مقدمه:

ما ان شاء الله در این کتاب هر چه مربوط به خانه‌ها ‌و خانواده‌های ‌ما هست بررسی خواهیم کرد. ما هرگز با صیغه‌ی‌ ‌مفرد سخن نمی‌گوییم، بلکه با صیغه‌‌‌‌‌‌ی جمع سخن می‌گویم تا به عنوان یک خانواده به خدا نزدیک شویم و به عنوان یک خانواده ارتباطمان را مستحکم کنیم و عشق و محبت را به میان خود برگردانیم. تو، همسر و فرزندانت. این کتاب در ‌مورد مستحکم کردن پیوند خانواده و فامیل صحبت می‌کند. دیگر جزیره‌ی تک و تنها بودن بس است. زندگی تنها بس است. اکنون هر یک از ما در اتاقش نشسته و دستگاه کامپیوتر، بازی‌‌‌‌‌‌های کامپیوتری یا دوستان بیرونی با او هستند. ما می‌خواهیم همه‌‌‌‌‌‌ی این‌‌‌‌‌‌ها را تغییر دهیم، می‌‌‌‌‌‌خواهیم الفت را باز گردانیم، پیوند خانواده را باز گردانیم، با پدران و مادرانمان همراه شویم، آنان را راضی کرده و به دست بیاوریم و موفقیت در زندگی دنیا و آخرت را کسب کنیم.

این کتاب برای ‌تمام افراد خانواده است. برای جوانان که چگونه با پدران و مادرانشان رفتار کنند و دوستانشان را انتخاب کنند. برای پدران که چگونه با فرزندانشان رفتار کنند. چگونه لغت عاطفه و احساس را به کار ببرند. پیامبر اکرم e در رفتار با جوانان چه لغتی را به کار می‌برد؟ و برای مادر ‌که چگونه با فرزندانش رفتار کند و جایگاه ارزشمند او در میان آن‌ها. برای زن و شوهری که از یکدیگر دور شده‌اند که چگونه به هم نزدیک شوند. برای برادران و خواهرانی که از هم جدایند، علی‌‌‌‌‌‌رغم این‌که در زیر یک سقف ‌زندگی می‌کنند!

من برادری ‌را می‌شناسم که هیچ ارتباطی با برادرش نداشت. چون دوستانش تمام زندگی او بودند. تا این‌که برادرش در یک تصادف رانندگی فوت کرد. در آن زمان به خود آمد، گریست، وارد اتاقش شد. و به عکس برادرش گفت: «من تو را نشناختم، من تو را درک نکردم علی‌رغم‌ این‌که با هم در یک اتاق بودیم، چه زیانی! چقدر آرزو دارم که تو را می‌‌‌‌‌‌شناختم.» سپس تصمیم گرفت که برادرش را بشناسد. به این صورت که نیکی برایش بفرستد، شاید از این رهگذر او را احساس کند و بالفعل او را احساس کرد، ولی بعد از مرگش.

این کتاب هم‌چنین برای دختران است. به آن‌ها ‌می‌گوید: شما مهم‌‌‌‌‌‌ترین عضو خانواده هستید. ای دختر، تمام خانواده به تو گوش فرا می‌دهد. تو خانواده را دور هم جمع خواهی کرد و نماز خواندن با هم را به آنان پیشنهاد خواهی داد. یا این‌که وقتی پدر و مادرت با هم بیرون می‌‌‌‌‌‌روند تو برای برادرانت غذا فراهم می‌‌‌‌‌‌کنی.

این کتاب اصلاً در مورد مشکلات سخن نمی‌گوید. زندگی هر یک از ما دارای تجربه‌‌‌‌‌‌های خانوادگی و مشکلات سخت و دردناک است. ما در مورد اصول و ارزش‌‌‌‌‌‌های آسان ولی اساسی سخن خواهیم گفت. مواردی که برای اصلاح خانواده باید از آن‌ها ‌شروع کرد. برای هر یک از موضوعات کتاب یک قاعده وضع خواهیم کرد. اگر بخواهی مشکلاتت را بدون استفاده از این قواعد حل کنی سرگردان خواهی شد. بنابراین هرگز وارد تفصیلات مشکلات روزانه نخواهیم شد. بلکه کلیدهای بازگشت پیوندهای خانواده و بازگشت عشق و محبت به درون آن را خواهیم داد. 

نام کتاب را «بهشت در خانه‌‌‌‌‌‌های ما» گذاشتیم، چون عده‌‌‌‌‌‌ی زیادی به خاطر مشکلات و درگیری‌ها ‌نمی‌توانند زندگی را تحمل کنند. این کتاب می‌خواهد بگوید: خدا رحیم است،‌ خدا چیز زیبایی به نام خانه به ما داده که آن را نمی‌بینیم. خوشبختی، ‌آرامش و سکون در آن است.

خدای تعالی می‌فرماید:

‌»وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُیوتِكُمْ سَكَنًا» [النحل: 80]. 

(خدا خانه‏هایتان را جاى آرامش شما قرار داده است.)

خانه‌ی‌ تو جای خوشبختی اساسی در زمین است.

بیشترین آرزوی ما این است که خانه‌هایمان را در روی زمین مثل بهشت ببینیم تا این‌که ان شاء الله در آخرت وارد بهشت خدا شویم.

«جَنَّاتُ عَدْنٍ یدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیاتِهِمْ وَالْمَلَائِكَةُ یدْخُلُونَ عَلَیهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ (23) سَلَامٌ عَلَیكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» [الرعد: 23و24].

(بهشت‌‌‌‌‌‌هاى جاویدان که آن‌‌‌‌‌‌ها و هر كه نیكوكار بوده است، از پدران و همسران و فرزندانشان، بدان داخل شوند و فرشتگان از هر در به نزدشان آیند. سلام بر شما به خاطر آن همه شكیبایى كه ورزیده‏اید. سراى آخرت چه سرایى نیكوست.)

این کتاب ارتباط زیادی با نهضت و خیزش دارد. خانواده نزد ما یک امتیاز نسبی است که با آن از دنیا جلو هستیم. آن‌ها ‌در بسیاری از موارد از ما سبقت گرفته‌‌‌‌‌‌اند. ولی ما هنوز با گرمای ارتباط خانواده از آنان جلو هستیم. ‌هنوز جوان سی ساله به مادرش احترام می‌گذارد، دستش را می‌بوسد و خشنودی و دعایش را طلب می‌کند. هنوز پدر بزرگ، بزرگ خانواده است. علی‌رغم‌ این‌که ما سیر قهقرایی را طی می‌کنیم، ولی در این زمینه از آنان جلو هستیم. 

خداوند متعال می‌فرماید:

 «...وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا...» [الحجرات: 13].

(...شما را جماعت‌‌‌‌‌‌ها و قبیله‏ها كردیم تا یكدیگر را بشناسید...)

چیزی بهتر از خانواده نزد ما نیست.

 خانواده الگویی است که دنیا آن را نمی‌شناسد، مگر از خلال اسلام. آن‌ها مثل ما صله‌‌‌‌‌‌ی رحم ندارند. این یک امتیاز نسبی است که می‌خواهیم از آن حفاظت کنیم. این یکی از مقدمات نهضت و خیزش است. ما چیزهایی داریم که می‌توانیم به دنیا تقدیم کنیم. هدف ما در این کتاب حفظ ‌خانواده است، قبل از این‌که آن را از دست بدهیم. فرو پاشی خانواده‌ها ‌از هم مثل مهره‌های ‌تسبیح شروع شده است. دیوارهای زیادی که سرزمین‌ها ‌و اسلام ما را حفاظت می‌کرد فرو ریخته است. خانواده را حفاظت کنیم که اگر خانواده ضایع شود آینده‌ی‌ این امت ضایع می‌شود.

اکنون به خانواده‌ات نگاه کن و خدا را شاهد بگیر ‌که به خاطر خدا از آن محافظت کنی. حتی اگر در ذهن خود می‌خواستی از آن فرار کنی یا به آن خیانت کنی. با حفاظت از خانواده خدا را عبادت کنید، گویی اسلام را محافظت می‌کنید. بزرگ‌‌‌‌‌‌ترین چیزی که به فرزندانتان تقدیم می‌‌‌‌‌‌کنید این است که مادرشان را دوست بدارید تا آن‌‌‌‌‌‌ها هم متعادل وارد زندگی شوند.

ساده‌ترین قاعده این است که نیت کنی خانواده را به خاطر خدای تعالی گرد آوری. با او عهد ببندی و با خود شرط کنی.

«وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ (75) فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ» [التوبة: 75و 76].

(بعضى از آن‌ها با خدا پیمان بستند كه اگر از فضل خود مالى نصیبمان كند، زكات مى‏دهیم و در زمره‌‌‌‌‌‌ی صالحان درمى‏آییم. چون خدا از فضل خود مالى نصیبشان كرد، بخل ورزیدند و به اعراض بازگشتند.)

خداوند متعال نهضت و اصلاح را به استقرار خانواده ربط داده است. بندگان رحمان که خداوند آنان را برای تمام جهانیان توصیف می‌کند این‌گونه هستند: 

«وَالَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّةَ أَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» [الفرقان: 74].

(آنان كه مى‏گویند: اى پروردگار ما، از همسران و فرزندانمان دل‌‌‌‌‌‌هاى ما را شاد دار، و ما را پیشواى متقیان گردان.)

 بیاییم رهبری مؤمنان را برای اصلاح زمین به دست بگیریم. این بدون وجود عشق و محبت و استقرار در خانواده اتفاق نمی‌افتد. وقتی با خانواده‌‌‌‌‌‌ات ارتباط برقرار کنی و به آن ‌اکتفا کنی هرگز به خیانت روی نخواهی آورد و به این ترتیب صلاحیت این را خواهی یافت که امام متقیان شوی. 

قاعده‌ی‌ اول: عبادت مشترک:

ما قواعد ساده و مهمی را وضع خواهیم کرد که با آن‌‌‌‌‌‌ها مشکلات خانوادگی خود را حل خواهی کرد، قاعده‌ی‌ اوّل ایمانی است. یک نسخه‌ی‌ جادویی برای کسی که می‌خواهد عشق و محبت و گرمی به خانه‌اش برگردد. میان او، همسر، فرزندان، پدر و مادرش برگردد. این نسخه عبادت خدای تعالی با هم است. 

هر نفر در خانه به تنهایی خدا را عبادت می‌کند. برخی اوقات علتش خجالت از مشارکت در عبادت و جمع شدن برای ـ مثلاً ـ دعاست. تصور کن اگر یک زن و شوهر تصمیم بگیرند که به وسیله‌ی‌ دو رکعت نماز شب با هم خدا را عبادت کنند، در خانه‌ی‌ آن‌‌‌‌‌‌ها چه اتفاقی می‌افتد؟ عاطفه و محبت میان آن‌ها ‌چگونه خواهد بود؟ آیا معقول است که بیدار شوند تا با هم به خاطر یک دکمه‌ی‌ گم شده یا شوری زیاد غذا دعوا کنند؟ بعد از این‌که با هم خدا را عبادت کردند دیگر این محال است. اگر دختر به پدرش بگوید با هم قرآن بخوانیم و اگر مادر با فرزندانش برای دو دقیقه دعا بکند، در این صورت چه حادثه‌ای در این دل‌‌‌‌‌‌ها می‌افتد؟ خداوند تبارک و تعالی از آن بالا نگاه می‌کند، یک خانواده را می‌بیند که به خاطر او جمع شده‌اند، یا دو دل که با هم او را عبادت می‌کنند، در حالی که تو در دلت دعا می‌کنی که این خانه را دوباره گرد هم بیاورد.

یک زن و شوهر را تصور کن که سوار بر ماشین با هم به جایی می‌روند. به جای درگیری، آرامند، چون مرد با زن صحبت نمی‌کند و مشغول رانندگی است. چه می‌شود اگر در طول راه با هم خدا را ذکر کنند، حمد خدا را به جای آورند، با هر الحمد الله یک نعمت خدا را یاد آور شوند. این را بر کل خانواده پیاده کن، در حالی که در ماشین هستند دو دقیقه لا اله الا الله بگویند، بعد از آن قوت ایمان در دل‌‌‌‌‌‌هایشان چگونه خواهد بود؟ خیلی زیاد! در خانه چه رخ خواهد داد؟ 

خدا را با هم عبادت کنید و بعد بر رحمت و نعمتی که وارد خانه خواهد شد نگاه کنید، فرشتگانی که خانه را پر خواهند کرد و شیطان‌هایی ‌که از خانه خارج خواهند شد. زن زرنگی که می‌خواهد شوهرش با او ارتباط داشته باشد از او می‌خواهد در عبادت با او شریک شود. هدیه و بیرون شدن با هم جای این عبادت را پر نمی‌کنند، علی‌رغم‌ این‌که این موارد اهمیت دارند. خدای تبارک و تعالی می‌فرماید:

 «وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى» [النجم: 43].

(و هم اوست كه مى‏خنداند و مى‏گریاند.) 

پس خوشبختی در دست خدای تعالی است.

یکی از دوستان من نمی‌توانست همسرش را تحمل کند. به او پیشنهاد کردم که مدت یک ماه هر پنجشنبه با هم ‌دو رکعت نماز ‌بخوانند، بالفعل خداوند رابطه‌ی‌ آن دو را بهبود بخشید و عشق و محبت را در دل‌‌‌‌‌‌های آن‌ها ‌کاشت. جوانی را می‌شناسم که رابطه‌ی‌ نابسامانی با پدرش داشت، همین نصیحت را به او کردم که هر نمازی را که در خانه می‌‌‌‌‌‌خوانند آن را با هم به جا بیاورند، مگر به شما نگفتم که این یک نسخه‌‌‌‌‌‌‌ی‌ جادویی است. 

مشارکت چگونه است:

می‌خواهیم پنج عبادت انجام دهیم:

*خواندن قرآن با همدیگر، حتی اگر یک ربع جزء باشد.

* خواندن نماز با همدیگر حتی اگر دو رکعت سبک باشد. 

* ذکر خدا با همدیگر حتی اگر پنج دقیقه باشد.

* دعا با همدیگر.

* غذا خوردن خانواده با همدیگر.

اگر این پنج مورد را انجام دادی کانون گرم خانواده بر شما مبارک باد. خانواده‌ی‌ مستحکمی بود که می‌کوشیدند با یکدیگر خدا را عبادت کنند. پیامبر e به دیدار آنان رفت و به آنان فرمود: «ای خانواده‌ی‌ فلانی، خداوند با اطاعت شما شیطان را از خانه‌ی‌ شما بیرون رانده است، پس آن را به خانه‌‌‌‌‌‌ی خود بر نگردانید.»

نظر شما چیست که شعار ما این باشد: با خانواده‌ام پروردگارم را عبادت می‌کنم، با خانواده‌ام خواهم بود تا به ملاقات خدایم بروم، با خانواده‌ام وارد بهشت پروردگارم می‌شوم و با خانواده‌ام هستم تا کشورم پیشرفت کند.

اگر این چهار شعار را عملاً انجام دادی امت عزت پیدا خواهد کرد، یک جدول سی روزه برای عبادات پنج‌گانه درست کن، البته برای خانواده نه فرد. اگر همه‌ی‌ خانواده در ابتدا با تو همراه نشدند به دنبال کسی باش که با تو شروع کند، شاید در نیمه‌ی‌ ماه بقیه متوجه شما شوند، با دعای شما برای آنان در طول ماه، فقط به خودت نگاه نکن، بلکه به تمام خانواده‌ات توجه کن، برای این‌که با ایجاد یک ختم قرآن خانوادگی ‌بکوشی تمام آنان را از آتش نجات دهی.

مرد نکته سنجی را می‌شناسم که هر وقت یکی از افراد خانواده مثل زن یا فرزند او را ناراحت می‌کرد، آنان را تهدید می‌کرد که ‌اگر به کارشان ادامه دهند ‌به جهنم وارد خواهند شد. تا این‌که از حرف‌‌‌‌‌‌هایش خسته شدند. یک روز این آیه را در قرآن دید که می‌فرماید:

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِیكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ...» [التحریم: 6].

(اى مؤمنان، خودتان و خانواده‏هایتان را از آتشى حفظ كنید كه آتش افروزش مردم و سنگ‌‌‌‌‌‌ها خواهند بود.) 

پس با خود گفت: «آیا خدا به ما می‌گوید که آنان را از آتش نجات ده در حالی که من به جای این‌که دستشان را بگیرم آنان را تهدید به ورود به آتش جهنم می‌کنم.»

می‌‌‌‌‌‌گوید: «روشم را تغییر دادم، پیشنهاد کردم که در عبادت با من شریک شوند و خدا را شاهد گرفتم که سخنش را پیاده کنم. پس من راحت شدم و همه راحت شدند.»

 یک حدیث زیبایی از رسول‌الله e وجود دارد که می‌فرماید:

«شیطان از خانه‌‌‌‌‌‌ای که سوره‌‌‌‌‌‌ی بقره در آن خوانده شود فرار می‌‌‌‌‌‌کند.»

تصور کن اگر خانواده با هم قرآن را ختم کنند چه می‌‌‌‌‌‌شود!

رسول‌الله e می‌فرماید: «وقتی در مسجد نماز می‌‌‌‌‌‌خوانید، بخشی از نمازتان را به خانه‌‌‌‌‌‌هایتان اختصاص دهید، تا مایه‌‌‌‌‌‌ی خیر برای خانواده‌‌‌‌‌‌ی شما باشد.»

آیه‌ی‌ کریمه می‌فرماید: 

«وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ» [طه: 132].

(خانواده‏ات را به نماز فرمان ده و بر گزاردن‏ آن شكیبایى ورز. از تو روزى نمى‏خواهیم، ما به تو روزى مى‏دهیم‏.)

رزق و روزی به نماز چه ارتباطی دارد؟ بدان که خانه‌ای که اعضای آن همیشه با هم نماز می‌خوانند روزی آنان برقرار است، یعنی روزی را بهانه‌ای برای عدم فارغ شدن برای عبادت قرار نده.

رسول‌الله e می‌فرماید:

 «مَثَلُ الْبَیتِ الَّذِی یذْكَرُ اللَّهُ فِیهِ وَالْبَیتِ الَّذِی لَا یذْكَرُ اللَّهُ فِیهِ مَثَلُ الْحَی وَالْمَیتِ»[1]

(مثال خانه‌‌‌‌‌‌ای که خدا در آن یاد می‌‌‌‌‌‌شود و خانه‌‌‌‌‌‌ای که خدا در آن یاد نمی‌‌‌‌‌‌شود، مثل زنده و مرده است.)

زنده یعنی ارتباط خانوادگی، مرده یعنی جزیره‌‌‌‌‌‌های تک و تنها و فروپاشی خانوادگی.

خداوند متعال در حدیث قدسی می‌فرماید:

«فَإِنْ ذَكَرَنِی فِی نَفْسِهِ ذَكَرْتُهُ فِی نَفْسِی وَإِنْ ذَكَرَنِی فِی مَلَإٍ ذَكَرْتُهُ فِی مَلَإٍ خَیرٍ مِنْهُمْ»[2]

 (اگر مرا با خود یاد كند، او را با خود یاد می‌‌‌‌‌‌كنم و اگر مرا در محضر جماعتی یاد نماید، او را در محضر جماعتی بهتر از آن‌ها یاد می‌كنم.) 

پس مبارک باد بر خانواده‌ای که با همدیگر خدا را عبادت می‌کنند. نام آنان در آسمان به عنوان یک خانواده ذکر خواهد شد.

از خدا می‌خواهم این کتاب آغاز خیر باشد، باعث گردآوری و طرد شیطان‌ها ‌باشد، عزت و خیزش باشد و فرزندان و همسرمان را ببینیم که نور چشممان شده‌‌‌‌‌‌اند.