بحران افت فشار و حتی قطع گاز در برخی مناطق كشور كه با سرمای شدید همراه شده، بار دیگر موضوع «ناترازی» در تولید و مصرف گاز طبیعی را به سرخط اخبار بدل كرده است. این اتفاقات در زمستان افتاده اما در تابستان هم مشكلاتی نظیر خاموشی‌های گسترده و قطع برق رخ می‌دهد كه در نوع خود آزاردهنده است. سوال این است كه چه اتفاقی در حوزه انرژی ایران افتاده است؟ براساس داده‌های گزارش آژانس بین‌المللی انرژی درباره مقدار یارانه پرداختی به انرژی مصرفی در ۲۵ كشور، ایران در سال ۲۰۲۰ بالاترین سطح یارانه انرژی مصرفی را تخصیص داده و رتبه نخست را در زمینه پرداخت یارانه انرژی از جمله گاز، برق و فرآورده‌های نفتی داشته است. آمار تفكیكی نشان می‌دهد ایران حدود ۵ میلیارد دلار یارانه به نفت، ۱۲.۵ میلیارد دلار یارانه به برق و ۱۲.۲ میلیارد دلار یارانه به گاز تخصیص داده است، پس از ایران، چین با ۲۱.۷ میلیارد دلار یارانه نفت و ۳.۸ میلیارد دلار یارانه برق در جایگاه دوم قرار داشته است. بنابراین و با توجه به این آمار و ارقام، این سوال مطرح است كه آیا با مكانیسم قیمتی می‌توان مصرف شدید انرژی در ایران را كنترل كرد؟ از طرف دیگر، ‌صنعت انرژی ایران با شدیدترین تحریم‌ها در یك دهه اخیر طرف شده كه راه را برای سرمایه‌گذاری و ایجاد زیرساخت از یكسو و نوسازی زیرساخت‌های پیشین از طرف دیگر سخت‌تر كرده است. سوال دوم این است كه آیا مشكل ناترازی در بخش انرژی ایران با سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف آن حل می‌شود؟ این سوالات را با 6 كارشناس حوزه انرژی در میان گذاشتیم و نظرات آنها را جویا شدیم.
سرمایه‌گذاری روی كلاغ به جای مرغ تخم طلا
علی شمس‌ اردكانی: از وقتی صنعت نفت ملی شد، بروكرات‌ها ارتباط تنگاتنگی با پول نفت برقرار و از آن استفاده‌های فراوانی كردند. مشكل ما در حوزه انرژی از 72 سال پیش تاكنون به دو دسته تقسیم می‌شود؛ یكی از مشكلات ما به خاطر بروكرات‌هاست، بروكرات‌های حوزه برق، نفت و گاز و آنهایی كه در سازمان برنامه بودند؛ ولی هیچ چیز از انرژی و... نمی‌دانستند. البته مشكل ما در این خصوص از 40 سال گذشته بدتر و به تعبیری بیشتر هم شده است. یعنی در تمام 30 سال گذشته مجلسیان و مسوولان حوزه انرژی نتوانسته درست و 
در راستای منافع واقعی مردم ایران عمل كنند.  دومین مشكل این است كه هر آنچه از نفت و گاز فروختیم، تبدیل به اسكناس كردیم و خوردیم. كمتر سرمایه‌گذاری مولدی در اقتصاد صورت گرفت. در واقع ما درآمدها را خرج نكردیم، «برج» كردیم. ما یك مرغ تخم طلا به نام نفت و گاز داریم ولی روی این مرغ سرمایه‌گذاری نكردیم، بلكه روی كلاغ (یعنی امور بی‌ارتباط با توسعه) سرمایه‌گذاری كردیم، چون افراد سفیه ارتباط نزدیكی با اقتصاد و مدیریت ما برقرار كردند. در حالی كه خدواند در سوره نسا می‌گوید: «ولا توتوا السفهاء اموالكم التی جعل‌الله لكم قیاما. این آیه می‌گوید: و اموالی را كه خدا قوام زندگانی شما را به آن مقرر داشته به سفیهان می‌دهد.» ما سرمایه‌های‌مان را به افرادی دادیم كه منابع را اشتباه خرج كردند و می‌كنند. منابع را حیف و میل می‌كنند. بر همین اساس نه سرمایه‌گذاری صورت گرفته و نه مدیریتی در مصرف رخ داده است. ما امروز به اندازه اروپای غربی گاز مصرف می‌كنیم.
برخی افراد و جریانات این روزها اعلام می‌كنند، وای به حال اروپا كه قرار است در زمستان سرد گرفتار شود، اما كمبود گاز باعث شده تا ما دچار مشكل شویم و مدام از احتمال قطع گاز صحبت شود. راه درست این است كه ما باید به سمت ارتباط با دنیا برویم، باید FATA را بپذیریم تا بتوانیم مبادلات انجام دهیم. 
همان‌طور كه باید بپذیریم در بحث قیمت‌گذاری انرژی به قیمت نقطه‌ای و قیمت منطقه‌ای توجه داشته باشیم. این دو نقطه با هم مرتبط است. الان افغانستان بنزین را 24 هزار تومان می‌فروشد. در حالی كه درآمد سرانه مردم افغانستان كمتر از مردم ایران است. دولت افغانستان 5 هزار تومان نیز از مردم مالیات می‌گیرد. در مقابل عمان بنزین را 80 سنت، امارات 75 سنت و تركیه یك دلار می‌فروشد. اما ما چطور این بنزین را می‌فروشیم؟ ما بنزین را به هر كسی كه آن را می‌خرد 20 هزار تومان ارزان می‌دهیم. اینها یارانه‌های پنهان است كه دولت داده است.
اخیرا یك بحثی راه افتاده است كه یك سوخت را جایگزین یك سوخت دیگر كنیم. روندی كه باعث شده بلایی كه الان می‌بینیم بر سر مردم و كشور بیاید و هوا آلوده شود.
ایران نیاز به سوخت جایگزین ندارد؛ فقط كافی است از انرژی خورشیدی بهره درستی گرفته شود و برق تولید شود. ایران یكی از بهترین نقاط روی زمین برای انرژی‌های جایگزین است كه می‌تواند به راحتی برق خورشیدی تولید كند. تولید برق خورشیدی در منطقه هزار و 200 متر بالاتر از سطح دریا مطلوب است. مثلا در دامنه‌های البرز ما می‌توانیم پنل خورشیدی بزنیم و در تابستان كه در اوج گرماست برق تولید كنیم. ما در سواحل مكران می‌توانیم پنل خورشیدی بزنیم. ما با ایجاد پنل‌های خورشیدی در كشور می‌توانیم هزار مگاوات برق تولید كنیم، در حالی كه الان كل تولید نیروگاه‌های حرارتی 60 هزار مگاوات است. یكی از دلایلی كه باعث شده ما پنل خورشیدی نتوانیم بزنیم، زد و بند دلالان برق حرارتی و بروكرات‌هاست.
درنهایت معتقدم باید چند اتفاق بیفتد تا ناترازی انرژی برطرف شود، ما باید دست به سرمایه‌گذاری داخلی بزنیم و سرمایه‌گذاری خارجی را با اصلاح روابط‌مان با دنیا فراهم كنیم. ما نیاز به عقل دنیاپسند و متخصص داریم. گذشته از اینكه قیمت‌گذاری نقطه‌ای ما باید با قیمت منطقه‌ای بخواند. مثلا باید هزینه بنزین در هر جایگاهی متفاوت باشد. نباید هزینه حمل بنزین از پالایشگاه تا جایگاه بنزین را دولت بپردازد. 
الزام تناسب قیمت انرژی با سبد درآمدی مردم
رضا پدیدار:  تقریبا از سال 1397 كه برجام از سوی امریكا به صورت یكجانبه برهم لغو شد؛ دیگر سرمایه‌گذاری خارجی در بخش انرژی هم متوقف شده است. درحالی كه كشور برای جبران ناترازی تولید و مصرف نیازمند سرمایه‌گذاری است. چندی پیش وزیر نفت اعلام كرده بود برای اینكه ناترازی را جبران كنیم و به تعادل در مصرف و تولید برسیم باید 80 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی صورت بگیرد.  اما در كنار سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی نیازمند كاهش شدت مصرف انرژی و بهینه‌سازی مصرف است. براساس گزارش‌های بین‌المللی درحال حاضر میانگین شدت انرژی در ایران 5.7 برابر میانگین جهانی است. این موضوع نشان می‌دهد براساس تولید كشور تا 1420 نباید با ناترازی مواجه می‌شد، اما نزدیك به یك دهه است ما دچار ناترازی هستیم. دلیل این ناترازی نیز گذشته از شدت مصرف، عدم توجه به بحث بهینه‌سازی مصرف است. در این سال‌ها نه دولت و نه مجلس براساس سیاست بهینه‌سازی مصرف حركت نكردند. دو سال پیش كمیسیون انرژی اتاق تهران اعلام كرد، در صورت سرمایه‌گذاری 2 میلیارد دلاری در حوزه بخاری‌های گازسوز و استاندارد‌سازی این بخاری‌ها ما می‌توانیم 150 میلیون تا 200 میلیون مترمكعب در روز در حوزه گاز صرفه‌جویی كنیم. این موضوع همان زمان در شورای‌عالی انرژی و سپس كمیسیون انرژی مجلس و دولت مطرح شد. درنهایت اجرای این برنامه موكول شد به دیدگاه شورای رقابت به واسطه تنظیم‌گری آن. اما تاكنون اتفاقی نیفتاده است. البته ما در بخش موتورخانه‌ها نیز با چالش مواجه هستیم و نیازمند اصلاح آنها هستیم. ما اصولا بهینه انرژی را مصرف نمی‌كنیم. در اروپا حرارت مطلوب در خانه و سایر مراكز 18 تا 21 درجه سانتیگراد است، اما طبق گزارش مركز پژوهش‌های مجلس این عدد در ایران 23 تا 25 درجه است. بر همین اساس می‌بینیم در زمستان نیز مردم با تیشرت در منازل خود می‌چرخند. در این میان ما مناطقی از كشور را داریم كه به‌رغم لوله‌كشی خالی از سكنه شده است و مردم آنجا زندگی نمی‌كنند. سیاستی كه در جریان هدر‌رفت انرژی موثر بوده و هست.
موضوع دیگر اقتصاد دولتی حاكم بر ایران است. اكنون 84درصد اقتصاد دولتی است برهمین اساس موضوع بهینه‌سازی مصرف چندان مورد توجه نیست. وقتی این عدد كاهش یابد، بی‌شك بهینه‌سازی رخ می‌دهد. 
در ایران گذشته از اینكه بهینه‌سازی مصرف رخ نمی‌دهد، شاهد شتاب مصرف هم هستیم. شتاب مصرف با ضریب جمعیت، تنوع تكنولوژی و پهنه گسترده مصرف ارتباط مستقیم دارد. 
به همین دلیل ما ناترازی را گذشته از گاز در گازوییل و برق هم می‌بینیم. ایران بیش از دو برابر میانگین مصرف منطقه و بیش از 4 برابر میانگین مصرف جهان گازوییل مصرف می‌كند. 
در برق هم ما نیازمند سرمایه‌گذاری بیش از 20درصد هستیم تا ناترازی موجود پوشانده شود. در این میان نیروگاه‌های گاز مایع به‌رغم این همه سروصدایی كه برای آنها بلند شد، فقط 20درصد در جریان آلودگی نقش دارند.
در این فضا ما باید به دنبال سرمایه‌گذاری و كاهش شدت انرژی و بهینه‌سازی مصرف هستیم. در این فضا ما نمی‌توانیم قیمت انرژی را فارغ از سبد درآمدی مردم در كشور اصلاح و افزایش دهیم، چون مردم توان پرداخت را ندارند. باید ضریب افزایشی متناسب با سبد درآمدی باشد. مثلا اگر تورم 20درصد باشد، حامل‌های انرژی را نمی‌توان 50درصد افزایش داد. 
ضعف سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها
محمدعلی خطیبی: افزایش مصرف در حوزه انرژی در سال‌های اخیر به گونه‌ای بوده كه بخش تولید از این میزان بالای تقاضا فاصله دارد و از بخش مصرف جا می‌ماند. با این حجم مصرف، كمبود گاز در فصل زمستان یك امر بدیهی است. همان‌طوركه كمبود برق در فصل تابستان طبیعی است. البته از گذشته پیش‌بینی‌هایی در زمینه این كمبودها می‌شد و قرار هم بر این بود تا میزان تولید افزایش یابد. اما به دلیل مشكلاتی كه در این حوزه به وجود آمد سرمایه‌گذاری‌های لازم در بخش زیرساختی صورت نگرفت و این موضوع باعث شد تا در فصل زمستان یا تابستان كمبودهایی ایجاد شود. در سال‌های اخیر میزان مصرف گاز در بخش خانگی و در بخش صنعت گسترش زیادی یافته این در حالی است كه باید متناسب با آن سرمایه‌گذاری‌های لازم برای افزایش تولید در كشور صورت می‌گرفت. بخش خانگی وابستگی بالایی به گاز دارد كه باید این موضوع در بخش سیاست‌گذاری‌های انرژی مد‌نظر قرار گیرد كه آیا این موضوع درست است كه این حجم از مصرف خانگی به یك سوخت (گاز) وابسته باشد؟ نكته مهم دیگر این است كه در فصل زمستان از ظرفیت‌های ذخیره‌سازی به درستی استفاده نشده است و نباید تنها متناسب با یك فصل برنامه‌ریزی برای تولید انجام شود و در سایر فصل‌ها تولید معطل بماند، طبیعتا در چنین شرایطی نیازمند مدیریت هوشمندی هستیم كه ذخیره‌سازی‌ها در شرایط پرمصرف به كمك بیایند و همانند سوخت‌های مایعی كه در مورد بنزین در فصل تابستان مطرح می‌شود و ذخیره‌سازی بنزین كمبودها را پوشش می‌دهد در مورد كمبود گاز هم وضعیت باید به همین صورت باشد. در گذشته شركتی با نام شركت ذخیره‌سازی گاز در كشور فعالیت داشت كه كار این شركت ذخیره‌سازی گاز در نقاط مختلف كشور بود، متاسفانه این شركت به دلایل مختلفی كه در آن زمان مطرح شد از‌جمله اینكه اقتصادی نبوده در دولت گذشته منحل شد و حالا نتیجه آن ر ا می‌بینیم. باید به این موضوع توجه داشت كه بخش خانگی می‌تواند برای مصرف از دو یا چند سوخت استفاده كند اما به دلیل عدم سرمایه‌گذاری‌های مناسب و به ویژه ادامه‌دار شدن تحریم‌ها و انحلال شركت ذخیره‌سازی در دولت قبل و عدم تمهیدات لازم برای ذخیره‌سازی‌ها باعث این كمبودها شده است. همچنین سیستم‌های مصرف در كشور بهینه‌سازی نشده‌اند و پرت انرژی داریم و باید با سرمایه‌گذاری‌ها كیفیت این سیستم‌ها را ارتقا داد و بهره‌وری را هم بالا برد تا با كمترین مصرف میزان رفاه برای مردم ایجاد شود. اگر بخواهیم مقایسه‌ای داشته باشیم با مقایسه‌ای ساده نسبت به سایر كشورها به لحاظ میزان جمعیت و اندازه مصرف انرژی در می‌یابیم كه میزان مصرف ما نسبت به جمعیتی كه داریم بالاست. البته یك بخشی از این قضیه به دلیل فرهنگ مصرفی در كشور است كه بهینه نیست و بیش از اندازه مصرف می‌شود كه این موضوع را می‌توان در مورد میزان مصرف بنزین در كشور هم مشاهده كرد. درحالی كه در دنیا متوسط مصرف بنزین 4 لیتر در هر 100 كیلومتر است، خودروهای ما متوسط بیش از 10 لیتر در 100 كیلومتر مصرف دارند كه باید این عوامل در بخش صنعت مورد بررسی قرار گیرد.
البته لازم است بررسی‌هایی نیز به منظور جلوگیری از اتلاف انرژی در بخش خانگی (بخاری‌ها و پكیج‌ها و...) و در بخش صنایع و نیروگاه‌ها صورت گیرد تا پرت انرژی كمتر شود و راندمان انرژی افزایش یابد و میزان بهره‌وری هم رشد كند. دولت باید صنایع را موظف كند تا بهره‌وری وسایل گازسوز تولیدی را افزایش دهند و همه دارای گرید A شوند.

ناترازی انرژی در ایران اتفاق تازه‌ای نیست
نرسی قربان:درباره ناترازی بخش انرژی بارها نوشته و گفته شده و چیز تازه‌ای نیست. هر بار كه دمای هوا پایین می‌آید میزان مصرف گاز از میزان تولید آن فراتر می‌رود و در تابستان نیز ممكن است این وضعیت در بخش برق تكرار شود. برای عبور از این بحران، ضرورت دارد تا به سمت بهینه‌سازی مصرف انرژی و بهینه‌سازی سیستم پالایش و تولید حركت كنیم. این بخشی است كه باید از سوی دولت انجام شود تا از هدررفت گاز جلوگیری به عمل‌ آید. علاوه بر این نیازمند سرمایه‌گذاری‌های خارجی و داخلی در بخش‌های تولید، پالایش و انتقال با تكنولوژی‌های روز هستیم كه باید در دو بخش خانگی و صنعت صورت پذیرد. این اقدامات ظرف مدت یك یا دو ماه اصلا شدنی نیست و باید این موارد به مرور صورت گیرد. نباید تنها در زمان پیك مصرف به دنبال راه‌حل بود. متاسفانه تنها زمانی كه در زمستان با كمبود گاز یا در تابستان با كمبود برق مواجه می‌شویم به راهی برای برون‌رفت از این موضوع توجه می‌كنیم و پس از آن مجددا این كمبودها فراموش می‌شود. مسلما میزان مصرف انرژی در كشور بالاست و در صورتی كه بخواهیم میزان مصرف گاز در ایران را با كشورهایی كه تولیدكننده گاز هستند مقایسه كنیم باید ایران را با كشوری نظیر نروژ مقایسه كنیم كه خود تولیدكننده گاز است كه البته میزان مصرف خانگی ما نسبت به این كشور هم بالاتر است. اما میزان مصرف صنعتی این كشور از ما بالاتر است. در واقع نوع اولویت‌های مصرف گاز در این مقایسه مشخص می‌شود. این در‌حالی است كه كشورهای واردكننده گاز به دلیل اینكه این كالا را گران می‌خرند مصرف بسیار محدودی هم دارند.
دلیل ناترازی‌ها را در مجلس هفتم  جست‌وجو كنید
محمود خاقانی:دلیل اصلی ناترازی انرژی در كشور را باید در مجلس هفتم جست‌وجو كرد. در آخرین بودجه دولت هشتم كه براساس برنامه سوم و چهارم توسعه تنظیم شده بود مقرر شد به تدریج قیمت حامل‌های انرژی افزایش یافته و یارانه‌های سوخت به مرور حذف شوند و به بخش‌های دیگر اقتصادی (بهداشت و درمان و آموزش و پرورش و كشاورزی و اشتغال و...) تزریق شوند و سهامدار اصلی صنایع پایین‌دستی انرژی كشور هم مردم باشند. این درحالی است كه مجلس هفتم با این موضوع مخالفت كرد و بهای یك لیتر بنزین را هم با نرخ 80 تومان به تصویب رساند و رییس مجلس هفتم هم اعلام كرد این عیدی ما به مردم كشور است. در صورتی كه مردم سهامدار صنایع پایین‌دستی انرژی می‌شدند انرژی را هم بهینه مصرف می‌كردند به این معنی كه راندمان و بهره‌وری بیشتری از یك متر مكعب گاز یا یك كیلو وات ساعت برق به دست می‌آمد. در مجلس هشتم، نهم، دهم و یازدهم هم این رویه ادامه پیدا كرد و در دولت نهم و دهم موضوع مربوط به هدفمندكردن یارانه‌ها مطرح شد كه به هدرمند كردن یارانه‌ها تبدیل شد و یارانه‌ها هم به صورت نقدی به مردم و هم به حامل‌های انرژی ارایه شد این در حالی است كه اگر آن زمان نیروگاه‌ها و پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها به مردم واگذار می‌شد و سود سهام مشاركت در صنعت انرژی به آنها تعلق می‌گرفت مدیریت مصرف هم بهینه می‌شد اما آن زمان تصمیم بر آن شد كه این صنعت هم خصولتی شود و به نوعی این صنایع سودده به افراد و اشخاص حقیقی و حقوقی خاص برسد كه می‌بینیم در این صنایع هم سرمایه‌گذاری نكردند. به دلیل عدم سرمایه‌گذاری‌ها در این حوزه راندمان نیروگاه‌های ما در محدوده 30 تا 35 درصد است و راندمان پالایشگاه‌ها هم كم است و امروز به جایی رسیده‌ایم كه به اندازه كل مصرف گاز تركیه در تولید گاز هدررفت وجود دارد كه آن‌هم به دلیل عدم سرمایه‌گذاری‌ها در بخش تكنولوژی است و نیروی انسانی متخصص هم تربیت نشده است. موضوع دیگری كه مطرح بود انحلال وزارت نفت و ادغام آن با وزارت نیرو بود كه اقدام اشتباهی هم بود و این طرح هم موفق نبود. دولت یازدهم هم بیشتر موضوع برجام و افزایش صادرات نفت خام پرداخت كه موفق هم بود اما پس از خروج ترامپ از برجام نیروهایی كه امروز در مجلس هستند اجازه ندادند كه دولت دوازدهم مشكلات خود را مدیریت كند و مرتبا چوب لای چرخ دولت می‌كردند و امروز خودشان گرفتار همان مشكلاتی شدند كه برای دولت‌های غیرهمسو ایجاد می‌كردند. شرایط جوی كه امروز شاهد آن هستیم در گذشته هم بوده. اما اتفاقی كه امروز افتاده این است كه در بخش مدیریت مصرف ضعیف بوده‌ایم و برنامه‌ریزی درستی نه در این دولت و نه در دولت قبل نشده است و اگر تولید گاز كم است امروز باید مردم به كمك دولت بیایند. صنایع پتروشیمی و سایر صنایعی كه ماده اولیه‌شان گاز است اغلب خصولتی هستند و این ماده را هم با قیمت ارزانی تهیه می‌كنند. بنابراین این صنایع دولت را تحت فشار گذاشته‌اند تا دولت این گاز را به صنایع بدهد و از سوی دیگر مصرف‌كنندگان خانگی هم میزان مصرف را كم نكرده‌اند و پكیج‌هایی هم كه در خانه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد راندمان خوبی ندارند. ضرورت دارد تا در اقتصاد انرژی و مهندسی آن برنامه‌ریزی كلان میان‌مدت و بلندمدت صورت گیرد. به‌رغم اینكه زمان جنگ و پس از آن با وجود گسترش تحریم‌ها با مشكلات زیادی مواجه بودیم اما براساس عادتی كه از قبل از انقلاب در برنامه‌ریزی‌های صنعت نفت داشتیم برای 5 تا 15 سال آینده برنامه‌ریزی می‌كردیم و در صورتی لایحه بودجه دولت هشتم در بخش انرژی شكست نخورده بود این مشكلات را امروز نداشتیم چرا كه ما 20 سال پیش توسعه شهر‌ها و افزایش جمعیت كشور را پیش‌بینی كرده بودیم و برای تولید و توزیع انرژی مرتب این موارد را بازنگری می‌كردیم اما متاسفانه در دولت نهم به بعد این برنامه‌ریزی‌ها در صنعت نفت تضعیف شد. زمانی كه بیژن زنگنه در سال 1384 وزیر نفت شد روزانه 4 میلیون بشكه نفت تولید می‌شد. صنعت نفت حدود 70 تا 80 هزار پرسنل داشت و در سال 1392 كه مجددا زنگنه وارد وزارت نفت شد و وزیر شد تعداد پرسنل به بیش از 200 هزار نفر رسیده بود و این تعداد با رشد زیادی مواجه شده بود در حالی كه میزان تولید و صادرات به‌شدت كم شده بود. ضمن آنكه در دولت نهم و دهم 35 میلیارد دلار یك جا منابع مالی برای تكمیل همه فازهای پارس جنوبی در مدت 35 ماه اختصاص یافت تا پارس جنوبی وارد مدار صادرات و مصرف داخلی شود كه محقق نشد و لازم است تا امروز گروهی بررسی كنند چرا با وجود تزریق این منابع مالی این پروژها هنوز تكمیل نشده‌اند.
رویای اصلاح یارانه انرژی
حمیدرضا صالحی:در دولت هفتم بود كه بر‌مبنای برنامه سوم توسعه دولت اقدام به اصلاح قیمت حامل‌های انرژی كرد. 
بر همین اساس نیز سالانه به واسطه افزایش تورم، قیمت انرژی نیز اصلاح می‌شد. روندی كه در انتهای دولت هشتم با تصویب تثبیت قیمت‌های انرژی در مجلس هفتم توسط قاطبه اصولگرایان به رهبری آقای حداد عادل متوقف شد. از آن پس دولت با قیمت‌های تكلیفی یارانه‌های بیشتر و بیشتری پرداخت كرد. البته در یك مقطعی همزمان با دولت یازدهم، مجلس وقت موضوع افزایش یارانه‌ها را تصویب كرد، اما دولت یازدهم سرپیچی كرد. در واقع دولت‌های حاكم همگی موضوع انرژی و قیمت‌گذاری آن را سیاستی دیدند و نه اقتصادی. 
بر همین اساس داده‌های آژانس بین‌المللی انرژی نشان می‌دهد، در حال حاضر ایران با پرداخت 86 میلیارد دلار یارانه انرژی رتبه اول جهان در زمینه پرداخت انرژی را كسب كرده است و چین با 32 میلیارد دلار یارانه انرژی به یك میلیارد نفر جمعیت رتبه دوم را كسب كرده است. امروز این یارانه‌ها موجب شده اقتصاد چابك نشود و قدرت خرید مردم رشد نكند. اتفاقی كه در تركیه افتاده است و آنها قادر به پرداخت بنزین 15 لیری یعنی بنزینی بیش از 40 هزار تومانی هستند.  بنابراین بهترین سیاست در حال حاضر اصلاح قیمت انرژی است. باید اصلاح قیمت‌ها در یك مقطع 5 یا 10 یا حتی 50 سال رخ دهد. اما هنوز چنین نگاهی در بین سیاست‌گذاران شكل نگرفته است. حتی ما شاهد این نیستیم كه انرژی در بخش خانگی رشد كند و در مقابل در بخش صنعت كه ارزش افزوده ایجاد می‌كند، كاهش یابد. اكنون 70 درصد تولید گاز و 40 درصد تولید برق در دوره اوج در بخش خانگی مصرف می‌شود. در كنار سیاست اصلاح قیمتی كه منجر به بهینه‌سازی انرژی می‌شود باید به دنبال كاهش تلفات باشیم. ما امروز در حوزه برق شاهد 15 تا 17درصد تلفات هستیم؛ تلفاتی كه از نیروگاه تا محل مصرف برق رخ می‌دهد. در گاز هم ما با 15 تا 20 درصد تلفات روبه‌رو هستیم. در حوزه آب باتوجه به قیمت ارزان آن قابل توجه است. در گازوییل اما مشكل قاچاق آن از شرق و غرب است. برخی گزارش‌ها نشان از قاچاق 6 میلیون تا 7 میلیون لیتر گازوییل می‌دهد. 
در این میان ما نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی هستیم. تحریم‌ها منجر شد درآمد دولت كاهش یابد و پروژه‌های تولیدی متوقف شود. گذشته از اینكه سرمایه‌گذاران خارجی نیز دیگر به ایران نیامدند تا سرمایه‌گذاری كنند. ما امروز برای جبران ناترازی انرژی نیازمند اصلاح روابط خارجی خود هستیم تا بتوانیم شاهد جذب سرمایه‌گذاری خارجی باشیم. ما می‌توانیم با راه‌اندازی بورس انرژی و واقعی كردن قیمت شرایط را برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی داخلی نیز فراهم كنیم. در این بین دولت باید صرفا تنظیم‌گر باشد. باید شورای عالی انرژی فعال و یك سند جامع انرژی ترسیم شود تا سیاست انرژی كشور در كوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت در آن دیده شود. باید به شكلی قانونگذاری صورت گیرد كه دولت بعدی موظف به اجرای آن باشد. در این میان آنچه مهم است اینكه بخش خصوصی‌محور باشد و نظراتش مورد توجه قرار گیرد.