در سورهى «حجرات» نیز، همچون سورههاى دیگر، به چند صفت دیگر اشاره مىکند که عبارتند از:
1. اطاعت کامل از خدا و پیامبر خدا-صلى الله علیه وسلم-
ابتدا خطاب به آنان که ایمان آوردهاند مىفرماید: مواظب و مراقب خود باشید تا از خدا و پیامبر خدا-صلى الله علیه وسلم- پیشى نگیرید. یعنى تا زمانى که دستور و فرمان خدا در مورد امرى را نمىدانید، نسبت به انجام آن اقدام نکنید؛ زیرا کسى که مىخواهد بندهى واقعى خدا باشد و بندگى او را به جا آورد، همیشه و قبل از اقدام به انجام هر کارى، منتظر فرمان و دستور خدا و پیامبر خدا-صلى الله علیه وسلم- است. همیشه منتظر این است که آنها مسیر را برایش روشن کنند و او در آن جهت گام بردارد. (حجرات؛1)
2. رعایت احترام نسبت به پیامبر خدا -صلى الله علیه وسلم-
پس از سفارش به اطاعت کامل از خدا و پیامبر خدا-صلى الله علیه وسلم-، مسلمانان را دستور مىدهد تا احترام پیامبر خدا-صلى الله علیه وسلم- را همیشه حفظ کنند. پیامبرى که راه هدایت و دین خدا را برایشان آورده است. کسى که مسیر بندگى را براى آنها روشن کرده است. آنها باید با احترام و تکریم با او برخورد کنند و هرگز صدایشان را از صداى اوصلى الله علیه وسلم بلندتر نکنند که این کار سبب ضایع شدن اعمال صالحشان مىشود.
خداوند کسانى را توصیف و تمجید مىکند که وقتى در حضور پیامبر خدا -صلى الله علیه وسلم- صحبت مىکنند صدایشان را پایین مىآورند. در مورد آنها مىفرماید: چنین افرادى اهل تقوى هستند و خوف و خشیت خدا در دل دارند و به آنان وعده مىدهد که از گناهانشان مىگذرد و اجر و پاداش بزرگى را به آنان عطا مىکند. در ضمن، آنانى را هم که این ادب و احترام را رعایت نمىکنند، سرزنش مىکند. آنان که وقتى پیامبر خدا-صلى الله علیه وسلم- در یکى از اتاقهایش حضور دارد ایشان را صدا مىزنند و با این کار او را اذیت مىکنند و نمىگذارند که طبق برنامهاى که براى کار و فعالیتش تنظیم کرده است عمل کند؛ چرا که پیامبر خدا-صلى الله علیه وسلم- هرگز بدون کار و برنامه در آن اتاقها نمىماند و هر زمان کارش تمام شود خود بیرون مىآید؛ پس نیازى به صدا زدن او نیست. بعد مىفرماید: اگر این گروه صبر مىکردند تا پیامبرصلى الله علیه وسلم بیرون مىآمد، بهتر بود. این امر فقط مخصوص پیامبر خدا-صلى الله علیه وسلم- نیست؛ بلکه باید نسبت به هر رهبر و راهنماى واقعى مردم در مسیر بندگى خدا رعایت شود و از سوى مسلمانان اینگونه مورد احترام قرار گیرد. (حجرات؛2-5)
3. تحقیق در اخبار و گزارشها
خداوند متعال در ادامه، مسلمانان را متوجه امر بسیار مهمى مىکند و آنها را خطاب قرار مىدهد و مىفرماید: رابطهى شما با غیر مسلمانان باید اینگونه باشد که هرگاه به شما خبر مهمى دادند دربارهى آن تحقیق کنید و بعد از تحقیق به محتواى آن عمل نمایید؛ زیرا ممکن است دروغ گفته باشند و شما بر اساس آن دست به کار ناروایى بزنید که بعداً پشیمان شوید. (حجرات؛6)
654. تمسخر، عیبجویى و زدن القاب زشت و ناپسند به یکدیگر
پس از آنچه گفته شد، نصایح دیگرى بیان مىشوند و در آن به چگونگى روابط مؤمنین و برخورد آنها با یکدیگر مىپردازد و مىفرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لایَسْخَرْ قَومٌ مِنْ قَومٍ عَسى أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ» (حجرات؛11) خطاب به آنان که ایمان آوردهاند مىفرماید: هیچ طایفهاى از شما طایفهى دیگر را مسخره نکند. هیچ گروهى از شما خود را از دیگرى بیشتر و بزرگتر نداند و طرف مقابل را به بازى نگیرد و مسخره نکند؛ زیرا ممکن است طرف مقابل نزد خدا بهتر از آنان باشند. و هیچ زنى زن دیگرى را مسخره نکند؛ چه بسا زنى که مسخره مىشود نزد خدا از مسخره کننده بهتر باشد.
«وَ لاتَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ» (حجرات؛11) و با سخنان خود، دل یکدیگر را نیازارید. به یکدیگر سخنان زشت نگویید.
«وَ لاتَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ» (حجرات؛11) و القاب زشت و ناپسند به یکدیگر مدهید به گونهاى که در میان جمع با آن القاب خوانده شوید و آبرو و شخصیّتتان لکّهدار شود.
«بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ» (حجرات؛11) چه ناپسند است بعد از این که انسان، مؤمن شناخته شد و جزو اهل ایمان قرار گرفت، فاسق خوانده شود. فاسق یعنى کسى که از حدود بندگى خدا خارج شده باشد. بسیار ناراحت کننده است که انسان ابتدا فردى مؤمن شناخته شود؛ اما بعداً مردم او را فاسق بخوانند.
«وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ« (حجرات؛11) و کسانى که توبه نکنند و از این مسائل دست نکشند، ستمکارند و اگر دچار عذاب و شکنجه شوند خودشان به خود ظلم و ستم کردهاند و خداوند به آنان ظلم نکرده است.
صفات ناپسندِ مسخره کردن، آزردن دل مردم با سخنان زشت و دادن القاب ناپسند، هر سه جزو گناهان بسیار زشت مىباشند و اگر انسان در انجام آنها استمرار داشته باشد و از آنها دست بر ندارد، یقیناً از حدود بندگى خدا خارج شده و حتماً به عذاب خدا دچار خواهد شد و پس از روشن کردن حقیقت و بیان واقعیت از سوى خدا، کسى که مرتکب آن گناهان شود، جز این نیست که به خود ظلم کرده است.
987. ظنّ و گمان و تجسّس و غیبت
خداوند متعال پس از سفارشها و دستوراتى که ذکر شد، مسلمانان را امر مىکند که همدیگر را غیبت نکنید و موظف هستند که نسبت به هم مسایلى را رعایت کنند:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لاتَجَسَّسُوا وَ لایَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ» (حجرات؛12) اى کسانى که ایمان آوردهاید! از بسیارى از گمانها دورى کنید. بدون اینکه کم و کیف مسئلهاى را بدانید از این که بگویید: فکر مىکنم... بر حذر باشید؛ زیرا برخى از گمانها گناه است؛ چون انسان را از مسیر سیر به سوى کمال و خوشبختى باز مىدارند. بنابراین بسیار از آن دورى کنید چرا که ممکن است آن گمانى که مىبرید جزو گمانهایى باشد که شما را از خوشبختى و سعادت دور کند. و از تجسّس برحذر باشید. یعنى اگر نسبت به برادر مسلمانى گمانى در دلتان ایجاد شد آن را دنبال نکنید و در مورد آن تحقیق نکنید؛ بلکه به همان حال بسنده کنید تا آن گمان را کم کم فراموش کنید. اگر هم از طریقى به عیب یکى از برادران دینى خود آگاه شدید، کارى کنید که فقط خودتان از آن آگاه باشید و در غیاب او نزد دیگران در مورد آن صحبت نکنید تا فرد دیگرى به آن عیب پى نبرد؛ زیرا این مسائل (بدگمانى نسبت به برادر دینى، جاسوسى و دنبال عیب او بودن و لکّهدار کردن شخصیّت او نزد دیگران) مانند این است که فردى از شما گوشت برادر مُرده خود را بخورد. آیا کسى از شما دوست دارد چنین کارى کند؟ مسلماً خیر. بنابراین همانطور که از انجام چنین عمل زشتى اکراه دارید، از این افعال زشت نیز دورى کنید: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» (حجرات؛12) و از خدا بترسید و کارى نکنید که گرفتار عذاب خدا شوید. و این را بدانید که: «إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ» (حجرات؛12) بهراستى خداوند بسیار توبه پذیر و بسیار مهربان است به شرط این که به سوى او باز گردید و از این کارها دست بردارید. اگر به سوى خدا برگردید و نسبت به آنچه تا کنون انجام دادهاید] یا از این به بعد گاه گاهى دچار آن مىشوید] توبه کنید، مطمئن باشید که خداوند متعال توبهى شما را مىپذیرد و به شما رحم مىکند و کارهاى پسندیده و اعمال صالحى را که پس از توبه انجام مىدهید از شما مىپذیرد و به شما جزاى نیک خواهد داد.
پس از این سفارشها، به این مطلب اشاره مىکند که ارزش و احترام هر انسانى نزد خدا چه زن و چه مرد، از هر طایفه و قبیلهاى که باشد، تنها به درجهى تقوا و ترسى است که از خدا دارد. هر کس تقوا و ترس از خدا داشت، نزد خدا محترم و عزیز است و هر کس تقوا نداشته باشد محترم نیست. در میان متقین نیز هر کدام متقىتر باشد نزد خدا محترمتر و با ارزشتر است. (حجرات؛13)
نظرات