در روزگار ما، بیش از هر زمان دیگری نیازمند آن هستیم که نگاه خود را به مجموعهای از مفاهیم اسلامی بازبینی و ژرفکاوی کنیم، این مفاهیم را تجزیه و تحلیل نماییم، ارزشهای محوری و جوهری آنها را استخراج کرده و سپس از نو در چارچوبی معرفتی، روشی و مقاصدی بازتعریفشان کنیم؛ تا بتوانیم پیام، کارآمدی، دقت و واقعگرایی این مفاهیم را احیا سازیم. رکود فکری در قرون گذشته موجب مرگ، تحریف و تهیسازی بسیاری از مفاهیم محوری در اسلام شده و آنها را از نیروی تأثیرگذار و ظرفیت تمدنیشان محروم ساخته است.
یکی از این مفاهیم که نیازمند بازتعریف و آگاهیافزایی در راستای اهداف رسالی آن است، مفهوم «هجرت» است. هجرت یکی از رخدادهای عظیم و سرنوشتساز در تاریخ اسلام است که نقطهی عطفی تمدنی و آغازگر تولد واقعی امت اسلامی به شمار میآید.
در زبان، جوهری هجرت را ضد پیوند دانسته و مهاجر را کسی میداند که از سرزمینی به سرزمینی دیگر نقل مکان میکند و از نخستین برای دومی دست میکشد. در قرآن نیز «تهاجر» بهمعنای قطع رابطه آمده است، چنانکه خداوند میفرماید: «وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ» (نساء: ۳۴).
در اصطلاح اسلامی، هجرت به معنای واقعهی بزرگ تاریخی است که تغییری بنیادین در مسیر دعوت اسلامی ایجاد کرد. این همان هجرت پیامبر اسلام ﷺ و یارانش از مکه به مدینه است؛ هجرتی پس از آزارها و شکنجههایی که مشرکان قریش بر آنان روا داشتند.
از جمله اهداف هجرت نبوی، جستوجوی سرزمینی پاک برای کاشت بذر ایمان و فراهمسازی زمینههای تثبیت عقیدهی توحیدی و ربانی، تأمین امنیت برای پیروان دین، و یافتن یاورانی قوی و امین برای بنای دولت اسلامی بر پایههای انسانی، الهی، عدالتمحور، تساهلگرا، آزادیخواه، برادریمحور، تلاشورز و تمدنساز بود. هجرت راهی برای خروج از تاریکیهای علمی، انحطاط اخلاقی، فساد سیاسی، انغلاق تمدنی و جنگهای بیهوده و وحشیانه بود.
از همین رو، باید با تأمل در این رخداد تاریخی، به کشف و استخراج معانی و درسهای ژرف آن پرداخت، تا بتوان نقش دین در زندگی و وظایف خود در برابر آن را با درک و بصیرت عمیقتری فهمید. در ادامه، به برخی از مهمترین درسهای این هجرت مبارک و افقهایی تازه برای بازخوانی مفهوم هجرت میپردازیم:
نخست: درس اخلاص و خلوص نیت برای خداوند
مهمترین درسی که از هجرت میآموزیم، اخلاص برای خداوند متعال است. هجرت، اقدامی آسان و سبک نبود؛ چراکه به معنی ترک مال، خانه، فرزند، عزیزان و تمام چیزهای دوستداشتنی در راه دین و برای رضای خدا و پیامبرش بود. پیامبر اکرم در حدیثی صحیح میفرماید:
«إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ، وَإِنَّمَا لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى، فَمَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ، فَهِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ، وَمَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى دُنْيَا يُصِيبُهَا، أَوِ امْرَأَةٍ يَنْكِحُهَا، فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَيْهِ.»
«همانا ارزش اعمال وابسته به نیتهاست و برای هر کس تنها همان است که نیت کرده است. پس هر کس هجرتش بهسوی خدا و پیامبرش باشد، هجرت او بهسوی خدا و پیامبرش خواهد بود. و هر کس هجرتش برای رسیدن به دنیا یا ازدواج با زنی باشد، هجرتش همانگونه خواهد بود که برای آن هجرت کرده است.»
این حدیث پایهای برای تمایز میان عبادات و عادات است و ابن حجر عسقلانی آن را یکی از ارکان عبادت (مانند نماز، روزه، حج و...) و شرط صحت آن دانسته است؛ چراکه روح هر عمل، نیت خالصانه و تقربجویانه به درگاه الهی است.
دوم: درس یقین و اعتماد به وعدهی الهی
این ارزش در جریان هجرت پیامبر با ابوبکر صدیق رضیاللهعنه کاملاً برجسته بود. زمانی که مشرکان به غار نزدیک شدند، ابوبکر گفت: «اگر یکی از آنان به زیر پای خود نگاه کند، ما را میبیند!» پیامبر در پاسخ با اطمینانی آرامبخش فرمود: «ای ابوبکر، گمانت دربارهی دو نفر چیست که خدا سوم آنهاست؟»
و خداوند آیهای نازل کرد که تا قیامت خوانده میشود:
«ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا»
هنگامی که آن دو در غار (ثور جای گزیدند و در آن سه روز ماندگار) شدند (ابوبکر نگران شد که از سوی قریشیان به جان پیغمبر گزندی رسد،) در این هنگام پیغمبر خطاب به رفیقش گفت: غم مخور که خدا با ما است (و ما را حفظ مینماید و کمک میکند و از دست قریشیان میرهاند و به عزّت و شوکت میرساند.
این آیه باید به شعار هر مسلمان در برابر چالشها تبدیل شود: یادآوری همراهی خدا، توکل بر او، برنامهریزی دقیق و بهرهگیری از اسباب مادی.
سوم: درس نصرت و برادری ایمانی
یکی از اهداف بنیادین هجرت، یافتن یارانی برای حمایت از دعوت اسلامی، گسترش پیام آن و دفاع در برابر تهدیدها بود. نقش انصار در این راستا بسیار کلیدی بود. مدینه تبدیل به پایگاه دولت اسلامی شد و احکام و ارزشهای اسلامی از آنجا به سراسر جهان منتشر گردید.
رسول خدا با پیوند برادری میان مهاجران و انصار، نمونهای عملی از برادری ایمانی خلق کرد. انصار نهتنها مال و خانه و خوراک خود را با مهاجران تقسیم کردند، بلکه با آنها با مهر و محبت رفتار کرده و پیوندهایی استوار بر تقوا، خیرخواهی، امر به معروف و نهی از منکر برقرار ساختند.
برادری در راه خداوند، ارزشی بنیادی در اسلام است که مسلمان برای آموختن احکام دین، حفظ دینداری و استقامت در آن، و همچنین برای همکاری در برپایی دین و گسترش ارزشهای جهانی آن ـکه از مرزهای جغرافیایی و زمانی فراتر میروندـ به آن نیاز دارد. این ارزش نزد خداوند پاداشی بزرگ دارد.
قال رسول الله ﷺ: «ثلاث من كن فيه وجد حلاوة الإيمان: أن يكون الله ورسوله أحب إليه مما سواهما وأن يحب المرء لا يحبه إلا لله وأن يكره أن يعود في الكفر كما يكره أن يلقى في النار.»
پیامبر اکرم ﷺ فرمود: «سه چیز است که هر کس در او باشد، شیرینی ایمان را میچشد: اینکه خدا و پیامبرش نزد او محبوبتر از هر چیز دیگری باشند، و اینکه انسانی را تنها برای رضای خدا دوست بدارد، و اینکه از بازگشت به کفر بترسد، همانگونه که از افتادن در آتش میهراسد.» (روایت شده توسط بخاری)
و در حدیثی که مسلم روایت کرده، از ابوهریره ـ رضیاللهعنه ـ آمده است: «وما رواه مسلم عن أبِي هريرة – رضِي الله عنه – عنِ النَّبيّ – صلَّى الله عليه وسلَّم – أنَّ رجلا زار أخًا له في الله، فأرصد الله له ملَكًا، فقال: أين تُريد؟ قال: أُريد أن أَزور أخِي فلانًا، فقال: لحاجة لك عنده؟ قال: لا، قال: لقرابةٍ بيْنك وبينه؟ قال: لا، قال: فبِنعمة له عندك؟ قال: لا، قال: فبم؟ قال: أحبُّه في الله، قال: فإنَّ الله أرسلني إليْك يُخبرك بأنَّه يحبُّك لحبِّك إيَّاه، وقد أوجب لك الجنَّة.»
پیامبر ﷺ فرمود: مردی قصد داشت برادرش را که او را در راه خدا دوست میداشت، ملاقات کند. خداوند فرشتهای را بر سر راه او قرار داد. آن فرشته از او پرسید: کجا میروی؟ گفت: میخواهم برادرم فلانی را دیدار کنم. پرسید: آیا نیازی به او داری؟ پاسخ داد: نه. پرسید: آیا خویشاوندی بین شماست؟ گفت: نه. پرسید: آیا او نعمتی به تو داده که در صدد جبرانش هستی؟ گفت: نه. پرسید: پس چرا میخواهی او را ببینی؟ گفت: چون او را در راه خدا دوست دارم. فرشته گفت: من از سوی خدا نزد تو آمدهام تا تو را آگاه کنم که خداوند تو را بهخاطر این محبت دوست دارد و بهسبب آن، بهشت را بر تو واجب گردانده است.
افقهای تازه در مفهوم هجرت نبوی
معنای هجرت همواره زنده و جوشان است؛ زیرا هرچه زمان میگذرد، تأملگران معنای تازهای از آن درمییابند. پیامبر پس از فتح مکه فرمود: «لا هجرة بعد الفتح ولكن جهاد ونية»
روح هجرت در نیت، جهاد و ایمان به غیب و اعتماد به آینده نهفته است. هجرت از یک رویداد زمانی و مکانی، به ارزشی اخلاقی و راهی برای تعالی روحی تبدیل شده است. قالَ رَسولُ اللهِ ﷺ: "أَفْضَلُ الهِجْرَةِ أَنْ تَهْجُرَ ما كَرِهَ رَبُّكَ عَزَّ وَجَلَّ."
پیامبر فرمود: «بهترین هجرت آن است که از آنچه خداوند ناخوش میدارد، دوری کنی»
و فرمود: المسلم من سلم المسلمون من لسانه ويده المهاجر من هجر ما نهى الله عنه” رواه البخاري.«مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند، و مهاجر کسی است که از آنچه خداوند نهی کرده، هجرت کند.»
بنابراین، مؤمن باید هجرتی روحی داشته باشد؛ هجرتی به سوی خدا، با طلب، محبت، بندگی، توکل، انابه، تسلیم و امید. هجرتی در پی شناخت اسمای حسنا و صفات الهی، و پیروی از سیرت رسول الله در ظاهر و باطن.
ابن قیم در کتاب طریق الهجرتین میگوید:
والهجرة هجرتان: هجرةٌ إلى الله بالطَّلَب والمَحبَّة، والعبودية والتوكُّل، والإنابة والتسليم والتفويض، والخوف والرجاء، والإقبال عليه، وصِدْقِ اللَّجَأ والافتقار في كلِّ نفَسٍ إليه، وهجرةٌ إلى رسوله – صلَّى الله عليه وسلَّم – في حركاته وسكناته، الظَّاهرة والباطنة؛ بِحَيث تكون موافِقَة لِشَرعه الذي هو تفصيل مَحابِّ الله ومَرْضاته، ولا يقبل الله من أحدٍ دينًا سواه، وكلُّ عمل سواه فعيشُ النَّفْس وحَظُّها، لا زادَ المعادِ.
«هجرت دو گونه است:
هجرتی به سوی خداوند متعال با طلب، محبت، بندگی، توکل، بازگشت (انابه)، تسلیم، واگذاری امور به او (تفویض)، بیم، امید، روی آوردن کامل به او، و صدق در پناهبردن و نیازمندی در هر نفس و لحظه به سوی او.
و هجرتی به سوی رسول خدا ﷺ در تمامی حرکات و سکونهای او، چه ظاهری و چه باطنی؛ بهگونهای که تمام رفتار و حالات انسان منطبق بر شریعت او باشد، همان شریعتی که بیانگر دوستداشتنیها و پسندیدگیهای خداوند است. خداوند هیچ دینی جز این را از کسی نمیپذیرد، و هر عملی که خارج از آن باشد، بهرهای برای نفس است و نصیبی دنیوی، نه توشهای برای سفر آخرت.»
عزالدین بن عبدالسلام نیز در نظرة النعيم مینویسد:
الْهِجرة هجرتان: هجرة الأوطان، وهجرة الإثْم والعدوان، وأفضلهما هجرة الإثم والعدوان؛ لِما فيها من إرضاء الرحمن، وإرغام الشيطان
«هجرت دو نوع است: هجرت از وطن و هجرت از گناه و ظلم و برترین آن هجرت از گناه است؛ چراکه در آن رضای خدا و خوار کردن شیطان نهفته است.»
دینداری مسلمان بر پایهی تأمل و تدبر در آیات قرآن و نشانههای آفرینش استوار میشود و با نوآوری در اندیشه، بیدار کردن و به حرکت درآوردن عقل تقویت میگردد؛ تا از این رهگذر، معانی و افقهای تازهای برای فهم اسلام کشف شود، دینداری سامان یابد و نیروی درونی انسان برای بخشش و تلاش برانگیخته شود؛ همهی اینها بهمنظور تحقق یک حضور تمدنی و آشتی با نقشهای رسالتیای است در رابطهاش با خداوند، با خودش، با جامعهاش، با امت اسلامی و با بشریت بهطور کلی، بر عهدهی مسلمان گذاشته شده است.
نظرات