدایی را که قرآن را کتاب دینی، دستورالعمل زندگی و آییننامهی مسلمانی قرار داد. کتابی که ضامن سعادت و خوشبختی ماست، آنگونه که خداوند میفرماید قرآن کتابی هدایتگر و انسانساز است: (إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ) [اسراء: ۹] این قرآن (مردمان را) به راهی رهنمود میکند که مستقیمترین راهها (برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت) است.
درود و سلام بیپایان بر روان پاک معلّم قرآن محمّدبن عبدالله-صلی الله علیه وسلم- و بر روان پاک اصحاب و یاران او باد که در راه حفظ، عمل و تبلیغ قرآن سختیهای فراوانی را متحمل شدند.
قرآن بهترین کتاب مُنزَل است که از جانب پروردگار بر قلب بهترین پیامبر مُرسَل نازل شد. قرآن کتابی است که آیههایش استوار و مرتب میباشد، کتابی گرامی است که از هیچ نظر و جهتی باطل به آن راه ندارد.
در جهان، هیچ کتاب دینی و دنیویِ دستنخوردهای وجود ندارد که همانند قرآن مورد محافظت قرار گرفته باشد، چنانکه کسی نتواند حرفی به آن اضافه یا از آن کم کند، از آغاز نزول تاکنون، همانگونه که توسط جبریل امین برای پیامبر-صلی الله علیه وسلم- فرود آمده است، آیاتش استماع و حفظ و تلاوت و تفسیر میشود. هیچ کتابی به جز قرآن در دنیا وجود ندارد که هزاران بلکه صدها هزار نفر آن را از حفظ باشند. اما متأسفانه میبینیم برخی از مسلمانان ماهها و گاهی سالها آن را نگشوده و آیاتی از آن را تلاوت نمیکنند. قطع رابطهی مسلمانان با قرآن ناشی از جهل آنان به فضیلت و ارزش آن میباشد. یاران پیامبر-صلی الله علیه وسلم- خواندن قرآن را بر سایر عبادات ترجیح میدادند. در نکوهش ترک قرآن، خداوند از زبان پیامبرش میفرماید: (وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً) [فرقان: ۳۰] و پیغمبر (شکوهکنان از کیفیّت برخورد مردمان با قرآن) عرض میکند، پروردگارا! قوم من این قرآن را (که وسیلهی سعادت دو جهان بود) رها و از آن دوری کردهاند. و پیامبر-صلی الله علیه وسلم- میفرماید: «وَمَثَلُ المُؤْمِنِ الَّذِی لا یَقْرَأُ الْقُرآنَ، کَمَثَلِ التَّمْرَةِ، لا رِیحَ لَهَا وَطَعْمُهَا حُلْوٌ» امّا مسلمانی که قرآن را نیاموخته و قرائت نمیکند همچون خُرما است که بویی خوش ندارد، اما طعم آن شیرین است.
امر به تلاوت قرآن در آیات قرآن
خداوند میفرماید:
(فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ) [مزمل: ۲۰] پس آن مقدار از قرآن را (در نماز) بخوانید که برایتان میسّر است.
(وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا) [مزمل: ۴] و قرآن را آرام و شمرده بخوان.
(کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ) [صاد: ۲۹] (ای محمّد! این قرآن) کتاب پرخیر و برکتی است و آن را برای تو فرو فرستادهایم تا دربارهی آیههایش بیندیشند و خردمندان پند گیرند.
تدبر در قرآن با تلاوت آن ممکن میشود.
(وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ) [اعراف: ۲۰۴] هنگامی که قرآن خوانده میشود، گوش فرا دهید و خاموش باشید تا مشمول رحمت خدا شوید.
(الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ یَکْفُرْ بِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ) [بقرة: ۱۲۱] (دستهای از) کسانی که کتاب آسمانی به آنان دادهایم و آن را از روی دقّت و چنانچه باید میخوانند (و تورات و انجیل را محقّقانه وارسی مینمایند و سره را از ناسره جدا میسازند) این چنین افرادی به قرآن ایمان میآورند، و کسانی که بدان ایمان نیاورند بیگمان ایشان زیانکارانند.
آیات ذکر شده و آیات دیگری هم در قرآن به طور صریح یا ضمنی ما را به تلاوت قرآن ترغیب و تشویق مینمایند.
احادیثی در ترغیب به تلاوت قرآن
از عثمان بن عفّان-رضی الله عنه- روایت است که پیامبر-صلی الله علیه وسلم- فرمود: «خَیْرُکُمْ مَن تَعَلَّمَ الْقُرآنَ وعلَّمَه» بهترین شما کسی است که قرآن را بیاموزد و به دیگران آموزش دهد. [۱]
از ابوأُمامه باهلی-رضی الله عنه- روایت است که گفت: شنیدم که پیامبر-صلی الله علیه وسلم- میفرمود: «اقْرَأُواْ الْقُرآنَ فَإِنَّهُ یَأْتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ شَفِیعَاً لأَصْحَابِهِ» قرآن بخوانید؛ بدون شک روز قیامت قرآن میآید و برای یاران و همنشینان خود شفاعت مینماید. [۲]
از أَبو سعید-رضی الله عنه- روایت است که پیامبر-صلی الله علیه وسلم- فرمود: «أُوصِیکَ بِتَقْوَى اللهِ تَعَالَى فَإِنَّهُ رَأْسُ کُلِّ شَیءٍ، وَعَلَیْکَ بالجهادِ فَإِنَّهُ رَهْبَانِیَّةُ الإِسْلاَمِ، وَعَلَیْکَ بِذِکْرِ اللهِ تَعَالَى وَتِلاَوَةِ الْقُرآنِ فَإِنَّهُ رُوحُکَ فی السَّمَاءِ وَذِکْرُکَ فی الأَرْضِ» تو را به تقوای خدا توصیه میکنم، چرا که تقوا رأس همه چیز است، برتو باد جهاد در راه خدا، زیرا جهاد رهبانیت این امّت است، و بر تو باد ذکر و یاد خداوند و تلاوت قرآن، زیرا آن نیز روحت در آسمان و ذکرت بر روی زمین است. [۳]
عبدالرحمن بن شِبل انصاری-رضی الله عنه- میگوید: پیامبر-صلی الله علیه وسلم- فرمود: «اقْرَأُواْ الْقُرآنَ وَاعْمَلُواْ بِهِ، وَلاَ تَجْفُواْ عَنْهُ، وَلاَ تَغْلُواْ فِیهِ، وَلاَ تَأْکُلُواْ بِهِ، وَلاَ تَسْتَکْثِرُواْ بِهِ» قرآن بخوانید و به آن عمل کنید و از آن باز نمانید و در آن زیادهروی ننمایید، و قرآن را وسیله ارتزاق نگردانید و از آن به عنوان وسیلهای برای خودنمایی و فخرفروشی استفاده نکنید. [۴]
فضیلت تلاوت قرآن
از أَبوذر-رضی الله عنه- روایت است که گفت: پیامبر-صلی الله علیه وسلم- به من گفت: «یَا أَبَاذَرٍ لأَن تَغْدُوَ فَتَعَلَّمَ آیَةً مِن کِتَابِ اللهِ خَیْرٌ لَکَ مِن أَن تُصَلِّیَ مِاْئَةَ رَکْعَةٍ»ای اباذر اینکه صبح از خانهات بیرون رفته و آیهای از قرآن را فرا گیری، برایت از خواندن صد رکعت نماز بهتر است. [۵]
عقبه بن عامر-رضی الله عنه- گفت: در حالی که ما در صُفّه بودیم پیامبر-صلی الله علیه وسلم- بیرون آمد و فرمود: «أَیُّکُمْ یُحِبُّ أَنْ یَغْدُوَا کُلَّ یَوْمٍ إِلَى بُطْحَانَ أَوْ إِلَى الْعَقِیقِ فَیَأْتِیَ مِنْهُ بِنَاقَتَیْنِ کَوْمَاوَیْنِ فی غَیْرِ إِثْمٍ وَلاَ قَطْعِ رَحِمٍ؟! فَقُلْنَا: یَا رَسُولَ اللهِ نُحِبُّ ذَلِکَ. قَاْلَ: أَفَلاَ یَغْدُوا أَحُدُکُمْ إِلَى المَسْجِدِ فَیَعْلَمَ أَوْ یَقْرَأَ آیَتَیْنِ مِن کِتَابِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ خَیْرٌ لَهُ مِن نَاقَتَیْنِ، وَ ثَلاَثٌ خَیْرٌ لَهُ مِن ثَلاَثٍ، وَأَرْبَعٌ خَیْرٌ لَهُ مِن أَرْبَعٍ، وَمِن أَعْدَادِهِنَّ مِنَ الإِبِلِ» کدام یک از شما دوست دارد هر روز صبح زود به بَطحاء یا عقیق رفته و در آنجا دو شتر بزرگ با دوکوهان را بدون اینکه گناهی مرتکب شده باشد یا صله رحِمی را قطع نموده باشد، به همراه خویش بیاورد؟! گفتیم:ای پیامبر خدا ما همه چنین چیزی را دوست داریم. فرمود: چرا صبح به مسجد نمیروید و دو آیه از قرآن را فرا نمیگیرید که خواندن و یاد گرفتن دو آیه از قرآن از دو شتر بهتر است و سه آیه برایش از سه شتر بهتر است و چهار آیه برایش از چهار شتر بهتر میباشد و هر کس به هر اندازه آیات قرآن را فرا گیرد برایش به آن اندازه از شترها بهتر میباشد. [۶]
از عبدالله بن مسعود-رضی الله عنه- روایت شده که گفت: پیامبر-صلی الله علیه وسلم- فرمود: «مَن قَرَأَ حَرْفَاً مِن کِتَابِ اللهِ فَلَهُ بِهِ حَسَنَةٌ، وَالْحَسَنَةُ بِعَشْرِ أَمْثَالِهَا، لا أَقُولُ: «ألم» حَرْفٌ، وَلَکِنْ أَلِفٌ حَرْفٌ وَلامٌ حَرْفٌ وَمِیمٌ حَرْفٌ» هر کس حرفی از قرآن را قرائت کند، حسنهای به او تعلق خواهدگرفت و حسنات ده برابر پاداش داده میشوند. نمیگویم «الم» یک حرف است. بلکه الف و لام و میم هریک حرفی جداگانه به حساب میآیند. [۷]
تلاوت قرآن در ماه رمضان
«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَینَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ» [بقره: ۱۸۵] ماه رمضان ماه نزول قرآن میباشد تا مردم را راهنمایی کند و نشانهها و آیات روشنی از ارشاد (به حق و حقیقت) باشد و (میان حق و باطل در همه ادوار) جدایی افکند.
آنچه که از مسلمان راستگو انتظار میرود این است که در ماه رمضان و ماههای دیگر سال، زندگیاش را همراه با قرآن سپری کند، و در ماه رمضان بیشتر خویش را به آن نزدیک نماید، بهویژه هنگامیکه شکمش خالی میشود، و افکار و اندیشه روشن و ذهن شفاف میشود، هنگامیکه در نمازهای تراویح و قیام اللیل آیات قرآن را از زبان قاریان ماهر قرآن میشنویم، هنگامیکه به خواندن نماز تهجد در ثلث آخر شب علاقهمند میگردیم، مناسب است که با قرآن خلوت نموده، و به سوی خدای مهربان تضرع و زاری نماییم، و از خداوند درخواست بخشش گناهان، خطا و اشتباهات گذشته را بنماییم.
هنگامیکه قرآن را تلاوت مینماییم بهرهی ما از آن به اندازه تدبر و تفکر ما در آیات آن بستگی دارد، بالاترین استفادهی ما از آن هنگامی خواهد بود که قرآن را طوری بخوانیم که احساس کنیم قرآن بر ما نازل شده است، با قرآن همنوا شده و اوامر و نواهی آن را با سرعت میپذیریم، و با پیامبران گرامی در دعوت اقوام و تلاش جهت ابلاغ آشکار دعوت اسلامی همگام میشویم، و احساسات آنان هنگامیکه مشرکین و کفار و ظالمین و فجار آنان را بیرون مینمودند، درک مینماییم.
باید تصمیم بگیریم که قرآن را بیشتر از یکبار در این ماه با تلاوت یا گوش دادن یا خواندن آن در نماز ختم کنیم. تلاش کنیم مقداری قرآن را از بر نموده و در این ماه آن را تکرار نماییم، و آن را پیوسته در نمازها بهویژه نمازهای نافله بخوانیم، و با خواندن قرآن نماز را طولانی کنیم.
علاوه بر تلاوت فراوان قرآن در ماه رمضان و اوقات دیگر باید سعی و تلاش ما بر این باشد که در آن بیندیشیم تا بیشتر از آن بهرهمند گردیم؛ زیرا مطابق این فرمودهی خداوند: (کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ) [ص: ۲۹] ما مأمور به تدبر و اندیشه کردن در قرآن میباشیم.
خداوند متعال در مقام ترغیب و تشویق به تدبّر در قرآن میفرماید: (أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا) [محمد: ۲۴] آیا دربارهی قرآن نمیاندیشند (و مطالب و نکات آن را بررسی و وارسی نمیکنند؟) یا اینکه بر دلهایی قفلهای ویژهای زدهاند؟
از علیبن ابیطالب-رضی اللهعنه- روایت است که فرمود: بدانید در عبادتی که آگاهانه و همراه با تفقّه نباشد و در علمی که همراه با فهم و معرفت نباشد، و در قرائتی که همراه با تدبّر نباشد، خیر و منفعتی وجود ندارد.
ابنقیم-رحمهالله- میگوید: هیچ چیزی به اندازهی قرائت قرآن -که همراه با تدبر و اندیشه باشد– برای قلب مفید نیست.
امام نووی-رحمهالله- میگوید: شایسته است که همهی فکر و اهتمام قاری قرآن در هنگام تلاوت آن، خشوع و تدبر در قرآن و فروتنی باشد. این همان خواستهی پسندیده است. با اینگونه تلاوت، سینهها با نور معرفت گشوده میشوند و دلها نور میگیرند. [۸]
مدّت زمان لازم برای ختم قرآن
شرایط و احوال هر مسلمانی با مسلمان دیگر فرق دارد. برای همین، مقدار ورد قرآنی تعیین نشده است، تا هر کس با توجه به شرایط و توانش قرآن بخواند. کمترین مدت ختم قرآن نزد سلف صالح سه روز است. حد متوسط آن یک هفته میباشد. گروهی از اصحاب پیامبر-صلی الله علیه و سلم- مانند عثمان، زید بن ثابت، ابن مسعود و ابی بن کعب-رضی الله عنهم- هفتهای یک بار قرآن را ختم میکردند. در صحیحین از عبدالله بن عمرو-رضی الله عنه- روایت شده که گفت: رسول خدا-صلی الله علیه و سلم- به من فرمود: «در یک ماه قرآن را بخوان» گفتم: تواناییام بیشتر است! فرمود: «در ده روز ختم کن» گفتم: احساس میکنم که تواناییام بیشتر است! فرمود: «در هفت شبانه روز ختم کن، و بر آن اضافه مکن.» [۹]
ابو داود از مکحول روایت میکند که گفته است: تواناترین اصحاب پیامبر-صلی الله علیه و سلم-، بعضی قرآن را هر هفته و بعضی هر ماه و برخی هر دو ماه و عدّهای هم در مدّت زمانی بیشتر از این قرآن را ختم می-کردند.
برخی از علما گفتهاند: بدون عذر، تأخیر ختم قرآن از چهل روز کراهت دارد.
در احادیثی هم اشاره شده که خواندن کل قرآن در کمتر از سه شبانه روز پسندیده نیست، از عبدالله بن عمرو-رضی الله عنه- روایت نمودهاند که رسول خدا-صلی الله علیه وسلم- فرمود: «هر کس قرآن را در کمتر از سه شبانه روز ختم کند، نمیفهمد که چه میخواند.» [۱۰]
اما امام نووی میگوید: موضوع تلاوت قرآن با توجه به افراد مختلف است و فرق میکند، و هر کس به میزانی قرائت کند که فهم و معرفت آن برایش حاصل شود و کسانی که به کار تعلیم و تدریس و... اشتغال دارند به آن مقدار از قرائت اکتفا کنند که کارها و وظایفشان را دچار اختلال نکند. [۱۱]
اما با توجه به فضیلت و برتری ماه رمضان و اوقات فراغت بیشتر برای عبادت و بندگی خداوند، شایسته است که انسان بر تلاوت قرآن بیفزاید و حداقل آن را به دو برابر برساند، چنانکه در روایات آمده که امام شافعی در طول ماه رمضان دوبرابر ماههای دیگر قرآن تلاوت مینمود.
حفظ قرآن
۱- کسی که چیزی از قرآن را از بر ندارد، مانند خانهی ویران است. [صحیح ترمذی]
۲- خالیترین خانه از خیر و برکت خانهای است که چیزی از (قرائت و حفظ) قرآن در آن موجود نباشد. [حاکم نیشابوری]
۳- هر کس قرآن را قرائت کند و آن را بیاموزد و به آن عمل کند، روز قیامت تاجی از نور بر سر او نهاده میشود که درخشندگی آن همچون درخشندگی آفتاب است، و بر سر پدر و مادرش نیز هریک خلعتی پوشانده میشود که از همه دنیا با ارزشترند! آنان میگویند: بخاطر چه چیزی این خلعت را بر ما پوشاندهاید؟ پاسخ داده میشود که آنکه فرزندتان اهل (قرائت و آموختن و عمل) به قرآن بوده است. [حاکم نیشابوری این حدیث را روایت نموده است]
۴- ابن مسعود-رضی الله عنه- میگوید: این قرآن، خوان پر برکت خداوند است؛ هر کسی که میتواند چیزی از آن فرا گیرد، اقدام نماید. خانهای که چیزی از قرآن در آنها نیست، از خیر و برکت تُهیست، خانهای که چیزی از کتاب خداوند در آن وجود ندارد مانند ویرانهای است که هیچکس به فکر آباد کردن آن نیست؛ و شیطان از خانه-ای که سورهی بقره در آن قرائت شود، فرار میکند. [طبرانی این حدیث را روایت نموده است]
با توجه به احادیث فوق، شایسته است شخص مسلمان در ماه پر خیر و برکت رمضان اوقاتی را به حفظ قرآن اختصاص دهد و ماه رمضان را نقطهی شروع حفظ قرآن قرار دهد تا از خیر و برکت آن بیبهره نماند.
از خداوند متعال میخواهم با قرآن به ما سود برساند، آن را بهار دل ما قرار دهد و ما را با آن زنده بدارد و بمیراند.
____________
ارجاعات:
- به روایت امام بخاریّ، ح: ۴۷۳۹
۲- به روایت مسلم، ۸۰۴
۳- این حدیث حسن است. امام احمد، ۱۱۷۹۱؛ و شیخ آلبانی نیز آن را حسن دانسته است.
۴- صحیح است. امام احمد، ۱۵۵۶۸
۵- این حدیث صحیح است و امام ابنماجه را روایت کرده است. ح: ۲۱۹
۶- صفه: محلهای از مسجد نبوی بود که فقراء مهاجرین در آنجا جمع میشدند. بُطحاء: محلهای نزدیک مدینه است، عقیق: درهای است در مدینه. کوماویین: شتر با کوهان بزرگ. این حدیث را امام مسلم روایت کرده است. ۸۰۳
۷ - به روایت ترمذی ۲۹۱۰؛ و شیخ البانی آن را صحیح دانسته است.
۸- کتاب: تدبر در آن، سلمان بن عمر سنیدی، مترجم: محمد جبروتی به نقل از: الاذکار، ص۹۰؛ و التبیان ص۶۰
۹- صحیح بخاری و مسلم، اللؤلؤ والمرجان، حدیث: ۷۱۶
۱۰- این حدیث را ابوداود در باب نماز و ترمذی –که آن را صحیح دانسته است– در باب قرائات، ح: ۲۹۵۰ و ابنماجه در باب اقامهی نماز، ح: ۱۳۴۷ و نسایی آوردهاند.
۱۱- خلاصهای از سخنان امام نووی. به نقل از کتاب: قرآن منشور زندگی، تألیف: دکتر قرضاوی و ترجمهی عبدالعزیز سلیمی
نظرات