بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله و الصلاة و السلام علی رسول الله(ص) 
«یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیةً مَرْضِیةً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِی * وَادْخُلِی جَنَّتِی»سورة الفجر/27تا30

خواننده‌ی گرامی! هر یک از ما باید بداند به چه نیازمند است و برنامه‌ریزی ما در روز آینده چگونه است. در سلسله بحث‌هایی که خواهیمداشت امید است برنامه‌ای مفید رابرای آینده تنظیم کنیم. آنچه می‌خوانید به موضوع بخشش اختصاص دارد، واژه‌ای ساده اما لبریز از معنا و ارزش. این موضوع را با کلام معبودمان آغاز می‌کنیم.

استاد عمرو خالد متولد پنجم سبتامبر سال 1967 میلادی در شهر اسکندریه‌ی مصر است. در حال حاضر گاهی در لندن و گاهی در بیروت زندگی می‌کند. در دانشگاه ویلز انگلستان در مقطع دکترا تحصیل می‌کند. همسرش استاد دانشگاه است و دارای فرزندی خردسال است به نام علی. او علاقه خاصی به بازی فوتبال دارد.

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی یوْمٌ لا بَیعٌ فِیهِ وَلا خُلَّةٌ وَلا شَفَاعَةٌ وَالْکَافِرُونَ هُمْ الظَّالِمُونَ»بقرة/254

نخستین چیزی که انسان نسبت به اعمال خویش در مورد آن حسرت می‌خورد انفاق است. با خود می‌گوید: ای دریغا! کاش آن‌قدر که به فرزندانم می‌رسیدم، به همان اندازه در راه خدا تلاش می‌کردم!

خداوند بخشش را پلی پیوسته با مرگ قرار می‌دهد تا آدمی به خود آید و بداند که تا جام مرگ را سر نکشیده و فرصت‌ها به نقطه‌ی پایان نرسیده‌اند، انفاق کند و کیست که نخواهد برای روزی که"لا ینفع مال و لا بنون" اندوخته‌ای داشته باشد، تا به دادش برسد؟

در صحیح بخاری(رض) آمده است که پیامبر(ص) فرمودند: "کسی که دانه‌ی خرمایی از راه حلال بدست آورده باشد و آن را انفاق کند، خداوند آن را با دست راستش تحویل می‌گیرد." آری، دانه‌ی خرمایی به ما می‌فهماند که بزرگ و کوچک، دارا و ندار می‌توانند آن را بخشش کنند.

ببینیم عایشه(رض) چگونه انفاق می‌کرد. این بانوی بزرگوار ظرفی داشت که بوی مُشک داخل آن مشام‌ها را نوازش می‌داد. هرگاه می‌خواست مالی یا درهمی را در راه خدا بدهد، درهم را در ظرف فرو می‌برد. پرسیدند: چرا چنین می‌کنی؟ پاسخ داد: "چون قبل از رسیدن به دست نیازمندان، پروردگارم آن را تحویل می‌گیرد." شگفتا از این عشق!

خواهر و برادر مسلمان! بیایید بشتابیم و دعوت پروردگارمان را لبیک بگوییم، آن هنگام که می‌فرماید: «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ...»(آل‌عمران/92) آن‌چه می‌دهیم از بهترین مالمان باشد. این بخشش آن‌چنان بزرگ می‌شود که حجم آن با کوه احد برابری می‌کند. در روز حساب و کتاب وقتی حسنات انسان را به دستش می‌دهند، با حیرت می‌گوید: معبودا! این از آن من نیست. خداوند می‌فرماید: ای بنده! این مال توست، تو خرمایی دادی و من بزرگش کردم.

سرور ما محمد(ص) می‌فرماید: "اگر به اندازه‌ی کوه احد طلا و پول داشتم سه شبانه روز طول نمی‌کشید که همه را در راه خدا می‌بخشیدم." آری، این است سخاوت تو ای آن‌که به حق برگزیده شدی.

پیامبر(ص) می‌فرماید: "در طول شبانه روز دو فرشته از آسمان فرود می‌آیند تا اعمال بندگان خدا را نظاره کنند. آن‌گاه به پروردگار می‌گویند: خدایا، آن‌که می‌بخشد مالش را فزونی ده و آن‌که خست می‌ورزد مالش را از او باز پس گیر."

عزیزان! عمری برای خود اندوخته‌ایم و جز خویش کسی را ندیده‌ایم. بیایید لحظه‌ای برای دیگران زندگی کنیم. خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: "آدمیزاد در روز قیامت به طرف راست می‌نگرد و جز اعمالش چیزی را نمی‌بیند، اما روبرویش آتش زبانه می‌کشد." و می‌فرماید: "بترسید از آتش و خود را نجات دهید، حتی اگر با بخشیدن نصف خرمایی هم باشد."

به این تابلوی بی‌نظیر پیشی گرفتن در انفاق نظری بیندازیم: در غزوه‌ی تبوک، عمر(رض) نصف مالش را نزد رسول خدا(ص) برد و آن را تقدیم رسول خدا کرد و رسول خدا به او فرمود: "ای عمر! برای خانواده‌ات چه باقی گذاشته‌ای؟" عمر گفت: نصف دیگر مالم را. اما ابوبکر(رض) تمام مال خود را به گونه‌ای تقدیم کرد که در پنهان داشتن آن سعی بسیار داشت، طوری که می‌خواست حتی آن را از خودش نیز پنهان دارد. رسول(ص) به او فرمود: "برای خانواده‌ات چه باقی گذاشته‌ای ابوبکر؟" گفت: وعده‌ی خدا و رسولش را. عمر(رض) چون این ماجرا را شنید، گریست و گفت: پدر و مادرم فدایت ای ابوبکر! سوگند به خدا که هرگاه من و تو با هم در کار خیری مسابقه داده‌ایم، قطعا در آن تو بر من سبقت گرفته‌ای.

این شیر مردان روز و پارسایان شب در کدامین مکتب، درس عشق را فرا گرفتند؟ چه کسی در مسلک استادی به آنان درس عشق بازی آموخت؟ ما نیز دمی در محضر این معلم دلسوز، تمرین بندگی کنیم.

باید بدانیم که ایمان و خساست دو قطب جدا از یکدیگرند و با هم جمع نمی‌شوند. پیامبر(ص) می‌فرماید: "خسیس، از خلق، خدا و بهشت دور است."
پس اگر نتوانی از مال حباب‌مانند خود بگذری، ایمانت زیر سؤال رفته است.

شاید کسانی باشند که بگویند زندگی و مشکلات اقتصادی مانع از انفاق ما می‌شود، اما خداوند می‌فرماید: "من مالت را به تو باز می‌گردانم." رسول خدا(ص) می‌فرماید: بخشش در راه خدا از مال نمی‌کاهد، بلکه برکتی است که سراسر مال بخشنده را در بر می‌گیرد و او را راغب به انفاق بیشتر می‌کند. آن‌گاه که به مسلمانان همسایه در کنار خانه، شهر، کشور و جهان می‌نگریم باید بدانیم غرق در نیازهای خود شدن ما را غافل و بی‌تعهد می‌کند. دیگر بس است، وقتی خداوند می‌فرماید: "آیا کسی هست که به من قرض بدهد و من 10 تا100 برابر پاداشش می‌دهم"، آیا می‌توان به خدا بی‌اعتماد بود و باز هم از دست دادن مال همّ و غمّ ما باشد؟

معلم بخشش، رسول اکرم(ص) به بلال می‌فرماید: "بلال نترس و تا می‌توانی ببخش که خدا بیشترش می‌کند." آن بزرگوار این‌گونه نزدیکانش را به انفاق عادت می‌دهد و می‌فرماید: "نخستین کسی که بعد از مرگم به من ملحق می‌شود کسی است که دستش بلندتر باشد." بعد از وفات آن حضرت، همگی دست‌شان را اندازه می‌گرفتند؛ به ظاهر دست سوده از همه بلندتر بود، اما زینب(س) در خاندان پیامبر،نخستین کسی بود که به او رسید؛ چون بسیار می‌بخشید. 

نبی مکرّم اسلام به زنان فرمود: "ای زنان، شما بیشتر انفاق کنید، زیرا بیشتر دوزخیان را زنان تشکیل می‌دهند."
شخصی نزد پیامبر(ص) آمد و شترش را که در سطح ماشین امروزی بود، در راه خدا بخشید. پیامبر(ص) فرمود: "ای اعرابی، در قیامت هفتصد برابرش به تو داده می‌شود."

«مَثَلُ الَّذِینَ ینفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یضَاعِفُ لِمَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»بقرة/261 
(صفت کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، همانند دانه‌ای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه‌ای صد دانه باشد. و خداوند برای هر کس که بخواهد چند برابرش می‌کند و خداوند گشایشگر داناست).

همان‌گونه که دانه‌ای گندم تبدیل به دشتی از خوشه‌های زرین می‌شود، خداوند مال انفاق شده را هفتصد برابر می‌کند.
ای دریغ بر ما، باز هم خسّت!؟ برو و از دوستان و خویشان نزدیکت که فقیرند، آغازکن. بیا تا از حیات پر برکت پیامبر(ص) درس بیاموزیم. آن عزیز در ماه رمضان(در بخشش) از گردباد سریع‌تر بود. گردباد وقتی می‌آید تمام منطقه‌ را فرا می‌گیرد. ایشان نیز در ماه رمضان به دارا و ندار می‌بخشید.

صفوان در جنگ «حنین» که هنوز ایمان نیاورده بود، می‌گوید: "محمد(ص) را دوست نداشتم، آن‌قدر به من بخشش کرد، تا من به او محبت ورزیدم." این است که حضرت می‌فرماید: "به یکدیگر هدیه بدهید تا دوستی در میانتان بسیار شود."

مادری به فرزندش هنگام رفتن به مدرسه سیبی می‌دهد و به او سفارش می‌کند که تنهایی آن‌را بخور و به جای خلوتی برو تا تو را نبینند. آری، ما این‌گونه نسل آینده را به جامعه‌ی اسلامی تحویل می‌دهیم، در حالی که بهتر است مادر بگوید: سیبت را چند قطعه کن و به دوستانت نیز بده.

اعرابی غیر مسلمانی در جنگ «حنین» به پیامبر(ص) گفت: این چیست؟ رسول الله(ص) در حالی که گله‌ی گوسفندی در پیش داشت فرمود: آیا این گوسفندان را می‌خواهی؟ اعرابی گفت: مسخره‌ام می‌کنی؟ پاسخ داد: خیر. پس از چندی اعرابی گوسفندان را همراه خود برد. چندین بار پشت سر را می‌نگریست تا ببیند پیامبر پشیمان نشده است. او گوسفندان را برد و در میان قوم خود به تبلیغ پرداخت و می‌گفت: مسلمان شوید، به خدا قسم محمد(ص) طوری می‌بخشد که مثل او را ندیده‌ام.

عبدالله بن عمر در شهر مدینه که از دریا دور بود می‌زیست و ماهی را بسیار دوست می‌داشت. روزی همسرش ماهی خرید و برایش سرخ کرد. همین که خواست شروع به خوردن کند بینوایی در زد. عبدالله ماهی را برداشت و به طرف در رفت. همسرش گفت: در خانه نان، گندم، ماست و... موجود است، از آن‌ها ببر. عبدالله فرمود: خداوند می‌فرماید: از بهترین چیزهای خود انفاق کنید. ماهی را به بینوا داد وگفت: برادر، اکنون این ماهی را به درهمی می‌فروشی؟ بینوا که حیرت زده شده بود، از خدا خواسته گفت: آری می‌فروشم و درهمی گرفت و ماهی داد و رفت. بار دیگر که عبدالله خواست ماهی را بخورد باز هم در زده شد. ماهی را برداشت، همان بینوا بود، دوباره درهمی گرفت و عبدالله او را قسم داد که دیگر باز نگردد تا او بتواند ماهی را بخورد. سبحان الله! عبدالله بهترین و محبوب‌ترین خوراکش را برای بخشش انتخاب کرد. این نکته برای ما آموختنی است.

روزی عایشه(رض) روزه بود. هر چه در خانه داشت بخشید. هنگام افطار شد و آن‌گاه به یاد آورد که روزه است و چیزی برای خوردن نیست. مقایسه کنید این وضعیت را با منظره‌ی یخچال‌های ما در رمضان و یا غیر رمضان.

جعفر بن ابوطالب(رض) سه فرزند داشت و خود در جنگ موته شهید شد. پیامبر(ص) با حالت گریه فرزندانش را در آغوش گرفت و فرمود: آیا کسی هست که فرزندانش را سرپرستی کند؟ سه تن از بینواترین مردم گفتند: من، ای رسول خدا(ص)! من، من.

لیث بن سعد درآمد سالانه‌اش با پول امروزی میلیاردها دلار می‌شد. هیچ وقت بر آن‌ها زکات واجب نمی‌شد، چون سال به آن نمی‌رسید و همه را می‌بخشید.

زین‌العابدین(رض) که در کوفه می‌زیست. شبانه به در خانه‌های افراد نیازمند می‌رفت و وسایل خوراکی را پشت در آنان می‌گذاشت. تا پس از مرگش کسی نمی‌دانست چه کسی این کار را می‌کند. وقتی وی را غسل می‌دادند، شانه‌هایش زخمی بود. اینجا بود که فهمیدند او این خدمت را انجام می‌داده‌ است. آری، پنهان و بی‌تظاهر انفاق کردن بسیار با ارزش‌تر از آشکارا بخشیدن است.

خواننده‌ی عزیز، بیان این مطالب برای این بود تا از خواب غفلت دمی بیدار و از این همه بی‌عدالتی دور شویم و خداوند را از خود خشنود کنیم.

فایده‌ی مال در استفاده کردن از آن‌ است، خود با آن بیاساییم و دیگران را نیز سهیم کنیم.
«الَّذِینَ ینفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیلِ وَالنَّهَارِ سِرّاً وَعَلانِیةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلا هُمْ یحْزَنُونَ» بقرة/274
"کسانی‌که اموالشان را در شب و روز و نهان و آشکارا انفاق می‌کنند، پاداششان نزد پروردگارشان است و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می‌شوند."

پروردگارا! امت ما را به صراط ایمان هدایت فرما. صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلا الضَّالِّینَ. (آمین)